دروس خارجی که اکنون بیان میشود اصلاً یک کار پژوهشی است؛ یعنی نمیتوانیم تدریس حوزه را جدا از پژوهش بدانیم که استاد انجام داده است. اگر استاد پژوهشی نکند و صرفاً آراء را نقل کند، مطمئناً شاگردان بحث او را تکراری میبینند. لذا صرف آنچه که نقل شده پژوهش نیست.
اختصاصی شبکه اجتهاد: رویکرد آموزشی حوزههای علمیه اگرچه همواره به عنوان یکی از مدلهای پیش رو مورد بحث بوده است و سنتهای آن از قبیل تبدیل دانشپژوهان به استاد، مباحثه هر درس و کلاسهای متعدد با تعداد شاگردان کم، به عنوان الگویی مناسب برای مراکز آموزشی مطرح بوده است، اما پژوهش، همواره پاشنه آشیل آن بوده و تولیدات پژوهشی آن هیچگاه به گرد پای قوت آموزشی حوزه نمیرسد. به مناسبت روز پژوهش، این موضوع را با حجتالاسلام مجتبی فروزانفر، مسئول آموزش و پژوهش مدرسه تخصصی فقه امام خمینی(ره) در میان گذاشتیم. این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم معتقد است برای انجام پژوهشهای بهتر باید توجه خاص به آموزش کرد لذا سطحی و بیمحتوا کردن آموزش، ضربه اصلی را به پژوهش میزند.
اجتهاد: چرا پژوهش نسبت به آموزش، در حوزههای علمیه کمرنگتر است؟
فروزانفر: اینکه ادعا شود پژوهش از آموزش کمرنگتر است درست نیست. مراد ما از پژوهش مطمئناً صرف پژوهشهای چاپ شده و ارائه شده نیست. پژوهش یعنی تحقیق علمی که دارای فراورده علمی است. اهل علم در مقطعی که خارج نامیده میشود دارای پژوهش هستند. مسائل علمی که در اصول و فقه ارائه میشود و چندسال یک حوزوی مشغول این دروس است، صرفاً آموزش مطالب از استاد محسوب نمیشود، بلکه خود او نیز پیرامون این قضیه تأمل میکند و حاشیه بر صحبتهای استاد میزند و احیاناً نوآوری علمی و نظری دارد؛ اما این مجال که بخواهد به عرصه ابراز و اعراض برای همگان بگذارد امکانپذیر نیست. یکی از راههای ارائه این تحقیقات، تدریسهای خارج است. اگر به همه قائل نباشیم، اما برخی شایسته تدریس درس خارج هستند. اینها وقتی نظرات خود را بیان میکنند درواقع کار پژوهشی میکنند اما پژوهش خود را مکتوب نکردهاند بلکه بهصورت سخنرانی و صوتی و ارائه در کلاس بوده است. لذا اینکه بگوییم آموزش کمرنگتر از پژوهش است جفا به بعد پژوهشی حوزه است. اگر ما بپذیریم که کار علمی و تحقیقی در حوزه قویتر از دانشگاه است فکر نمیکنم ادعای گزافی باشد. درست است که دانشگاه کار صوری را بهخوبی انجام میدهد، اما محتوای علمی آنها ضعیف است. این را نمیتوان قوت پژوهش دانست. پژوهش بحثی است که یا کلام قدما را در موضوعات قدیم قویاً مطرح میکند یا آنها را نفی کرده و طرحی نو ارائه میدهد و همچنین نسبت به مسائل مستحدثه دارای تفکر است و از مبانی قدیم اجتهادورزی میکند. اینها همه پژوهش هستند گرچه در قالب تدریس ارائه میشود و احیاناً در قالب نوشتههای مکتوب پیش خود موجود است اما ارائه نشده و مجال بروز پیدا نکرده است. البته اگر منظور ما پژوهش به معنای ارائه در مجلات و کتاب بدانیم، این ادعا درست است که پژوهش از آموزش کمرنگتر است.
اجتهاد: چرا معاونین پژوهش مدارس علمیه غالباً هیچ سابقه پژوهشی ندارند؟
فروزانفر: بنده اطلاع کاملی از مدارس مختلف ندارم. مدارس خارج را که اطلاع دارم اینچنین نیست. معاونین پژوهش یا خودشان درس خارج دارند یا احیاناً طلاب فاضلی بودهاند که روی این مقولات فکر کردهاند. این نیست که پژوهش نبوده است؛ اما اگر پژوهش را به معنای مقالهنویسی و کتاب نویسی بدانیم، این فرمایش شما درست است. لذا اینچنین نیست که پژوهش مساوی با ارائه مقاله و نوشتار و جستار باشد. پژوهش کار فکری و علمی عمیق است که مطمئناً در فرآیند دروس طلبگی، طلاب با آن آشنا شده و کار میکنند و شدت و ضعف آن بستگی به فاکتورهای دیگر دارد. این پژوهش پیشینه آموزشهای موفق است. بر این اساس اگر هرکدام از اساتید موفق شوند، مسبوق به پژوهشهایی است که داشتهاند.
اجتهاد: چرا ارائه پژوهش در حوزه نسبت به آموزش کمتر است؟
فروزانفر: دروس خارجی که اکنون بیان میشود اصلاً یک کار پژوهشی است؛ یعنی نمیتوانیم تدریس حوزه را جدا از پژوهش بدانیم که استاد انجام داده است. اگر استاد پژوهشی نکند و صرفاً آراء را نقل کند، مطمئناً شاگردان بحث او را تکراری میبینند. لذا صرف آنچه که نقل شده پژوهش نیست. درس خارج موفق، درسی است که همراه با پژوهش است؛ یعنی نوآوری در محتوا و نوآوری در ارائه و روش باشد. همینکه مطالب با مبانی قوی گفته شده و سؤالات و شبهات پاسخ داده شود خود روندی پژوهشی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. پس نمیتوان گفت ارائه پژوهش هم از آموزش کمتر است.
اجتهاد: چرا پژوهشها را در قالب کتاب، مقاله و جستار نمیآورند تا برای مراکز دیگری غیر از حوزه قابل ارائه باشد؟
فروزانفر: در این خصوص باید در ابعاد مختلف آن تأمل کرد و جهات مختلف را بررسی نمود. یک بُعد آن ممکن است ضعف در نگارش فارسی باشد. یک بُعد این است که طلبه و فاضل حوزوی آنچنان مشغول میشود و فرصت خود را در پژوهش خارج میگذارد که چندان مجالی برای ارائه مقاله پیدا نمیکند. نوشتن مقالهای که سیر منطقی در آن رعایت شود نیازمند وقت است. این وقت بهراحتی در اختیار فضلا نیست. معمولاً فضلا وقتی دو درس خارج داشته باشند، دیگر فرصتی برای نوشتن نخواهند داشت. مگر از اوقات فراغت مثل تابستان استفاده شود که عدهای هم از این فرصتها کمال استفاده را دارند.
اجتهاد: چرا طلاب رغبت چندانی برای شرکت در نشستها، همایشها، جلسات علمی و…را ندارند؟ مشکل از سطح نازل علمی جلسات است یا انگیزه نداشتن طلاب یا امری دیگر؟
فروزانفر: این همایشها و جلسات علمی دو بخش دارند. یک بخش جلسات و همایشهایی هستند که بعد ترویجی دارند. مؤسسات بسیاری هستند که چنین جلساتی میگذارند. این جلسات ترویجی بعد علمی ندارد و صرفاً بیانگر بزرگداشت یا اکرام و… است که گاهی اوقات انگیزههای صنفی و سیاسی نیز در آن دخیل است. بهعلاوه مطالب آنها هم تکراری است. لذا طلبهها شوقی ندارند که شرکت کنند، چون برای آنها مهم نیست. البته این جلسات ترویجی بیمشتری هم نیست و کسانی که حضور پیدا میکنند قشر فاضل حوزه نیستند؛ اما اگر مراد همایشهای علمی است که در برخی موارد نظر به آنهاست خوب است. البته این همایشها چندین مشکل دارند که اگر حل شود استقبالها خوب خواهد شد. یکی اینکه این نشستها فقط آنچه را که قرار است در مورد آن سخنرانی علمی شود یا استادی آن را مطرح میکند محدود نیست. بلکه قبل و بعد از این سخنرانی جلسه با مطالب جانبی تکمیل میشود؛ یعنی اگر سخنران قرار است احیاناً یک ساعت صحبت کند زمان جلسه سه ساعت به درازا میکشد؛ یعنی یک فرد برای یک ساعت سخنرانی باید سه ساعت بنشیند. حال یک فاضل حوزوی که برای وقتش ارزش قائل است حاضر نیست اینهمه وقت را هزینه کند.
همچنین اینکه سخنران مطالب نوآورانه خواهد گفت که در کتابها و مقالات موجود نیست یا اگر هست یافتن آنها مشکل است یا اینکه مطلبی را بگوید گرچه علمی است اما جایگزین دارد نیز در حضور طلاب و فضلا تأثیرگذار است. چراکه طرفی که میخواهد یک ساعت سخنرانی کند میتواند محتوای سخنرانی خود را با مطالعه یک مقاله کسب کند. لذا طلاب انگیزه نمیبینند مطلبی را که میتوانند خود مطالعه کنند با حضور در جلسه فراگیرند.
سطح نازل علمی جلسات هم به خاطر این است که جلسات مخاطب فنی ندارد. برگزارکنندگان جلسات بهمرور زمان متوجه شدهاند نام آنها نشست علمی است اما عملاً ترویجی است.
پس این جلسات چندین مشکل دارد: اولاً موضوع ارائه دقیق نیست. ثانیاً سخنران ملتزم به ارائه همان موضوع بهخصوص نیست و اساتید جهت سخنرانی مطالعه خوب ندارند.
وقتی میتوان نشست علمی خوب را ارائه بدهیم که آن استاد مطالب علمیای را عنوان کند که جانشین نداشته باشد یعنی در مقالات و کتابها پیدا نشود و اگر مخاطب بخواهد بیابد باید فرصت بسیاری بگذارد. لذا اولاً طلاب باید چیزی بشنوند که تازگی داشته باشد و در جای دیگر آن را نمییابد. این مهم است. ثانیاً اینکه طلبه باید احساس کند که از این مطلب علمی میتواند درجایی مثل ارائه مقاله، تدریس و… استفاده کند. بر این اساس سخنرانی علمی برای طلبه باید کاربردی باشد تا شوق حضور را پیدا کند.
اجتهاد: برای سوق دادن طلاب به پژوهش، چه باید کرد؟ آیا تشویقهای مالی و اجبارهای مدیریتی تاکنون مؤثر بودهاند؟
فروزانفر: در این مورد منکر تشویق مالی نمیتوان شد کما اینکه منکر اجبار مدیریتی هم در برخی از مواقع نمیتوان شد. اگر قرار است یک نظام موفق آموزشی داشته باشیم، مجبوریم اهرمهای اجباری را هم به کار ببریم. ولی مطمئناً راهکار اصلی این نخواهد بود. راهکار اصلی این خواهد بود که برای طلبه احساس خلأ درست کنیم و احساس کند نیاز دارد. وقتی با پرسشهای ما مواجه میشود احساس میکند نیاز دارد. این پرسشها وقتی در ذهن طلبه منقدح میشود که مسبوق به آموزش قوی باشد. طلبهای که ضعیف است سؤالی در ذهنش متبادر نمیشود و اگر هم سؤال داشته باشد، سطحی است و نیاز به جلسات علمی نیست.
لذا آموزش را باید قوی کرد. سطحی و بیمحتوا کردن آموزش، ضربه اصلی را به پژوهش میزند. عقبه یک پژوهش قوی آموزش قوی است. اگر آموزش را قوی نکرده باشیم، طلبهی قوی برای پژوهش نخواهیم داشت؛ و بعد سؤال هم در ذهنش به وجود نمیآید و چون سؤال ندارد انگیزهای هم برای پاسخ ندارد.
اجتهاد: سخن و پیشنهاد پایانی خود را بفرمایید؟
فروزانفر: پیشنهاد این است که معاونت پژوهش حوزه میتواند در قالب همین انجمنهای علمی که هست، قالبهای جدیدی طراحی کنند و در آن حداقل دو پژوهش را تعریف کنند و در راستای این دو پژوهش، دو زمینه ارائه مقاله ایجاد شود. مثلاً در قالب مجله یا فعالیتهای نرمافزاری یا بهصورت مکتوب چاپ شود که در طلاب انگیزه ایجاد میکند. چراکه یک سری از پژوهشها تعلمی و یک سری تعلیمی هستند.
پژوهشهای تعلمی یعنی کاری که طلبه در راستای تفهم میکند، یعنی پژوهش میکند که بفهمد. خود این در راستای آموزش است؛ اما هیچکدام اینها به معنای ارائه در مقالات علمی نیست؛ چون پژوهشی در راستای تحقیق جدید و نوآوری نیست. بلکه در راستای تفهم خودشان بوده است. یک پژوهش هم تعلیمی است که مخصوص اساتید است. از اساتید انتظار این نیست که نظر بزرگان را بیان کنند، بلکه در مقابل نظر آنها باید نظر بدهند. اگر آن را تائید میکنند با قالبی جدید تائید کنند یا اشکالات وارده را دفع کنند یا اگر میخواهند نظری را رد کنند، رد علمی کنند یا در موضوعات مستحدث نظر دهند. اکنون پژوهشهای سطح چهار حوزه در این قالب میگنجد.