۱۲۲: آیا قضای روزه ماه رمضان و کفّاره آن، باید پیدرپی انجام گیرد؟
جواب: همه مراجع: لازم نیست قضای روزهها پیدرپی باشد؛ ولی در کفّاره- چنانچه گرفتن دو ماه روزه را اختیار کند- باید یک ماه تمام و یک روز آن را از ماه دیگر پیدرپی بگیرد.[۱] تبصره: آیتالله مکارم پیدرپی بودن کفّاره روزه را احتیاط واجب میداند.
۱۲۳: کسی که به واسطه بیماری، نتوانسته روزههای ماه رمضان را بگیرد؛ اگر چند سال قضای آن را به تأخیر اندازد، تکلیف چیست؟
جواب: همه مراجع: اگر بیماری او در میان سال خوب شد، باید روزهها را قضا کند و اگر به سال بعد انداخت، علاوه بر قضای روزه، باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد اما اگر بیماری او تا سال بعد ادامه یافت- بهطوریکه نمیتوانست قضا کند- فقط باید برای هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد.[۲]فراموشی قضای روزه
۱۲۴: در ماه رمضان مدتی روزه نگرفتهام، اما تعداد روزهها را فراموش کردهام، وظیفهام چیست؟
جواب: همه مراجع: میتوانید به مقدار حداقل اکتفا کنید؛ یعنی، هر مقدار از روزهها را که میدانید کمتر از آن مقدار نبوده، باید قضا کنید و بیش از آن لازم ست.[۳]
روزه و بلوغ
۱۲۱: کسی که نمیداند روزههایی که در ایام جوانی خورده، قبل از هنگام بلوغ بوده یا نه؛ آیا قضای آنها واجب است؟
جواب: همه مراجع: اگر نمیداند، چیزی بر عهده او نیست.[۴]
قضای روزه بیمار
۱۲۵: کسی که در قضای روزه ماه رمضان خود، سهلانگاری کرده و اکنون به جهت بیماری، نمیتواند آنها را بهجا آورد، تکلیف چیست؟
جواب: همه مراجع (بهجز سیستانی): اگر در قضای روزهها سهلانگاری کرده و اکنون نمیتواند تا رمضان آینده آنها را به جا آورد، باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایی پیدا کرد، باید روزهها را قضا کند.[۵]آیتالله سیستانی: اگر در قضای روزهها سهلانگاری کرده و اکنون نمیتواند تا رمضان آینده، آنها را به جا آورد، بنا بر احتیاط واجب برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایی پیدا کرد، باید روزهها را قضا کند.[۶]
خوردن روزه قضا
۱۲۶: آیا کسی که روزه قضا گرفته، میتواند آن را به جهتی باطل کند؟
جواب: همه مراجع: اگر پیش از ظهر باشد، اشکال ندارد؛ ولی خوردن آن بعدازظهر جایز نیست و اگر چنین کند، باید کفّاره بدهد و مقدار آن پرداخت ده مد طعام به ده فقیر (هرکدام یک مّد) است.[۷]
قضای نماز روزهدار
۱۲۷: اگر نماز شخص روزهدار قضا شود، آیا روزهاش صحیح است؟
جواب: همه مراجع: آری، روزهاش صحیح است و باید نمازش را قضا کند.[۸]
روزه مافیالذمه
۱۲۸: کسی که نمیداند قضای روزه دارد، آیا میتواند روزه ما فی الذمه بگیرد؟ یعنی نیت کند اگر روزه قضا داشته باشد، آن را به جا آورد؛ وگرنه بهعنوان روزه مستحبی حساب شود؟
جواب: همه مراجع: آری، با این نیت میتواند روزه بگیرد.[۹]
قضای روزه پدر
۱۲۹: اگر پدر انسان از روی نافرمانی، روزههایش را نگرفته باشد و از دنیا برود، تکلیف فرزند او چیست؟
جواب: امام: اگر پدرش میتوانسته روزهها را قضا کند، بر پسر بزرگتر واجب است که آنها را به جا آورد و یا برای او اجیر بگیرد.[۱۰]
آیات عظام بهجت، صافی و فاضل: بنا بر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر واجب است که آنها را بهجا آورد و یا برای او اجیر بگیرد؛ هرچند پدرش نمیتوانسته روزهها را قضا کند.[۱۱]
آیتالله تبریزی: اگر پدرش میتوانسته روزهها را قضا کند، بنا بر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر- تا جایی که برای او مشقّت و حرج نداشته باشد- واجب است آنها را به جا آورد و یا برای او اجیر بگیرد.[۱۲]
