قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / همه مطالب / فرآیند‌های روشی استنباط فقه ارتباطات از قرآن کریم
فرآیند‌های روشی استنباط فقه ارتباطات از قرآن کریم

در نشستی بررسی شد؛

فرآیند‌های روشی استنباط فقه ارتباطات از قرآن کریم

حجت‌الاسلام‌ محمدعلی حیدری گفت: قرآن و روایات بیشتر در مقام بیان واقعیات است تا امور تعبدی؛ لذا هم علت‌ها را می‌گوید و هم روابط علی و معلولی را و هم تحلیل می‌کند و این اصلاً با مسائل تعبدی سازگاری ندارد؛ چراکه در مسائل تعبدی کاری به بیان علت حکم ندارد.

به گزارش شبکه اجتهاد، بیست‌و‌یکمین جلسه دوره فقه رسانه، ارتباطات و فضای مجازی، در ساختمان پردیس حکمت مؤسسه فتوح اندیشه برگزار شد. در این جلسه، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمدعلی حیدری در موضوع «کارگاه فرآیند‌های روشی استنباط فقه ارتباطات از قرآن کریم» مطالبی را بیان کرد. وی در ابتدا رسالت اصلی قرآن را بیان مبانی دانست و اشاره کرد که خروجی مبانی در حکم فقهی مخصص و مقید می‌شود و لازم است درجایی که ملاک ادله بیان شده، به‌کار گرفته شود و این نیاز به تحقیق و پژوهش در قرآن و روایات دارد.

بررسی تجسس در رسانه

نویسنده کتاب تجسس در رسانه از منظر فقهی، به بررسی تجسس و حکم فقهی آن با توجه به آیات قرآن پرداخت و افزود: در ارتباطات و رسانه، بحث تجسس بسیار پرکاربرد است و خیلی از خبرنگاری‌های امروزی مصداق تجسس است؛ یعنی تا تجسس نباشد ـ با موضوع فقهی آن ـ اصلاً خبرنگاری محقق نمی‌شود.

وی تجسس را به جستجو کردن برای کشف و آگاهی از لایه‌های پنهان به‌لحاظ اجتماعی، نه لایه‌های ظاهر بیان کرد و در توضیح به‌لحاظ اجتماعی این‌چنین گفت که شخص جستجو کند تا بدی‌های افراد را کشف کند؛ اما آیا جستجو کردن برای کشف خوبی‌ها هم تجسس هست یا نیست؟

حیدری یکی از راهکارهای رایج را رجوع به کتاب لغت بیان کرد و افزود: در کتاب لغت اولاً دو قول آمده است؛ یعنی جستجو کردن برای کشف خوبی‌ها هم در بعضی از کتاب‌های لغت به‌عنوان تجسس ذکر شده است و ثانیاً اینکه حجیت قول لغوی مخدوش است.

وی در بیان علت مخدوش بودن قول لغوی این‌چنین ابراز کرد: بعضی از مراجع فعلی هم این نکته را مطرح کرده‌اند که کتاب‌های لغت، نوعاً بعد از اتخاذ مکتب، توسط شخص لغوی نوشته شده است؛ یعنی شخص با مکتب و مذهب مشخصی به‌لحاظ اعتقادی، فقهی و غیر ذلک، لغت را تجزیه‌وتحلیل می‌کند و نوعاً لغاتی که نیازمند مبنا هستیم، لغات چالشی هستند؛ مثلاً می‌گویند معنای این لغت به‌خاطر آیه قرآن، این‌چنین است؛ یعنی استظهار آن را از آیه قرآن می‌گوید. خب این کار اجتهادی است و اجتهاد او برای خودش حجت است؛ لذا اینجا جای رجوع به قول لغوی نیست.

تجسس در آیات قرآن

مسئول انجمن دین، فرهنگ، هنر و ارتباطات مجتمع حوزوی مشکات، اشاره کرد: سؤالات متفاوتی در مسئله تجسس مطرح می‌شود؛ اما در این جلسه مشخصاً می‌خواهیم به این نکته برسیم که بر اساس آیات قرآن تجسس شامل نیکی‌ها هم می‌شود یا خیر؟

وی در ادامه به این نکته اشاره نمود: قرآن و روایات ـ که این در قرآن خیلی پررنگ است ـ بیشتر در مقام بیان واقعیات است تا امور تعبدی؛ لذا هم علت‌ها را می‌گوید و هم روابط علی و معلولی را و هم تحلیل می‌کند و این اصلاً با مسائل تعبدی سازگاری ندارد؛ چراکه در مسائل تعبدی کاری به بیان علت حکم ندارد.

حیدری در ادامه این‌چنین افزود: درصدد بیان ارتباط میان تمام آیات قرآن در تمام سوره‌ها نیستیم و به‌صورت مشخص با فراز لاتجسسو، در سوره حجرات و ارتباطات ظهوری آن با آیات قبل و بعد کار داریم. وی تفاوت این روش با روش تدبر را در این دانست که لزوماً نباید میان آیات قبل و بعد ارتباط معنایی باشد؛ اما محتمل است که جزیره معنایی جدید را شکل دهند و آیات دیگری، جزیره معنایی دیگری را تشکیل دهند و دلیل متقی بر این نیافتیم که لزوماً همه آیات سوره‌ای، با یکدیگر ارتباط معنایی داشته باشند.

بررسی ارتباط میان آیات

مدیر گروه دین و ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، بعد از بیان نکات مقدماتی، بررسی آیات سوره حجرات را آغاز نمود و در بیان آیه اول که در رابطه با مقدم نشدن از پیامبر است، به‌صورت تحلیلی و پلکانی به طرح سؤالاتی در رابطه با معنای آن پرداخت و ابراز داشت: آیا این مقدم نشدن به‌معنای راه رفتن در جلو پیامبر است؟ یا منظور بی‌احترامی نکردن به پیامبر است؟ یا منظور بیان نظری مخالف پیامبر داشتن است؟ و یا اینکه اصلاً کسی نظر خود را در ذهنش بر نظر رسول خدا مقدم بدارد؟

وی بعد از بررسی این سؤالات درنهایت مراد آیه را، در مقابل خدا و رسول، خود را صاحب‌رأی ندانستن بیان کرد و بنابر مناسبت حکم و موضوع ابراز داشت که این حکم مخصوص موضوعات مربوط به خدا و رسول است و این‌گونه مثال زد که در خوشمزه‌تر بودن دو خوراکی بحث ذائقه مطرح است.

حیدری در پاسخ به این سؤال که جایگاه مشورت چه می‌شود این‌چنین پاسخ داد: مشورت و شورا امری عقلایی است و از احکام ارشادی هستند که بسیار در مورد آن بحث می‌شود؛ اما همواره غرض عقلایی آن یادگیری بیشتر نیست؛ ممکن است عالم کلی باشد، ممکن است پیامبری باشد که هیچ جهلی ندارد و برای غرض عقلایی دیگری مثل مشارکت دادن افراد به‌عنوان مشاور، این کار را انجام دهد.

ارائه دهنده نشست، اقتضای عمل به لاتقدموا را هماتضای ایمان دانست و به همین خاطر آن را امری ارشادی برشمرد و افزود: من اگر بخواهم در مقابل خداوند صاحب‌رأی نباشم، درواقع باید در مقابل حضرت رسول صاحب‌رأی نباشم. می‌خواهد بفرماید که رسول است که خدا را برای شما مطرح می‌کند. تعامل شما باخدا در این امر همان تعامل با رسول است.

وی به این نکته توجه داد که ما در اینجا به ارشادی بودن این امر دست‌یافتیم؛ اما برخی خصوصاً از اهل سنت بنابراین مسئله حکم فقهی استفاده کرده‌اند.

هدایت، معیار آنچه مختص به خداست

استاد دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(علیه‌السلام)، پاسخ این سؤال که معیار و تفاوت آنچه مربوط به خدا و رسول است را امور مربوط به هدایت دانست و در توضیح آن ابراز داشت: بسیاری از امور دنیایی، زندگی آخرت را می‌سازد. با همین عنوان، خیلی از امور با عنوان اولی، زندگی اخروی ما را نمی‌سازد و به‌عنوان دیگری زندگی اخروی ما را می‌سازد. ایشان در بیان مثال به نماز خواندن و خوردن غذا اشاره کرد و نماز را مستقیماً و غذا را باواسطه به آخرت مربوط دانست.

شیوه صحبت کردن با نبی

حیدری در بیان آیه دوم سوره حجرات گفت: در فراز اول می‌گوید که صدا بلندتر از صدای پیامبر نباشد و در فراز دوم می‌فرماید کلاً جوهره صدا، جوهره بلندی در مقابل پیامبر نباشد. بعد می‌فرماید کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ مانند اینکه خودتان نسبت به بعضی از خودتان.

وی سؤالات مختص به این آیه را این‌چنین ابراز کرد: آیا خود بلندتر از صدای پیامبر سخن گفتن امر مذمومی است؟ یا این امر به‌عنوان فعلی معنادار اجتماعی مذموم است؟ در توضیح به افعال معنادار اجتماعی وبر در جامعه‌شناسی اشاره کرد و این سؤال را بیان کرد که افعال نمادین و معنادار برای معنای‌شان محرم یا واجب هستند؟ یا اینکه ذات فعل موضوعیت دارد؟

این استاد حوزه و دانشگاه در نهایت معنای اجتماعی آن را موردنظر آیه دانست و در بیان علت آن ابراز داشت: افعال نمادین، ظهور در معنای اجتماعی‌شان دارند؛ پس این آیه شریفه می‌خواهد بفرماید که رعایت این احترام را درباره پیامبر داشته باشید و به ایشان بی‌احترامی نکنید

عضو هیئت‌علمی مجتمع حوزوی صدر(مشکات)، در بیان ارتباط این آیه این‌چنین سؤالات را مطرح کرد که آیا این آیات درصدد وضع ادبی اجتماعی است؟ یا درصدد تذکر به رعایت ادب اجتماعی موجود برای پیامبر است؟ وی احتمال دوم را قوی‌تر دانست و به قسمت دوم آیه توجه داد که به وجود این ادب اجتماعی در میان اعراب اشاره می‌کند آن را تقویت‌کننده این احتمال خواند.

حیدری ارتباط دو آیه را رعایت اقتضای ایمان در ادب اجتماعی بیان کرد و آن را یکی از مصادیق اجتماعی لا تقدموا برشمرد و در ادامه این‌چنین ابراز داشت: با توجه به میزان صمیمت و خلق‌وخوی نبی اکرم (صلی‌الله و علیه و آله وسلم) رعایت این ادب اجتماعی در مقابل ایشان بسیار سخت بوده و نشانه آن را در آیه بعدی بیان نمود و افزود که خروجی و اوج ایمان، مراعات جایگاه اجتماعی پیامبر می‌شود.

ارتباط برادرانه میان مؤمنان تکوینی یا تشریعی؟

حیدری در ادامه با توجه به کم بودن زمان جلسه از تعدادی از آیات عبور کرده و ادامه بحث را از آیه دهم سوره حجرات وی می‌گیرد و سؤال این آیه را این‌چنین برشمرد که آیا برادری که این آیه می‌فرماید مفهومی تعبدی است یا مفهومی واقعی؟

وی آیه را در بیان امر تکوینی اجتماعی دانست و ابراز داشت: ظهور آیه به نظر من این است که می‌خواهد بفهماند که رابطه برادری درواقع بین مؤمنان است و این هم از اقتضاء ایمان است.

این استاد حوزه و دانشگاه در بیان آیه بعدی نیز این سؤال را مطرح کرد: آیا مسخره نکردن هم از اقتضائات ایمان و برادری است؟ و یا اینکه حکم جدید است؟ در پاسخ آن را نیز با توجه به آیات دیگر از اقتضائات ایمان با ارتباطی کاملاً مستقیم دانست.

نسبت تمسخر و ایمان

نویسنده کتاب واکاوی فقهی غیبت در رسانه‌ها، به سه فراز لاتلمزوا انفسکم، ولا تنابزوا بالالقاب و بئس الاسم الفسوق بعد الایمان اشاره کرد و عیب‌جویی و القاب زشت گذاشتن را مخالف با اقتضائات ایمان دانست. وی در آیه بعد به مسئله ظن و گمان اشاره می‌کند و با توجه به اینکه آیات در راستای برادری هستند مراد را ظن و گمان بد برمی‌شمرد.

حیدری  در ادامه به بیان لاتجسسوا در آیه می‌رسد و آن را نیز در راستای برادری کردن معنا می‌کند و ابراز می‌دارد که مراد از آن جستجو کردن‌هایی است که مخالف با برادری ایمانی باشد. همچنین وی خاطرنشان کرد که برخی از جستجوها می‌توانند بنابر عناوین دیگری حرام شوند؛ اما ظهور این آیه تا اینجا فقط ببر این نوع دلالت می‌کند.

نکته روشی

این استاد حوزه و دانشگاه در میان صحبت‌های خود به فراز آیه بعدی ـ آیه غیبت کردن و خوردن گوشت برادر مؤمن ـ اشاره کرد و ابراز داشت: استعارات، مجازات و کنایات را باید به همان معنای استعاری و کنایی فهمید. وی با توجه به بیان آیت‌الله جوادی در تفسیرشان این را نهی از مرده‌خوری کردن دانست و غیبت کردن؛ را استعاره از صفت مرده‌خوری گرفت. ایشان در پاسخ به این سؤال که تفاوت این روش با روش فقه رایج چیست این‌گونه بیان کرد که روش استظهار فعلی هم دقیقاً همین است و ما چیز اضافه‌ای بر روش فعلی نگفتیم.

گفتنی است، حجت‌الاسلام حیدری در طی این جلسه دوساعته کارگاهی به‌مدت یک ساعت به سؤالات شرکت‌کنندگان حضوری و مجازی پاسخ داد.

منبع: مؤسسه فتوح اندیشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics