قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / تشویق و هدایت رهبری باعث شد در حوزه «فقه زنان» کار کنم/ بیشترین و اصلی‌ترین مخالفان من از بانوان بودند!/ نباید فقه و فقاهت را جنسیتی کنیم
تشویق و هدایت رهبری باعث شد در حوزه «فقه زنان» کار کنم/ بیشترین و اصلی‌ترین مخالفان من از بانوان بودند!/ نباید فقه و فقاهت را جنسیتی کنیم

مجتهده صفاتی در نشستی مطرح کرد:

تشویق و هدایت رهبری باعث شد در حوزه «فقه زنان» کار کنم/ بیشترین و اصلی‌ترین مخالفان من از بانوان بودند!/ نباید فقه و فقاهت را جنسیتی کنیم

مجتهده صفاتی گفت: بیشترین و اصلی‌ترین مخالفان من از بانوان بودند؛ به من می‌گفتند که تو به چه‌اجازه‌ای در این عرصه فعالیت می‌کنی؟ به یاد می‌آورم که همیشه در ایام حج اعتراض می‌کردم که چه‌طور به زنی که یائسه است اما همچنان خونریزی دارد می‌گویید برو و طواف کن اما خودت را چک کن!؟ فریاد من بلند بود که چه‌قدر زنان ما را در عسر و حرج می‌اندازید؟ راه‌های برون‌رفت از این قضیه وجود دارد.

به گزارش شبکه اجتهاد، نشست «چالش‌های مجتهدپروری در حوزه‌های علمیه خواهران» با حضور مجتهده «زهره صفاتی» با محوریت بحث «ضرورت اجتهاد بانوان» به میزبانی جامعه‌الزهرا (س) حوزه علمیه خواهران قم، برگزار شد. در ادامه بخش‌هایی از سخنان استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران پیش‌رویتان قرار می‌گیرد.

در گذشته احساس می کردم که بانوان اگر بخواهند در اجتماع مفید فایده بوده و از سوی دیگر مسایل را در طیف گسترده‌ای پاسخگو باشند حتما نیاز به این دارند که در سطوح عالی تحصیل کنند؛ این احساس را همواره از ابتدای ورود به حوزه دینی که به سال ۱۳۴۵ باز می‌گردد داشتم؛ از آن زمان همواره دغدغه من این بود که اگر بخواهیم موثر باشیم حتما باید سطوح عالی علمی را پشت سر بگذاریم، بنابراین در آن زمان علاوه بر درس خواندن کارهای دینی و تبلیغی را در دوره شاهنشاهی و نظام طاغوت داشتم چراکه احساس می‌کردم بسیاری از مسایل جامعه برای جامعه نسوان و البته جوانان ابهام دارد و ما نیاز داریم که پاسخگو باشیم لذا بحث اجتهاد زنان از همان اول جرقه‌اش در ذهن‌ام وجود داشت و معتقد بودم که به این عرصه نیاز داریم.

باید به این مساله توجه داشت که اگر عمق مساله را از نظر شرعی و فقهی ندانیم و با این وجود به مساله ورود کنیم آن هم در حالی که موضوع وجه گسترده و ریشه‌های مختلف در قرآن و احادیث اهل بیت(ع) دارد، نمی‌توانیم پاسخ درست را ارایه کنیم.

واقعیت آن است که ضرورت ورود بانوان به عرصه اجتهاد قبل از انقلاب نیز احساس می‌شد اما آن زمان امکان فعالیت نبود و جولانگاهی برای عرضه مسایل اسلامی نداشتیم اما وقتی حکومت تشکیل شد، خصوصا امام راحل عنایت و توجه خاصی به این مساله داشتند و در صدد آن بودند که آن احکام به قول ایشان معطله و احکامی که در جامعه عملیاتی نبودند، محقق شود که البته این مهم نیازمند یک نظام و حاکمیتی بود چراکه بسیاری از مراکز و به ویژه دستگاه‌های قانون‌گذاری ما باید درگیر این مساله می‌شدند چون در آن ایام هنوز قانون نداشتیم؛ البته این نکته را اشاره کنم که انصافا همواره قانون اساسی را فقها کار کردند و در گذشته نیز چنین بود اما بعد از تحقق جمهوری اسلامی، قانون اساسی توسط فقهای درجه یک کشور تنظیم و تصویب شد که تحقق بخشیدن به قوانین اسلام در این قانون به طور جد وجود دارد.

یکی از مسایلی که در زمانه امام راحل بسیار پررنگ بود این بود که باید احکام اسلام را اندکی به‌روز و با توجه به ضرورت زمان و مکان علاوه بر چهار مبنای (کتاب، سنت، عقل، اجماع) که برای استنباط احکام شرعی لازم است مورد توجه قرار دهیم، بنابراین امام خمینی (ره) مساله زمان و مکان را مطرح کردند به این معنا که اگر در زمان و مکان خاص، حُکمی از احکام شرعی موضوع‌اش تغییر یابد در نتیجه حکم نیز تغییر کرده و تابع موضوعات می‌شود؛ بنابراین نگاه ویژه بحث حاکمیت بخشیدن به فرامین و دستورات اسلامی آن هم در جامعه نوپای اسلامی را در آن برهه شاهد بودیم.

رهبری بر حل مسایل زنان توسط خود زنان تاکید دارند

به تبع وقتی حکومت اسلامی در ایران تشکیل شد این نیاز بیش از پیش احساس می‌شد که در فقه حوزه زنان یک تحول ایجاد شود در نتیجه به ضرس قاطع می‌گویم که از همان روزهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امام راحل و مقام معظم رهبری، همواره نسبت به این مساله توجه ویژه داشتند؛ شخصا در جلسات بسیاری خدمت معظم‌له بودم و ایشان فرمودند که باید مسایل زنان در حوزه‌های مختلف را حل کنیم و تاکید داشتند که این مسایل باید توسط خود بانوان محقق شود.

همواره بسیاری از مسایل در حوزه احکام بانوان مطرح بوده و هست و باید پاسخ داده شود؛ مقام معظم رهبری نیز در سخنان خود به این مساله اشاره داشتند؛ به یاد می‌آورم در سال ۱۳۷۵ بود که بحث «دِماء ثلاثه» را شروع کردم، در آن برهه کسی به این موضوع عنایت نداشت، اتفاقا همان سال هم خدمت رهبری رسیدم و تنها خانم جلسه بودم؛ برای اولین بار بود که خدمت ایشان می‌رسیدم و به یاد دارم گروهی از مشهد مقدس نیز آمده بودند تا مباحثی را در گستره اخلاق پزشکی مطرح کنند و از مقام معظم رهبری راهکار می‌خواستند؛ لذا رهبری شروع به صحبت کردند و فرمودند احکام اسلام باید موضوعات‌اش به خوبی برای ما روشن شود و باید مناط احکام را به دست بیاوریم، به یاد می‌آورم که در آن جلسه در حوزه اقتصادی نیز چند مثال مطرح کردند که نیاز بود موضوع‌شناسی شود چراکه احکام بسیاری از مسایل، تابع فهم موضوع است؛ همچنین ایشان سراغ مسایل زنان رفته و فرمودند که یکی از موضوعاتی که با وجود تلاش فراوان فقها هنوز نیاز است به آن توجه شود مسایل و موضوعات مربوط به احکام زنان است؛ ایشان از بانوان فقیه حوزه درخواست کردند که در این زمینه کار و به احکام زنان در حوزه مباحث مختلف رسیدگی کنند؛ پس از اتمام این جلسه بود که من حضور مقام معظم رهبری رسیدم و عرض کردم که من درس «دِماء ثلاثه» را اخیرا شروع کردم.

تشویق و هدایت رهبری باعث شد در حوزه فقه زنان کار کنیم

آنچه باعث شد تا ما در این زمینه کار کنیم برخورد مناسب مقام معظم رهبری و تشویق و کمک و هدایت‌های ایشان بود. من هر جلسه‌ای که نزد ایشان می‌رفتم یک روح تازه پیدا می‌کردم، به این شکل بود که بلافاصله وارد موضوع‌شناسی فقه زنان شده و دو تا سه سال در این حوزه کار کردم؛ این اهمیت دارد که در این عرصه‌ها حوصله به خرج دهیم، این قبیل کارها حوصله می‌خواهد و باید کار را تمیز ارایه داد؛ به هر صورت پس از دو سال موضوع‌شناسی شروع به نوشتن کردم و مقام معظم رهبری فرمودند که به عربی بنویسید.

