شبکه اجتهاد: تاکنون تعدادی از اساتید بزرگوار و صاحبنظر حوزه انتقاداتی را دربارهٔ طرح تغییر در متون آموزشی مطرح کردهاند، بنده هم به تأسی از آنان مطالبی را تقدیم میدارم.
۱. تاکنون سنت زیبای حوزهها بر پایهٔ نقد و بررسی دقیق و عمیق مطالب علمی بوده است نه صرف برخورداری از اطلاعاتی سطحی و بدون قدرت بر تحلیل و نقد، شیوههای پسندیدهای چون: مطالعهٔ پیش از درس، مباحثه، انتخاب آزاد استاد توسط طلبه و دو مرحلهای شدن دروس حوزه (= سطح و خارج) و… همگی در راستای رسیدن به عمق و دوری از سادهاندیشی علمی است.
۲. وظیفهٔ ما طلاب در هر رشتهای و با هر گرایشی از علوم حوزوی:
اولاً؛ فهم دقیق و مجتهدانه از قرآن کریم و تراث روایی و تجزیه و تحلیل عمیق میراث علمی سلف صالح است.
ثانیاً؛ تکامل داشتهها، بهروزرسانی آنها و پاسخگویی دقیق به مشکلات و دغدغههای انسان معاصر است.
۳. متون گرانبهایی مثل مکاسب، رسائل و کفایه دو جنبه دارند:
الف: موضوعیت، چه اینکه این مقدار از اطلاعات فقهی و اصولی در حد سطح برای هر روحانی در هر رشته از علوم حوزوی لازم است.
ب: طریقیت که مهمتر از جهت اول است با این توضیح که: نقالی از نقادی جداست و یک امتیاز اصلی این متون اصیل تمرین عملی شیوهٔ نقادی و رهایی از آفت زودباوری است، اینکه در مکاسب یا رسائل یک مطلب بارها از دیدگاههای گوناگون بررسی میشود و هر بار یک احتمال تقویت میشود و احتمال دیگر تضعیف میگردد خود یکی از بهترین شیوههای آموزشی است و آنگاه که طلبه با چنین مهارت و ورزیدگی در هر رشتهای حتی فلسفه، کلام، تفسیر و … وارد شد، میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
۴. آنچه گفته شد به این معنا نیست که هیچگونه تتمیمی در این متون صورت نگیرد؛ لذا بنده با آموزشی شدن بخشهایی از حلقات بهعنوان تکمله و تتمهٔ اختیاری موافقم تا طلبه آشنایی مختصری در دوران سطح با آراء مثل محقق نائینی و … پیدا کند ولی به نظر حقیر بهعنوان کسی که بارها حلقات را تدریس کردهام هرگز این کتاب مفید جایگزین رسائل و کفایه نیست.
کتابهای نامبرده شدهٔ دیگر در طرح مزبور نیز هرگز و هرگز هیچکدام قابلیت جایگزینی را ندارند، نهایتاً فقط بعضی از آنها (و نه همه) بهعنوان متمم و مکمل اختیاری میتوانند مطرح شوند.
۵. طبیعت حوزه تاکنون راجع به تغییر کتب درسی تعصب خشک نداشته و تاریخ آموزشی ما گواه این مطلب است اما باید توجه داشت که:
اولاً؛ تغییرات دستوری و بدون مشاوره با اکثر اساتید خبره، مناسب جایگاه و نیز استقلال حوزهٔ علمیه نیست.
ثانیاً؛ هر کتاب جدیدی باید ضمن رفع نواقص و کمبودهای کتابهای پیشین همهٔ امتیازات این متون اصیل را داشته باشد.
۶. اینکه از بخشهای عمدهای از مکاسب و رسائل به اسم «جهت مطالعه» تعبیر شده، در حقیقت همان حذف و تلخیص است و اسمش را عوض کردهاند.
۷. از آنجا که اینگونه تبدیل و تغییر و تلخیص نهتنها هرگز به رشد و بالندگی حوزه کمک نمیکند، بلکه بهتر است این بزرگواران اینگونه برنامههای خود را به مراکز محدودی اختصاص دهند که در پی تفقه در دین (به معنای حقیقی و جامع کلمه) نیستند بلکه هدف اصلی آنها تربیت افرادی با اطلاعات معمولی دینی جهت بهکارگیری در مسئولیتها و مناصبی خاص است.
امیدوارم عزیزانی که با حُسن نیت این طرح را برای آموزش در حوزه تهیه کردهاند آن را کنار بگذارند و در هر تصمیم کلانی به نظرات همهٔ بزرگان و همهٔ مدرسان باتجربهٔ حوزه احترام بگذارند.