قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / دیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت) / داعش مولود فقاهت منهای اخلاق / اصغر زارع کهنمویی
داعش مولود فقاهت منهای اخلاق / اصغر زارع کهنمویی

داعش مولود فقاهت منهای اخلاق / اصغر زارع کهنمویی

داعش محصول پلشتی‎‎های انسانِ دوران حاضر است؛ محصول استفراغ همه دیکتاتور‎های مدرن و مرتجع زمانه و به زبان صریح‎تر، چکیده تمام اراذلی است که از همه سوی جهان آمدند و دست بر گردنه‎‎های خاورمیانه کشیدند و هر یک نوع خاصی از کروموزوم خشونت را بر زمین حاصل‎خیز آن کاشتند. داعش موجود قدرتمندی است چون همه زشتی‎‎ها و البته بد‎ترین‎‎های جهان را یکجا در نهاد خود دارد.

داعش پدران بسیار دارد، اما محصول ‎مادری بنام خاورمیانه است. هرچه هست، در متن و بطن این زمان و مکان رشد کرده و از هر چه شیره و ریشه در این رحم خونین بوده، چشیده و با املاح گونا‎گون این خانه ناآرام هماره در تنازع، تراویده و بالیده است. داعش اگرچه با سیاست‎سازی خارجی‎‎ها بارور شده، اما محصول زیست‎بوم خاورمیانه است و در متن نظام اندیشه‌گی، عرفی و بومیِ جایی ساخته شده که تاریخش را با خون نوشته‎اند؛ خونِ خداباوران.

داعش بیش از هر نظام و مکتب فکری دیگری، محصول پویش‎‎های فقهی کسانی است که در مکتب خود کمترین اعتنایی به پیش‎نیازها و پیش‎شرط‌های فقه‎ورزی نداشتند.
داعش را در حقیقت، فقهای بی‎اعتقاد و بی‎التزام به اخلاق به‎وجود آورده‎اند. داعش محصول فقاهت منهای اخلاق است.
خشونت‎‎هایی که اکنون به‌نام اسلام در سراسر جهان از جمله خاورمیانه صورت می‎گیرد، محصول نحیف شدن اخلاق در مدارس فقهی است.
پیروزی بزرگ داعش در فتح سرزمین‎‎های بزرگ و ثروتمند عراق و سوریه نیست. پیروزی بزرگ داعش، فتح رسانه‎‎های جهان و ارائه چهره‎ای بسیار خشن و ترسناک از خود نیست. همچنین پیروزی داعش در جذب حرفه‎ای طرفداران از همه جای جهان و البته اکتساب توانایی مالی، نظامی و فنی قابل توجه نیست؛ پیروزی داعش در این است که توانسته خود را در قامت مکتبی به بزرگی یک میلیارد و پانصد میلیون نفر که همگی به‌ آن مکتب باور دارند، معرفی کند و با وجود شرارت‎‎های بی‎‎اندازه وحشیانه، هرگز هم از این قامت فقیهانه بیرون نرود.
متاسفانه آن‎‎ها در ارائه چهره‎ای غیراخلاقی و خشن از فقه اسلامی، بسیار موفق بوده‎اند. اکنون دنیا آن‎‎ها را به‌عنوان تروریست‎‎های مسلمان می‎شناسد.

برای مقابله با داعش، سلاح و سیاست لازم و موثر است، نه چریک‎‎های ورزیده و نه دیپلمات‎‎های توانمند، نمی‎توانند به پاشنه‎ آشیل داعش ضربه بزنند. این دو مهم، می‎توانند داعش را چنان تضعیف کنند که حتی از خانه‎‎های خود بیرون نیایند، اما هرگز بدون وجود ضلع سوم، نمی‎توان داعش را نابود کرد. مقابله فقهی و فکری با داعش مهم‎ترین راهی است که می‎توان از طریق آن به پاشنه آشیل داعش ضربه زد. باید بیش از پوسته داعش، با مشرب فقهی و فکری آن مبارزه کرد. در واقع مبارزه با داعشیسم بر مقابله با داعش مقدم است. با داعش باید هم‎چون خود او مواجه شد.

برای فهم داعش باید اندیشه و آبشخور فکری و سیاسی آن را شناسایی کرد. فهم این امر می‎تواند در جلوگیری از گسترش نرم‎افزاری آن در شهر‎ها و کشور‎های مهم جهان بسیار موثر باشد. واقعیت این است که داعش بخشی از یارگیری‎‎های خود را نه با زور اسلحه و نه با زر که با تزویر دست و پا می‎کند. داعش با تکیه بر بینش ویژه خود و البته ابزار‎های مدرن و شیوه‎‎های پیشرفته روان‎شناختی و جامعه‎شناختی به فریب جوانانی می‎پردازد که در خشت خام خود، رویای تحقق عدالت و جامعه آرمانی دارند، غافل از اینکه رویای آرمانی آن‎ها به مشارکت تمام‎عیار آنان در جشنواره آدمکشی منجر خواهد شد.

داعش را باید در قدم نخست آن‎چنان که هست شناخت. باید روابط پیچیده آن‎ها را با هم‌دیگر و نوع رابطه‎ای که با جهان برقرار می‎کنند، شناسایی کرد. باید از یک‌سو، مناسبات فکری داعش با جریان‎‎های فقهی و فکری جهان اسلام به‎خصوص وهابیت را کشف کرد و از سوی دیگر، مناسبات مدرن سیاسی داعش را با جریان‎‎های قدرت در جهان و خاورمیانه رمزگشایی کرد. داعش موفق شده است از هر دو منبع خشونت یعنی مدرنیته و سنت‌گرایی، بیشترین بهره را ببرد. داعش در پیوند میان ژنرال‎‎های فکری و سیاسی جهان، موفق‎ترین رخداد ممکن است. باید برای فهم داعش، این روابط را بازخوانی کرد.  مهم‌ترین ابزار مقابله با داعش تبلیغ و تکیه بر فقه اخلاق‎محور است.

داعش بر مبنای فقهی غیرانسانی و غیراخلاقی شکل گرفته است. فقهی که متاسفانه جای اسلام نشانده شده و مردم جهان هم آن را باور کرده‌اند. باید در برابر این اندیشه خشن و غیراخلاقی، فقه اخلاق‎باور را تالیف و تبیین کرد. فقه شیعه ظرفیت‎‎های قدرتمندی برای حصول به چنین فقهی دارد، اما این مهم باید در تمام فرق اسلامی به‎خصوص در میان فرق رادیکالِ اهل تسنن دنبال شود.

فقهایی که هم‎چون شهید اول، اخلاق را اساس فقه می‎دانند، موثرترین و مهم‎ترین کسانی هستند که باید برای مقابله با خشونت فقهی این گروه‎‎ها دست به‌کار شوند. این کنشگری فعال علاوه‌بر تاثیر خارجی، مهم‎ترین تاثیر را بر حوزه علمیه خواهد گذاشت.

متاسفانه در حضور پررنگ جبهه سیاسی و نظامی در برابر داعش، گویا جبهه دینی و فقهی آن‎چنان مسئولیتی در برابر فاجعه احساس نمی‎کند؛ درحالی‎که پیش از این گفته شد، مهم‎ترین بردِ داعش در میدان باور است.  در قرائت اخلاقی از فقه، فقها نقش اول را بازی می‎کنند اما در این کارزار بزرگ، روشنفکران دینی نیز مسئولیت بی‎بدیلی دارند. آنان باید بتوانند به تبیین مبانی معرفتی و فلسفی چرایی و چگونگی قرائت اخلاقی از فقه بپردازند و در سوی دیگر، به تبیین مبانی غیراخلاقی داعشیسم همت گمارند. متاسفانه آنچه از روشنفکری دینی در مبارزه فکری با داعشیسم دیده می‎شود، در مقایسه با دیگر کنش‎‎های این نحله فکری، بسیار بسیار ناچیز است.
روشنفکری دینی باید بداند مبارزه قلمی با داعشیسم مهم‎ترین پروژه و مسئولیت ممکن برای تمام کسانی است که با هر تعریف و توصیفی درباره «دین» اندیشه‎ورزی می‎کنند. تعطیلی مدرسه روشنفکران در برابر داعشیسم، بزرگ‎ترین خطر برای جامعه‎ای است که بخشی از منابع معرفتی خود را از تبیین‎‎های معلمان این مدرسه می‎گیرد.

جلوگیری از توسعه داعش و داعشیسم، وظیفه هم‌بافته سیاست، فرهنگ و پادگان است. روز‎های بسیاری است که سیاستمداران دور میز‎های بزرگ و کوچک نشسته‎اند و پیگیر راهی برای سقوط داعشند. در ناکامیِ هر چند نسبی سیاستمداران، در‎های پادگان‎‎ها نیز گشوده شدند و سربازان به خیابان‌ها آمدند تا جلوی داعش را بگیرند. اما در مرحله‎ای مهم‎تر، باید اصحاب دانش به‎خصوص فقها و روشنفکران دینی، نوک مداد‎های خود را تیز کنند و به مبارزه‎ تمام‎عیار فکری و فرهنگی با داعشیسم بروند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky