شبکه اجتهاد: قیام امام حسین(ع) به الگویی تاریخی تبدیل شده که پس از ۱۴۰۰ سال همچنان تثبیتشده در تاریخ باقی مانده و به سرمشقی برای دیگر قیامها تبدیل شده است. امام حسین(ع) برای مقابله با حاکم جور دست به قیام زدند. قیام عاشورا را نباید منحصر به زمان خود دانست بلکه الگویی برای همه زمانهاست.
برخی معتقدند قیام عاشورا صرفاً یک حادثه تاریخی محسوب میشود و تمام شده و دیگر قرار نیست تکرار شود؛ در صورتیکه عاشورا یک فرهنگ و زیستجهان است و محدود به مقوله خاصی نیست. از قیام عاشورا میتوان درس زندگی، ماندن، بودن، شدن و حرکت کردن را گرفت. قیام امام حسین(ع) همانند تابلویی است که میتوان ذیل آن دست به خوانش کل دین زد.
قیام امام حسین(ع) همانند الگوی ذهنی و عملی است؛ به عبارت بهتر همه بنیادهای دینی و معرفتی را از این تابلو میخوانیم. امام حسین(ع) همانند باب علمی است که همه علم را در بر گرفت و میتوان امامت را ذیل قیام عاشورا تفسیر کرد. امامت یعنی همه هویت شیعه و همه هویت دین و همه تعاریفی که امامان معصوم(ع) از قیام عاشورا را ارائه کردهاند مبنایی برای مطالعه فلسفه قیام عاشوراست.
جایگاه فلسفه قیام عاشورا در اندیشه سیاسی
امام حسین(ع) اسوه و الگوی رفتاری شیعیان محسوب میشود. کسی که به دنبال حرکت در مسیر حق است باید به این الگو توجه کند، چون بیانات ایشان و فلسفه اصلی قیام عاشورا در حوزه اندیشه سیاسی و حکمرانی دارای ارزش و جایگاه است.
وقتی به لحاظ اندیشه سیاسی به فلسفه قیام عاشورا نگاه میکنیم متوجه خواهیم شد نباید مقابل حاکم جور و ظالم که برخلاف فرامین الهی عمل میکند، سکوت کرد و هرکسی این را ببیند و سکوت کند خداوند او را به سرانجام بدی گرفتار خواهد کرد. امام حسین(ع) با قیام عاشورا تقابل میان دو گفتمان حاکمیت جور و حاکمیت الهی را مطرح کردند؛ وقتی این دو گفتمان مطرح میشود لازم است طرفداران حاکمیت الهی مسئولانه رفتار و عمل کنند نه اینکه مقابل حاکمیت الهی بایستند و در کنار حاکمیت جور قرار بگیرند زیرا حاکمیت جور بر خلاف سنت الهی عمل میکند و دست به گسترش فساد میزند.
قیام عاشورا از منظر فلسفه سیاسی درصدد خطدهی به مسلمانان است تا مقابل حاکمیت جور بایستند. با وجود اینکه خیلیها به امام حسین(ع) پیشنهاد بیعت با یزید را دادند، ایشان نپذیرفتند و فرمودند هرکسی مانند من باشد با یزید کنار نمیآید و مقوله را گفتمانی کردند. قیام عاشورا نشاندهنده دو گفتمان رقیب است و هرگز این دو گفتمان جذب یکدیگر نمیشوند. امروز جمهوری اسلامی ایران به سبب تأسی و تأثیر پذیرفتن از این گفتمان با نظام استکبار سازش نمیکند. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به زیبایی بیان کردهاند «گفتمان انقلاب اسلامی دوگانهای به نام اسلام و استکبار را ایجاد کرد و این دو هرگز کنار یکدیگر قرار نخواهند گرفت».
انقلاب اسلامی همانند امام حسین(ع) و آمریکا همانند یزید بن معاویه است و لذا در این شرایط ادغام گفتمانی امکان ندارد. امام حسین(ع) با قیام عاشورا درصدد ایجاد یک الگوی عملی و ذهنی و نظری است و ادبیاتی را تولید کردند که در ساختن تاریخ و حاکمیت دین اثرگذار است. با وجود اینکه امام حسین(ع) به ظاهر نتوانستند حاکمیت یزید را از بین ببرند ولی با خون خود، ادبیات و گفتمانی را ترویج دادند که از دل آن آیندهسازی و ارائه خط مشی به الگوهای تاریخی نتیجه داد.
قیام عاشورا؛ الگویی برای آینده و رفتاری مبتنی بر گذشته
قیام عاشورا یک پدیده بریده از قبل یا پدیده منقطع از بعد نیست؛ قیام عاشورا را باید الگویی برای آینده و رفتاری مبتنی بر گذشته دانست. امام حسین(ع) با کسی مقابله کرد که فساد را برروی زمین جاری کرد و حدود الهی را معطل نگه داشت. به طور کلی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تلاش داشتند به مردم بصره بگویند امویان دست به انحراف تاریخ زدهاند و ایشان سزاوارترین شخص برای مقابله با انحراف و پیشقدم در تغییر محسوب میشوند. به طور کلی باید تأکید کرد که حضرت از طریق قیام عاشورا به دنبال مقابله با انحرافی بود که در سقیفه سنگ بنای آن گذاشته شده بود.
در زمان معاویه و یزید انحراف از وحی و رسالت اتفاق افتاد و امام حسین(ع) برای مقابله با این اتفاق، الگوسازی بر بستر وحی و رسالت را دنبال کردند. قیام عاشورا را باید قیام علیه تفکر و رفتارهای انحرافی دانست و برای مقابله با نظام استکبار و حاکمیت جور و برای مقابله با فساد باید به قیام امام حسین(ع) استناد کرد و از آن تأثیر گرفت.
در زمان یزید جامعه مسلمانان به کل تغییر کرد، ذهنیتها دگرگون شد، بدیها به رو آمدند و زیباییها و نیکیها در پس پرده قرار گرفتند، به حق عمل نمیشد و باطل در گستره جامعه اسلامی ترویج پیدا کرد و حقطلبی و حقخواهی از جامعه اسلامی حذف شد و شرایطی طوری بود که مؤمن آرزوی مرگ داشت. سپس امام حسین(ع) به عنوان یک الگوی تاریخی دست به قیام زدند.
قیام عاشورا الگو و تابلویی است که باید امروزه براساس آن زیست، با وجود اینکه شهادت امام حسین(ع) تلخ و جانسوز است، درسها و عبرتهایی که از قیام عاشورا میتوان گرفت به جانمایی ما در گفتمان حسینی در مقابل گفتمان یزیدی کمک خواهد کرد. همانطورکه مقام معظم رهبری فرمودند گفتمان حسینی یعنی گفتمان اسلام ناب در مقابل گفتمان آمریکایی و لیبرالیسم. لذا باید با درس گرفتن از این الگو، قضیه قیام عاشورا را از حالت حزن، هیجان و احساسات صرف به حالت حماسه در سیاست و مقاومت تبدیل کنیم.