شبکه اجتهاد: اخیراً جناب دکتر محمدهادی گرامی در گفتگویی با شبکه اجتهاد (بخوانید) سعی دارد مرحوم کلینی را در جریان احمد برقی و برقی را نیز متأثر از جریان مفضل بن عمر به واسطه محمدبن سنان معرفی کند.
وجود جریانهای فکری مختلف در میان شیعیان متقدم قابل انکار نیست اما انتساب هر یک از محدثان قم به هر یک از این جریانها نیاز به مستندات قابل دفاع دارد. اگر تعداد روایات محمد برقی از محمدبن سنان (و یا رتبه دوم استادی محمدبن سنان برای برقی) میتواند معیار مفضلی دانستن محمد برقی باشد، با همین معیار میبایست احمد اشعری را به طریق اولویت وابسته به جریان مفضل بن عمر دانست؛ چه اینکه وی رابطه روایی به مراتب محکم تری با محمدبن سنان دارد.
گرچه بعدها حلقهای از شاگردان پیرامون احمد برقی (فرزند محمد برقی که طبق نظر آقای گرامی متاثر از جریان مفضل است) گرد آمدهاند اما اثبات اینکه این حلقه بر اساس آموزههای معارفی جریان مفضل شکل گرفته، امری است دشوار؛ زیرا این احتمال وجود دارد که این حلقه، جریان فکری ادب در قم باشند که اخراج احمد برقی از قم را نیز نمیتوان بی ربط با مدل اندیشه ورزی جریان اهل ادب دانست. (ن ک: جریان فکری ادب و بازخوانی دلایل اخراج و بازگشت احمد برقی به قم) این بدان معناست که لزوما تساهل در حدیث ریشه در غلوگرایی ندارد.
بنابراین اثبات اینکه محمدبرقی متاثر از جریان مفضل است بدون مستند قابل دفاع طرح شده است و بالاتر آنکه رهبری جریانی توسط احمد برقی بر اساس آموزههای فکری مفضل بن عمر و نمایندگان غیر رسمی وی نیز بی شاهد مانده است؛ اما عجیبتر آن است که استاد گرامی، کلینی را نیز وابسته به جریان برقی و در فاصله با احمد اشعری قرار میدهد؛ «نتیجه میگیریم کلینی با سهل نزدیک و با احمد اشعری فاصله داشته.» اصلا روشن نیست که بر اساس چه مستنداتی کلینی با فاصله از اشعری معرفی شده است؟ در طبقه احمد اشعری (مشایخ مشایخ کلینی) کلینی بیشتر از هر کسی از احمد اشعری (بیش از ۴ هزار روایت) روایت کرده است که در بسیاری از موارد به صورت مستقیم از کتب وی بهره برده است. اینکه احمد اشعری سهل را از قم اخراج کرده و کلینی از سهل به فراوانی روایت کرده، در کنار نقل دو برابری از احمد اشعری، شاهد خوبی بر آن است که کلینی در مقام روایتگری و در قامت یک محدث وابسته به جریانی نیست.
استفاده فراوان کلینی از آثار مهمترین نماینده جریان هشام بن حکم، یعنی یونس بن عبدالرحمان آن هم به صورت مستقیم از اسناد کلینی به وضوح قابل برداشت است. فضل بن شاذان نیز که خود را نماینده دیگر این جریان میدانست در اسناد کلینی فراوان به چشم میخورد.
مهمترین استاد کلینی علی بن ابراهیم قمی است که بیشترین حجم روایت در میان مشایخ کلینی متعلق به اوست. علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم نیز از مدافعان سرسخت جریان کلامی هشام بن حکم در قم بودهاند. نقل سخنان متکلمانی چون هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمان در تبیین برخی از روایات نشان گر آن است که کلینی تبیین آنان را پسندیده است. محمد جعفر رضایی در مقاله «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا شکل گیری مدرسه بغداد» حتی به اشتراکات کلامی کلینی با جریان هشام بن حکم پرداخته است.
به نظر میرسد ضعف مستندات – و یا به تعبیر بهتر فقدان مستندات – در گفتگوی آقای گرامی در انتساب برقی به جریان معارفی مفضل و وابستگی کلینی به حلقه برقی و فاصله از احمد اشعری قابل چشم پوشی نیست.