قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / حمایت از مردم مظلوم فلسطین، یک فریضه دینی و مصلحت اجتماعی است/ وجود سنی‌های ناصبی، یک خطر عمده برای پیروان مذاهب اهل سنت و شیعی است
حمایت از مردم مظلوم فلسطین، یک فریضه دینی و مصلحت اجتماعی است/ وجود سنی‌های ناصبی، یک خطر عمده برای پیروان مذاهب اهل سنت و شیعی است

بازنشر/ استاد اهل سنت دانشگاه مذاهب اسلامی در گفتگوی اختصاصی با شبکه اجتهاد:

حمایت از مردم مظلوم فلسطین، یک فریضه دینی و مصلحت اجتماعی است/ وجود سنی‌های ناصبی، یک خطر عمده برای پیروان مذاهب اهل سنت و شیعی است

سنی‌های ناصبی اساساً سنی تلقی نمی‌شوند. این تعداد سنی‌های ناصبی که شما می‌فرمایید در فلسطین هستند، همین گروه‌های افراطی و تکفیری هستند که مقام معظم رهبری فرمودند سنی آمریکایی و شیعه لندنی. این‌ها در چارچوب و ساختار تسنن و تشیع قرار نمی‌گیرند چون مقلد نیستند و هرکس هرچه را خود تشخیص داد اسلام می‌داند.

اختصاصی شبکه اجتهاد: یکی از وظایف شرعی غیرقابل‌تردید یکایک مسلمین و نیز یکی از اصول کلی سیاست خارجی دولت‌های اسلامی، دفاع از امت اسلامی است. حتی حمایت از همه مظلومان و مستضعفان جهان بخشی از جهاد دفاعی و نبرد مشروع در برابر متجاوزین و ستمگران است. آیات متعدد قرآن، سنت پیامبر اکرم (ص) و معصومین (ع)، عقل و اجماع فقها و دانشمندان اسلام‌شناس بر این وظیفه دلالت دارند. به مناسبت روز جهانی قدس، در رابطه با چرایی حمایت از مردم فلسطین، گفتگویی با دکتر عثمان سالاری استاد دانشگاه مذاهب اسلامی انجام دادیم. مشروح این گفتگو به شرح زیر است.

اجتهاد: دلیل فقهی لزوم حمایت از مردم فلسطین چیست؟

سالاری: کلام خود را با بیان گهربار مقام معظم رهبری آغاز می‌کنم که ایشان فرموده‌اند فلسطین مسئله اول جهان اسلام است و تنها راه‌حل مسئله فلسطین، مقاومت و مبارزه است. بیش از شصت سال است که اسرائیل و فلسطین، به دو نماد تقابل قدرت‌مداران و ستم دیدگان و نماد تقابل حق محوری و عدالت‌طلبی با خودسری و تجاوزگری تبدیل شده‌اند. جمهوری اسلامی ایران نماد قسط و عدالت و پرچم‌دار وحدت و تقریب مذاهب اسلامی و امریکا نماد ظلم و تجاوز و پرچم‌دار ایجاد اختلاف و انشقاق جوامع اسلامی است. زمانی که اخلاق و عدالت و انسانیت و بندگی خدا مبنای ایدئولوژی واقع نشود، بدیهی است از دل یهود، صهیونیست و از دل مسیحیت، فاشیسم و از دل اسلام، داعش و القاعده خارج می‌شود.

آنچه در مقطع فعلی حیاتی و اثربخش است و راهکار اصلی حل مشکلات جهان اسلام است، صرفاً در تبعیت بی‌چون‌وچرای مسلمین جهان در امور معنوی و حاکمیتی از اوامر و نواهی مقام معظم رهبری است؛ چراکه ایشان درصدد حاکمیت فرهنگ قرآنی در جهان امروز هستند و در خصوص فلسطین هم جمهوری اسلامی به رهبری امام راحل و مقام معظم رهبری توانسته است از حقوق حقه مردم مظلوم فلسطین حمایت همه‌جانبه‌ای را انجام دهند.

مبنای فقهی جمهوری اسلامی ایران از ملت مظلوم فلسطین، حمایت از مظلوم در برابر ظالم است: «کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا»؛ بنابراین نسخه شفابخش در رابطه با حل مشکلات جهان اسلام، چیزی جز حمایت‌های مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران و موضع‌گیری‌های خردمندانه مقام معظم رهبری نیست که توانسته است فلطسطن را از عزلت و انزوا خارج کند و حقوق حقه ملت مظلوم فلسطین را پررنگ کند. راهکار اصلی را مقام معظم رهبری فرموده‌اند که مردم خودشان نوع حکومت و نظام سیاسی کشورشان را تعیین و ترسیم کنند.

اما چون مبنای حق در غرب و امریکا زورگویی است، لذا بنا داشته و دارند با زور عریان، اراده نامشروع خود را بر مقدرات مردم مظلوم فلسطین تحمیل کنند. خوشبختانه با حمایت‌های همه‌جانبه نظام اسلامی ایران و در رأس آن مقام معظم رهبری حفظ و صیانت از کیان جامعه اسلامی و به ارمغان آوردن عزت معنوی و اقتدار امت اسلامی در سایه وحدت حاصل‌شده است و تحقق وحدت، مستلزم تبعیت علی الاطلاق از رهنمودهای مقام معظم رهبری است چراکه در برهه فعلی ما شخصیتی برجسته‌تر از امام راحل و مقام معظم رهبری در دفاع همه‌جانبه از حقوق حقه مظلومین نداشته‌ایم و یکی از آثار ذی‌قیمت پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جامعه اسلامی، به رسمیت شناختن و رسمیت دادن وحدت و تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی به‌عنوان هدف راهبردی و سیاست استراتژیک وحدت و همدلی به‌منظور تحقق یافتن امت واحده و تشکیل تمدن نوین اسلامی است.

بنابراین این اصطلاح کهنه استعمار که «اختلاف بینداز و حکومت کن» توسط غرب خصوصاً امریکا، با ابداع مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دانشگاه مذاهب اسلامی در راستای تأسیس و خلق دیپلماسی وحدت درواقع شکست‌خورده و هرچه ما به سمت جلو برویم بدیهی است که وحدت و انسجام جهان اسلام تحت رهبری‌های حکیمانه مقام معظم رهبری تشعشعی همه‌جانبه و فروزان خواهد داشت. جمهوری اسلامی دایره‌ای با یک کانون نیست بلکه با دو کانون اسلام و مردم است که برابری ارزشی و کرامت ذاتی افراد در آن نهادینه شده است؛ بنابراین برای این‌که اقتدار امت اسلامی و مسلمین جهان روزبه‌روز به نحو قابل‌توجهی تبلور و تجسم عینی داشت باشد، ما باید این اصل زرین ولایت مطلقه فقیه که در فقه اهل سنت در قالب «اولو الامر» است را بدون هیچ‌گونه تبصره‌ای اطاعت کنیم؛ چراکه رهبری‌های مقام معظم رهبری مسبب‌الاسباب و علت‌العلل مجد و عظمت و فتح و ظفر مسلمین جهان شده است؛ بنابراین استفاده و بهره‌گیری همه‌جانبه از نخبگان شیعه و سنی در تبلیغ و ترویج ولایت مطلقه فقیه با توجه به مفروضات فقهی اهل سنت و با مبانی عقلانی و مبادی منطقی آن نقش تأثیرگذاری خواهد داشت. چراکه جهان اسلام توانست تحت رهبری‌های هوشمندانه مقام معظم رهبری، مسلمان‌نماهایی که با انحراف فکری توانسته بودند در بخشی از ملل اسلامی نفوذ کنند را شکست دهد؛ و پیروان مذاهب خمسه اعم از شیعه و سنی متحد و منسجم بوده و هرچه روبه‌جلو می‌رویم شاهد رونق و تحقق امت واحده اسلامی خواهیم بود؛ چراکه مقام معظم رهبری معیار سیاست ورزی اخلاقی و معنوی در جهان کنونی است.

اجتهاد: با توجه به مرزبندی‌های جغرافیایی میان کشورهای اسلامی، مفهوم امت اسلامی اولاً اساساً قابل تصویر است؟ ثانیاً این تصویر، چه آثاری به لحاظ فقهی دارد؟

سالاری: در امور فقهی و کلامی و تاریخی پیروان مذاهب اسلامی تابع احوال شخصیه خود هستند و در قانون اساسی این موضوع به رسمیت شناخته شده است. ما در اسلام چیزی به‌عنوان لیبرالیسم یا دولت- ملت نداریم. ما امت داریم و امت همان دارالاسلامی است که مرز جغرافیایی ندارد. ولی به لحاظ تشکیل دولت کشورهای مختلف اسلامی بحث مرزهای جغرافیایی عملاً حذف‌ شده ولی آنچه در برهه فعلی می‌توان به‌عنوان ضرورت اجتناب‌ناپذیر بر آن صحه گذاشت و تأکید کرد این است که مقام معظم رهبری در رأس هرم حاکمیتی و معنوی جهان اسلام توانسته‌اند نقش اثربخشی در وحدت تألیف قلوب مسلمین داشته باشند و در برهه فعلی هر مسلمانی در هر نقطه از جهان که به او ظلم شود، می‌بینیم که با موضع‌گیری قاطعانه و اصولی و عقلانی مقام معظم رهبری یک دلگرمی برای آن مسلمان یا مسلمانانی که تحت ظلم کفر و شرک قرارگرفته‌اند ایجادشده و می‌بینند که یک پشتیبان واقعی وجود دارد؛ و اساساً طبق اصل ۱۱ قانون اساسی تحقق امت واحده اسلامی، هدف و رسالت اصلی دولت جمهوری اسلامی ایران است و امت هم صرفاً با یک مذهب محقق نمی‌شود بلکه با پیروان مذاهب اسلامی چون مذاهب اربعه اهل سنت و امامیه محقق می‌گردد.

اجتهاد: آیا اگر حمایت از مردم فلسطین، مستلزم تحریم و ضرر به کشور اسلامی شود، باز هم این حمایت لازم است؟

سالاری: حمایت از مردم مظلوم فلسطین درواقع یک فریضه دینی و یک مصلحت اجتماعی است. مسجدالاقصی جزو مقدسات شیعی و سنی است و روی مبانی اعتقادی به خاطر مسائل مالی و مادی نمی‌شود معامله و دادوستد کرد؛ بنابراین برای ما در مقطع فعلی به‌عنوان یک مسلمانی که حقیقت و روح اسلام را درک کرده تلاش می کتند در دفاع از مقدسات هرگونه شور و همکاری و مجاهدت همه‌جانبه‌ای را داشته باشند؛ و کشورهای دیگر می‌توانند در بعد سیاسی و معنوی حمایت همه‌جانبه‌ای را همراه و هم سو با نظام جمهوری اسلامی ایران در دفاع همه‌جانبه از آرمان مقدس ملت فلسطین معمول دارند؛ بنابراین اگر بحث مالی بود جمهوری اسلامی ایران که سابقاً وضعیت تثبیت نشده‌ای داشت، دیدیم که از ملت مظلوم افغانستان، فلسطین، لبنان و… متناسب با توان خود حمایت کرد. چون نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اخلاق و معنویت است و حاکمیت فرهنگ اسلامی و دفاع از ارزش‌های انسانی و بینش‌های قرآنی و آموزه‌های معنوی برای دولت‌مردان جمهوری اسلامی و در رأس آن مقام معظم رهبری به‌نوعی یک واجب شرعی دیده‌شده است؛ بنابراین بر همه مسلمین اعم از شیعه و سنی و حتی علمای آن‌ها اطاعت و بی‌چون‌وچرا از منویات مقام معظم رهبری فریضه است.

این مورد دو نماد حمایت از اصول و مبانی اسلام مبتنی بر آموزه‌های قرانی است. یک نماد در غرب و همراه با یکسری زورگویی و ظلم و ستم است؛ ولی جمهوری اسلامی ترجمان اخلاق و شرع و معنویت است. تاکنون جمهوری اسلامی ایران ضرر و زیان‌های فراوانی به خاطر سیاست قرآنی خود متحمل شده و آن صرفاً به خاطر دفاع از اصول و آرمان‌های اسلامی است که هر مسلمانی باید سرلوحه زندگی خودش بکند.

اجتهاد: آیا با توجه به وجود برخی سنی‌های ناصبی در میان مردم فلسطین، باز هم حمایت از ایشان به لحاظ فقهی واجب است؟

سالاری: سنی‌های ناصبی اساساً سنی تلقی نمی‌شوند. این تعداد سنی‌های ناصبی که شما می‌فرمایید در فلسطین هستند، همین گروه‌های افراطی و تکفیری هستند که مقام معظم رهبری فرمودند سنی آمریکایی و شیعه لندنی. این‌ها در چارچوب و ساختار تسنن و تشیع قرار نمی‌گیرند چون مقلد نیستند و هرکس هرچه را خود تشخیص داد اسلام می‌داند. این‌ها با روحیه منفعت طلبانه که ریشه در طرز فکری صهیونیست و سازمان‌های جاسوسی امریکا و انگلیس و اسرائیل دارد این هویت اسلامی را غصب کرده و هیچ ربطی به تسنن ندارند، به لحاظ این‌که عملکرد این‌ها با جوهر و ماهیت اسلام سازگاری و انطباقی ندارد و این فهم ساده‌لوحانه آن‌ها موجب شده آسیبی به پیکره اسلامی وارد کنند.

اگر مقداری پیام مقام معظم رهبری مبنی بر تقریب فکری و و عملی شیعه و سنی جنبه عملیاتی به خود بگیرد و نخبگان آکادمیک و حوزوی اهل سنت استفاده بیشتری کنند، این ایدئولوژی التقاطی گروه‌های تکفیری که برخی ناصبی می‌دانند به‌راحتی فرو می‌پاشد. چراکه واکاوی و تحلیلی که اینها از آیات توحید و جهاد دارند با اساس و شالوده قرآن هیچ تناسبی ندارد.

آن دیدگاهی که سنی‌های ناصبی راجع به شیعه دارند همان دیدگاه را نسبت به پیروان مذهب اهل سنت دارند؛ بنابراین این یک خطر عمده تلقی شده و باید جبهه پیروان مذهب خمسه اعم از شیعه و سنی تقویت شود. یک مقدار باید عزم مدیریتی و حاکمیتی محسوس و ملموس و جدی صورت گیرد تا این‌که ما شاهد یارگیری گروه‌های افراطی از بین جوانان جاهل و کم‌سواد و ساده‌لوح نباشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics