اهداف کلان مجازاتها در فقه که همان دستیابی افراد به کمال انسانی است و بالاترین کمال هستی هم قرب الهی به شمار میرود. در نظام تربیتی هم هدف رشد و کمال انسان و رسیدن به قرب الهی میباشد. بنابراین هم فقه و هم تربیت به دنبال رشد و هدایت و کمال انسانها است. لذا پیروی از دستورات شارع در حوزه مجازاتها، افراد و شخص مجرم (بالفعل وبالقوه) را و به تبع آن جامعه را در مسیر کمال و اصلاح قرار میدهد. در نتیجه مجازاتهای مطرح شده در فقه با یک رویکرد تربیتی در راستای رشد و کمال انسان، قابل تحلیل و بررسی است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، جلسه دفاع از پایاننامه مقطع دکتری رشته (فقه و علوم تربیتی) با عنوان «تحلیل تربیتی مجازاتها در فقه اسلامی» از سوی عبدﷲ گوهری طالع، اول خرداد ۱۴۰۰ با حضور هیئت داوران، اساتید سید محمود امامیان، جعفر یوسفی و مولودی در جامعه المصطفی العالمیه (مدرسه عالی فقه تخصصی) دفاع و برگزار شد که گزارش آن از منظرتان میگذرد؛
این رساله با هدف سودمندی و آثار تربیتی مجازاتهای اسلامی چه درسطح تشریع و تقنین و چه در سطح اثبات و چه در سطح اجرا بیان شده تا مجازاتهای اسلامی به عنوان وسیله بازدارنده جهت اصلاح و تربیت و به کمال رساندن انسان چه در حوزه فردی و یا اجتماعی معرفی شود.
تحلیل تربیتی احکام فقهی، موضوعی میان رشتهای است که با تکیه بر منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن، سنت و نیز بهرهگیری از عقل و تجربه به بررسی اسرار، حکمتها و نیز بیان پیامدها و آثار تربیتی احکام فقهی میپردازد. با قبول این مفروض که صِرف بیان احکام برای تربیت انسان کافی نبوده و ضمانت اجرای محکمتر و قویتری در قالب مجازاتها برای رسیدن انسان به سعادت و کمال لازم است که مجازاتهای مطرح شده در فقه (حدود، قصاص و تعزیرات)، در راستای، این هدف کلان، قابل ارزیابی است؛ زیرا در لابه لای دستورات و قوانین شرعی مربوط به تشریع، اثبات و اجرای مجازاتها، نکات و سازوکارهای مختلف تربیتی وجود دارد که میتواند در تحقق هدف یادشده کمک کنند. در پژوهش حاضر، تحلیل تربیتی مجازاتها در فقه بررسی شده و به این نتایج دستیافته است که مجازاتهای شرعی در مرحله تشریع، اثبات و اجرا، با استفاده از روشهای تربیتی اعطای بینش، تبشیر، انذار، مواجهه با نتایج اعمال، تأدیب، تغافل، توبه، قسامه و عبرت آموزی، نقش صیانت از حیات و امنیت جامعه و پیشگیری از جرم و دفع فساد و تأدیب مجرمان بالفعل و بالقوه را ایفا میکند.
ضرورت این موضوع به این دلیل که مجازاتهای اسلامی با نگاه تربیتی مستقلاً مورد بحث قرار نگرفته و از این جهت موضوع نسبتاً تازهای است و به لحاظ ضرورت نیز تأثیر مجازاتها در تربیت اسلامی قابل انکار نیست. لذا از این جهت اهمیت و جایگاه ویژهای در تربیت اسلامی فرد و جامعه دارد.
در تعریف تربیت آنچه که جامع نظریه فقها میباشد این است که پرورش همه جنبههای فکری و عاطفی و جسمی و اجتماعی شخصیت متربی و ساماندهی رفتارهای او براساس مبانی و دستورهای اسلامی برای تحقق هدفهای اسلام در زمینههای گوناگون را گویند.
در این رساله به نظریههای مختلف فلسفه مجازاتها هم اشاره شده است ولی آنچه راجع به نظریه اسلام مطرح شده در قالب موارد ذیل است که بدانها اشاره میکنیم.
اهداف تربیتی وضع مجازاتهای حدی در ضمن اهداف کلی که همان رسیدن به کمال و قرب الهی بوده و اهداف خاص آن که پیشگیری از ارتکاب جرم و امنیت جامعه است قابل پیگیری میباشد.
روشهای تربیتی به کار گرفته شده برای وضع و تشریع مجازاتها
از جمله روشهای تربیتی به کار گرفته شده برای وضع و تشریع مجازاتها موارد زیر میباشد:
۱- اعطای بینش یا معرفت و آگاهی متربی از قلمروهای ممنوعه الهی: چنانکه در احادیث بدان اشاره شده است: الف: «من لم یتفقه منکم فی الدین فهو اعرابی» ب: «…. لم اقم علیه الحد …»
۲- تبشیر و یا آگاهی دادن از نتایج و ثمرات کارهای نیک و خوب به متربی تا شوق و انگیزه کافی برای انجام عمل در او فراهم شود مانند آیه «ندخلکم مدخلاً کریماً» در واقع تحریک بعد عاطفی و تربیت عاطفی و جهتدهی به آن را مطرح میکند.
۳- انذار یا آگاهی متربی از پیشامدها و نتایج سوئی که بر عمل او مترتب میشود که در مقوله (آثارتربیتی ترس) قلمداد میشود.
نمونههایی از روش تربیتی انذار در قرآن کریم:
۱- عذاب دایمی و خوارکننده برای ناقضان حدود الهی؛ ۲- هشدار به پیامد محاربه؛ ۳- هشدار به سارقان؛ ۴- هشدار به شرب خمر و ….
هدف شارع از تشریع مجازات قصاص: ۱- صیانت از حق حیات وتمامیت جسمی انسانها ۲- تامین عدالت، بوده که با روش تربیتی مواجهه با نتایج اعمال محقق میشود که پشتوانه این روش (حب ذات آدمی است، یعنی انسان ذاتا خود را دوست دارد و به دنبال کاری که به نفع اوست میرود و از رفتاهایی که آسیب میزند اجتناب میکند.)
نمونههایی از نتایج مواجهه با اعمال
۱- سخت ترین مجازاتها ۲- قتل یک انسان به مثابه قتل همه انسانهاست ۳- قصاص مایه حیات است.
در باب وضع مجازات تعزیزی هدف از تشریع این نوع مجازات، اصلاح و تربیت مجرمان، و به نوعی با تآدیب و تربیت انسان همسانی دارد.
در فصل سوم این رساله تحلیل تربیتی نحوه اثبات جرم در فقه اسلامی بحث شده که در ابتداء به شرایط اثبات جرایم منافی عفت مثل زنا، لواط، تفخیذ، مساحقه و قذف…اشاره شده و هدف شارع حکیم در نحوه اثبات اینها پیشگیری از شیوع فساد در جامعه و فراهم کردن زمینه اصلاح و تربیت مجرم میباشد.
از جمله روشهای تربیتی بکار شده در نحوه اثبات جرایم منافی عفت از دو روش تربیتی تغافل و توبه استفاده شده است که نظریه مختار هم همین میباشد، تغافل یا نادیده نگاری و به تعبیر دیگر چشم پوشی به معنای خود را عمدأ به غفلت زدن و تظاهر به ندانستن میباشد، درواقع مربی با به بکارگیری این روش، تلاش میکند شخصت وعزت متربی، با برملا شدن خطاهای او خدشه دار نشود و ترس از خط قرمز در روح و روان او فرو نریخته و ارتکاب جرم برای او به یک رفتار عادی تبدیل نشود.
آیات و روایات مختلفی براین امر اشاره میکند که مورد بررسی و تجزیه و تحلیل مفصل شده است.
نمونهای از شواهد به کارگیری روش تربیتی تغافل
۱- شرط تعدد اقرار که یکی از دلایل شرط تعدد در اقرار، در بحث منافی عفت نادیده نگاری جرم مجرم است. روایات متعددی براین امر اشاره میکند که معصوم(ع) به گونهای وانمود میکند که گویا جرمی اتفاق نیافتاده است؛ مانند روایت مشهور ماعزبن مالک وقتی که زنا کرده بود و نزد پیامبر(ص) اقرار به فعل خودش کرد، پیامبر(ع) فرمود «لعلل قبلت، او غمزت، او نظرت» در واقع پیامبر(ص) با این رفتار خود به مجرم فرصت باز اندیشی و برگشت از گناه را برای او فراهم میکند.
۲- شرط تعدد جلسات اقرار: این اقرارها در چهار مجلس جداگانه و متعدد باید باشد؛ مانند روایات جوانی که مرتکب لواط شده بود وقتی اقرار میکرد. امام فرمود خیالاتی شدهای برگرد برو خانهات که نشان میدهد امام در مقام هدایت انسانها، با نادیده نگاری و توجیه خطای آنها، فرصت تربیت و اصلاح را از مجرم سلب نمیکند.
۳- شرط تعدد شهود «درجرایم منافی عفت»؛ که اگر حد نصاب شهود کامل نشود به کسانی که شهادت دادهاند تازیانه زده میشود. به این دلیل است که کسی به سادگی حاضر به ادای شهادت نشود و خطای شخص مجرم تا جایی که ممکن است باید همچنان پنهان بماند. در واقع شارع دنبال عزت و شخصیت مجرم و نادیده نگاری خطای مجرم است. تا از اشاعه فحشا در جامعه پیشگیری شود.
۴- شرط وضوع در رویت. مطلق علم و مطلق روئت کافی نیست بلکه مثل روایت المِیلِ فِی المُکحُله باید باشد نه هررویتی چرا که بنای شارع بر اختفای این نوع جرام و نادیده انگاری انها به خاطر مصلحت فرد و جامعه است.
روش تربیتی توبه
منظور این است که چون انسان یک موجودی است که همواره در معرض خطا و لغزش است. اگر مرتکب خطاء و جرمی شد خدواند براساس اصل تربیتی فضل و رحمت خویش، فورأ او را مجازات نمیکند بلکه زمنیه بازگشت و هدایت وی را فراهم میکند.
نخست باید به استقبال خطاکار رفت و او را متوجه خطایش نمود و جهات مختلف و آثار و پی آمدهای آن را تبیین کرد که مایه بازگشت از خطا در وجود او ریشه بدواند. در فقه موارد مختلفی بدان اشاره شده است که عبارتنداز:
۱- تشویق مجرم به توبه: روایتهایی بدان اشاره شده که وقتی جرمی اتفاق افتاده بود و پیامبر(ص) حد را جاری کردند روبه اصحاب خود اشاره کرد و فرمود: لو استتر ثم تاب کان خیرأ له.
۲- دادن فرصت به مجرم: مثل روایت زن حاملهای مرتکب زنا شده بود و نزد امام علی(ع) اقرار به زنای خود میکرد ولی حضرت مدوام به ایشان فرصت میداد.
۳- سقوط حد به وسیله توبه، اگر کسی به جرمی اقرار کند و آنگاه توبه کند امام در اقامه حد مخیر است سنگسار باشد یا تازیانه زند؛ مثل روایت جوانی که لواط کرده بود که حضرت فرمود قم…ان ﷲ قد تاب علیک.
در فصل چهارم به تحلیل تربیتی مجازاتها نسبت به جامعه و اجتماع و نقش مجازاتهای حدی در حفظ نظم و امنیت جامعه و پیشگیری از شیوع فساد با استفاده از تمهیدات تربیتی پرداخته شده و از روش تربیتی عبرت آموزی، از تاثیرات اجرای قصاص در صیانت از حیات و نظم اجتماعی استفاده شده است. در ادامه به اجرای مجازاتهای تعزیری در راستای حاکمیت نظم و قانون و اصلاح و تربیت مجرمان بالفعل وبالقوه اشاره و گفته شده که اجرای مجازتهای تعزیری یکی از نیازهای جامعه است که برای نقش تامینی و تأدیبی و تامین مصالح و پیشگیری از فساد و ناهنجاریها طبق صلاحدید حاکم شرع باید اجرا شود.
نتیجهگیری:
اهداف فقه اسلامی و اهداف نظام تربیتی درباره انسان همپوشانیهای فراوانی دارد لذا تحلیل تربیتی مجازاتها، در راستای اهداف شارع مقدس در وضع و نحوه اثبات و اجرای مجازاتها در دو محور زیر خلاصه میشود.
۱- اهداف کلان مجازاتها در فقه که همان دستیابی افراد به کمال انسانی است و بالاترین کمال هستی هم قرب الهی به شمار میرود. در نظام تربیتی هم هدف رشد و کمال انسان و رسیدن به قرب الهی میباشد. بنابر این هم فقه و هم تربیت به دنبال رشد و هدایت و کمال انسانها است. لذا پیروی از دستورات شارع درحوزه مجازاتها، افراد و شخص مجرم (بالفعل وبالقوه) را و به تبع آن جامعه را در مسیر کمال و اصلاح قرار میدهد. در نتیجه مجازاتهای مطرح شده در فقه با یک رویکرد تربیتی در راستای رشد و کمال انسان، قابل تحلیل و بررسی است.
۲- اهداف خاص مجازاتها در فقه: پیشگیری از ارتکاب جرم و شیوع فساد، صیانت از حق حیات و تمامیت جسمی انسانها و حفظ نظم و امنیت جامعه، از جمله اهداف خاصی است که در تشریع، نحوه اثبات و اجرای مجازاتها در فقه قابل پیگیریاند.
اشکالات اساتید داور
در ادامه جلسه دفاعیه، اساتید داور هم از لحاظ شکلی و محتوایی مطالبی را بیان کردند که در ذیل بدان اشاره میشود.
استاد امامیان در ابتدا به برخی از اشکلات شکلی اشاره و بعد به ذکر اشکلات محتوایی پرداخت و گفت: استدلال به آیات تشریع قصاص و … به شرایع ماقبل اسلام بر میگردد. دوم چرا به کتب اخلاقی اشاره نشده است؟ سوم مساله تقوا و معنای تحلیل و تحقیق است.
نگارنده در مقام پاسخ اظهار کرد: در پاسخ به اشکال اول؛ آیات اشاره شده هرچند به شرایع ماقبل اسلام برمیگردد ولی با استصحاب و عمل به اجماع و روایات که به این ایات استناد کردهاند، میتوان مورد استناد برای امر تشریع و عمل به آنها شود و نسخی هم بر آنها وارد نشده، ذا بلامانع است. اما نسبت به اشکال دوم؛ اولا اگر به این مباحث اشاره میشد باعث حجیم شده رساله میشد و در ثانی مباحث اخلافی غیر مباحث تربیتی است که اولی جنبه فردی دارد و دومی جنبه تربیت دیگری را اشاره میکند. هرچند جا داشت که یک اشارهای کوتاهی میکردیم.
سپس استاد یوسفی به عنوان دوار جلسه نیز به برخی از آمار و مسایل مربوط به اجرای حدود و تعزیرات اشاره داشت که نگارنده گفت: این امور به خاطر اینکه آماری که واقعا بشود به آن استناد کرد وجود ندارد هرچند از لحاظ تاثیر گذاری قطعا اجرای این نوع احکام بازتابهایی که از لحاظ حقوق بشری خواهد داشت و ممکن است جامعه اسلامی زیر سوال برود ولی آنچه در آموزههای دینی بدان اشاره شده است اجرای این نوع حدود هم جنبه فردی و هم جنبه اجتماعی دارد که باعث کاهش این نوع جرام در سطح جامعه خواهد شد و پیامبر(ص) فرمودند اجرای یک حد در جامعه بهتر از چهل شبانه روز باراران باریدن است.
همچنین استاد مولودی، دیگر ناقد نشست گفت: به روشها کمتر پرداخته شده هر چند موضوع یک کار جدیدی است و تاکنون بدان پرداخته نشده است و جا دارد که به جنبههای مختلف آن اشاره بشود. نگارنده رساله در مقام پاسخ ابراز کرد: با توجه به اینکه عنوان مجازاتها بود و یک عنوان کلی بود لذا درحد کلی به روشها اشاره کردیم و هریک از فصلهای این رساله به چندین موضوع میشود تقسیم کرد.
گفتنی است، این رساله با راهنمایی حجتالاسلام دکتر یعقوبعلی برجی و مرحوم حجتالاسلام دکتر ترابی(ره) و مشاوره حجتالاسلام دکتر علی همت بناری و نگارش عبدﷲ گوهری طالع به انجام رسیده است.
سلام
ببخشید امکانش هست راجع به این موضوع بیشتر بدونیم.
امکانش هست با محقق این رساله ارتباط پیدا کنبم