در این فرصت می‌خواهم درد دلی را هم مطرح کنم و بگویم که در جریان نوشتن این کتاب و پرداختن به این موضوع، بیشترین و اصلی‌ترین مخالفان من از بانوان بودند؛ به من می‌گفتند که تو به چه‌اجازه‌ای در این عرصه فعالیت می‌کنی؟ به یاد می‌آورم که همیشه در ایام حج اعتراض می‌کردم که چه‌طور به زنی که یائسه است اما همچنان خونریزی دارد می‌گویید برو و طواف کن اما خودت را چک کن!؟ فریاد من بلند بود که چه‌قدر زنان ما را در عسر و حرج می‌اندازید؟ راه‌های برون‌رفت از این قضیه وجود دارد، این زن خونریزی کامل داشت اما با این وجود او را می‌فرستادند تا طواف کند در حالی که اشتباه بود چراکه به نظر ما در واقع همان عادت ماهانه برایش اتفاق افتاده بود؛ در مساله طلاق و عده نیز همین مساله مطرح بود؛ غرض از گفتن این مثال طرح این موضوع بود که مخالفان من در آن زمان را بیشتر همین بانوان تشکیل می‌دادند و حقیقتا گرفتار بودم، بعضا حتی برخورد توهین‌آمیز با من داشتند اما گذشت.

کارهای ژورنالیستی مسائل زنان را حل نمی‌کند

در نهایت در این مقطع باید بگویم که نمی‌توان در این عرصه‌ها با کار ژورنالیستی به موضوع پرداخت بلکه باید با رویکرد (فقه بما هو فقه) کار کرد، باید ادله را دید چراکه از مسایلی نیست که به راحتی بتوان از آن گذشت. الان در حوزه ارث و نکاح و قانونگذاری هم اگر رصد کنیم باید به صورت عمیق و علمی وارد شویم؛ ما نمی‌توانیم ژورنالیستی و رسانه‌ای کار عمیق فقهی و علمی بکنیم.

بحث اجتهاد اصول مربوط به خودش را دارد؛ اینگونه نیست که ابزارهای جدید بتواند اجتهادآور باشد، البته که این ابزار و وسیله‌ها کمک می‌کنند اما به تعبیر امام راحل، فقه حوزه باید همان فقه جواهری باشد. فقه جواهری یعنی اساس‌ آن قرآن، کتاب، سنت و همان مبانی دیگر یعنی عقل و اجماع باشد؛ بنابراین به ضرس قاطع می‌گویم که اجتهاد در مسایل به ویژه بدون در نظر گرفتن کتاب و سنت، اصلا امکان‌پذیر نیست، من می‌خواهم راجع به قرآن بگویم که واقعا با قرآن فاصله داریم، به بیان دیگر با وجودی که قرآن را می‌خوانیم اما قرآن فراتر از این است؛ معمولا می گویند ۵۰۰ آیه حکمی داریم اما به بیان برخی از اساتید شاید بیش از دو هزار آیه حکمی داریم، لذا وقتی که به یک حکم شرعی ورود می‌کنید باید آیات قرآن و احادیث و همه نکاتی که تصریحا یا تلویجا در مورد آن حکم وجود دارد را بررسی کنید.

اطلاق ارث زن و مرد در یک روایت

من درباره ارث مثل کتاب‌الطهاره بسیار کار کردم؛ وقتی وارد بحث ارث شدم متوجه شدم که آیات متعددی علاوه بر چند آیه اول سوره «نسا» که در مورد ارث در قرآن وجود دارد؛ لذا نباید نگاه ساده‌ای به این قضیه داشته باشیم چراکه یکی از ابزارهای رسیدن به پایه‌های اجتهاد بررسی و مشاهده آیات قرآن به شکل قوی و عمیق است، مرحله بعد روایات است، در حوزه‌های مختلف حکمی روایات متعددی داریم؛ بنابراین شما مجتهد نمی‌شوید و نمی‌توانید اجتهاد پیدا کنید مگر در سایه فهم عمیق قرآن و روایات معصومین(ع) نسبت به احکام در حوزه‌های مختلف، در نتیجه باید به این مساله توجه ویژه داشته باشیم؛ از سوی دیگر باید عقلانیت و عقل را در نظر بگیریم، یعنی آنچه که عقل حکم می‌کند شرع هم حکم می‌کند و آنچه که شرع حکم می‌کند پایه و اساس عقلی دارد، لذا رسیدن به اجتهاد باید از روی اصول خودش باشد.

زمانی ارث زنان را مطرح کردم و یکی از بانوان دخیل در مسائل گفتند که ارث زنان با قانون مجلس حل شده است ولی بنده خطاب به ایشان گفتم مگر ارث منحصر به ارث زن از شوهر بود؛ ده‌ها زمینه ارث داریم که به آن توجه نکرده‌ایم. مجتهد باید با فقه انس بگیرد؛ بنده یک روایت را از امام صادق(ع) دیده‌ام که راوی از امام(ع) پرسید که آیا ارث زن نصف مرد است و زن از عرصه نمی‌تواند ارث ببرد و حضرت پاسخ دادند که زن و مرد از هر چیزی ارث می‌برند. یعنی امام اطلاق قائل شده‌اند.

 آنچه امروز در حوزه خواهران و برداران باید جدی گرفته شود مسئله‌محوری است؛ این اتفاق باید به صورت جدی در حوزه ایجاد شود وگرنه از جامعه عقب می‌مانیم و مسئله مورد تاکید دیگر هم اینکه نباید فقه و فقاهت و اجتهاد را جنسیتی و زن و مردی کنیم. برخی می‌گویند فقه ما مردانه است؛ بنده معتقدم این حرف‌ها را باید کنار بگذاریم و فقه نه مردانه و نه زنانه باشد. باید بر اساس استدلال پیش بروید، بحث جنسیت را باید در هر حوزه‌ای کنار بگذارید و نگاه وسیع داشته باشید، دلیل را بما هو دلیل ببینید.

ابزارهای جدید در روند پژوهش مانعه‌الجمع نیستند

اتفاقا این ابزارها در نکته‌یابی بسیار اثرگذار هستند؛ بحث هوش مصنوعی غوغا است، این ابزار کمک‌کننده است اما اصل نیست؛ اصل فهم کتاب و سنت است که باید به خوبی در روایات فهم کرد، حتما باید به رجال مسلط شوید، درایه را بدانید و بتوانید تعارضات را حل کنید؛ نتیجه اینکه مجتهد باید با فقه انس بگیرد، بنابراین ما اساس استخراج احکام و اجتهاد را بر پایه قرآن و روایات قرار می‌دهیم؛ اگر توانستیم آن را فهم کنیم قطعا به نتیجه می‌رسیم اما اگر فقط بخواهیم ژورنالیستی کار کنیم و از هرجا یک تکه برداریم و فقط حرف ثالثی را بزنیم اجتهاد نیست.

برای رسیدن به اجتهاد باید تلاش مستمر علمی داشته باشیم. آفت علم غرور است؛ در حوزه علمیه خواهران باید مساله محوری مورد توجه واقع شود، البته اکنون حوزه برادران نیز چالش کم نیست، ما به دانشگاهیان می‌گوییم درسی بخوانند که به درد جامعه بخورد، در حوزه نیز باید همین اتفاق بیفتد، هم حوزه برادران و هم حوزه خواهران.

مساله دیگر رصد و پایش است، بعد از مدتی روی پژوهش‌های خود تامل کنید و اشتباهات‌تان را برطرف کنید، این اصول کار است. از سوی دیگر ما حتما باید از نظر اجتماعی بر اوضاع کشور مسلط باشیم. این رویکرد به شما جرات دفاع کردن می‌دهد؛ اکنون چالش‌های فراوانی در حوزه خانواده داریم، بیرون رفتن زنان از چارچوب‌های زنانه یک مساله است، بنشینید و کار کنید؛ حتی باید از جامعه‌الزهرا یک کرسی در مجلس برود و بر قوانینی که می‌خواهند برای زنان تصویب کنند نظارت مستمر داشته باشند.

بانوان طلبه باید خودباوری داشته باشند

همسر من مرحوم آیت الله احمدی فقیه یزدی، آن زمان که می‌خواستم شروع به نوشتن کتاب‌الطهاره کنم بسیار تشویقم کرد؛ مستمر می‌گفت: بنویس! ما فرزندان کوچک و پشت سر هم داشتیم، سختی‌ها و گرفتاری‌های متعددی داشتیم؛ وقتی هم که ایشان از دنیا رفتند من بچه‌ها را جمع کردم و گفتم  پدرتان سفره‌ای را پهن کرد و شما باید این سفره را گسترده کنید؛ اگر بخواهم از زندگی خودم توصیه‌ای به بانوان طلبه داشته باشم این است که خودتان را باور کنید؛ اگر نظر مخالف در عالَم حوزوی داشتید عقب‌گرد از نظرتان نداشته باشید، در عین رفاقت نظرتان را مطرح کنید.

به یاد می‌آورم که یکبار خدمت آیت‌الله بهاءالدینی رسیدم؛ از ایشان در مورد حدیث «مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحا، ظَهَرَتْ یَنابیعُ الْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِمَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحا، ظَهَرَتْ یَنابیعُ الْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ» سوال کردم و گفتم اینکه بیان شده «اَرْبَعینَ صَباحا» منظور چیست؟ آیا همین اربعین است که روزشمار است؟ ایشان پاسخ دادند که بله همین است. چهل روز. اگر مخلص شویم راه درست فهم مسایل و چشمه‌هایی از حکمت به رویتان باز می‌شود، این را مسلم بگیرید یعنی از ذوات معصومین کمک بگیرید؛ آیت الله بهاء الدینی همیشه از کلمه بابا زیاد استفاده می‌کنند، همیشه می‌گفتند: بابا! به صدیقه طاهره توسل کنید. من تجربه کرده‌ام. بعد از این توسل چیزهایی به ذهن‌تان می‌آید که قبلا نمی‌آمد و خود به خود مشکلات حل می‌شود؛ البته اگر زنی فرزند کوچک داشت باید در خانه بماند، حتی جامعه‌الزهرا هم نرود چنانکه معصوم(ع) فرمود: «مسجد المراه بیتها»؛ بنابراین بانوان اگر در مقطعی احساس کردند که ضرورت وجودشان در خانه اولویت دارد باید در خانه بمانند چراکه در چنین شرایطی بیرون آمدن از خانه و صدمه زدن به خانواده یک گناه کبیره است.

چرا حجاب را یک رشته تحصیلی نکردیم؟

من در این مورد بسیار با خودم کلنجار رفتم بدون اینکه مصاحبه‌ای داشته باشم؛ در مورد حجاب هیچ حرفی نزدم اما نظری داشتم و نظرم آن است که چرا حجاب را یک رشته تحصیلی نکردیم؟ این مساله باید در دانشگاه و در حوزه هرکدام به نوعی تبدیل به یک رشته شود؛ نترسیم که بگوییم که اکنون که بیش از نصف زنان ما حجاب نصفه دارند حالا چنین مساله‌ای را مطرح می کنید؟ بله اشکالی ندارد الان می‌گوییم؛ البته تلاش‌هایی که شده خوب است اما به زیرساخت نیاز داریم؛ حوزه و دانشگاه باید به فکر درست کردن زیرساخت‌ها باشد، کتاب‌های متقن و بر اساس متد روز نوشته شود؛ ما این کارها را درست انجام نمی‌دهیم و بعد می‌گوییم چه شد؟ درس ها باید به صورت پژوهش محور شود، یعنی جنبه پژوهشی به خودش بگیرد چراکه اگر جنبه پژوهش گرفت می‌تواند نتیجه خوبی داشته باشد، باید مسایل به صورت کامل دیده شود؛ آیت‌الله سبحانی استاد ما بودند و حرف زیبایی می‌فرمودند بر این مبنا که: «چریکی درس نخوانید»؛ منظور ایشان این بود که یک مطلب را از جایی و مطلب دیگر را از جای دیگر برندارید؛ بلکه درس بخوانید و همه ادله را ببینید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky