شبکه اجتهاد: ماجرای درجِ عکسِ شهیده «نیلوفر قلعهوند» در رسانه وابستهٔ به رهبری و حواشیِ آن، بهانهای شد برای بازکاوی در نسبت شهادت با دو چیز: یکی پیشینهٔ گفتار و کردارِ شهدا، دیگری هم روایتهای رسمیِ پسینی یا روتوشهای رسانهای از ایشان.
مسئله فقط «حجاب» نیست؛ برخی شهدا ممکن است دارای شغل یا سبکِ زیستِ شبههدار هم بوده باشند! بلکه مسئله فقط أفعال و فروعات فقهی هم نیست؛ ممکن است قهرمانانی در جبههٔ مقاومت باشند که به عقیدهٔ حقّ (تشیّع) بار نیافته، و برخی حتّی تعریض یا تعرّضی به أهل مذهب حقّ هم ثبت کرده باشند!
از آن طرف، برخی از شهدای شاخص در دفاع مقدّس مواضعی متفاوت از مواضعِ رسمیِ نظام دارند دربارهٔ بعض نهادها، شخصیتها، رویدادهای سیاسی و مانند این، که رسانههای رسمی گاهی تمایلی به تبلیغِ آنها ندارند!
سهرویکرد در مواجهه با این چالشها
۱. رویکرد تصحیح و تأویل
رویکردی که همّتش مراقبت از ذهن جامعه است. چون شهادت را مقامی مقدّس و جامعه را به آن معتقد میداند؛ لذا شهادت را نقطهٔ تثبیت گرفته و هرچه غیر از ارزشهای معمول و مواضعِ رسمی است را در مورد شهدا سانسور کرده یا به تأویل میبرد؛ تا مبادا ارزشها تضعیف یا بر ناهنجاریها صحّه گذاشته شود!
این ملاحظه فقط به تصرّف در تصویرِ اجتماعیِ شهید در بیّناتی مانندِ حرمتِ کشفِ حجاب – که تصریح قرآن است – خلاصه نمیشود؛ چهبسا تشخیص دهد مواضعِ سردار سلیمانی مثلاً در مورد دخترانِ کمحجاب یا آقای رفسنجانی هم نباید شنیده شود! یا مخالفتش با کنشِ سیاسیِ نمایندگیِ ولیّفقیه در انتخابات دوّم خرداد هم روایت نشود.
امتدادِ این رویکرد سرانجام همهٔ شهدا را اصولگرایانی مثل خود تصویر خواهد کرد!
۲. رویکرد تصویب و تأیید
برخلافِ رویکرد اول، رویکردی پلورالیستی است که همّتش تکیه بر تکثّرها و مخالفت با قرائتهای رسمی است؛ حجاب یا بیحجابی، اعتقاد به مذهبِ حقّ یا بیاعتقادی به آن و مانند این، برایش کاملاً مساوی است. سرانجامِ شهادت را شاهد میگیرد که پس هیچیک از ارزشها در کمالِ نهایی مؤثر نیست و نهایت این مهمّ است که در جبههٔ حق باشد و دیگر هیچ!
گرایشهای گذارطلب از قرائتهای مشهور و رسمی بعضاً در این دسته هستند؛ از جریانهای وحدتگرای مقابل با قرائتِ مشهور از نقشِ عقیده و تشیّع، یا مخالفِ قرائتِ رسمیِ نظامِ سیاسی و ارزشهای آن.
۳. رویکرد تفصیلی
شهادت را نقطهٔ اوجِ کمالِ انسانی میداند و خداوند را جبرانکنندهٔ گذشتهٔ او که صورتِ أعمالِ ناترازش را پاک میکند. اما پیشینهٔ برجایمانده نزد ما چه؟! این پیشینه و آثارِ برجایمانده؛ عکسهای پروفایل و صفحاتِ مجازی تا رسالهٔ دکتری و مکتوبات یا مصاحبهها و مواضعاش را فرامیگیرد.
این رویکرد بهجای تصحیحِ سابقهٔ شهید و تأویلبردنِ پیشینه به دلخواهِ رسمی، یا تصویب و تأییدِ هرچه بوده، روی شعور اجتماعی حساب میکند.
بین «بیّنات» (مثل وجوب حجاب) با «نظریات» (مثل مواضعِ فکری و سیاسی) فرق میگذارد؛ هم شهادت را لازمهٔ عصمتِ ماقبل نمیگیرد و راهِ بررسی و حتی تخطئه را باز میگذارد؛ هم خود را جای نخبگان و افکارِ عمومی نمینشاند و شهید را به دلخواه روتوش نمیکند.
مثلاً عکسِ بیحجابِ آن شهیده را – وقتی محترمه و بخشیده شده است – علنی نمیکند، ولی تصویری که جامعه او را بدان شناخته هم روتوش نمیکند؛ بهجایش خطای بیحجابی را در کنارِ صواب و ثوابِ شهادت روایت میکند تا ارزشها تضعیف نشود.
مانند علی (ع) که کشتههای صفّین را – گرچه همه شیعهٔ اعتقادی نبودند – «برادرانِ خود»، «ملاقاتکنندهٔ پروردگار»، «دریافتکنندهٔ همهٔ أجر» و «بهشتی» خواند؛ شهدای جبههٔ مقاومت را شهید میخواند. (بهخصوص که لحظهٔ «مَنْ یَمُتْ یَرَنِی» را شاهد نبوده است تا تقصیر یا انکارِ ولایت برایش ثابت شده باشد!)؛ اما همزمان از مذهبِ حقّ و نقشِ اعتقاد در راهیابی به درجاتِ کمال میگوید. به نکاتِ قابلِ نقد درمکتوباتِ شهدا هم عالمانه میپردازد.
شهیدان بروجردی و متوسّلیان و سلیمانی و دیگران را به سطحِ قرائتِ رسمیِ اصولگرایی یا کلیشههای تلویزیونی یا حزباللهی زمانهٔ کنونی تقلیل نمیدهد؛ همانطور که بودند روایتشان میکند، تفاوتِ رأی با ایشان در مواضع را مؤدّبانه طرح میکند و میگذارد افکار عمومی قضاوت کرده و رشد کند.
اگر چنین رویکردی بهبهانهٔ قداستِ شهدا تخطئه شود، ناگزیر راه برای سانسور و تأویلِ شهدا به قرائتهای غالب و مرسوم، باز میشود.
……………………………………….
هرکس در لحظهٔ مرگ امیرالمؤمنین را میبیند؛ آیتالله شاهآبادی در «رشحات البحار» توضیح داده است که چگونه مؤمن از طریقِ بیعت با امام مدارجِ کمالش تکمیل، و منافق و کافر با ردّ بیعت، درکاتِ خویش را طی خواهند کرد.
شبکه اجتهاد اجتهاد و اصول فقه, حکومت و قانون, اقتصاد و بازار, عبادات و مناسک, فرهنگ و ارتباطات, خانواده و سلامت