قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / سه پیامد ویرانگر ربا برای «اقتصاد»
هفت آموزه‌ای که باید از علی(ع) آموخت

سه پیامد ویرانگر ربا برای «اقتصاد»

یکى از پیامدهاى سوء ربا تمرکز ثروت است؛ تمرکز ثروت به این معنا که پول در انحصار برخى افراد جامعه باشد و هنگامی که پول در انحصار برخى از افراد قرار گیرد به ناچار توازن و تعادل از بین مى‌رود، و لازمۀ آن تورّم است؛ و تورّم مفاسد و پیامدهایی نظیر: ورشکستگی‌ها، کم‏ کاری‌ها، بى‏کاری‌ها و استثمارها را در برخواهد داشت.‏

به گزارش شبکه اجتهاد: پیامدهای سه‌گانه ربا برای اقتصاد جامعه را به قلم آیت‌الله مظاهری از کتاب «مقایسه‌اى بین سیستم‌هاى اقتصادى»، می‌خوانید: رباى تصاعدى، فقر فردى را به دنبال دارد؛ رباى تصاعدى که کار فعلى بانک‌هاى استعمارى است، یک میلیون تومان را در ظرف چند سال به میلیون‌ها تومان می‌رساند، حتّى گفته شده که یک تومان با سود ۲۰% در ظرف ده سال بیش از ۴۰ تومان می‌شود! آیا ظلمى بالاتر از این هست؟

شاید به همین جهت باشد که قرآن کریم ظلم را حکمتِ حرمتِ ربا معرفى کرده است: «فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ».

در مورد استثمار جامعه نیز کافى است که نمونه اى به نقل روزنامه‏ اطلاعات از کتاب «اسلام و رباخوارى» ذکر گردد:

«… خوانندگان عزیز اگر عطف توجّهى بگذشتۀ مملکت ما بفرمائید ملاحظه خواهید نمود که در قبال اخذ وام از خارج چه مصیبت‌ها بر سر این کشور آمده است، یک روز عایدات گمرک ما به گرو قرضه رفته و روز دیگر در ازاى قرضه از ما امتیازات سیاسى و اقتصادى و نظامى گرفته ‏اند، و اخیراً هم متأسفانه عایدات نفتمان را به گرو برمى ‏داشتند»[۱]

مؤلف این کتاب زیر عنوان «صهیونیسم عامل شیوع ربا در اورپا» می‌نویسد: «مسألۀ ربا در اروپا به وسیلۀ یهودی‌ها و عمال صهیونیسم بین المللى شایع شد، آنها خواستند بدین ‏وسیله اقتصاد کشورها را در دست بگیرند تا در واقع بر همه حکومت کنند، البته این موضوع نخست در اروپا شیوع یافت ولى سپس در آمریکا و آسیا و آفریقا نیز با طُرق دیگرى عملى شد، و در هر موردى بهره ‏بردارى خاصى شد، مثلاً در اروپا و امریکا بدین وسیله سیاست‌هاى داخلى و خارجى تحت نفوذ و سیطرۀ کامل سهام داران بانک‌ها، تراست‌ها، کارتل‌ها و شرکت‌هاى نفتى قرار گرفت، و در آسیا و آفریقا همین وام‌ها و قرض‌ها مقدمۀ استعمار و استثمار ملّت‌ها گردید، نخست کمک بلا عوض دادند سپس قرض و وام‌هاى طویل المده پرداختند و هنگامی که طرف معامله عاجز از پرداخت سود و اقساط لازم در موقع معین گردید، دوران استعمار و حکومت رسمى یا غیر رسمى بر کشورها و ملّت‌ها شروع گردید»[۲]

ربا موجب بیکارى می‌شود

‏ربا موجب بیکارى و مُفت خوارى و سرباز زدن از کوشش و فعالیت است، زیرا رباخوار فقط منتظر رسیدن وقت سررسیدها و دریافت سود است، و بدون آن که کارى انجام دهد یا فعالیت و کوششى بکند و یا ضررى متحمل شود استفاده می‌برد.

بى ‏تردید بدون کار و کوشش و به بطالت گذراندن عمر، فسادها برمى ‏انگیزد، و به فرمودۀ امیر مؤمنان على علیه السلام:

إنّ الشباب و الفراغ و الجده مفسده للمرء أی مفسده‏ [۳]

جوانی و بیکارى و پولدارى براى مرد بسیار مفسده ‏زا است.

آموزه‌های دین اسلام نیز بیان داشته اند که: مبغوض ترین افراد در اسلام کسانى هستند که عمر را به بطالت می‌گذرانند.

در روایات بسیارى چنین آمده است: «إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الرِّبَا کَیلَا یمْتَنِعُوا مِنْ صَنَائِعِ الْمَعْرُوفِ»[۴] خداى متعال بدان جهت ربا را حرام فرموده که مردم از کارهاى خیر سرباز نزنند.

و در روایات بسیار دیگر: «فَحَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعِبَادِ الرِّبَا لِعِلَّهِ فَسَادِ الْأَمْوَالِ»[۵] خداى متعال ربا را حرام کرد زیرا رباخوارى به تباهى اموال مردم می‌انجامد.

و نیز: «إِنَّهُ لَوْ کَانَ الرِّبَا حَلَالًا لَتَرَکَ النَّاسُ التِّجَارَاتِ وَ مَا یحْتَاجُونَ إِلَیهِ فَحَرَّمَ اللَّهُ الرِّبَا لِتَنْفِرَ النَّاسُ مِنَ الْحَرَامِ إِلَى الْحَلَالِ وَ إِلَى التِّجَارَاتِ مِنَ الْبَیعِ وَ الشِّرَاءِ فَیبْقَى ذَلِکَ بَینَهُمْ فِی الْقَرْضِ»[۶]

اگر ربا حلال می‌بود مردم تجارت و آن چه از کارها و معاملات که نیازمند آنند رها می‌کردند، پس خداى متعال ربا را حرام کرد تا مردم از حرام دورى کرده و به حلال و تجارت‌ها و معاملات رغبت نمایند- و اگر ربا حلال بود جز قرض ربوى در میان آنان چیزى باقى نمی‌ ‏ماند.

زیان‌هاى اقتصادى‏

۱- همچنان که در روایت فوق الذکر بیان شده، ربا موجب آن است که رباخوار از کارهاى تولیدى و توزیعى دست کشیده و از کوشش و فعالیت در این کارها سر باز زند و یا لااقل نسبت به چنین کارهایى که براى جامعه ضرورى است کم تفاوت یا بى ‏تفاوت شود؛ و آشکار است اگر کارهاى تولیدى نظیر زراعت، دامدارى، صنعت، و کارهاى توزیعى مثل کسب و تجارت در جامعه ‏اى بى ‏رونق شود، اقتصاد آن جامعه لطمه خورده و به سوى نابودى سوق می‌یابد، و زمینه اى مناسب براى استعمار و استثمار به وجود می‌آید؛ نمونۀ روشن چنین پیامد سوئى را در رژیم منفور سابق در ایران دیدیم که با اسم‌هاى فریبنده، کشاورزى، دامدارى و صنعت را یا نابود ساختند یا به نابودى نزدیک کردند تا بازار پررونقى براى مصرف کالاهاى استثمارگران اجنبى فراهم شود و کشور اسلامى ما در همه چیز حتى در نیازمندی‌هاى ضرورى و اوّلیه به آنان محتاج باشد.

۲- از پیامدهاى سوء ربا یکى تمرکز ثروت است؛ تمرکز ثروت به این معنا که پول در انحصار برخى افراد جامعه باشد، اقتصاد جامعه را فلج می‌کند؛ زیرا رابطۀ میان تولید و مصرف‏، و عرضه و تقاضا اقتضا دارد که تولید بیش از مصرف و مصرف بیش از تولید نباشد زیرا تولید بیش از مصرف، موجب تورّم است، و مصرف بیش از تولید، موجب ترقّى نرخ‌هاست و تعادل میان تولید و مصرف به جریان پول در میان همۀ افراد جامعه بستگى کامل دارد، و هنگامی که پول در انحصار برخى از افراد قرار گیرد ناچار توازن و تعادل از بین می‌رود، و لازمۀ آن تورّم است؛ و تورّم مفاسد و پیامدهایی نظیر: ورشکستگی‌ها، کم‏ کاری‌ها، بى‏کاری‌ها و استثمارها را در برخواهد داشت‏

تمرکز ثروت موجب شکاف طبقاتى است که سرآغاز مفاسدى چون عقده‏‌ها و عیاشی‌ها است و سرانجام به سیستم سوسیالیسم منجر می‌شود که خود مصیبت ‏ها به همراه داشته و دارد.

