قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / گشت ارشاد و مسأله حکمرانی حجاب/سیدمحمد طباطبائی

دیدگاه و نظر؛

گشت ارشاد و مسأله حکمرانی حجاب/سیدمحمد طباطبائی

اختصاصی شبکه اجتهاد: گشت ارشاد مشتمل بر طرحی با عنوان ارتقای امنیت اجتماعی است که یک بخش آن -حجاب- ذیل طرح جامع عفاف مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، حدود دو دهه قبل به تصویب رسید.

۱. منظر جامعه‌شناختی

فارغ از مبارزات امنیتی دشمن و تهدیدات نسبت به حوزه حجاب، اگر بخواهیم حجاب را در نسبت میان مردم و حاکمیتشان ببینیم باید در یک تبیین اجتماعی، مسأله را بررسی کنیم.

دلایل و علل اجتماعی متعددی برای پدیده بدحجابی یا به بیان دقیق‌تر، حجاب‌گریزی وجود دارد که شاید در هفت عامل قابل اختصار باشد:

۱. عادات اجتماعی

۲. رسانه‌های اجتماعی (پلتفرم‌ها، بلاگری، اینفلوئنسرها، سلبریتیسم و…)

۳. فضای سیاسی (و خشم سیاسی ناشی از آن)

۴. گروه‌های همسالان

۵. تغییر نگرش‌های فرهنگی در خصوصیت مشروعیت حجاب

۶. تربیت‌های خانوادگی (و عدم آگاهی کافی از حجاب)

۷. اجبار اجتماعی (خانواده، فضاهای شغلی و آموزشی و …)

با رویکرد اجتماعی به حجاب، حکمرانی مطلوب در این حوزه از طریق حکمرانی فرهنگی تربیتی در این عوامل رخ می‌دهد و نمی‌توان صرفاً از طریق الزام‌های قانونی، روند فرهنگی موجود را تغییر داد. لذا تأکید بر قانونی بودن حجاب، صرفاً در نمای ظاهری شهر تأثیر دارد و نسبت به حجاب‌گریزی به‌عنوان یک پدیده فرهنگی تأثیر خنثی و حتی منفی (نفرت‌زایی) ایجاد می‌کند.

۲. منظر فقه فرهنگی

با لحاظ موضوع‌شناسی حجاب‌گریزی در بند اول، از این جهت منظر فقهی حکمرانی حجاب را می‌توان بررسی کرد:

نسبت به مفاسد اجتماعی، با دو نوع مفسده مواجه هستیم:

اول مفاسدی که شیوع ندارد و صرفاً برخی گروه‌های اجتماعی به آن دچارند. در این صورت، گفتمان فرهنگی مستقر تغییر نکرده و طبعاً حاکمیت می‌تواند از طریق مداخله اعمال مولویت کند.

در این اعمال مولویت، سه نوع مسئولیت برای دولت وجود دارد:

مسئولیت اول، جرم‌انگاری افراد آگاه به انحراف بر مبنای وجوب نهی از منکر است.

مسئولیت دوم، آگاه‌سازی افراد جاهل بر مبنای وجوب دعوت به خیر و رعایت تحمل اجتماعی آنان است. صحیحه عمر بن حنظله از امام صادق (علیه‌السلام) این نوع مسئولیت کلان را به‌خوبی روشن می‌کند: «لا تُحَمِّلوا عَلى شیعَتِنا ، وَارفُقوا بِهِم ؛ فَإنَّ النّاسَ لا یَحتَمِلونَ ما تَحمِلونَ…»(۱)البته قاعده دعوت و ارشاد جاهل احکام و شرایطی دارد که از آن می‌گذرم.

مسئولیت سوم، ایجاد تحدید اجتماعی نسبت به گروه‌های اجتماعی و خرده‌فرهنگ‌های انحرافی در فضای فرهنگ عمومی است. این مسئولیت با تنقیح سیره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در تحدیدهای اجتماعی نسبت به گروه قاعدین از جنگ جمل(۲)و تارکین مسجد جامع کوفه در صحیحه رزیق بن زبیر(۳)استفاده می‌شود.

دوم، مفاسد شایع در جامعه است، به صورتی که تغییر در نگرش‌ فرهنگی را نتیجه می‌دهد. این صورت، فرض تزاحم است و در تزاحم مستقر مربوط به فقه نظام، قاعده وفاق مطرح است، یعنی ایجاد همبستگی میان اجزای نظام؛ زیرا تقدیم اهم بر مهم جایی مطرح است که اجزا به یکدیگر ارتباط ندارند اما در نظام اجتماعی و به‌تبع، حکمرانی چنین نیست. بنابراین به‌مانند سیره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مواجهه با انحرافاتی چون صلاه تراویح و طلاق‌های باطل، تمهید اجتماعی و بسترسازی برای تغییر فرهنگی نیاز است.(۴)

لذا در همین‌جا به‌قاعده فقهی تقریب و تنفیر از قواعد فقه فرهنگی استناد می‌کنم که مدلول آن، حرمت تنفرزایی در مداخلات فرهنگی است که از لوازم آن، کارکردیابی و رعایت ضرورت‌های فرهنگی است. روایات بسیاری بر این قاعده دلالت دارد که از جمله معتبره محمد بن سنان از امام باقر (علیه‌السلام) است: «قال رسول‌الله: إنّ هذا الدِّینَ مَتِینٌ فَأوغِلُوا فیهِ برِفقٍ ، و لا تُکَرِّهُوا عِبادَهَ اللّه ِ إلى عِبادِ اللّه ِ فتکونوا کالراکِبِ المُنْبَتِّ الذی لا سَفَرا قَطَعَ و لا ظَهْرا أبقى»(۵)در این روایت -که به تنقیح مناط بر قاعده دلالت دارد- ایجاد کراهت در ترویج عبادات به سواره‌ای تشبیه شده است که با خسته‌کردن مرکب خود، سفر را بی‌پایان گذاشته است؛ بنابراین‌ اگر ترویج دین بدون رفق و مدارا و عدم رعایت کارکردهای فرهنگی باشد، امکان اثربخشی نداشته و مطلوب شارع هم نخواهد بود.

نتیجه

حال با این دو منظر اجتماعی و فقهی، به نظر می‌رسد پدیده ‌حجاب‌گریزی ناشی از برخی مداخلات نادرست طبقات حاکمیتی و نیز  نگرش اشتباه برخی طبقات دین‌دار باشد. آنچه در این میان‌ مغفول است، توجه به افزایش سواد دینی و سواد دین‌داری است. وقتی زندگی مدرن و حتی پست‌مدرن ما را احاطه کرده، چگونه می‌توان بی‌توجه به مناسبات حکم و موضوع دغدغه رعایت حجاب زنان را داشت؟

نویسنده: سید محمد طباطبائی، عضو انجمن مطالعات اجتماعی حوزه علمیه قم

——————————————-

پی‌نوشت:

۱. وسائل، ج ۱۶،ص ۱۵۹ (امام صادق (علیه‌السلام) ـ خطاب به عمر به حنظله: اى عمر، بار [سنگین]بر دوش شیعیان ما مگذارید و با آنان مدارا کنید که مردم آنچه را بر دوش آنان مى‌گذارید به دوش نمى‌گیرند.

۲. بحار، ج ۳۲، ص ۳۵۲

۳. وسائل، ج ۵، ص ۱۹۶

۴. کافی، ج ۸، ص ۵۹ و نهج‌البلاغه، حکمت ۲۷۲

۵. کافی، ج۲، ص۸۶ (همانا این دین استوار است ؛ پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید که در آن صورت به سوار درمانده اى مى مانید که نه راهى را پیموده و نه مرکبى [با نشاط] به جا گذاشته است.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky