شبکه اجتهاد: در هر جامعهای طبقهای حضور دارند که این طبقه نخبگان نامیده میشوند. نخبگان در جامعه دارای نفوذ کلمه هستند. در بخشی از جامعه علاقهمندانی دارند و از موقعیت اجتماعی خاصی برخوردارند. علما، دانشمندان، اساتید، کسانی که از آنها به عنوان گروههای مرجع یاد میشود، کسانی هستند که میتوانند نقش فراوانی در جامعه ایفا کنند. اگر نخبگان در جامعهای شرایط زمانه را به خوبی درک کنند و از جایگاه اجتماعی خودشان اطلاع کافی داشته باشند و بتوانند وظیفه و رسالت خودشان را در جامعه ایفا کنند میتوانند نقش موثری در هدایت تودههای مردم داشته باشند، هم به جامعه خدمت کنند و هم واسطهای بین حکومت و مردم باشند تا بتوانند در حمایت از مردم، حاکمان را نقد کنند و از انحراف آنها جلوگیری کنند. نخبگان از چنین موقعیتی برخوردار هستند. موقعیتی که اگر از آن استفاده شود، میتوانند در اصلاح و هدایت امور نقش تعیینکننده ایفا کنند.
متقابلا اگر جایگاه خودشان را فراموش کنند و زمانه را به درستی نشناسند و وظیفه و رسالتی که در جامعه دارند را به درستی ایفا نکنند قهرا نه تنها نمیتوانند در هدایت جامعه نقشآفرینی کنند بلکه خودشان هم باری بر دوش جامعه خواهند شد و زمینه انحراف بیشتر را در طبقات جامعه فراهم خواهند کرد.
در تاریخ کربلا و در زندگی سیدالشهدا(ع) بخشی از رهنمودهای آن بزرگوار متوجه نخبگان جامعه است. سیدالشهدا(ع) در مقاطع مختلفی سخنرانیها و نامههایی دارند که مخاطب آنها نخبگان هستند. نخبگانی که ظرفیت و جایگاه خودشان را فراموش کردند و از مسئولیتی که در آن جایگاه بر عهده دارند غفلت کردند. این باعث شده امام حسین(ع) در موقعیتهای مختلفی نخبگان جامعه را مخاطب قرار دهد و آنها را به وظایف خودشان متوجه کند، از آنها گلایه کند و بگوید شما از جایگاهی که دارید به درستی استفاده نمیکنید و خودتان هم مشکلی در جامعه شدهاید.
خفقان و استبداد حکومت معاویه
بعد از اینکه قرارداد صلحی بین امام مجتبی(ع) و معاویه بسته شد، خلافت موقتا به معاویه سپرده شد تا زمانی که در قید حیات است خلافت را عهدهدار شود و بعد از مرگ خودش در امر خلافت، دخالتی نکند. حکومت معاویه یک حکومت به تمام معنا استبدادی و ظالمانه بود. بسیاری متفکران اسلامی معتقدند نظام استبدادی در تاریخ اسلام از زمان حکومت معاویه به وجود آمده است. هرچند ما حکومتهای بعد از پیامبر(ص) تا زمان امیرالمومنین(ع) را فاقد مشروعیت میدانیم ولی شیوه حکومت آنها استبدادی و ظالمانه نبود. اگر بخواهم چند رویکرد حکومت معاویه را یادآوری کنم میتوانم به بخشنامههایی که معاویه برای استانداران فرستاد اشاره کنم که در این بخشنامهها دستور داد به هیچوجه شیعیان و فرزندان علی بن ابیطالب(ع) نباید موقعیت و مقامی داشته باشند، نباید از ظرفیتهای جامعه استفاده کنند. معاویه جایگاه اهل بیت(ع) را میدانست. میدانست اگر در جامعه شناختهشده باشند، هیچ وقت جامعه روی خوشی به بنیامیه نشان نخواهد داد. این طبیعی است که جامعه دنبال شخصیتهای بافضیلت حرکت کند.
یکی دیگر از سیاستها این بود؛ گاهی سهم یک شهر از بیتالمال را به خاطر وجود شیعیان در آن قطع میکردند. همچنین برای افراد فاقد فضیلت، فضیلت جعل میکردند تا بتوانند از موقعیت آنها استفاده کنند. اصلا روحانیونی بودن که مسئولیتشان این بود حدیث جعل کنند و در کنار کتمان فضائل اهل بیت(ع)، برای دیگران فضیلت جعل کنند. در زمان بیست سال حاکمیت معاویه چنین وضعیتی بر جهان اسلام حاکم بود.
استفاده سیدالشهدا از ظرفیت نخبگان
سیدالشهدا(ع) به عنوان نوه پیغمبر(ص) و کسی که بیشترین مسئولیت را نسبت به آنچه در جامعه میگذرد دارد، علیرغم اینکه خودش برای مواجهه با این رویکرد تلاش میکرد، یکی از عرصههایی که از آن استفاده میکرد ظرفیت نخبگان جامعه بود. یک نمونه از مواجهه سیدالشهدا با نخبگان جامعه در سفر حج بود. حاجیان میدانند در چند روزی که حجاج در منا بیتوته میکنند فرصتی فراهم است و امام حسین(ع) از این موقعیت استفاده میکردند. خطبهای از سیدالشهدا نقل شده که بخشی از آن را سلیم بن قیس نقل کرده است. یک خطبهای هم ابن شعبه حرانی نقل کرده است. برخی معتقدند اینها دو بخش از یک خطبه است؛ احتمال اینکه دو سخنرانی باشد را بعید میدانند از این جهت که معتقدند اینکه در آن دوره خفقان اجازه داده شده باشد امام حسین(ع) نخبگان جهان اسلام را در یک جا جمع کرده و آنها را ترغیب کرده باشد علیه وضع موجود حرکتی کنند بعید است. لذا معتقدند این متن احتمالا یک سخنرانی بوده است. در برخی نقلها هست دویست نفر از اصحاب و هفتصد نفر از تابعین پیامبر(ص) در این اجتماع حضور داشتند.
در بخش اول این سخنرانی امام حسین(ع) به بیان فضائل اهل بیت(ع) در قرآن پرداخت و همه کسانی که آنجا حضور داشتند شهادت دادند این آیات در فضیلت اهل بیت(ع) بوده است. ایشان بیش از ده آیه را در بخش اول سخنرانی تلاوت کردند. بعد فرمودند اگر قبول دارید این آیات درباره اهل بیت(ع) است وقتی به شهرتان برگشتید اینها را به اهالی شهر و دیارتان یادآوری کنید. میترسم این فضائل به فراموشی سپرده شود. اساسا وقتی حکومت بنی امیه فضیلت اهل بیت(ع) را وارونه میکند و در حق دیگران جعل میکند، دگرگون کردن فرهنگ یک جامعه است. این یکی از درد دلهای امام حسین(ع) با نخبگان جامعه است که از اقصی نقاط جامعه اسلامی در منا تجمع کرده بودند.
حضرت در بخش دیگری که ابن شعبه حرانی نقل کرده است به جایگاه نخبگان اشاره میکند. میگوید شما از یک نعمتی در جامعه برخودار هستید، شما اصحاب پیامبر هستید، نفوذ کلمه دارید، در جامعه محترم هستید، مردم شما را میبینند احترام میگذارند. حضرت یک مقدار موقعیت آنها را برایشان یادآوری میکند. بعد میفرمایند تصور کردید این موقعیتی که خدا به شما عطا کرده است نعمتی است که مسئولیتی به دنبال ندارد؟ این بیان یک قاعده کلی است که امام حسین(ع) یادآوری میکند که خدا هر نعمتی به انسان عطا کرده است در قبال آن مسئولیتی بر عهده انسان است. سخن امام(ع) در این خطبه این است که آیا شما در قبال این موقعیتی که دارید مسئولیتی ندارید؟ آیا خبر ندارید معاویه با مردم چه کار میکند؟ آیا خبر ندارید ستمدیدگان از حقوقشان محروم هستند؟ آیا خبر ندارید مردم در چه شرایطی به سر میبرند؟ آیا احساس مسئولیت نمیکنید؟
حضرت در نامههای متعددی که نوشتهاند هم نخبگان را متوجه مسئولیتشان کردند. ما میتوانیم این را از سیدالشهدا(ع) الهام بگیریم، کسانی که موقعیتی در جامعه دارند و صاحب نفوذ هستند، اگر ناراستیهایی در جامعه دیدند باید آنرا بازگو کنند. مسلما زبان تند امام حسین(ع) ناظر به شرایط خفقان آمیز دوران بنی امیه بود ولی در هر زمانی متناسب با آن شرایط، نخبگان و افراد ذینفوذ و گروههای مرجع دارای مسئولیت هستند.
(گفتار فوق در پنجمین نشست از سلسله نشستهای «آرامشبخشی عاشورا» کانون توحید ارائه شده است)