نگارنده کتاب معتقد است که بر اساس دلیل عقلیِ وجوب جلب منفعت و دفع مفسده، اصل اولی در مذاکره، «صلح» است و حال این که چه دلیلی وجود دارد که تنها راه جلب منفعت و دفع مفسده، ابتنای صلح در مذاکره است؛ چه بسا جلب منفعت در زمانی منحصر به جنگ است و در زمان دیگر انحصار در صلح دارد.
به گزارش شبکه اجتهاد، در ادامه سلسه کرسیهای آزاداندیشی موسسه فتوح اندیشه، کرسی آزاداندیشی با موضوع «مذاکره دولت اسلامی با سایر دولتها از نگاه فقه اسلامی» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین دکتر قاسم شباننیا و نقد حجتالاسلام والمسلمین دکتر قاسمی و با دبیری حجتالاسلام دکتر طاهری برگزار گردید.
در آغاز این نشست که با حضور جمعی از پژوهشگران حوزه و دانشگاه برگزار گردید، حجتالاسلام دکتر شباننیا به تبیین دیدگاه خود پرداخت و انگیزه نگارش کتاب «مذاکره دولت اسلامی با سایر دول؛ از منظر فقه اسلامی» را عدم نگارش کتابِ فقهی منسجمی با موضوع مذاکره در سطح بینالملل برشمرد.
وی با بیان اینکه مهمترین کتابی که در این زمینه نگارش یافته، اثر «وهبه زحیلی» است، درباره چگونگی تدوین کتابش نیز بیان داشت: این کتاب بر اساس منش استدلال فقهی تنظیم نشده و مباحث فقط به صورت فهرستوار تبیین شده است.
شباننیا در ادامه، به دلایل فقهی مذاکره دولت اسلامی با سایر دولتها پرداخته و توضیح داد که در این کتاب، از دو دسته دلایل فقهی استفاده شده است؛ نخست، ادلهای که مخصوص و ناظر به بحث مذاکره است و دسته دوم آیات و روایاتی که ویژه مذاکره نیست ولی عمومیتی دارد که میتوان در موضوع مذاکره از آن استفاده کرد که در این کتاب، از نوع دوم ادله بیشتر استفاده شده است. طبق ادله مذاکره، احکام تکلیفی در مذاکره دولت اسلامی با سایر دولتها، مختص به احکام وجوبی، تحریمی و اباحه است و احکام مستحب و کراهت در این موضوع بهکاربرد ندارند.
شباننیا اذعان داشت: اصل اولی در روابط بینالملل بر صلح یا جنگ استوار نیست، بلکه اصل اولیه، هدایت جوامع بشری است؛ بر اساس ادله، راه رسیدن به هدایت، زندگی مسالمتآمیز است و زندگی مسالمتآمیز نیز غیر از صلح است.
وی در ادامه کرسی، به برخی از ابعاد اصول و فنون مذاکره پرداخت: ۱) شناخت دقیق طرف مقابل مذاکره. ۲) ورود به مذاکره از موضع قدرت. ۳) کوچک نشمردن دشمن و مرعوب نشدن در برابر آن. ۴) عدم اعتماد و خوشبینی به دشمن. ۵) افزایش بصیرت مردمی در مذاکرات.
شباننیا در ادامه این جلسه، نقاط ضعف کتاب خود را چنین برشمرد: ۱) عدم بررسی اسناد روایات. ۲) تطبیق ندادن استدلالهای فقهی کتاب با آرای فقها در این مساله. ۳) انسجام نداشتن دستهبندیها و تداخل این دستهبندیها با یکدیگر.
در ادامه جلسه، حجتالاسلام والمسلمین دکتر قاسمی، ضمن قدردانی از ارائهدهنده و اهمیت موضوع این کتاب، به نقد برخی مباحث مطرح شده پرداخت. وی بر مطالب بخش اول کتاب انتقاداتی وارد نمود: ۱) در این کتاب به چهارده نوع از مذاکره اشاره شده است ولی در ادامه به مسأله مشروعیت یا عدم مشروعیت این مذاکرات پرداخته نشده است؛۲) نگارنده در این کتاب، مبنای خود را مشخص نکرده است که در فقه اسلامی بازیگر اصلی دولت است یا ملت؟ در حالی که خوانندگان این کتاب، چنین برداشت میکنند که نگارنده معتقد به بازیگری دولت است و حال آنکه مبنای فقهی این امر تشریح نشده است.
قاسمی، در ادامه نکات انتقادی بخش دوم کتاب را چنین برشمرد: ۱) دلیل متقنی وجود ندارد که در موضوع مذاکره، احکام مختص به دائره وجوب، حرمت و اباحه باشد؛ بلکه با توجه به مبنای مصلحت راجحه یا مرجوحه، میتوان احکام مستحبی و مکروه مذاکره را کشف نمود؛۲) در ادله مذاکره این کتاب، به مساله اجماع پرداخته نشده است؛۳) نگارنده کتاب معتقد است که بر اساس دلیل عقلیِ وجوب جلب منفعت و دفع مفسده، اصل اولی در مذاکره، «صلح» است و حال این که چه دلیلی وجود دارد که تنها راه جلب منفعت و دفع مفسده، ابتنای صلح در مذاکره است؛ چه بسا جلب منفعت در زمانی منحصر به جنگ است و در زمان دیگر انحصار در صلح دارد.
بنابر گزارش روابط عمومی مؤسسه فتوح اندیشه در پایان این کرسی نیز، جمعی از شرکتکنندگان، دیدگاه خود را درباره کتاب «مذاکره دولت اسلامی با سایر دول از منظر فقه اسلامی» بیان کرده و به بررسی این کتاب پرداختند.