شبکه اجتهاد: تحولات تکاندهندهای که جهان اسلام در قرون اخیر شاهد آنها بوده به بروز اعتمادبهنفس و در نتیجه دفاع قاطع مسلمین از هستی خویش منجر شده است. تحولی که طی آن امت اسلامی به یاری پیشگامان و رهبران و نیز با الهام از اعتقادات انقلابی خودبه حرکت در آمده و به قصد تحقق آرمانهای پیامبران در پیادهکردن حکومت اسلامی در شرایط دشوارِ وجود چالشهای گوناگون قیام کرده است. نهضت معاصر اسلامی سه مرحله را طی نموده است: ۱٫ مرحله آغاز بیداری اسلامی با پیشگامی سیدجمالالدین اسدآبادی؛ ۲٫ مرحله سازندگی فکریعقیدتی با جلوداری شهید آیتالله سیّدمحمّدباقر صدر؛ ۳٫ مرحله انقلاب و تاسیس حکومت به رهبری امام خمینی.
در این نوشتار برآنیم تا شمهای از فعالیتها و اندیشههای سیاسی بهترین و برجستهترین نماینده مرحله سازندگی فکریعقیدتی یعنی شهید آیتالله سیّدمحمّدباقر صدر را بازگو کنیم.
حیات سیاسی شهید صدر
علامه شهید آیتاللهالعظمی سیّدمحمّدباقر صدر(۱۳۵۳تا۱۴۰۰ق=۱۳۱۴تا۱۳۵۹ش)[۱] مرجع و فیلسوف و عارف ربّانى[۲] از جمله فقیهان برجسته و ممتاز مرحلۀ کمالِ[۳] فقه شیعه[۴] و شخصیت علمى و مجاهدی بود که علاوه بر مقام فقاهت و عدالت، از صفاى باطن برخوردار بود و از معلّمانِ دانش و اخلاق و مفاخرِ علم و ادب و از مراجع دینى و متفکران اسلامى[۵] به شمار میرفت.
نابغه الفقهاء،[۶] در ۱۴سالگی به درجه اجتهاد دست یافت و پیش از بلوغ، مسلّمالإجتهاد بود[۷] و در ۱۵سالگی صاحب فتوا شد.[۸] کمتر میشد که به مجلسی از اهل فضل و علم وارد شود و بابی را برای مذاکره و بحث علمی نگشاید.[۹]
این شخصیّت بزرگ و بىنظیر تاریخ معاصر ما[۱۰] که به قول دکتر علی شریعتی، هم فهم زمان ما را دارد و هم درد زمانه ما را حس میکند و هم با زبان مردم این زمان حرف میزند و با شیوه کار علمی آشناست[۱۱] در عمر کوتاه ولی پربرکت خود، با پایهگذارى مکتب علمى و فکرى، نسلى از عالمان دینى فرزانه و هوشیار و مخلص و مجاهد در راه خدا تحویل جامعه داد و خود به خیل صدّیقین و شهدا و صالحان پیوست[۱۲] و رابع شهدای بزرگ عرصه علم و تحقیق جهان تشیع گردید.[۱۳]
شهید صدر در ۲۳بهمن۱۳۵۷ در تایید انقلاب اسلامی ایران و به تأسی از آن تظاهراتی در شهرهای کاظمین، الثوره، بغداد و دیاله را رهبری نمود[۱۴] و پیش از شروع جنگ تحمیلی در تلاش بود رژیم عراق را سرنگون و حکومتی اسلامی به شیوه حکومت ایران یعنی جمهوری اسلامی بر پایه ولایت فقیه به وجود آوَرَد.[۱۵]
شهید صدر با دقت، ژرفنگری، روشنبینی و واقعنگری، نه تنها به بررسی جامعه زمان خود و بحرانهای آن و ارائه درمان برای درد آن پرداخت بلکه با درک اقتضائات زمان، اندیشه بارور اسلام را با زبان روز در کتابهای ارزشمند و راهگشای خود طرح نمود[۱۶] و در کنار فعالیتهای علمی خود، با پایهگذاری تشکیلاتی اسلامیمبارزاتی در عراق جهت مبارزه با حزب بعث و پشتیبانی از نهضت امام خمینی، موضع ظلمستیزی و حقطلبی خود را بیش از پیش مشخص نمود[۱۷] و نهضت اسلامى را با خون پاک خویش مزیّن ساخت و با اقتدا به جدّش سیدالشهداعلیهالسلام او نیز بهحق سید شهداى دوران خویش بود.[۱۸]
پدرخوانده ناشناخته قانون اساسی جمهوری ایران[۱۹] در صحنه سیاسی و اجتماعی زمان نه تنها از نبوغ و خلاقیت عظیم خود در راه تبشیر و انزار نوع انسان به ویژه مسلمانان بهرهها گرفت، بلکه حیات طیبهای را برای خود بنا نهاد که بهراستی این حیات طیبه، سرمشق و اسوه نیکو و عالی برای عموم انسانها، بهویژه مسلمانان است. بر همین اساس نه تنها شناخت و بررسی اندیشههای نو و بدیع او برای ما و جامعه ما، امری حیاتی محسوب میشود، بلکه شناخت سیره سیاسی و خط مشی عقیدتی و مبارزاتیاش که سرتاسر زندگیاش را دربرمیگیرد، برای ما اهمیت اساسی دارد.
قبل از ورود به اندیشههای سیاسی شهید صدر، به برخی از ویژگیهای مکتب فکری و حوزه درسی او اشاره میکنیم:
جامعیّت مکتب؛[۲۰] دقت در بحث و تحلیل و پرداختن به جوانب؛[۲۱] ابتکار و نوآورى و دگرگونسازى علوم و نظریات علمى؛[۲۲] روش واقعگرایانه و نگرش مجموعهاى؛[۲۳] تنظیم بحث و انتخاب راه مناسب براى استدلال در هر موضوعى؛[۲۴] جمع بین روش منطقى و اقناع روانى؛[۲۵] جمع بین ذوق فنّى و احساس عقلایى[۲۶] از جمله ویژگیهای مکتب علمى و فکری شهید صدر از نگاه شاگرد برجسته او آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی میباشد و بنابر نظر آیتالله سیدکاظم حائری حوزه درسی شهید صدر از امتیازاتی چون عمق، دقت، شمول، وسعت، حسن بیان و قدرت تفهیم برخوردار بود.[۲۷]
اندیشههای سیاسی شهید صدر
بهطورکلی اهمیت و تاثیر اندیشه سیاسی شهید صدر از چند جهت میباشد که عبارتاند از: ۱٫ جهانیبودن اندیشه او؛ ۲٫ مسئله نوگرایی و نوآوری در بسیاری از ابعاد علمی؛ ۳٫ بُعد رزمندگی او در میدان اندیشه و عمل؛ ۴٫ ابتنای اندیشه سیاسی او بر مکتب اسلام؛ ۵٫ توجه به ضرورت اندیشه و شناخت برای رسیدن به نوگرایی اسلامی؛ ۶٫ ارتباط معنوی و تنگاتنگ او با اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی ایران.[۲۸]
۱٫ اعتقاد به آمیختگى کامل فقه اسلامى با حکومت
این آمیختگى کامل و پیوند وثیق بهگونهاى است که جداسازى فقه اسلامى از حکومت غیرممکن است و هر چند از همه تقسیمات فقهاى اهل بیت علیهمالسلام و اهل سنّت مىتوان پیوند فقه را با حکومت به دست آورد ولى در تقسیماتى که دانشمندان و فقهاى معاصر ارائه دادهاند، پیوند فقه با حکومت و مسائل اجتماعى برجستهتر است که از جمله آنها طرح آیهالله شهید سیّدمحمّدباقر صدر[۲۹] است که بحثهاى فقهى را در چهار گروه، ردهبندى کرده است: ۱٫ عبادات(نماز، روزه، اعتکاف، حج، عمره و کفّارات)؛ ۲٫ اموال(خصوصى و عمومى)؛ ۳٫ سلوک و آداب و رفتار شخصى(الف. روابط خانوادگى مانند: نکاح، طلاق، خلع، مبارات، ظهار، لعان و ایلا؛ ب. روابط اجتماعى مانند: اطعمه و اشربه، ملابس و مساکن، آداب معاشرت، احکام نذر و عهد و یمین، ذباحه، امر به معروف و نهى از منکر)؛ ۴٫ آداب عمومى: قضا و حکومت، صلح و جنگ، روابط بینالملل، ولایت عامه، قضا و شهادات، حدود، جهاد و…[۳۰]
۲٫ حق حاکمیت
حاکمیت از نگاه شهید صدر[۳۱] دو گونه است: ۱٫ حاکمیت مطلق و حقیقی که از آن خداست؛ ۲٫ حاکمیت اعتباری و نسبی که به انسان تعلّق دارد و در طول حاکمیت مطلق خداست و در دو بُعدِ خلافه الإنسان و شهاده الانبیاء تبلور مییابد و حاکمیت ملّی که شعبهای از خلافت انسان است با نظارت انبیا ربّانی و احبار تکمیل میگردد؛ چراکه خداوند، انسان را با خلافتش در زمین عزیز داشته و انسان از تمام عناصر هستی متمایز گردیده؛ زیرا جانشین خدا بر روی زمین است[۳۲] و با پذیرش حاکمیت مطلق الهی و اینکه خداوند نوع انسان را جانشین خود در زمین قرار داده است[۳۳] و همگان در این جانشینی ذاتا با هم برابرند،[۳۴] سلطهجویی و برتریخواهی انسان بر انسان نفی میشود[۳۵] و آزادی انسان بر تمام شئون سرنوشت خویش از جمله بر سرنوشت اجتماعی، به رسمیت شناخته میشود و غیرقابلسلب اعلام میگردد.[۳۶]
۳٫ لزوم ایجاد دگرگونی بنیادی فکری
وی متوجه این نکته شده بود که عرصههای فکری جهان اسلام، عرصه ترکتازی بیسابقه جریانها و مکتبهای الحادی و مادی شده است. فلذابرنامه دگرگونساز و بنیادی خود را در عرصه فکر و اندیشه بر پایههای زیر استوار ساخت: ۱٫ بازسازی اندیشه اسلامی با حفظ اصالت برخاسته از قرآن و سنت و متناسب با نیازهای زندگی کنونی؛ ۲٫ عرضه اسلام به مثابه نظامی هماهنگ و همبسته با تاکید بر استقلال مکتب فکری آن و پرهیز از روشهای انفعالی در عرضه اسلام؛ ۳٫ مقابله اصولی با اندیشههای مخالف؛ ۴٫ تربیت نسل فعال و پرنشاط و مسلحکردن آنها با فرهنگ ریشهدار و اندیشه نوین اسلامی و گسیل آنها به عرصههای کارزار با جریانهای الحادی و مادی مخالف.[۳۷]
۴٫ لزوم ایجاد دگرگونیهای اجتماعی
شهید صدر نیک دریافته بود که تغییر اوضاع اجتماعی امت تنها به یاری آن دستگاه رهبری علمی و مرجعیت صالح و توانمند، شدنی است که هم مورد اعتماد امت باشد و هم از شایستگیهای رهبری برخوردار باشد که از جمله آن شایستگیها عبارتاند از: ۱٫ هدفمندی آگاهانه؛ ۲٫ پیگیری جدی هدفها و تلاش برای تحقق آنها؛ ۳٫ پیمودن راه و مسیر و مراحل عملی تضمین کننده تحقق این هدفها.[۳۸]
شهید صدر، تحقق عملی این اهداف را مستلزم برداشتن سه گام عملی از سوی مرجعیت صالح میداند: ۱٫ تدارک عملی قبلی(وجود زمینه مساعد در حوزه و امت)؛ ۲٫ بهبود و تکامل شیوههای مرجعیت با ایجاد دو گستره: الف. ایجاد گستره خاص(بهینهسازی وضع داخلی دستگاه مرجعیت و ترکیب داخلی آن)؛ ب. ایجاد گستره عام(تشکیل شورایی متشکل از علمای شیعه و نمایندگان دینی مراجع که این شورا شبکه ارتباطات افقی رهبری را تشکیل میدهد و از طریق آن، رهبری تمام توشه و توان مرجعیت را در یک کانون متمرکز میکند). [۳۹]
۵٫ لزوم ایجاد دگرگونیهای سیاسی
او بر آن بود که دگرگونیهای همهجانبه در امت جز از طریق بهاجراگذاردن کامل شریعت خداوندی در کلیه امور زندگی و جنبههای آن تحقق نخواهد پذیرفت بلکه این امر مستلزم برقراری حکومتی اسلامی است و تشکیل حکومت اسلامی نه تنها ضرورتی شرعی بلکه برخاسته از ضرورتی فرهنگیتمدنی است.[۴۰] برای تحقق این امر ناگزیر باید امت را چه به لحاظ فکری و چه از لحاظ عملی در عرصه سیاسی آماده ساخت از طریق چند طرح: ۱٫ بازسازی دستگاه مرجعیت دینی؛ ۲٫ تدارک پایگاههای گسترده و مؤمن مردمی؛ ۳٫ ایجاد نیروهای آگاه و فعال در صفوف امت؛ ۴٫ ایجاد تشکیلات اسلامی انقلابی. [۴۱]
۶٫ حمایت و پشتیبانی تمامقد از امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران
آن زمان که امام، حکومت اسلامی را در ایران پایهریزی کردند، ایشان میفرمودند: «اگر امام به من دستور دهد که در فلان روستا نماینده ایشان باشم، فرمان خواهم برد».[۴۲]
درباره ارزش زیستن در سایه حکومت اسلامی و امام عدل فرموده بود: «أن أکون بقّالا فی شیراز فی ظل حکومه الإمام الخمینی أحبّ إلیّ من مرجعیه السید ابیالحسن الإصفهانی فی ظل حکومه صدام».[۴۳]
با شنیدن خبر پیروزی انقلاب اسلامی ایران سراسر وجود شهید صدر روح شده بود و روحش بهسوی ایران پرواز میکرد، آتش شوق در چشمان پر فروغش میدرخشید و گویا به بالاترین آرزوی خود رسیده است. [۴۴]
چشم امید امام خمینی برای تشکیل حکومت اسلامی در عراق به ایشان دوخته شده بود ولی سفاکان بعثی دونصفت، از سر جهل و لئامت و بیفرهنگی و سبعیت و بیگانهگرایی، سرمایه عزت و آدمیت و مشعل فروغگستر را از فرا راه اسلام گرفتند و فرهنگ عراق را چونان بدویان اولیه، تُهی و بیمایه کردند.
صدام هم که از چنین شخصیتی احساس خطر میکرد و شاید ندای «خمینیِ عراق»[۴۵] را شنیده بود او و خواهرش آمنه بنتالهدی صدر را به فجیعترین وضع به شهادت رساند و درباره شهادت او گفت: «ما سید صدر را کشتیم تا یک خمینی دیگر در عراق پیدا نشود».[۴۶] ولی غافل از اینکه:
که گفت که آن زنـده جـاویـد بِمُـرد؟ کـه گـفـت کـه آفـتـاب امـیـد بِمُـرد؟
آن دشمـن خورشیـد بـرآمـد بـر بـام دو چشم ببست و گفت خورشید بِمُرد
آری، سید محمدباقر، آن روح آرامیافته در جوار الهی و بهرهمند از فیض نامتناهی زنده است، تا علم و اندیشه زنده است، تا ارزش و تعالی زنده است، تا فریاد رعدآسای «أمن العدل یا بن الطلقا»ی زینب کبری در مجلس یزید زنده است. شهید صدر زنده است تا نبرد با ارتجاع زنده است تا خون زنده است و شمشیر مرده.[۴۷]
جمعبندی
شهید صدر مشکل اصلی جهان معاصر بهویژه در عرصه سیاست و اداره امور را بحرانی اندیشهای، نگرشی و سیاسی میداند؛ بحرانی که ریشه در بینش فرهنگی و سیاسی مدرن دارد و بر نظام اجتماعیسیاسی و اداره امورعمومی جوامع معاصر تاثیر بهسزایی گذاشته است. در نتیجه با توجه به شناختی که وی از جامعه معاصر و از مکتب اسلام دارد در پی ارائه راه حلی اساسی برای این مشکل بوده است و در اینباره دگرگونی بنیادی فکری و اجتماعی را مقدم بر دگرگونی سیاسی میداند؛ چرا که تا امت از لحاظ فکری آمادگی پذیرش حکومت اسلامی را نداشته باشند حکومت برقرار و برپا نخواهد شد. گرچه او بهخوبی از عهده مرحله دوم نهضت یعنی سازندگی فکری و عقیدتی برآمد و به مرحله سوم نهضت یعنی انقلاب و تاسیس حکومت موفق نشد ولی از تشکیل حکومت اسلمی توسط بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی بسیار خرسند شد و به گفته خود آمال و آرزوهایش را امام خمینی تحقق بخشید.
نویسنده: حجتالاسلام محمدجوهری
پاورقی :
[۱]. علیاکبر علیخانی و همکاران، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، اول: تابستان۱۳۹۰، ج۱۸، ص۱٫
[۲]. نک: ویژگىهاى مکتب فکرى و علمى شهیدصدر، سید محمود هاشمى درج در: مجله فقه اهلبیت علیهمالسلام (فارسى)، ج۲۴، ص۳۰و۳۱٫
[۳]. این مرحله از نیمۀ قرن سیزدهم، همزمان با وفات صاحب جواهر و ظهور مکتب اصولى و فقهى شیخ مرتضى انصارى آغاز مىشود و همچنان ادامه دارد. نک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر سیدمحمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت علیهمالسلام، ۳ج، قم: مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهمالسلام، اول: ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۲٫
[۴] . نک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر سیدمحمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت علیهمالسلام، ۳ ج، قم: مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، اول: ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۴٫
[۵]. نک: صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۵۳و۲۵۴٫
[۶]. محمدرضا حکیمی، عقل سرخ، قم: دلیل ما، اول: ۱۳۸۳، ص۲۸٫
[۷]. احمدعبدالله ابوزید العاملی، محمدباقر الصدر، السیره و المسیره فی حقائق و وثائق، ۵ج، بیروت: العارف للمطبوعات، الطبعه الثالثه: ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۱۶۱٫
[۸]. محمدعلی خسروی و اصغر میرشکاری، روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی قدس سره، تهران: عروج، ص۴۵٫
[۹]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلامالشیعه.
[۱۰]. نک: ویژگىهاى مکتب فکرى و علمى شهیدصدر، سید محمود هاشمى درج در: مجله فقه اهلبیت علیهمالسلام (فارسى)، ج۲۴، ص۳۱٫
[۱۱]. نک: سیدمحمدباقر صدر، بانک اسلامی، ترجمه حبیبالله خنجی، با مقدمه علی حجتی کرمانی، بامقدمه علی حجتی کرمانی، ص۲و۳٫
[۱۲]. ویژگىهاى مکتب فکرى و علمى شهیدصدر، سید محمود هاشمى درج در: مجله فقه اهلبیت علیهمالسلام (فارسى)، ج۲۴، ص۲۱.
[۱۳]. علیاکبر علیخانی و همکاران، همان، ص۴٫
[۱۴]. نک: جمعی از نویسندگان، انقلابی متمایز(جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران)، ص۳۶۳٫
[۱۵]. محمدحسین جمشیدی، ارتباط متقابل اسلامی ایران و جنبش شیعیان عراق، مجموعه مقالات انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ج۲، ص۳۹۱ تا۳۹۴٫
[۱۶]. محمدعلی خسروی و اصغر میرشکاری، همان، ص۴۵٫
[۱۷]. همان.
[۱۸]. ویژگىهاى مکتب فکرى و علمى شهیدصدر، سید محمود هاشمى درج در: مجله فقه اهلبیت علیهمالسلام (فارسى)، ج۲۴، ص۲۱.
