نه نظریه انتصاب صد در صد درست است و نه نظریه انتخاب؛ بلکه میان این دو است به این معنا که ملاکهای حاکم را دین و صالح تر بودن را مردم تعیین میکنند.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست معرفی و نقد و بررسی کتاب دموکراسی و حکومت دینی با حضور حجتالاسلام محسن غرویان، مدرس حوزه علمیه قم و حجتالاسلام علی الهی خراسانی، پژوهشگر دینی به همت انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار شد.
حجتالاسلام غرویان در ابتدای این نشست به تعریف دین و دموکراسی اشاره کرد و گفت: دین مجموعهای از جهان بینی و ایدئولوژی است که از خدای عالم به بشر از طریق پیامبران وحی شده است مانند دین اسلام، مسیحیت و یهودیت. شخصیتهای دینی، دین را مشتمل بر سه بخش عقاید، احکام و اخلاق میدانند و اگر به این نسخه و برنامه عمل کنیم سعادت و کمال ما تامین میشود.
مدرس حوزه علمیه قم ابراز داشت: قرائتهای مختلف از دین داریم، به این معنا که دین شهید مطهری، دین علامه طباطبایی، دین آیتالله مصباح، دین آیتالله رفسنجانی، دین امام خمینی و دین آیتالله سیستانی داریم؛ اما این سؤال مطرح میشود که یک اسلام بیشتر نیست چطور قرائتها و اجتهادهای مراجع با یکدیگر متفاوت است؟ چون مراجع دینی ما هر کدام یک دیدگاه و نظرگاهی دارند که با یکدیگر متفاوت است. این واقعیتی است که شکی در آن نیست و همین تعدد مراجع و دیدگاه فقهی آنها نوعی قرائتهای مختلف است البته باید اشاره کرد که در برخی مسائل اختلاف دارند نه در تمام آنها.
قرائتهای مختلف از اسلام وجود دارد
در اسلام نیز همین گونه است. تفسیر آیتالله جوادی آملی پر از مایههای فلسفی است در حالی که تفسیر آیتالله صافی گلپایگانی یا وحید خراسانی نگاه فلسفی ندارد چون تفسیرهای مختلف از قرآن و اسلام دارند اما آیا میتوانیم بگوییم یکی از اینها اسلام نیست؟ خیر تمام آنها اسلام است اما زمانی که از کانالهای ذهنی علما و مراجع مجتهدین عبور میکند شکل و شما متفاوتی پیدا میکند بنابراین قرائتهای مختلف از خود اسلام، تشیع و فقه وجود دارد و آیا میتوانست غیر این باشد؟ باید گفت خیر. ساخت وجودی انسان همین است که ذهنها متفاوت است و شما راه فراری از این تعدد قرائتها ندارید. تمام آنها تلاش دارند اسلام را بگویند اما خروجی این میشود که فتواها متفاوت است.
محسن غرویان گفت: دموکراسی را حکومت مردم بر مردم میدانند. در مورد مشروعیت این سؤال مطرح است که مشروعیت حکومت به چیست؟ در دموکراسی غربی میگویند مشروعیت به رای اکثریت است. در دین اسلام، علما معتقد هستند مشروعیت به دست مردم نیست و مشروعیت با خدا و مقبولیت با مردم تعیین میشود.
رای مردم مشروعیت ساز است
وی با اشاره به اینکه در نظر من رای مردم مشروعیت ساز است افزود: من در نشستی بیان کرده ام که بعد از مطالعه و فکر به این نتیجه رسیدم مشروعیت پلکانی است؛ هم به رای مردم و هم به حکم الهی. اینکه بگوییم مقبولیت حکومت به رای مردم است، مساله واضحی است مانند این است که بگوییم محبوبیت رئیس جمهور را مردم مشخص میکنند و مقبولیت چیزی جز محبوبیت نیست بنابراین این محل بحث نیست. آنچه محل بحث است این است که مشروعیت یک حاکم آیا به رای مردم بستگی دارد؟ برخی میگویند صد در صد به رای مردم بستگی دارد که همان دموکراسی غربی است اما بنا بر مبانی دینی نمیتوانیم بپذیریم چون نفی هر گونه مشروعیت دینی میشود. از طرف دیگر برخی معتقد هستند مشروعیت صد در صد به حکم خداست که این نظریه انتصاب است یعنی ولی فقیه را خدا نصب میکند همان گونه که امام و پیامبر را خدا نصب کرده و مردم نقشی ندارد. من معتقد هستم نظریه صحیح بین این دو دیدگاه است. نه نظریه انتصاب صد در صد درست است و نه نظریه انتخاب که در جمهوری اسلامی داریم و واقعیت هم همین است. به این معنا که ملاکهای حاکم را شرع تعیین میکند اینکه از نظر اخلاقی، علمی، فقاهت و آشنایی با احکام الهی در حد بالا باشد. نمیگوییم اعلم که تشخیص آن اختلافی است بلکه باید اصلح باشد.
ملاک حاکم اصلح را دین و صالح تر را مردم تعیین میکنند
ملاکهای حاکم را دین میگوید و صالح تر بودن را چه کسی تعیین میکند؟ نمایندگان مردم. خبرگان را چه کسی انتخاب میکند؟ مردم؛ بنابراین انتخاب اصلح به مردم برمیگردد. میگویند حاکم باید مرد باشد اما من معتقد هستم زن هم میتواند رهبر و ولی فقیه، قاضی و رئیس جمهور باشد کما اینکه نماینده زن هم داریم اما سنتیها معتقد هستند زنان نمیتوانند شان حکومتی داشته باشند. برخی مجتهدین هم معتقد هستند اما این نظریه شاذ است و مشهور این است که بانوان نمیتوانند.
غرویان به توضیح رابطه دین در رای مردمی پرداخت و گفت: شرایط حاکم را در پله اول شریعت تعیین کرده است ولی در اینکه از دو نفر کاندیدا کدامیک شرایط اولیه حاکمیت را دارند مردم تعیین میکنند. اگر مردم به هر دلیلی به یکی از دو نفر ۸۰ درصد رای دادند و نفر دیگر ۲۰ درصد رای آورد، شرع مقدس، پیامبر و ائمه معتقد هستند فردی که ۸۰ درصد رای دارد مشروعیت دارد. چرا؟ چون رای مردم تعیین کننده مصداق حاکم است. نفر دوم چون رای مردم را ندارد مشروعیت نیز ندارد بنابراین مشروعیت بالفعل مربوط به کسی است که ۸۰ درصد رای دارد.
در ادامه این نشست حجتالاسلام دکتر علی الهی خراسانی پژوهشگر دینی در آغاز سخنان خود درباره کتاب دموکراسی و حکومت دینی نوشته آقای جمال مختاری گفت: این کتاب گزارش جامعی از اندیشههای آقایان مجتهد شبستری و آیتالله مصباح نسبت به حکومت است.
وی افزود: حکومت دینی را به دو معنا میتوانیم بگیریم یکی به معنای حاکمیت دینی یعنی در راس حکومت، شخص فقیه سلطنت یا حکومت دارد، دوم اینکه حکومت دینی را نه به معنای حاکمیت دینی بلکه تمرکز دین بر جامعه بدانیم یعنی حکومت متشکل از دولت و مردم است یعنی دولت مدنی است و جامعه دینی است.
وی بیان داشت: اگر حکومت دینی را به معنای حاکمیت دینی بگیریم که ولی فقیه در راس است دو گونه نظریه وجود دارد؛ نظریه انتخابی و انتصابی. تفاوت این دو در نسبت با دموکراسی یا مردمسالاری دیده میشود که کدامیک از این دیدگاهها ظرفیت بیشتری برای تحقق دموکراسی و مولفههای دموکراسی دارند.
نظریه انتصاب هیچی نقشی برای مردم در مشروعیت قائل نیست
سردبیر خبرگزاری رضوی گفت: انتصابیها اعتقاد دارند مشروعیت صرفا الهی است و مردم هیچ نقشی در این مشروعیت ندارند اما انتخابیها اعتقاد دارند مشروعیت دوگانه و ترکیبی است و منصبی الهی است اما اگر انتخاب مردم نباشد چنین ولایتی وجود ندارد.
الهی خراسانی تصریح کرد: آیتالله مصباح، آیتالله مومن، آیتالله یزدی و آیتالله سید محمد حسین طهرانی از جمله صاحبنظران معتقد به نظریه انتصاب هستند اما سه فقیه برجسته هستند که تصریح به انتخابی بودن دارند. فقیه اول مرحوم آیتالله منتظری است، دوم مرحوم آیتالله شیخ محمد مهدی آصفی است که از سران حرب الدعوه عراق بوده است و سالها در ایران فعالیت میکردند و از همراهان شهید صدر بودند. ایشان از مدافع نظام و انقلاب و رهبری بودند و تصریح میکنند بدون انتخاب مردم ولایت فقیه کامل نیست. فقیه سوم آیتالله سیستانی هستند که ادله انتصابی بودن را نقد میکنند. نظریه انتصابی به روایاتی اشاره دارد که ائمه اطهار، فقیه در زمان غیبت را مسئول تشکیل حکومت، سلطان و حاکم میدانند و ایشان یک به یک ادله را نقد میکنند اما هیچ کتاب و پژوهشی به نقدهای ایشان نپرداخته است. آیتالله سیستانی با ادله خاصی انتخابی بودن را ثابت و تصریح میکنند فقیه غیر منتخب اساسا ولایت ندارد. باید گفت نظریه انتصابی نقش مردم را صرفا تحقق میداند و گاهی از آن تعبیر به فعلیت و گاهی تعبیر به تحقق و گاهی تعبیر به مقبولیت میکنند.
الهی خراسانی گفت: برخی از دیدگاههای انتصابیها این است که نقش مردم حتی در فعلیت و تحقق مشروع نیست. آیتالله مومن در کتاب ولایت الهیه در جلد سوم تصریح میکنند که مردم هیچ نقشی در ولایت امام و ولایت فقیه ندارند یعنی اگر مردم فقیهی را انتخاب نکنند ولایت کامل است.
این پژوهشگر علوم اسلامی افزود: اما در نظریه دوم که دولت را مدنی و جامعه را دینی میداند به دیدگاه سه اندیشمند شیعه میتوان اشاره کرد.
دکتر مهدی حائری یزدی بر این اعتقاد است که اساسا پیامبر و ائمه شان تشکیل حکومت را ندارند و در عصر غیبت نیز فقیه چنین شانی ندارد اما تقریر عقلایی دینی نسبت به تشکیل حکومت دارد و انتخاب را نوعی وکالت میداند.
دیدگاه دوم در این نظریه مربوط به آیتالله شیخ محمد سند است که اصالتا بحرینی و در قم شاگرد آیتالله محمد روحانی و میرزا جواد تبریزی بودند و اکنون صاحب کرسی درس خارج در نجف اشرف و صاحب تالیفات بسیاری هستند. ایشان معتقد است فقیه هیچ شانی برای ولایت ندارد و ولایت امام زمان(ع) کامل و تمام است و مطرح میکنند که جامعه باید دینی باشد و مدل شورایی را برای حکومت برجسته میکنند.
دیدگاه مرحوم شیخ محمد مهدی شمس الدین که فقیهی برجسته در لبنان و مدافع رهبری و نظام و مقاومت بودند این است که فقیه هیچ شانی برای ولایت ندارد و در زمان غیبت، ولایت سیاسی و اجتماعی برای مردم قرار داده شده است.
نظریه انتصاب فاصله بسیاری با مردمسالاری و نظریه انتخاب ظرفیت بسیار زیادی برای پذیرش دموکراسی دارند
الهی خراسانی تصریح کرد: در رویکرد انتصابی فاصله بسیار زیاد با مردمسالاری و دموکراسی وجود دارد و متقابلا ظرفیت بسیار کمی برای پذیرش دموکراسی وجود دارد. در دموکراسی حداکثری که با انتصاب مردم مستقر میشود زمینه برای مشارکت حداکثری فراهم میشود.
پژوهشگر حوزه علمیه مشهد افزود: در نظریه انتصاب عنصر انتخاب وجود دارد اما مردم به خاطر اینکه حقی دارند انتخاب نمیکنند بلکه تعبیر این است که یا تکلیف دارند یا به خاطر حکمی است که ولی فقیه میدهد و باید رای دهند.
وی ابراز کرد: در نظریه انتخاب ظرفیت بسیار زیادی برای پذیرش مردمسالاری و دموکراسی وجود دارد و این انتخاب نه تکلیف الهی بلکه حقی است که دین و شریعت به رسمیت شناخته است و این حقوق انسانی در دین وجود دارد.
الهی خراسانی در پایان اظهار داشت: شاید بهترین بیان برای توضیح اینکه رای مردم یک عنصر اساسی در مسئله حاکمیت است دیدگاههای مرحوم شهید صدر باشد که قصه خلافت و حاکمیت را انسانی میداند و کتاب و نظریهای دارد به نام خلافت انسانی و شهادت انبیاء را به این معنا میداند که انسان مقام خلافت را از جانب خدا را دارد اما نهاد نظارت دینی وجود دارد. خبرگزاری رضوی
سلام علیکم
دوستان به کتاب ولایت و حکومت انتشارات دفتر حضرت آقا دام ظله علی رئوسنا مراجعه کنند و تلقی درست نظریه انتخاب را ببیند که نه تنها ظرفیت دمکراسی ندارد و از نظر انتصاب دور است بلکه کاملا طارد دمکراسی و نزدیک به انتخاب است
موفق باشید