شبکه اجتهاد: یکی از عومل جعل حدیث محبت برخی نسبت به شهر یا قبیله خود و یا بغض و عداوت نسبت به شهر و قبیله دیگران است که پیشینهی زیادی دارد و اکنون هم کم و بیش مشاهده میشود، وجود این مطلب عاملی است که محقق را در پذیرش این گونه احادیث دچار تأمل میکند، و هیچ بعید نیست این واضعان حتی نه به نام خود بلکه به نام راویان خوشنام و موثق دست به جعل و حدیث سازی بزنند.
با چشم پوشی از مطلب فوق این روایات جزء اخبار آحادند و پذیرش خبر واحد منوط به شرائطی است که از آن جمله سنجیدن آن با حکم قطعی عقل، با قطعیات علم و با روح قرآن کریم و سنت قطعیه است، در ایجا فقط به دو مطلب اشاره میکنم و توضیح بیشتر را به فرصتی دیگر موکول میکنم:
الف_ این روایتهایی که شهری را و قبیلهای را بدان جهت که از آن قبیله و شهرند مدح یا ذم میکند با این آیه نورانی قرآن کریم مخالفند که: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ، ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبههای گوناگون و قبیلههای مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است. این آیه و آیات دیگر قرآن و نیز سنت قطعیه نبی خاتم صلی الله علیه و آله و سلم بر این است که معیار برتری انسانیت است و معنویت، تقوی است و سلامت روح، نه قوم و قبیله، نه ثروت و قدرت …و روایات مورد بحث با این محک قطعی ناسازگاراست و غیر قابل قبول.
ب_ اصولا چگونه میتوان قبول کرد که شخصی چون از یک شهر و قبیله است همواره خوب و یا همواره بد خواهد بود، این با اصل مسلم عقلی و نقلی اختیار در هدایت و ضلالت ناسازگار است.
برخی از این روایات به قول منطقیین قضیه خارجیه هستند و به اصطلاح رائج امروز تاریخمند هستند، در برههای خاص در اثر پیش آمدهایی امام از مردمی مذمت یا مدح کرده که طبیعتا هرگز قابل سرایت به زمانهای دیگر نیست، روایات مربوط به مدح قم و قمیین (بر فرض اعتبار صدوری) هرگز به معنای مدح این شهر و مردم آن الی الابد نیست، و نیز احادیث مذمت فلان قوم و قبیله نیز از این قسم است.
در پذیرش و یا رد روایات نه زود باور و سادهاندیش باشیم و نه اینکه بدون بررسی فنی سندی و دلالی، حدیثی را رد کنیم.