و چون دریافتیم که ربا موجب تمرکز ثروت و شکاف طبقاتى است؛ می‌توان گفت؛ بانک‌ها به دست صهیونیسم بین الملل به وجود آمد تا شکاف طبقاتى را ایجاد کرده و بتواند بر سرنوشت ملّت‌ها سلطه یابد چنانکه همین طور هم شد.

۳- اسلام ربا را موجب نابودى مال، و انفاق و قرض الحسنه را موجب افزایش اموال می‌داند:

«یمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یرْبِی الصَّدَقاتِ»[۷] (خداوند ربا را نابود می‌سازد و به صدقه افزایش و برکت می‌دهد.

«مَنْ ذَا الَّذی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَهً وَ اللَّهُ یقْبِضُ وَ یبْصُطُ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ»[۸]

چه کسى به خدا قرض الحسنه می‌دهد تا خدا آن را چندین برابر براى او افزایش دهد، و خداست که روزى را تنگى و گشایش می‌دهد و به سوى او بازگشت مى‏ کنید.

اختصاص این ‏گونه آیات به آخرت وجهى ندارد زیرا:

الف: ‏با جملۀ:‏ «یمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» سازگار نیست چرا که در آخرت ربا نابود نمی‌ ‏شود و ربا در این دنیا، موجب آتشِ در آخرت است که شکم رباخوار را از آن پر می‌کنند، چنانکه در روایات نیز به همین مطلب اشاره شده است.

ب: ‏با جملۀ: «یقْبِضُ وَ یبْصُطُ» سازگار نیست زیرا قبض به معناى گرفتن است و در آخرت قبضى در کار نیست، و در دنیاست‏ که آنچه رباخوار گرفته، از او گرفته می‌شود.

ج: ‏با جملۀ:‏ «وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ» سازگار نیست، زیرا ذکر این جمله بعد از «یقْبِضُ وَ یبْصُطُ» دلیل آن است که پاداش در آخرت غیر از پاداش دنیوى است.

بهر حال ما وجهى براى آنکه این ‏گونه آیات را فقط راجع به آخرت بدانیم، نمی‌بینیم، و اتفاقاً به تجربه ثابت شده که افراد نیکوکار غالباً در همین دنیا نیز نسلاً بعد نسل سعادتمندند، و افراد متجاوز و مخصوصاً رباخواران نسلاً بعد نسل شقى و بدبخت و گرفتارند.

رباخوار اگر خودش هم فقیر و گرفتار نشود، نمی‌ ‏تواند با اموالش دیگران را بهروزى و سعادت بخشد؛ شاهد بر فرمایش قرآن، مسائلى است که در دنیاى امروز می‌بینیم؛ رباخوارى در عصر حاضر در جهان شایع است و اسباب نابودى اموال نیز براى آنان شیوع بیشترى دارد، یک مجلس شب ‏نشینى، یک جلسه قمار، یک جلسه عیاشى براى نابودى اموال برخى کافى است … آیا همین معناى‏ « یمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» و «یرْبِی الصَّدَقاتِ» نیست؟!.

پاورقی:
[۱]. کتاب اسلام و رباخوارى
[۲]. کتاب اسلام و رباخوارى
[۳]. دیوان منسوب به امیر مؤمنان على علیه السلام
[۴]. من لا یحضره الفقیه، ج‏۳، ص: ۵۶۶
[۵]. همان.
[۶]. وسائل الشیعه، ج‏۱۸، ص: ۱۲۰
[۷]. سوره‏ بقره آیه‏ ۲۷۶
[۸]. سوره‏ بقره آیه ۲۴۵٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics