شبکه اجتهاد: دکتر محمدهادی همایون عضو هیئت علمی و مدیر گروه ارتباطات و دین مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق(ع) از زوایای هجرت تمدن ساز امام هشتم (ع) با ما به گفت و گو نشست.
اجتهاد: گسترش علم از چه زمان رنگ جدی به خود گرفت؟
همایون: بعد از قیام عاشورا به نظر میرسد دو جریان به صورت موازی در کنار هم جلو رفتهاند و یک جریان بعد از عاشورا اتفاق افتاد تصورمان از عاشورا جنبه قیام و تشکیل حکومت بود. در این قیام بالاخره یک حکومت شیعه از مختار تشکیل شد و این جریان بعد از مختار ادامه پیدا کرد تا به قیامهای علویون در طول تاریخ رسید. تشکیل حکومت علویون از قرن ۳ به بعد شروع شد و بعد از آن مواجه هستیم با این حقیقت که این حکومتها چندان راه به جایی نبردهاند. اما این جریان اصلی که در دل سیره اهل بیت (س) شکل میگیرد به نظر میرسد به سرعت به دنبال تشکیل حکومت نیست اگر چه موضوع حکومت موضوع مهمی در این جریان است، ولی مسئله اصلی این است که به زبان امروز این حرکت را تمدن سازی میگویند. به این مفهوم که زمینه های تمدنی به حدی عمیق و محکم شود که بتوان روی آن بنای حکومت را ایجاد کرد. آن وقت است که از مزایای حکومت برای تثبیت تمدن میتوان استفاده کرد. از این رو این ماجرا بعد از عاشورا بلافاصله با جریان اربعین آغاز میشود و سفر تبلیغی کاروان حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) چنین ماموریتی دارد که در آن دوره تاریک هر چه سرزمین اصلی جهان اسلام یعنی کوفه، شام و مدینه را روشن میکند بعد از این جریان ماجرای تمدن سازی به یک بعد اخلاقی وارد میشود.
اجتهاد: تمدن سازی چطور به وقوع پیوست؟
همایون: اگر قرار است تمدنی شکل بگیرد حتماً به یک پایه اخلاقی نیاز دارد همان طور که امروز دیده میشود که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تاکید دارند ما به این بنیان اخلاقی شدیداً نیاز داریم که در کنار توسعه علمی در انقلاب اسلامی شکل بگیرد. این بنیان اخلاقی را امام سجاد (ع) در دوران خود پایه گذاری میکنند یعنی موضوع توجه به دعا و انتقال مهارت از طریق دعا و یک نوع برخورد با پدیدهای که امروز از این فاصله نامش را تهاجم فرهنگی میگذاریم که در زمان یزید ایجاد شده بود. بعد از اینکه این مبنا در بین اصحاب نه به طور کلی در عموم جامعه شیعیان شکل میگیرد این فرآیند تربیت شاگرد را وارد فاز علمی میکند.
در زمان امام صادق (ع) جریان علمی که یکی از مقدمات جدی تمدن سازی است گسترش پیدا میکند و این علم از لحاظ تعداد شاگرد پای مکتب امام صادق (ع) مینشستند. البته این واقعه زمانی رخ میدهد که بنی امیه رو به سقوط بود و بنی عباس جای حکومت بنی امیه را میگیرد که خود این ماجرا یکی از تبعات واقعی عاشوراست.
اجتهاد: بعد از دوران امام صادق (ع) علم دچار چه تحولاتی میشود؟
همایون: بعد از این به نظر میرسد که بنی عباس همان راه بنی امیه را در نظر میگیرد و متوجه این جریان تمدن سازی شده و به این واقعیت میرسند که ائمه (ع) در حال تربیت شاگرد هستند و با این شاگردان قرار است اتفاقی رخ دهد از این رو قصد دارند مانع موسی بن جعفر (ع) شوند و تبلیغات بی شماری را میکنند و اجازه شاگرد گرفتن نمیدهند و حتی پایگاه را از مدینه به بغداد منتقل میکنند. چون در مدینه این وضعیت جدی وجود داشت و به خاطر سابقه دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) حتی پایگاه را منتقل کردند و در تاریخ هم ذکر شده است که ایشان ۱۴ سال در زندان بودند. بعد از امام کاظم (ع) شدت برخوردی که با اهل بیت (ع) میشود حکومت بنی عباس را مجبور میکند در زمان امام رضا (ع) به اهل بیت دوباره رو بیاورند و به خاطر سابقه و تصویر بدشان دوباره در بین مردم احیا شوند.
اجتهاد: در زمان امام رضا (ع) گشایش علمی به چه مقامی دست یافت؟
همایون: در زمان امام رضا (ع) بود که یک گشایش علمی ایجاد میشود و به نظر میرسد خیلی فراتر از آن چیزی است که در زمان امام باقر (ع) اتفاق افتاد و به خاطر شهرت آن مقطع متوجه گسترش علم و اوج گرفتن علم در زمان امام رضا (ع) نیستیم در صورتی که پیامبر (ص) میفرمایند: عالم آل محمد (ص)، امام رضا (ع) است. بنابراین دوباره علم شروع به گسترش میکند و بحثهای عقیدتی و کلامی بسیار جدی از سوی امام رضا (ع) مطرح میشود. به همین دلیل همهارون الرشید و مامون توجه شان با علم جلب میشود نه اینکه خودشان لزوماً افراد اهل علم بوده و دانش دوستی داشته باشند چون نهضت علمی که امام رضا (ع) ایجاد کرده بود در حال شکل گیری و به ثمر نشستن بود آنها ناچار بودند در برابر امام رضا (ع) یک جریان به ظاهر علمی را ایجاد کنند و به همین علت از همه اطراف کشورهای اسلامی و حتی کشورهای دیگر افرادی را آوردند تا با این امام بزرگوار مناظره کنند. بعد از اینکه امام رضا (ع) توانست آنها را شکست بدهد و پیروزیهای پی در پی کسب کردند ایشان در بعد علمی به شهرت رسیدند و به تثبیت علمی تمدن اسلامی منجر شد.
اجتهاد: پایههای علمی سیره این امام بزرگوار چطور گسترش پیدا کرد؟
همایون: این واقعه در دوران امام رضا (ع) به اوج علمیاش رسید و در عین حال یک پایه دیگر که تمدن سازی و تربیت افراد است نیز شکل گرفت تا این افراد بتوانند حاملان این علم باشند. اما شاگردان امام صادق (ع) امکان گسترش علمی را جدی نگرفته بودند در نتیجه یک بال تمدن سازی که تولید علم بوده به اوج خود رسید و بال دیگر که تربیت شاگردان بود هنوز به آن مرتبه از ترقی دست نیافته بود و به نظر میرسید که برای تربیت شاگردان باید دوران غیبت را طی میکردند. از این رو برای اینکه این علم در دوران غیبت به جایی امانت سپرده شود که در آخر الزمان بتوان دوباره از آن بهره مند شد و مبنای ایجاد تمدن اسلامی قرار داد باید این علم در سرزمینی به امانت سپرده میشد که از قبل پیامبر اکرم (ص) راهنماییهای لازم را کرده بودند. پیامبر (ص) فرموده بودند اگر علم و دین در غاری در ثریا باشد مردانی از اهل فارس به آن دست پیدا میکنند. از این رو هجرت امام رضا (ع) برنامه ریزی دقیقی داشت که از جانب خداوند بود. قرار بود این امام بزرگوار در این دوره برای تمدن سازی به ایران وارد شوند و جریان آخر الزمان از ایران بنیانگذاری شد. امام رضا (ع) در بدو ورودشان به نیشابور موضوع ولایت و توحید را بیان کردند و بعد از ایشان دیده شد در دورهای که فشار زیادی بر امام کاظم (ع) وارد شده بود موفق شدند ۳۷ فرزند را تربیت کنند تا همگی راه امام رضا (ع) را ادامه داده و به کمک ایشان بیایند.
اجتهاد: پیام هجرت شان چه بود؟
همایون: این بزرگواران به ایران هجرت کردند تا برای امام رضا (ع) برنامه ریزی داشته باشند و در این کشور پخش شدند و هر کدام پایگاهی را تشکیل دادند که از جمله در راس شان ورود حضرت فاطمه معصومه (س) بود که با ورود به شهر قم حوزه علمیهای در این منطقه شکل گرفت و در زمان شیخ صدوق بعد از گردشهای بسیار در مناطق مختلف در سرزمینهای اسلامی دوباره حوزه علمیه درجریان انقلاب اسلامی در قم مطرح شد که علم آخر الزمان از کوفه رخت بست و از قم ظاهر شد و به همه جهان هم صادر شد این هجرت را مرهون امامزادگانی هستیم که با برنامه ریزی امام رضا (ع) در ایران پخش شدند و توانستند این جریان آخرالزمان ساز و تمدن ساز را ایجاد کنند.