اختصاصی شبکه اجتهاد: راهبردهای چهارگانه حضرت رضا (ع) برای عبور از جهان پر از ظلم و جور به جهانی آکنده از عدل و قسط، الگویی برای اتخاذ راهبردهای جهان تشیع و پیروان اهل بیت علیهمالسلام و مجموعه مسلمین، برای رهایی از بیعدالتی به سوی عدالت فراگیر است.
مقدمه: آینده موعود الهی برای عدالت جهانی
امام رضا (ع) به روشنی آینده جهان را دنیایی لبریز از عدالت بر اساس حکمرانی منجی موعود میداند: «عَنِ الرِّضَا قَالَ: الخَلَفُ الصَّالِحُ مِنْ وُلْدِ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ هُوَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ هُوَ الْمَهْدِی» که در روایتی دیگر، کارویژه منجی موعود را این میداند که: «… یطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کلِّ جَوْرٍ وَ یقَدِّسُهَا مِنْ کلِّ ظُلْمٍ» (خداوند به وسیله او روی زمین را از هرگونه ظلم و ستم پاک و پاکیزه گرداند) و میافزاید: «…وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیبَهِ قَبْلَ خُرُوجِهِ» (او قبل از قیامش، دارای غیبت است) که با پایان این غیبت و ظهور تام وی: «فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَینَ النَّاسِ» (به هنگام ظهورش، جهان با نور پروردگارش می درخشد. او ترازوی عدالت را در میان مردم بپا میدارد.) (کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۱).
راهبرد اول: انتظار آرمان عدالت در پرتوی حکمرانی الهی
با تشریح وضعیت ظهور است که انتظار معنا مییابد:
انتظار امامی جامع و مسلط، متخصص سیاست، دارای نفوذ اجتماعی وسیع: «مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَهِ عَالِمٌ بِالسِّیَاسَهِ مَفْرُوضُ اَلطَّاعَهِ؛ مهدی بر امر امامت توانا و قدرتمند و به نحوه اداره امور امت عالم و آگاه است» (الکافی، ج ۱، ص: ۱۹۸)
انتظار یک حاکمیت پیشروی مردمی و عملگرا: «وَ یَکُونُ أَوْلَى اَلنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ (در یک پیشدستی مدبرانه، جلوتر از خود مردم، نیازها را میشناسد و تدابیر را اتخاذ میکند) وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ (ارتباط عاطفی و عشق به مردم) وَ یَکُونُ أَشَدَّ اَلنَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ (متواضع بدون تواضعفروشی بلکه به خاطر خدا و در برابر فرامین خدا خاضع و متواضع است) وَ یَکُونُ آخَذَ اَلنَّاسِ بِمَا یَأْمُرُ بِهِ وَ أَکَفَّ اَلنَّاسِ عَمَّا یَنْهَى عَنْهُ (قانونگراترین فرد جامعه است): به مردم از خودشان سزاوارتر و بر آنان دلسوزتر از پدر و مادرشان است، از تمام مردم در برابر خداوند متواضعتر و از همه بدان چه امر مىکند بیشتر عمل مىکند و از همه بیشتر، در آنچه دیگران را نهى مىکند دورى مىنماید».
نتیجه و کارکرد حاکمیت وی، جهانی پر از عدل و داد: امام علی بن موسی الرضا (ع) در پاسخ به ریان بن صلت می فرماید: «… ثُمَّ یُظْهِرُهُ فَیَمْلَأُ بِهِ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛… سپس او را ظاهر کند و به واسطه او زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.» (کمال الدین، ج۲، ص۳۷۶)
راهبرد دوم: ثبات در بینش عدل توحیدی
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرمایند: «لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیبَهٌ أَمَدُهَا طَوِیلٌ کأَنِّی بِالشِّیعَهِ یجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیبَتِهِ یطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یجِدُونَهُ أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَی دِینِهِ وَ لَمْ یقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیبَهِ امامهِ فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یوْمَ الْقِیامَهِ» (برای قائم عج غیبتی است که مدتش طولانی است. گویی شیعیان را با چشم خود می بینم که همچون گوسفند بی شبان به دنبال چراگاهی می گردند و نمی یابند. آگاه باشید! کسی که آن روز بر دین خود ثابت قدم باشد، قلبش از طولانی شدن غیبت امامش به قساوت نمی گراید و در روز رستاخیز در بهشت با من و در مقام من باشد.) (ابن بابویه، ۱۳۷۸ه.ق. جلد ۱، ص ۲۱۳)
در روایت دیگری، یکی از زمینههای شک معلوم میشود: «وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَیغِیبَنَّ الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیهِ مِنِّی حَتَّی یقُولَ أَکثَرُ النَّاسِ مَا لِلَّهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ حَاجَهٌ وَ یشُک آخَرُونَ فِی وِلَادَتِهِ فَمَنْ أَدْرَک زَمَانَهُ فَلْیتَمَسَّک بِدِینِهِ وَ لَا یجْعَلْ لِلشَّیطَانِ إِلَیهِ سَبِیلًا بِشَکهِ فَیزِیلَهُ عَنْ مِلَّتِی وَ یخْرِجَهُ مِنْ دِینِی فَقَدْ أَخْرَجَ أَبَوَیکمْ مِنَ الْجَنَّهِ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یؤْمِنُون». (سوگند بـه آنکـه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، امام قـائم (ع) از فرزندان من براسـاس پیمـانـی کـه از جـانب من بر عـهده اوست، از دیده هـا پنـهـان مـی شود تـا آنجـا کــه بیشتر مردم مــی گویند: خدا نیــازی بــه خاندان محمد ندارد و گروهی دیگر در ولادت او شک می کنند.) (ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق.، ج ۱، ص: ۵۱).
در نامه حضرت رضا به عبدالعظیم حسنی، مصادیق مهم راه یافتن شیطان را چندپارگی و گسیختن پیوندهای مؤمنان میدانند.
خدای تعالی درباره ی ثبات می فرماید: «یُثَبِّتُ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا بالقَولِ الثابِتِ فِی الحَیوهِ الدُّنیا وَ فِی الاخِرَهِ» (سوره ی ابراهیم، آیه ی ۲۷) خداوند مومنان را با قول ثابت در زندگی دنیا و آخرت تثبیت می کند.
کتاب تفسیر فرات کوفی که از اعلام غیبت صغری است روایت مسندی را نقل می کند: «فی قوله تعالی یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَهِ قال بولایه علی بن ابیطالب علیه السلام»؛ که در روایت قدسی معروف به حدیث حصن از بیان امام رضا علیهالسلام آمده است: «لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی، لکن بشروطها و أنا منها». تجربه دهههای اخیر، نشان داد که ثبات عقیده در پرتوی ولایت اهل بیت علیهمالسلام، به دست میآید.
راهبرد سوم: پایداری در دنیای ناعادلانه
این ثبات عقیده و بینش، در عمل و مواجهه با دنیای ظالم، صبر و پایداری را به عنوان راهبرد سوم پدید میآورد: در راه پایداری در دین، یاد خداوند نقش اساسی دارد: «یآ اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوآ اِذا لَقیتُمْ فِئَهً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (انفال: ۴۵)
امام رضا (ع) فرمودند:
«مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکمْ رَقِیبٌ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ فَعَلَیکمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یجِی ءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیأْسِ فَقَدْ کانَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ أَصْبَرَ مِنْکم؛ و چه نیکوست صبر و انتظار فرج، مگر نشنیده اید گفتار خدا را که فرموده است: ” منتظر باشید که من نیز همراه شما از منتظرانم” پس صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید که فرج بعد از یاس و نومیدی خواهد آمد. اقوامی که پیش از شما بودند از شما شکیباتر بودند.»(کمال الدین، ج ۲، ص: ۶۴۵)
آن هم پایداری در دنیایی پر از ظلم و جور: امام رضا (ع): کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛… » (کمال الدین، ج۲، ص۳۷۶)
لذا صبر و انتظار در راستای زمینه سازی برای ظهورحضرت مهدی (عج) است؛ که معنایش صبر و مقاومت بر حق واجب و پرهیز از مرز حرام و پایداری در فتنهها و ناملایمات است.
و این همه باز مسیر آزمون و شناسایی شدن مؤمنان واقعی است:
«وَ اللَّهِ مَا یکونُ مَا تَمُدُّونَ أَعْینَکمْ إِلَیهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ تُمَیَّزُوا وَ حَتَّی لَا یبْقَی مِنْکمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَر! ” أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ …» (به خدا قسم آنچه انتظار می کشید و گردنهایتان را به سوی آن دراز می کنید واقع نمی شود مگر بعد از آنکه امتحان شوید و از شما چیزی جز اندک اندک باقی نماند: “آیا پنداشتید که شما را بدون امتحان ترک می کنند در حالیکه هنوز خدا ندانسته که چه کسی از شما مجاهده می کند.) (کافی، ج ۱، ص۳۳۳)
تا صابران (اهل مقاومت) و مجاهدان (اهل جهاد) را بازشناسد: (آیات ۱۳۹ تا ۱۴۲ سوره بقره:) وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۹﴾ إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ ۗ (مقام شاهد بودن بر خلق پس از خلافت الهی) وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ﴿۱۴۰﴾ وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ﴿۱۴۱﴾ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ. (بقره ۱۴۲)
باید دانست که تقیه و صبرِ اقلیتِ مسلمان در دولتهای طاغوت، یکی از شاخههای آن است: «عنِ الْحَسَنِ بْنِ شَاذَانَ الْوَاسِطِیِّ، قَالَ: کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (عَلَیْهِ السَّلاَمُ)، أَشْکُو جَفَاءَ أَهْلِ وَاسِطٍ، وَ جَهْلَهُمْ عَلَیَّ، وَ کَانَتْ عِصَابَهٌ مِنَ الْعُثْمَانِیَّهِ تُؤْذِینِی، فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَ أَوْلِیَائِنا عَلَى الصَّبْرِ فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ، فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ، فَلَوْ قَدْ قَامَ سَیِّدُ الْخَلْقِ، لَقَالُوا: یٰا وَیْلَنٰا مَنْ بَعَثَنٰا مِنْ مَرْقَدِنٰا هٰذٰا مٰا وَعَدَ الرَّحْمٰنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ» (حسن بن شاذان واسطى می گوید: نامه اى به حضرت رضا علیه السّلام نوشتم و از ناسازگارى و آزار مردم واسط شکایت نمودم. حضرت نوشتند: خداوند از دوستان خود عهد گرفته که در دولت باطل پایداری پیشه سازند؛ بنابراین تو هم به حکم پروردگارت پایداری کن…) (کافی، ج ۸، ص ۲۴۷.)
راهبرد چهارم: حفظ هوشمندانه ظرفیتها (تقیه)
از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمود: «لا دین لمن لا ورع له و لا ایمان لمن لا تقیه له، ان اکرمکم عند الله اعملکم بالتقیه. فقیل: یا ابن رسول الله الی متی؟ قال: الی یوم الوقت المعلوم و هو خروج قائمنا. فمن ترک التقیه قبل خروج قائمنا فلیس منا» «کسی که تقوی ندارد دین ندارد. کسی که تقیه نکند ایمان ندارد. گرامی ترین شما در پیش خدا کسی است که بیش از دیگران تقیه را رعایت کند. گفته شد ای فرزند پیامبر! تا به کی؟ فرمود: تا روز وقت معلوم که آن هم روز خروج قائم ماست. آن کس دست از تقیه بشوید، پیش از اینکه قائم ما قیام کند پس از ما نیست.» (طبرسی، ۱۳۹۰ه.ق، ص: ۴۳۴)
تقیّه در حقیقت از یکسو، عامل حفظ وحدت و مانع پراکندگی مؤمنان و از سوی دیگر، سپر دفاعی برای مؤمن جهت مصون ماندن از تعرّض دشمن و تحفّظ از خطرهایی همچون حبس، تبعید، قتل و محرومیت از حقوق قانونی است.
در این خصوص، تقیه مداراتی به معنای در نظر گرفتن ظرفیت جوامع برای رشد و انتظار و همبستگی برای هدف متعالی برتر است. به این معنا که با مسلمانان دیگر و حتی مشرکان رفتاری نیکو و از سر تسامح در پیش گیرند تا محبت آنها را جلب کنند و از زیانهای احتمالی در آینده بر کنار بمانند. (القواعد و الفوائد، شهیداول، قسم ۲، ص ۱۵۷۱۵۸./ الرسائل، روح اللّه خمینی، ج ۲، ص ۱۷۴۱۷۵، قم ۱۳۸۵.)
و تقیه حفظی به معنای هدر ندادن ظرفیت اجتماعی صالحان و صابران و محافظت آنها از نابودی و اضمحلال است.
برآیند راهبردها: انتظار عدالت= آغاز تدریجی عدالت موعود
توجه به معیارهای حاکمیت موعود، خود مطالبات و معیارهایی را در جامعه حکمفرما میسازد. لذا انتظار فرج، خود سرآغاز فرج است.
امام رضا (ع) در روایتـی خطاب بــه حسن بن جهم کــه از ایشـان در مورد فرج میپرسد، میفرماید: «أَ وَ لَسْتَ تَعْلَمُ أَنَّ اِنْتِظَارَ اَلْفَرَجِ مِنَ اَلْفَرَجِ؟ حضرت فرمودند: آیا نمىدانى که انتظار فرج خودش فرج است». (الغیبه طوسی، فصل ۷، ص۴۵۹).
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
(ارائه شده در نخستین پیشنشست از پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام (اندیشه تمدنی امام رضا علیهالسلام: عدالت برای همه، ظلم برای هیچکس) و میهمانان مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام؛ در مشهد مقدس، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)