اختصاصی شبکه اجتهاد: طریق بلاغت: کتاب «نهجالبلاغه» (یعنی طریق آشکار بلاغت) اثری ارزشمند از معارف دینی، مضامین حدیثی و جلوههای ادبی در کلمات امیرمؤمنان علی علیه السلام است که سید رضی ره ـ فقیه و متکلّم و مفسّر زبر دست شیعه و ادیب و شاعر و زبان شناس عربی ـ در سال ۴۰۰ ه.ق. گزینش و تدوین کرده است.
مضامین بلند نهجالبلاغه، بیانگر فلسفه زندگی از نگاه والای امام علی علیهالسلام است و در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها تنظیم شده و اغلب مضامین گزینش و تدوین شده در این سه بخش (به ویژه در بخش خطب و رسائل)، مقطعی از یک حدیث علوی است و سیّد رضی ره بر اساس معیارهای محتوایی و ادبی، بخش فاخرتر و بلیغتر را انتخاب و ارائه کرده است. حاصل آن: ۲۴۱ خطبۀ منتخب، ۷۹ رسالۀ گزیده (شامل ۱۲ وصیتنامه، سفارش و بخشنامه، ۲ فرمان، یک دعا، یک پیماننامه و ۶۳ نامه) و ۴۸۰ کلمه قصار حکمتآمیز و برگزیده است.
اشتیاق دانشمندان و علاقمندان دین و علم و ادب به بیانات امام علی علیه السلام و جایگاه ادبی و معارفی نهجالبلاغه موجب شده تا پس از قرآن کریم، بیشترین تألیف دربارۀ آن در تاریخ اسلام تدوین وتألیف شود.
در کتابنامهها، نام ۳۷۰ عنوان کتاب دربارۀ نهجالبلاغه آمده است. گستره اهتمام به آن، تنها مختص مسلمانان نیست، بلکه مستشرقان غربی نیز مجذوب این اثر بودهاند. اگر چه شبهات متعصبانی مانند ابن خلکان در باب اصالت نهجالبلاغه تا مدتها راه پژوهشهای درون و برون متنی و تحلیل مسدود ساخت، اما پژوهشهای برخی خاورشناسان چون واگلیری (م ۱۹۹۳م) و تلاش محققان مسلمان در غرب موجب تصحیح نگرشهای منفی درباره نهجالبلاغه شد.
شناسایی تکملهها و مستدرکات نهجالبلاغه: تکملهها و مستدرکات نهجالبلاغه (اعم از تکملههای متنی یا سندی) از جمله کتابهایی درباره نهج البلاغه است که در صدد برآمدهاند تعداد این خطب، نامهها و حکمتها و محتوای آن را تکمیل و اسناد آن را توثیق کنند.
«تکمله» و «مستدرک»، کتابی است که به هدف تکمیل و تتمیم کتابی خاص، توسط مؤلف یا دیگری نوشته شده است؛ مانند مستدرکات در کتابهای حدیثی که مشتمل بر تکمیل احادیث یک کتاب دیگر، که با شروط همان کتاب گردآوری و نگاشته شده باشد (مانند مستدرک الوسائل).
تکملههای نهجالبلاغه با افزودن پیشوندهایی بر نام نهجالبلاغه همچون: مستدرک (مانند: نهج السعاده فى مستدرک نهجالبلاغه، محمدباقر محمودى؛ مستدرک نهجالبلاغه، هادی کاشفالغطاء)، تذییل (مانند: تذییل نهجالبلاغه، ابوفتح عبداللَّه بن اسماعیل بن احمد بن اسماعیل جُلى، مشهور به ابن جلى)، ملحق (مانند: ملحق نهجالبلاغه، احمد بن یحیى بن احمد بن ناقه)، تمام (مانند: تمام نهجالبلاغه، سیّد صادق موسوی شیرازی)، استناد (مانند: استناد نهجالبلاغه، امتیاز علیخان عرشی)، مصادر و اسانید (مانند: مصادر نهجالبلاغه و أسانیده، عبدالزهراء حسینی خطیب و…) نگاشته وعرضه شدهاند.
نخستین تکملهنویس، خودِ سید رضی مؤلف نهجالبلاغه است، کاتب بنا بر توصیه سیّد رضی در انتهای هر سه بخش خطب، نامهها و کلمات قصار، اوراق سفیدی قرارداده بود تا استدراکات را ملحق کند؛ زیرا سیّد مصمم بود، روایاتی که پس از اتمام نهجالبلاغه به دست آورده و با گزینش و موضوع کتابش هماهنگ است، به آن بیفزاید؛ همانگونه که در برخی نسخ مؤلف مشاهده میشود.
بخشی از تکملههایی که بر نهجالبلاغه نگاشته شده، به دست ما نرسیده و فقط نام آنها در کتابها ذکر شده است؛ مانند: «تذییل نهجالبلاغه»، « قلائد الحکم و فرائد الکلم من کلام امیرالمومنین علیبنابی طالب علیه السلام»، «ملحق نهجالبلاغه»، «تاریخ الشهور و الدهور» و «النهجالقدیم فی کلام امیرالمؤمین علیه السلام».
بخشی از تکملههای نهجالبلاغه در طی فرایند نگارش شروح اتفاق افتاده است؛ شروحی مانند: شرح ابن ابیالحدید، شرح منهاج البراعه وبهجالصباغه از آنجمله هستند.
از آثار مستقلی که در صدد استدراک نویسی بر اسناد نهجالبلاغه برآمدهاند، نگاشتههای زیر شناسایی شده است:
۱- التذییل علی نهجالبلاغه (ابنجلی، م۴۴۷ق)
۲- قلائد الحکم و فرائد الکلم من کلام امیرالمومنین علیبنابی طالبعلیه السلام (اسفراینی، م۴۹۸ق)
۳- ملحق نهجالبلاغه (ابنناقه، م۵۵۹ق)
۴- تاریخ الشهور و الدهور (ناشناس، م ق۶)
۵- النهج القویم فی کلم امیرالمؤمنین علیه السلام (مشعشعی، م۱۰۷۴ق)
۶- مستدرک نهجالبلاغه (کاشفالغطاء، م۱۳۶۱ق)
۷- مصباحالبلاغه فی مشکوه الصیاغه (میرجهانی، م۱۴۱۳ق)
۸- نهج السعاده فی مستدرک نهجالبلاغه (محمودی، م۱۴۲۵ق)
۹- نهجالبلاغه الثانی (حائری، م ق)
۱۰- تمام نهجالبلاغه (موسوی، ت۱۳۳۳ش)
۱۱- مدارک نهجالبلاغه و دفع الشبهات عنه (کاشفالغطاء، م۱۳۶۱ق)
۱۲- ماهو نهجالبلاغه (هبهالدین شهرستانی، م۱۳۸۶ق)
۱۳- استناد نهجالبلاغه (عرشی، م۱۴۰۱ق)
۱۴- مصادر نهجالبلاغه و أسانیده (خطیب، م ۱۴۱۴ق)
۱۵- مصادر نهجالبلاغه (نعمه، م ۱۴۱۵ق)
۱۶- بحثى کوتاه پیرامون «مدارک نهجالبلاغه» (رضا استادی، ت۱۳۱۶ش؛ ۱۳۵۶ق)
۱۷- پژوهشی در اسناد و مدارک نهجالبلاغه (جعفری، ت۱۳۱۸ش؛۱۳۵۸ق)
۱۸- مسند نهجالبلاغه (جلالی، ت۱۳۲۱ش؛۱۳۶۱ق)
۱۹- اسناد و مدارک نهجالبلاغه (دشتی، م۱۳۸۰ش؛۱۴۲۲ق)
۲۰- روات و محدثین نهجالبلاغه (محمد دشتی، م ۱۳۸۰ش)
کامیابیها و کاستیها در تکملههای نهجالبلاغه: از آنجا که سید رضی برای رعایت زیبایی و اختصار و با منابع فراوانی که در دسترس ایشان و دیگران بوده، نیازی به ذکر اسناد خطب، رسائل و کلمات قصار نداشته، همه آنها را بدون ذکر سند آورده است و همین دستمایۀ بهانهجویان معدود شده تا نسبت به اصالت آن، ابراز تردید کنند؛ بنابراین بخشی از نگاشتههای معطوف به تکمیل نهجالبلاغه، به هدف رفع شبهات دربارۀ اصالت نهجالبلاغه و محتوای آن تألیف و تدوین شده است. این نگاشتهها با شناسایی، تخریج و تتمیم مصادر خطبهها، نامهها و کلمات قصار نهجالبلاغه از میان منابع حدیثی کهن، معتبر (و البته مستقل از نهجالبلاغه) و تخریج و تبیین اسانید متعدد روایات آن، موفق شدند به رغم شکاکیت دیرباوران و شبهات تردیدافکنان، اتقان آن را به نمایش بگذارند و اهل انصاف را به صدور آن از سرچشمه علوی مطمئن سازند. تکملهها و مصادر اسنادی زیرا در زمان سید رضی، منابع و مآخذ بسیاری از کلمات امیرمؤمنان علیه السلامدر دسترس همگان بوده و شائبه شبهات استنادی وجود نداشته ولی به تدریج ـ با شبهات مخالفان و معاندان ـ دفاع از اصالت محتوای نهجالبلاغه و صحت صدور آن از امام علی علیه السلام ضرورت پیدا کرد. دست کم ۸ اثر از تکملهها با این هدف نگاشته شدهاند؛ مانند: مدارک نهجالبلاغه و دفع الشبهات عنه (کاشفالغطاء، م۱۳۶۱ق).
با توجه به این که سید رضی معمولاً بخشهایی از خطب و رسائل و یا حکمتهای امیرمؤمنان علیه السلام را گزینش کرده است، بخش دیگری از تکملههای نهجالبلاغه، در صدد تکمیل متن خطب و نامهها و کلمات قصار این اثر بر مبنای کتب روایی و تارخی و نسخههای کهن نویافته برآمدهاند، و با عرضۀ کامل متن احادیث مندرج در نهجالبلاغه، شرح و تفسیر بیانات امیرمؤمنان علیهالسلام را آسانتر و دقیقتر ساختهاند و فایدۀ این کتاب ارزشمند را تتمیم کردهاند. از آثار مستقلی که در صدد استدراک نویسی بر متن نهجالبلاغه برآمدهاند، تعداد ۱۱ اثر شناسایی شده از جمله: مصباحالبلاغه فی مشکوه الصیاغه (میرجهانی، م۱۴۱۳ق).
اما اغلب تکملههای نهجالبلاغه، حاوی هر دو قسم تکمیل متنی و اسنادی است و مؤلفان آنها تلاش کردهاند تا تکمیل و توسعۀ نهجالبلاغه در جامعترین شکل مقدور، صورت پذیرد اما وجه غالب آن یا استدراک متنی است و یا سندی؛ «مستدرک نهجالبلاغه» اثر شیخ هادی کاشفالغطاء از این دست است و استدراک متنی آن، قابل توجه است.
اما آیا تکملهها مستدرکات نهجالبلاغه در استدراک خود موفق بودهاند؟
از مقدمۀ سیّدرضی بر نهجالبلاغه و بررسی محتوای آن، چنین برمیآید که هدف وی، معلوم ساختنِ پیشتازی امیرمؤمنان علیهالسلام در میدان فصاحت و بلاغت، و نشان دادن علم و خِرَد و فضایل جامع ایشان برای استفاده عموم بوده است.
مستدرکات اَسنادی تا حدی توانستهاند مدارک خطب، رسائل و کلمات قصار را شناسایی و تدوین کنند. مستدرکات متنی و محتوایی نیز، هدف دوم نهجالبلاغه یعنی نشان دادن علم و خِرَد و فضایل جامع امیرمؤمنان علیه السلام ـ را به خوبی برآوردهاند.
اما باید اذعان کرد با توجه به تعریف مستدرک و ارزیابی مستدرکات نهجالبلاغه بر اساس هدف یادشدۀ سید رضی از نهجالبلاغه، هیچ کدام از تکملهها و مستدرکها به اعتراف مؤلفان آنها، نتوانسته اند کتابشان را بر محور فصاحت و بلاغت امام تألیف کنند و در انتخاب متون، شاخص و نگاه ادبی سیّد را دقت نداشتهاند و تقریبا هیچکدام ویژگیها نهجالبلاغه را ندارند.
پیشنهاد میشود از آنجا که بیشتر تلاش تکملهنویسان نهجالبلاغه به ویژه معاصران ـ ، مصروف رد شبهه جعل نهجالبلاغه به وسیله سیّد رضی بوده و به ذکر سند حدیث وصحت طریق آن توجه نداشتهاند یا از پس آن برنیامدهاند، لذا بهتر است اکنون، سخنان امامعلی علیه السلام در نهجالبلاغه از «ارسال» خارج و «مسند» شود.
در این خصوص به نظر میرسد توثیق صدوری، دقیقتر ومحکم تر از توثیق سندی است. با این معیار و دردایره متون غیرفقهی، متون مرسل نهجالبلاغه معتبرتر از بسیاری دیگر از متون مسند است.
همچنین با بررسی صحیح نسخههای خطی نهجالبلاغه، مستدرکات و تکملههای زیادی شناسایی خواهد شد؛ زیرا جایگزاری برگههای اضافی خالی پس از هر باب نهجالبلاغه توسط سیّدرضی، جهت الحاق روایات متناسب هر باب، نویسندگان را ترغیب به افزودن احادیثی دیگر در پایان هر باب کرد.
نویسنده: نفیسه دستپروری، پژوهشگر علوم حدیث و نهجالبلاغه