آیات عظام خامنهای، سیستانی، مکارم و نوری: اگر ترک روزهها بر اثر نافرمانی بوده است، قضای آنها بر پسر بزرگتر واجب نیست (البته احتیاط مستحب آن است که قضا کند).[۱۳]
آیتالله وحید: اگر پدرش میتوانسته روزهها را قضا کند، بنا بر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر واجب است که آنها را به جا آورد و یا برای او اجیر بگیرد.[۱۴]
۱۳۰: اگر پسر بزرگتر شک داشته باشد از پدرش روزه قضا مانده یا خیر، تکلیف او چیست؟
جواب: همه مراجع: در فرض یاد شده، چیزی بر پسر بزرگتر نیست.[۱۵]
۱۳۱: پدرم چند سال روزه قضا داشت که نمیدانم آنها را به جا آورده یا نه و در این مورد وصیتی هم نکرده است؛ تکلیف پسر ارشد خانواده چیست؟
جواب: همه مراجع (بهجز فاضل و مکارم): اگر پسر بزرگتر یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته است، بنا بر احتیاط واجب باید آنها را به جا آورد.[۱۶]
آیتالله فاضل: اگر پسر بزرگتر یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته است، باید آنها را به جا آورد.[۱۷]
آیتالله مکارم: بر پسر بزرگتر چیزی نیست و باید حمل بر صحّت کنند و بگویند پدرشان روزهها را به جا آورده است.[۱۸]
۱۳۲: اگر پدر از دنیا برود و فرزندان ندانند که پدرشان روزه قضا داشته یا نه، تکلیف چیست؟
جواب: همه مراجع: در فرض یادشده چیزی بر عهده آنان نیست.[۱۹]
۱۳۳: کسی که هم خودش روزه قضا دارد و هم روزه پدرش که از دنیا رفته؛ انجام دادن کدام مقدم است؟
جواب: همه مراجع: با توجه به اینکه هر دو واجب است، ترتیبی بین آن دو وجود ندارد.[۲۰]
۱۳۴: اگر پسر ارشد خانواده بعد از پدر از دنیا برود، آیا روزههای پدر بر عهده پسر دوم است؟
جواب: همه مراجع: خیر، بر سایر پسران تکلیفی نیست.[۲۱]
۱۳۵: اگر پسر بزرگتر بخواهد برای روزههای پدر از دنیا رفتهاش، کسی را اجیر کند، آیا میتواند از ترکه میت خرج کند؟
جواب: همه مراجع: خیر، پسر بزرگتر باید خودش روزههای پدر را به جا آورد و یا از اموال خود، کسی را اجیر کند و حق ندارد از ترکه میت چیزی خرج کند؛ مگر آنکه پدر وصیت کرده باشد.[۲۲]
۱۳۶: اگر پسر بزرگتر خانواده روزههای پدر را قضا نکند، آیا بر سایر پسران تکلیفی هست؟
جواب: همه مراجع: خیر، بر سایر پسران تکلیفی نیست.[۲۳]
دختر و روزه پدر
۱۳۷: اگر پدر، تنها فرزند دختر داشته باشد، آیا بعد از مرگش قضای روزههای او، بر دختر بزرگتر واجب است؟
جواب: همه مراجع (بهجز صافی): خیر، واجب نیست.[۲۴]
آیتالله صافی: اگر پدر فرزند پسر نداشته باشد، بنا بر احتیاط واجب باید از بین اولیای میت، مردی که از همه بزرگتر است، روزهها را قضا کند و اگر کسی نبود، بر زنی که از همه بزرگتر است، واجب میشود.[۲۵]
قضای روزه مادر
۱۳۸: آیا قضای روزههای مادر هم بر پسر بزرگتر واجب است؟
جواب: آیات عظام امام، تبریزی، سیستانی و وحید: خیر، واجب نیست.[۲۶]
آیات عظام بهجت، صافی، فاضل و نوری: بنا بر احتیاط واجب باید به جا آورد.[۲۷]
آیتالله خامنهای: آری، واجب است.[۲۸]
آیتالله مکارم: اگر از روی نافرمانی نبوده و توانایی بر قضا داشته، بر پسر بزرگتر واجب است آنها را به جا آورد؛ ولی اگر از روی نافرمانی بوده، واجب نیست.[۲۹]
روزه استیجاری
۱۳۹: کسی که مقداری روزه قضایی دارد و نمیتواند آنها را به جا آورد، جایز است در این مورد کسی را اجیر کند؟
جواب: همه مراجع: خیر، اجیر کردن دیگران برای گرفتن روزه، در حال حیات جایز نیست و باید هر زمان توانایی پیدا کرد، آن را به جا آورد.[۳۰]
۱۴۰: کسی که روزه قضا دارد، میتواند روزه استیجاری بگیرد؟
جواب: همه مراجع: آری، اشکال ندارد.[۳۱]
کفاره روزه
۱۴۱: آیا کفّاره افطار عمدی روزه، با کفّاره مریض تفاوت دارد؟
جواب: همه مراجع: آری، در دو مورد با هم تفاوت دارد: الف: در مقدار ب: در مصرف.
در کفّاره افطار عمدی روزه، باید برای هر روز شصت فقیر را سیر کند (یا به هر کدام یک مد طعام بدهد) و یا دو ماه روزه بگیرد؛ اما در کفّاره مریض، اگر بیماری تا رمضان آینده ادامه داشته باشد، باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
در کفّاره افطار عمدی، اگر به شصت فقیر دسترسی دارد، نمیتواند به هرکدام از آنها بیشتر از یک مد طعام بدهد؛ ولی در کفّاره مریض این امر لازم نیست.[۳۲]
تأخیر کفّاره
۱۴۲: کسی که کفّاره روزه را تا چند سال به تأخیر اندازد، آیا چیزی بر مقدار آن افزوده میشود؟
جواب: همه مراجع: خیر، چیزی بر آن افزوده نمیشود.[۳۳]
۱۴۳: کسی که کفّاره روزه به گردن دارد، آیا میتواند آن را به تأخیر اندازد؟
جواب: همه مراجع: آری، پرداخت کفّاره فوری نیست؛ ولی نباید در تأخیر آن سهلانگاری و کوتاهی کرد.[۳۴]
مصرف کفّاره
۱۴۴: آیا کفّاره روزه را میتوان به واجب النفقه پرداخت؟
جواب: همه مراجع: کفّاره روزه را نمیتوان به واجب النفقه داد؛ ولی پرداخت آن به خویشاوندان اشکال ندارد.[۳۵]
پول کفّاره
۱۴۵: آیا پول کفّاره را نیز میتوان به فقیر داد؟
جواب: همه مراجع: دادن پول کفّاره به فقیر کفایت نمیکند- خواه کفّاره مریض باشد یا کفّاره افطار عمدی- مگر اینکه اطمینان داشته باشد، فقیر به وکالت از او، طعام میخرد و آن را بهعنوان کفّاره قبول میکند.[۳۶]
بهزیستی و کمیته امداد
۱۴۶: آیا پرداخت پول کفّاره به نهادهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد، کفایت میکند؟
جواب: همه مراجع: اگر اطمینان دارد که نهادهای یادشده، پول کفّاره را با رعایت شرایط شرعی، به مصرف طعام برای فقیران میرسانند، کفایت میکند.[۳۷]
کفّاره و سادات
۱۴۷: آیا غیر سید، میتواند کفّاره روزه را به سید بدهد؟
جواب: همه مراجع (بهجز صافی): آری، اشکال ندارد؛ ولی بهتر (احتیاط مستحب) است، به سید ندهد.[۳۸]
آیتالله صافی: بنا بر احتیاط واجب، غیر سید نمیتواند کفّاره روزه را به سید بدهد.[۳۹]
کفّاره و امور فرهنگی
۱۴۸: آیا کفّاره روزه را میتوان در امور فرهنگی، جشن ازدواج و مانند آن صرف کرد؟
جواب: همه مراجع: خیر، صرف آن در این امور جایز نیست و باید با آن فقیران را اطعام کرد.[۴۰]
ناتوانی پرداخت کفّاره
۱۴۹: اگر پرداخت کفّاره روزه برای شخصی که روزهاش را بهطور عمد افطار کرده، ممکن نباشد (یعنی به واسطه بیماری نمیتواند روزه بگیرد و از نظر مالی هم توانایی ندارد)، تکلیفش چیست؟
جواب: همه مراجع (بهجز تبریزی، خامنهای، صافی و وحید): هر مقدار که توانایی دارد، به فقیر مّد طعام بدهد و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفرالله»، استغفار کند.[۴۱]
آیات عظام تبریزی و وحید: بنا بر احتیاط واجب، باید هر مقدار که توانایی دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و استغفار کند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفرالله»، استغفار کند.[۴۲]
آیتالله خامنهای: باید هر مقدار که توانایی دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و بنا بر احتیاط استغفار نیز بکند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل به گفتن یکبار «استغفرالله»، استغفار کند.[۴۳]
آیتالله صافی: هر مقدار که توانایی دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و استغفار کند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفرالله»، استغفار کند.[۴۴]
۱۵۰: کسی که اکنون نمیتواند کفّاره افطار عمدی بپردازد، چنانچه در آینده متمکن شد، آیا باید جبران کند؟
جواب: همه مراجع (بهجز خامنهای و مکارم): بنا بر احتیاط واجب هر وقت متمکن شد، باید کفّاره را بدهد.[۴۵]
آیات عظام خامنهای و مکارم: تکلیف از او ساقط است و لازم نیست کفّاره بدهد.[۴۶]
کفّاره روزه همسر
۱۵۱: کفّاره روزه زن بر عهده مرد است یا زن؟
جواب: همه مراجع: پرداخت کفّاره روزه زن، بر عهده خودش است.[۴۷]
کفّاره روزه فرزند
۱۵۲: کسی که به جهت افطار عمدی روزه، کفّاره بر عهده دارد، اما درآمدی ندارد و تحت تکفل پدر است؛ چه کسی باید کفّارهاش را بدهد؟
جواب: همه مراجع (بهجز خامنهای و مکارم): بنا بر احتیاط واجب، هر وقت خودش متمکن شد، باید کفّاره را بدهد و بر عهده پدرش نیست.[۴۸]
آیات عظام خامنهای و مکارم: تکلیف از او ساقط است و لازم نیست، کفّاره بدهد و بر عهده پدرش هم نیست.[۴۹]
روزهخواری عمدی
۱۵۳: کسی که از روی عمد، روزههای خود را نگرفته، تکلیفش چیست؟
جواب: همه مراجع: هر مقدار از روزهها را که نگرفته، باید قضا کند و افزون بر آن، برای هر روز نیز باید کفّاره بدهد؛ یعنی، دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند و یا به هر کدام یک مد (تقریباً ده سیر) طعام (گندم یا جو و مانند آن) به آنها بدهد.[۵۰]
۱۵۴: آیا کسی که از روی عمد و در ملاء عام، روزهخواری میکند، تعزیر دارد؟
جواب: همه مراجع: افزون بر قضا و کفّاره، تعزیر نیز دارد که مقدار آن، برای بار اول و دوم ۲۵ تازیانه است و به نظر عدهای، اندازهای برای آن مشخص نشده و با نظر و تشخیص حاکم تعیین میگردد. اگر بعد از تعزیر اول و دوم، برای مرتبه سوم روزهخواری کند، حکمش قتل است.[۵۱]
روزهخواری هنگام بلوغ
۱۵۵: روزههایی که در اوایل سن تکلیف به جا نیاوردهام، علاوه بر قضا کفّاره هم دارد؟
جواب: همه مراجع: هر مقدار از روزهها را که نگرفتهاید، باید قضا کنید و افزون بر آن، برای هر روز نیز باید کفّاره بدهید؛ یعنی، دو ماه روزه بگیرید یا شصت فقیر را سیر کنید و یا به هر کدام یک مد (تقریباً ده سیر) طعام (گندم یا جو و مانند آن) به آنها بدهید.[۵۲]
[۲]. توضیح المسائل مراجع، ۱۷۰۵، ۱۷۰۹؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۳، ۱۷۱۷
[۳]. العروه الوثقی، ج ۲، احکام القضا، م ۶
[۴]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۳۸؛ دفتر: همه مراجع
[۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۰۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۴؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۷۳؛ دفتر: خامنهای
[۶]. سیستانی، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۰۶
[۷]. العروه الوثقی، ج ۲، الفصل السادس، فیما یوجب القضا و الکفاره، م ۱ و توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۸۷
[۸]. دفتر: همه مراجع
[۹]. العروه الوثقی، ج ۲، نیه الصوم
[۱۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۱۱]. صافی، فاضل، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲، بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۶، ۱۱۷۷
[۱۲]. تبریزی، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۱۳]. سیستانی، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰ و ۱۷۱۲؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۷؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۱۴]. وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۹۸، ۱۷۲۰
[۱۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۹۹
[۱۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۴۰۰؛ دفتر: بهجت و خامنهای
[۱۷]. سیستانی، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۲؛ فاضل، تعلیقات علی العروه، ج ۲، احکام القضا، م ۲۵
[۱۸]. مکارم، تعلیقات علی العروه، احکام القضا، م ۲۵ و استفتاءات، ج ۳، س ۲۶۱
[۱۹]. العروه الوثقی، ج ۲، احکام القضا، م ۲۳
[۲۰]. همان، ج ۲، احکام القضا، م ۱۰
[۲۱]. امام، نوری، مکارم، تعلیقات علی العروه، ج ۲، قضاء الولی، م ۳؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۶؛ تبریزی، سیستانی، وحید، منهاج الصالحین، م ۷۴۳؛ فاضل، تعلیقات علی العروه، ج ۱، قضاء الولی، م ۳؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۸؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۷؛ صافی، هدایه العباد، ج ۱، م ۹۹۲
[۲۲]. العروه الوثقی، ج ۱، قضاء الولی، م ۱۰؛ دفتر: همه مراجع
[۲۳]. امام، نوری، مکارم، تعلیقات علی العروه، ج ۲، قضاءالولی، م ۳؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۶؛ تبریزی، سیستانی، وحید، منهاج الصالحین، م ۷۴۳؛ فاضل، تعلیقات علی العروه، ج ۱، قضاءالولی، م ۳؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۸؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۷؛ صافی، هدایه العباد، ج ۱، م ۹۹۲
[۲۴]. امام، نوری، مکارم و فاضل، تعلیقات علی العروه، ج ۲، قضاء الولی؛ سیستانی، وحید و تبریزی، منهاج الصالحین، م ۷۳۷؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۷؛ دفتر: نوری و خامنهای
[۲۵]. صافی، هدایه العباد، ج ۱، م ۹۹۱
[۲۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۹۸، ۱۷۲۰
[۲۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰ ۱۷۱۲؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۶، ۱۱۷۷
[۲۸]. خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۲
[۲۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۳۰]. العروه الوثقی، ج ۱، صلاه الاستیجار
[۳۱]. امام، فاضل، مکارم و نوری، تعلیقات علی العروه، ج ۲، احکام القضا، م ۱۰؛ تبریزی، سیستانی و وحید، منهاج الصالحین، ۱۰۳۵؛ دفتر: بهجت، خامنهای و صافی
[۳۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰، ۱۷۰۳ و ۱۶۸۶ و ۱۷۰۸
[۳۳]. العروه الوثقی، ج ۲، الصوم، الفصل السادس، م ۲۱
[۳۴]. همان، ج ۲، فی ما تعلیق بالکفاره، م ۲۲
[۳۵]. امام، تحریر الوسیله، ج ۲، الکفارات، م ۱۸؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات، م ۱۸؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۹۶؛ تبریزی و وحید، منهاج الصالحین، الکفارات ۱۵۸۰؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۷۷۳؛ دفتر: خامنهای، نوری، بهجت و فاضل
[۳۶]. سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۷۷۶؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ امام، تحریرالوسیله، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۰۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۹۱ و دفتر: فاضل، وحید، نوری، تبریزی و بهجت
[۳۷]. سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۷۷۶؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ امام، تحریرالوسیله، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۰۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۹۱؛ دفتر: فاضل، وحید، نوری، تبریزی و بهجت
[۳۸]. امام، تحریر الوسیله، ج ۲، الصدقه، م ۳؛ تبریزی، وحید، منهاج الصالحین، الصدقه، م ۱۲۲۳؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۶۰۴؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۶۰۲
[۳۹]. صافی، هدایه العباد، ج ۲، الصدقه، م ۳
[۴۰]. العروه الوثقی، ج ۲، فیما تعلیق باالکفاره، م ۲۴
[۴۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰
[۴۲]. تبریزی، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۴۳]. خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۱
[۴۴]. صافی، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰
[۴۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۴۶]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۲
[۴۷]. فاضل، جامع المسائل، ج ۲، س ۱۳۱۳؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۴۲۸ و دفتر: همه مراجع
[۴۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۴۹]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰ و خامنهای، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۲
[۵۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۵۱]. العروه الوثقی، ج ۲، نیه الصوم؛ تبریزی، استفتاءات، س ۶۵۹
[۵۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