شبکه اجتهاد: گرچه برخی فقیهان اجرای حد را مربوط به زمان معصوم میدانند و در عصر غیبت، حداکثر قائل به تعزیر مجرم هستند، دو فقیه مهم قرن ششم، ابن ادریس حلی و ابن زهره و نیز میرزای قمی و از معاصرین؛ آیتالله سیداحمد خوانساری و آیتالله صانعی به این نظر گرایش دارند. اما مشهور و اکثر فقیهان اجرای احکام شرعیه مانند اعدام در عصر غیبت را باور دارند.
برخی از آنان؛ غیراز روایات، به دو دلیل عقلانی تمسک میکنند؛ اولاً؛ احکام اسلام در حکومت دینی باید پیاده شود و از آن جمله اجرای حدود شرعیه در مورد مجرمان است و ثانیاً اگر حکم شرعی درباره هنجارشکنان پیاده نشود، فحشاء در جامعه افزون و بیشتر میشود. بنا به پذیرش قول مشهور که دلالت بر ضرورت اجرای حدود دارد، باید با توجه جمیع جوانب، اقدام شود.
مقدمات ضروری و عقلانی
اول؛ انگیزه؛ فقط عدالت: در اجرای حدود، ملاک باید فقط عدالت باشد. چراکه ممکن است در اجراء حدود، اغراض دیگری مانند مسائل سیاسی، یا قومی و یا مذهبی و … مطرح باشد. در آن صورت اجراء حدود انطباق صد درصدی با موازین دینی نخواهد داشت. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «اقامه حد بهتر از باران چهل صبح است». امام موسی کاظم(ع)، این بیان پیامبر(ص) را به خوبی تببین نمودند، با استشهاد به آیه «یحیی الارض بعد موتها»(حدید/۱۷) و فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمیکند، بلکه مردانی را بر میانگیزاند که عدالت را زنده کند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده میشود». بعد فرمودند: «یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران. «لَیْسَ یُحْیِیهَا بِالْقَطْرِ وَ لَکِنْ یَبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا فَیُحْیُونَ الْعَدْلَ فَتُحْیَا الْأَرْضُ لِإِحْیَاءِ الْعَدْلِ وَ لَإِقَامَهًْ الْحَدِّ لِلَّهِ أَنْفَعُ فِی الْأَرْضِ مِنَ الْقَطْرِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً»(کافی۱۷۴/۷).
پس در اجرای حدود، اولین موضوع عدالت است که از درون دلها شروع میشود، تا به اجراء حدود میرسد و در همه مراحل، رسیدگی به افرادی که جرم قطعی دارند، باید عدالت مدنظر باشد و اگر عدالت اجرا شود، به تعبیر امام کاظم(ع) زمین، زنده میشود. اما اگر اجرای حدود با قانون هم منطبق باشد، ولی عدالت رعایت نشود، معلوم نیست بتوان برکتی در اجرای حدود دریافت نمود.
دوم؛ زمانشناسی: امام علی(ع) فرمودند: «کسی که نسبت به زمان شناخت داشته باشد، از آمادگی غافل نخواهد ماند؛ «من عرف الأیام لم یغفل عن الاستعداد».(تحف العقول)». امام صادق(ع) فرمود: «کسی که به زمان خویش آگاه باشد، لغزشها و اشتباهات او را احاطه نخواهد کرد؛ «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» (اصول کافی). زمانشناسی باید نسبت به اجرای قانون وجود داشته باشد. شرایط فرد و جامعه باید مدنظر قرار گیرد. زمینههایی که باعث نابهنجاری، قتل و غارتی شده را بررسی کنیم. در فقه، در باب اجرای حدود، عجله و شتاب را از ما نخواسته است. قاضی باید به اطمینان برسد و تمام راهکارها را طی کرده باشد.
سوم؛ ترغیب به عفو: امام علی(ع) در راستای قضاوتهای پیامبر(ص) فرمود: پیامبر(ص) طرفین را به صلح دعوت میکرد و آن قدر ادامه میداد تا صلح میکردند؛ «یدعوا الخصوم الی الصلح فلایزال بهم حتی یصطلحوا».(وسائل ۲۴۰/۲۷).
امام علی(ع) به مالک: «هرگز از گذشتى پشیمان مشو و از هیچ کیفرى شادمان مباش و در هیچ اقدام تندى که شاید گریزگاهى بیابى، شتاب مکن. هرگز مباد که با خود بگویى که مرا فرمانروایى دادهاند، فرمان میدهم و باید بیدرنگ اجرا شود که این سیاهکننده دل، ویرانگر دین و عامل نزدیکى به دگرگونیها و انفجارها است؛ «وَ لَا تَنْدَمَنَّ عَلَى عَفْوٍ وَ لَا تَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَهٍ- وَ لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَهٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَهً وَ لَا تَقُولَنَّ إِنِّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ- فَإِنَّ ذَلِکَ إِدْغَالٌ فِی الْقَلْبِ وَ مَنْهَکَهٌ لِلدِّینِ وَ تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِیَرِ».(نهج نامه۵۳).
در قرآن آیه ۴۵ مائده در باب قصاص است، در آنجا در عین اینکه قصاص را عامل حیات میداند، اما سخن از عفو و برادری و نیکی و احسان و در نتیجه رحمت خدا دارد؛ «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَهٌ».
چهارم؛ دوری قاضیان از قدرتها: از زیباییهای «فقه الحقوق» در اسلام، تبیین ضرورت استقلال قاضی و قضاء است. استقلال به معنای آزادی از پذیرش هرگونه اعمالنظر از سوی صاحبان قدرت و ثروت میباشد. امام علی(ع) در عهدنامه مالک نوشت: منزلت قاضی را چنان کن که هیچ کس ازخواص تو در آن طمع نورزد تا بدین وسیله، قاضی از توطئه آنان نزد تو در امان باشد و او را نزدیک خود بنشان و قضاوت او را امضا و حکمش را اجرا کن و پشتیبان او باش؛ «اعطه من المنزله لدیک ما لایطمع فیه غیره».
پنجم؛ ضرورت رفتارهای عاطفی بعد از اجرای حکم: در عین اینکه اجرای حدود، افکار عمومی را راضی میکند اما ممکن است نارساییهای عاطفی و روانی ایجاد کند. در نهجالبلاغه آمده: پیامبر اجرای حد مینمود و سپس شخصاً بر او نماز میخواند.(خطبه ۱۲۷). امام علی(ع) قطع دست میکرد، اما تا مدتی از بیتالمال برای آن شخص گوشت و روغن میداد که بنیه مجرم تحلیل نرود. اینچنین رفتاری بر عواطف آسیبدیده خود مجرم و خصوصا خانواده بیگناه او تاثیر ژرف دارد. نه اینکه به گونهای اجرای حد شود که نزدیکان آن شخص خودکشی کنند و یا گرفتار بیماریهای روانی صعبالعلاج شوند.
ششم؛ بررسی دقیق و مستندات و عدم شتابزدگی و عجله: حدیث «ادرئوا الحدود بالشبهات» از افتخارات فقه و حقوق اسلام است که طبق مفاد آن، قاضی در مقام صدور حکم شرعی، با ورود کمترین و یا کوچکترین شبههای باید انشاء حکم را متوقف کند. این نشان از عدم جواز عجله و شتاب در حکم و اجرای آن است. بیان امام علی(ع) چنین است: «از نادانی شخص، عجله کردن پیش از امکان و از دست دادن امکانات پس از فرصت است؛ من الخرق المعاجله قبل الامکان والابعد الفرحه» (نهجالبلاغه، ق/۳۶۳).
تعبیر استاد شهید مطهری چنین است که برخی شتابزدگیها و اقدامات سریع باعث سقوطهای خُردکننده خواهد شد. شتاب و بیتوجهی در مورد حد شرعی سقوط خطرناک به دنبال دارد.
موانع اجراء
اضطرار: اضرار آن حالت وادارکننده شخص به کاری میباشد. ما تصور کردیم وقتی از اجرای حدود بحث میشود، یعنی بگیریم و ببندیم. در حالیکه حقوقدانها و فقیهان کاملا به زویای این موضوع آشنا هستند. آیه ۱۷۳سوره بقره از افتخارات اسلام است.
آموزه آن آیه، چنین است: کسانی که رفتار هنجارشکن و تبهکار قطعی دارند، مورد اجرای حد هستند تا از حقوق دیگران محافظت شود و آنان باید هزینه رفتار خود را پرداخت کنند. اما کسانی که در تنگنایی قرار گرفتند و بر آن اساس مرتکب جنایتی شدند، در حالیکه ستمکار و تجاوزگر نیستند، دربارهشان اجرای حدود به مانع برمیخورد.
زنی به دلیل اضطرار و نجات از تشنگی شدید، مرتکب عمل زنا شد، عمر میخواست حد زنا بر او جاری نماید، اما امام علی(ع) پس از بررسی، با استناد به آیه ۱۷۳بقره «فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ»، از اجرای حد ممانعت نمود. در این حال بود که عمر گفت: «لولا علی لهلک عمر» اگر علی نبود، عمر هلاک شده بود. (فقیه ۱۲۵/۴).
سرقت در عام المجاعه (سال قحطی) موجب اجرای حد نیست. یعنی در شرایط خاص زمانی اجرای حد مصلحت ندارد. (وسائل الشیعه باب حد سرقت).
ممانعت از ایجاد خطر افزونتر: این عنوان، تحت قاعده «نفی عسر و حرج» قرار میگیرد که حکایت از مشقت میکند. در حدیثی امام علی(ع) فرمود: «کنیز تحت اختیار پیامبر(ص)، مرتکب گناه شده بود، پیامبر(ص) به من دستور داد تا حد را بر او جاری کنم، ولی متوجه شدم او تازه در عادت نفاس قرار گرفته است، ترسیدم اجرای حد موجب مرگ او شود، لذا حد را اجرا نکردم و به عرض رسول خدا(ص) رساندم»، ایشان ضمن تأیید، فرمودند: «احسنت» و در نتیجه حد به تأخیر افتاد.(ابن قدامه ۳۲۹/۱۲).
توجه به افکار عمومی: تنگنایی که افکار عمومی میتواند در مورد حکمی رقم زند، به سادگی آن حکم را تحت قاعده «نفی عسر و حرج» قرار میدهد و حرج به معنای؛ «تنگنا و محدودیت» میباشد. مضاف به اینکه در اجرای حدود الهی به مقتضای عقل باید متوجه شرایط جامعه بود که التهابی ایجاد نشود که در این صورت گرچه مجرم به سزای خود رسیده باشد، اما بازدارندگی در دیگران ایجاد نمیکند و بلکه چهبسا مشکلآفرین هم بشود.
در غزوه بنی المُصطلق که جنگ به پایان رسید و خیانت «عبدالله بن ابی» در ایجاد اختلاف و شکاف در میان جبهه خودی روشن شد، پیامبر اعظم(ص) از کشتن او پرهیز داشت و در پاسخ کسانی که اصرار بر اعدام عبدالله داشتند، فرمودند: «اگر به قتل او دستور دهم، آنگاه خواهند گفت: محمد بعد از پایان جنگ، سربازان را میکشد».(سیره ابن هشام۷۷۸/۱).
استاد مطهری میگوید: جهان برای انسان مثل رفیق است. این جهان دارای اخلاقی است و همانطوری که رفیق و اخلاق خاص او را رعایت میکنیم، باید اخلاق این جهان هم رعایت کنیم. یک اتصال مرموزی بین انسانها وجود دارد. جامعه یک پیکر است و هر پیکر نسبت به عضو خود حساس است.
محاسبه سوءاستفاده دشمن: نکته دیگری که در اجرای حدود میتواند تاثیرگذار باشد موارد ضرری است. همین که عقل و یا عرف، ضرر قابل توجهی را گزارش کند باعث میشود، شرائط اجراء حکم متفاوت شود. دشمن، دشمن است و دنبال بهانه برای ضربه است. چه زیباست که در عین قطع دست تبهکاران از ظلم و جنایت، به جنجالآفرینی آنان هم توجه شود.
این روش امام علی(ع)است که فرمود: «من هیچ حدی را در سرزمین دشمن اجرا نمیکنم، زیرا میترسم آن شخص غیرتی شده و به دشمن ملحق گردد؛ «لا اقیم علی أحد حدا بارض العدو حتی یخرج منها، لئلا تلحقه الحمیه فیلحق بالعدو».(علل۵۴۵/۱).