اختصاصی شبکه اجتهاد: مصرفگرایی و اسراف در نقطه مقابل مصرف بهینه قرارگرفته است. مصرفگرایی یا به عبارت سادهتری اسراف، یکی از بزرگترین آفتها و آسیبهای فردی و اجتماعی و از گناهانی است که مورد نهی شدید خداوند متعال واقعشده است و در مقابل اعتدال و میانهروی در مصرف قرارگرفته است. با توجه به نهی شدید مصرفگرایی و اسراف در دستورات و تعالیم اسلامی، فرهنگسازی مصرف بهینه و اصلاح همه زمینههای الگوهای مصرفی در کشور، از ضروریات اجتنابناپذیر است. سیره اهلبیت در مصرف، یکی از مواردی است که میتواند در این رابطه، قابلتوجه بوده و زمینه الگوپذیری از ایشان را فراهم آورد. به همین بهانه، با ناصرالدین انصاری قمی، تاریخ پژوه و استاد حوزه علمیه قم گفتگو کردیم.
اجتهاد: سیره اهلبیت در مصرف به چه نحوی بوده است، آیا ایشان از اجناس گران که تهیه آن از عهده عامه مردم برنمیآمده است استفاده نمیکردند؟
انصاری قمی: درباره استفاده ائمه اطهار علیهمالسلام از لوازم ضروری زندگی، باید گفت که چون زندگی پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین در اواسط اسلام بود، همانند دیگران و بلکه پایینتر بود. پیغمبر اکرم در روایت داریم که یک روز گرسنه بود و یک روز سیر؛ و امیرالمؤمنین علیهالسلام همیشه از نان جو و نمک استفاده میکرد. زندگی پیغمبر و امیرالمؤمنین، آنطور که در روایات آمده کف اتاقشان و یا کف حجرهشان با شن فرش شده بود؛ و از قالی و حصیر و مانند اینها تهی بود؛ یعنی زندگی پیامبر و امیرالمؤمنین همانند کمترین مردم و کمدرآمدترین آنها بود؛ اما در سالهای بعد که زندگی مسلمانان وسعت گرفت و مقداری در اثر کشورگشاییها و سیل پول و ثروت بهطرف مدینه و مرکز خلافت سرازیر شد و بیتالمال مملو از درهم و دینار شد، زندگی ائمه ما، زندگی امام حسن، زندگی امام حسین اندکی فرق کرد؛ اما همواره زندگی ائمه ما، مطابق بازندگی مردم عادی و متوسط جامعه بوده و هیچوقت آنها زندگی مرفه وزندگی مانند طبقه ثروتمند و دولتمند نداشتند.
اجتهاد: آیا میتوان میان سیره مصرف در معصومینی که به حکومت رسیدند با سایر معصومین تفاوت گذاشت؟
انصاری قمی: در میان ائمه اطهار، فقط امیرالمؤمنین به حکومت رسید. زندگی علی بن ابیطالب در زمان حکومت، مانند زندگی فقرای جامعه بود. آن حضرت میفرمود: آیا من قانع باشم که مرا امیرالمؤمنین مینامند، درحالیکه کسی گرسنه شب بخوابد؟ بلکه خود حضرت برای مواسات و برای همانند بودن با سایر افراد جامعه به نان خشک جو و مقداری نمک یا مقداری آب بسنده میکرد؛ اما ائمه دیگر ما که به حکومت نرسیدند و همانند افراد عادی جامعه زندگی میکردند.
اجتهاد: استفاده فراوان معصوم بهخصوص پیامبر از لوازمآرایشی و البسه زیبا و گران را میتوان به معنای جواز استفاده از برندهایی که معمولاً از کیفیتهای بهتری نسبت به سایر محصولات برخوردارند دانست؟
انصاری قمی: هیچگاه پیغمبر و ائمه ما از اجناس گران بهره نمیبردند. بلکه همیشه اجناس و لوازم زندگیشان از کمارزشترین، اما درعینحال پاکیزهترین لوازم موجود در بازار بود. یکوقت امیرالمؤمنین با قنبر به بازار رفتند برای اینکه پیراهن بخرند، حضرت علی (ع) پیراهن پنج دیناری را به قنبر داد و پیراهن سه دیناری را خود برداشت. قنبر گفت: شما امیر جامعه هستید. حضرت فرمود: تو جوانی و جوان به اینکه لباسش زیبا باشد، احتیاج دارد. لذا میبینیم که پیغمبر ما از عطر و شانه استفاده میکرد، اما نه گرانترین آنها. ائمه دیگر ما هم همینطور بود. آنها از عطر و روغن سر و روغن بدن استفاده میکردند، اما از ارزانترین آنها بهره میبردند. اینطور نبود که آنها چیزهای گران و لوازم گران استفاده کنند تا این مجوزی باشد برای استفاده ما از برندهای خارجی.
اجتهاد: مراد از زهد در سیره اهلبیت استفاده کم از مال دنیا بوده یا بیاعتنایی به دنیا در عین استفاده حداکثری از منافع آن؟
انصاری قمی: ائمه ما زاهدترین مردم بودند؛ اما این به معنای آن نبود که آنها تارکدنیا باشند. بلکه آنها از دنیا استفاده میکردند اما دلبستگی به آن نداشتند. لذا میبینیم که گاهی اسب خود را میبخشیدند، گاهی پیراهن خود را میبخشیدند. قرآن میفرماید: ائمه، دیگران را بر خود برتری میدادند، ایثار میکردند ولو به آن چیز علاقه و دلبستگی داشتند. زهد به معنای نداشتن دنیا نیست، بلکه به معنای دل نبستن به دنیا است.
اجتهاد: آیا روحانیون عادی و متمکن میبایست به سیره اهلبیت در مقام حکومت توجه کنند یا سیره معصومین غیر حاکم مبنی بر استفاده حداکثری از مواهب دنیا را الگوی خودشان قرار بدهند؟
انصاری قمی: روحانیون چون در مرعی و منظر مردم هستند، باید سیره ائمه علیهمالسلام را که همان زندگی در حد متوسط جامعه است، مدنظر خود داشته باشند. نباید بیش از زندگی متوسط مردم داشته باشند. اخیراً مقام معظم رهبری در درس خود فرمودند: چرا عدهای با ماشینهای ۲۰۰ میلیونی به درس ما میآیند. این بانگ بیدارباشی است که روحانیت حق ندارد از چیزهای گرانقیمت، از خانهها و ماشینها و لوازم زندگی گرانقیمت استفاده کنند، بلکه باید زندگیشان مطابق بازندگی طبقه متوسط جامعه باشد.