[۱۹]. هرایر دکمجیان، جنبشهای اسلامی در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران: کیهان، ۱۳۶۶، ص۹۸٫
[۲۰]. نک: مجله فقه اهلبیت علیهمالسلام (فارسى)، ج۲۴، ص۲۲.
[۲۱]. نک: همان، ص۲۲و۲۳٫
[۲۲]. نک: همان، ص۲۳تا۲۵٫
[۲۳]. نک: همان، ص۲۵و۲۶٫
[۲۴]. نک: همان، ص۲۷٫
[۲۵]. نک: همان، ص۲۸٫
[۲۶]. نک: همان، ص۲۹و۳۰٫
[۲۷]. جلوههایی از منش علمی و عملی شهید صدر درگفتوگو با آیتالله سیدکاظم حائری و استاد کورانی. کد خبر: ۱۶۱۶۵۹:
www.rasanews.ir
[۲۸]. علیاکبر علیخانی و همکاران، همان، ص۲٫
[۲۹]. سیدمحمدباقر صدر، الفتاوى الواضحه وفقاً لمذهب أهل البیت علیهمالسلام، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، هشتم: ۱۴۰۳، ج۱، ص۱۳۲تا۱۳۴٫
[۳۰]. نک: مجلۀ فقه اهل بیت، ش۳، نگاهى به دستهبندى بابهاى فقه به نقل از: ناصر مکارم شیرازى، دائرهالمعارف فقه مقارن، قم: مدرسه امام علیبنابىطالب علیهالسلام، اول: ۱۴۲۷ق، ص۴۳۴و۴۳۵ و نیز سیدحسین مدرسى طباطبایى، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد: بنیاد پژوهشهاى اسلامى، اول: ۱۴۱۰ق، ص۲۳و۲۴٫
[۳۱]. عمده این بحث در دو رساله لمحه فقهیه تمهیدیه عن مشروع دستور الجمهوریه الاسلامیه فی ایران و خلافه الانسان و شهاده الانبیاء مطرح شده است.
[۳۲]. سیدمحمدباقر صدر، خلافهالانسان و شهادهالانبیاء، ص۴۲٫
[۳۳]. همان، ص۲۱و۲۲٫
[۳۴]. نک: سیدمحمدباقر صدر، لمحه فقهیه تمهیدیه عن مشروع دستور الجمهوریه الاسلامیه فی ایران، ص۲۵تا۲۷٫
[۳۵]. نک: همان، ص۲۸و۲۹٫
[۳۶]. نک: همان، ص۲۵تا۲۷٫
[۳۷]. محسن اراکی، دورهها و پیشگامان بیداری اسلامی معاصر، ترجمه محمد مقدس، تهران: نشر ادیان، اول: بهار۱۳۹۲، ص۹۰تا۹۲٫
[۳۸]. همان، ص۹۳تا۹۶٫
[۳۹]. همان، ص۹۶تا۹۹٫
[۴۰]. نک: منابع القدره الاسلامیه، ص۵ به نقل از: همان، ص۱۰۱و۱۰۲٫
[۴۱]. همان، ص۱۰۲و۱۰۳٫
[۴۲]. جلوههایی از منش علمی و عملی شهید صدر درگفتوگو با آیتالله سیدکاظم حائری و استاد کورانی. کد خبر: ۱۶۱۶۵۹:
www.rasanews.ir
[۴۳]. احمدعبدالله ابوزید العاملی، همان، ج۴، ص۶٫
[۴۴]. علیاکبر علیخانی و همکاران، همان، ص۵۰٫
[۴۵]. «من هو خمینی العراق» تعبیری است از مجله «شهید» که بعد از زندانیشدن شهید صدر در عراق منتشر شد. نک: احمدعبدالله ابوزید العاملی، همان، ج۵، ص۵۴۵٫
[۴۶]. حسن فخرالشریعه، مروری بر زندگانی شهید بزرگ آیه الله سید محمد باقر صدر، مجله پیام حوزه، بهار۱۳۷۶، ش۱۳، ص۱۲۷٫
[۴۷]. محمدرضا حکیمی، همان، ص۲۹و۳۰٫