حجتالاسلام عبدالهادی مسعودی گفت: سنجش دیدگاههای فریقین در حدیث و دانشهای آن، گذشته از آن که در تقریب نظری مسلمانان سودمند است، در گسترش دایره حدیث، چگونگی ارزیابی و نقد متون و ارزشیابی اسناد نیز کارگشا است.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی، در نخستین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «تأملاتی در حدیثشناسی مقارن» که در جمع پژوهشگران حوزه و دانشگاه در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و برگزار شد، اظهار کرد: علوم حدیث ازجمله دانشهای اسلامی است که فواید و برکات بسیاری در علوم و معارف اسلامی، بهویژه فقه دارد.
قائممقام رئیس دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: اگرچه عالمان بزرگ و فقیهانی ژرفاندیش در مکتب تشیع از پیشگامان و پایهگذاران این علوم به شمار میآیند، ولی با تأسف باید گفت که این حرکت علمی کند شده است؛ تا آنجا که این علوم به دست فراموشی سپرده شده، از علوم غریبه به شمار میآیند و اشخاص آگاه به نکات و ظرایف آنها، نایاب شدهاند.
این پژوهشگر برجسته با اشاره به اینکه یکی از مباحث بسیار سودمند در علوم حدیث، بحثهای مقارن است، گفت: سنجش دیدگاههای فریقین در حدیث و دانشهای آن، گذشته از آن که در تقریب نظری مسلمانان سودمند است، در گسترش دایره حدیث، چگونگی ارزیابی و نقد متون و ارزشیابی اسناد نیز کارگشا است.
مسعودی به جایگاه حدیث در جامعه اسلامی اشاره کرد و گفت: این ثقل کبیر در کنار قرآن به عنوان ثقل اکبر، وزنهای سنگین برای نگهداری و ماندگاری حیات حقیقی مسلمانان به شمار میآید .
وی تصریح کرد: جایگاه حدیث و برکات آشکار آن در همه عرصههای زندگی دنیوی و اخروی، همه پیروان معصومان(ع) را به مطالعه دعوت کرده است؛ زیرا این گوهر گرانبها میتواند انسان را از غفلت و جهالت نجات دهد.
مسعودی به یکی از تفاوتهای اصلی حدیث با قرآن کریم اشاره و عنوان کرد: حدیث در زمینههای متعدّد آسیب پذیر است و قرآن از آسیبهای مهمی مانند تحریف مصونیت دارد. اگر حدیث، در زندگی اثرگذار و با اهمیت و مفسّر و مبین ثقل اکبر که اساس زندگی بشر است، نبود و در علوم اسلامی شناخته نمیشد، هیچگاه شناخت آسیبهای دامنگیر آن نیز ضروری به شمار نمیآمد.
شاخصههای سنتی فقهالحدیث
قائممقام رئیس دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به کتابهای حدیثی که توسط علمای اسلام از گذشته به امروز نوشتهشده است، اظهار کرد: در فقه الحدیث پنج شاخه سنتی داریم که نخستین شاخههای دانش فقه الحدیث و قریب الحدیثشناسی است، در واقع فقه الحدیث با قریب الحدیث شروعشده است.
این محقق حوزوی تصریح کرد: برای شناخت فقه شیعی میبایست نخست فقه درباری و رسمی را شناخت و در چنین فضایی به فقه شیعی دستیافت؛ زیرا فقه شیعی همواره ناظر به فقه رسمی بود که از آن به فقه عامه یا فقه ناس و در سالهای بعد به فقه اهل سنت یاد میشود.
مسعودی با بیان اینکه فقه شیعی برای تبیین خود در همه عرصهها نیازمند فقه مقارن است که در زمان عرضه فقه اهلبیت(ع)، یعنی عصر صدور حدیث و روایت وجود داشت، گفت: برای درک و فهم حکم دقیق هر مسئلهای میبایست به دیدگاههای فقیهان و عالمان سنی زمان صدور حدیث توجه داشته باشیم.
قائم مقام رئیس دانشگاه قرآن و حدیث خاطرنشان کرد: در صورت توجه به شرایط و نحوه بازخوانی حدیث میتوانیم حکم دقیق را به دست آوریم و به عبارتی با مقایسه و تطبیق احکام و قوانین حاکم بر زمان صدور حدیث میتوان بهحکم واقعی دستیافت.
فقه، محور دروس حوزوی قلمداد میشود
مسعودی در پاسخ به سؤالی پیرامون اهمیت فعالیت حوزههای علمیه در عرصه حدیثشناسی گفت: دانش فقه و علوم مرتبط با آن نظام زندگی مؤمنانه انسانها را تأمین میکند و نظامِ تأمین زیست مؤمنانه است؛ به همین جهت فقه، محور دروس حوزوی قلمداد میشود.
وی بیان کرد: در طول هزار سال بلکه از دوران معصومین، فقها و حوزههای علمیه ما ضمن اهتمام به دهها نوع از فنون و معارف، در مقام نظریهپردازی و تدریس و تربیت نیرو اهتمام خاصی به شأن فقه دارند و این اهتمام درست و بهجا است.
قائم مقام رئیس دانشگاه قرآن و حدیث عنوان کرد: فقه ما غنی و قدرتمند است که اگر اهلفن به کار فکری بپردازند، قدرت پاسخگویی به همه نیازهای عمده زندگی بشر را دارند، ولی نپرداختن به مسائل و مباحث جدید و موضوعات باعث شده که ما پاسخگوی همه نیازها نباشیم.
اشراف به علل الحدیث نیازمند نگاه چند بعدی به آموزههای دین است
حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی، قائم مقام دانشگاه قرآن در بخش دوم سخنانش گفت: تعریف علت از دیدگاه اهل سنت و شیعه تفاوتهای جدی دارد.
وی با بیان اینکه علت در زبان عربی به معنای بیماری است و در محاوره امروزی و جدید فارسی به معنای سبب است، تصریح کرد: بنا به این تعریف علل الحدیث به معنای شناخت بیماریهای حدیث است.
مسعودی با اشاره به این مطلب که معتل به معنای این است که بیماری وجود دارد و زود تغییر میکند، تصریح کرد: اما در زبان فارسی ترجمه معتل به معنای آسیب است که در معرض حذف و تغییر و قلب قرار میگیرد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در تعریف اصطلاحی، هر حدیثی که مشکل و بیماری دارد را معتل نمیگویند، تصریح کرد: در واقع اگر بیماری پنهان باشد و به سرعت تشخیص داده شود معتل میگویند و از طرفی علم علل الحدیث از علوم مشکله است که به معنای پیدا کردن عیب پنهان است.
مسعودی با اشاره به این مطلب که حدیث معتل باید ثابت شده باشد که این آسیب را دارد، تصریح کرد: یکی از عرصههای تفاوت ما با اهل سنت در این موضوع این است که بیش از ۸۰ درصد مطالعات علل الحدیث اهل سنت روی سند است در حالی که در شیعه هم روی سند و هم متن است.
وی با بیان اینکه هر چیزی که حدیث را ضعیف کند این معنای عام علت است، تصریح کرد: اکثر فعالیتهای علل الحدیث اهل سنت روی سند رفته است اما در عرصههای کتاب شناسی ما تألیفات مستقل و مشتمل داریم.
مسعودی درادامه به بیان مقایسه تألیفات مشتمل و مستقل در زمینه علل الحدیث پرداخت و گفت: از جمله این اندیشمندان «فیض است» که کار خود را به صورت روش مند انجام داده است و با توجه به اینکه روشمند کردن کار مشکلی است اما فیض این کار را با آگاهی انجام داده است.
وی در ادامه درباره تألیفات مستقل درعرصه علل الحدیث گفت: از جمله این تألیفات میتوان به کتب فقهی و کلامی که شیعه بیشتر در این قسمت وارد شده است اشاره کرد که کتب فقهی از کار سندی تا متن شناسی است.
کتب فقهی یکی از مجالهای یافتن احادیث مشکله است
قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه کتب فقهی یکی از مجالهای یافتن احادیث مشکله است، تصریح کرد: در این زمینه میتوان به شیخ طوسی که یک محدث بزرگ و همچنین علامه حلی که به اندازه خود علمای اهل سنت به کتابهای آنها احاطه دارد، اشاره کرد.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه اکثر فقهای ما بحثهای آسیب شناسی دارند، تصریح کرد: آیتالله بروجردی در فهم احادیث به این موضوع اصراردارد که هر حدیث شیعی بایستی در فضای تاریخی و مقارن خود دیده شود تا جعلیت آن به روشنی مشخص شود.
عبدالهادی مسعودی با اشاره به این مطلب که در این زمینه برخی کتابهای ادبی حدیثی وجود دارد که آسیب بیان مجازی و حدیثی دارد، گفت: این آسیبها مکتب افراطی و تفریطی را درست کرده و از طرفی مکتب ظاهرگرایی از دل این مکتب بیرون آمد.
وی در ادامه با طرح این پرسش که «چطور یک حدیث پژوه با توجه به آسیبهای پنهان انگیزه برای کار را پیدا کند»، پاسخ داد: علل الحدیث را اهل خبره حدیث میفهمند چرا که نقد خراش ذهنی است که از تداخل آموزههای جدید با مطالعه آموزههای پیشین به دست میآید و به همین دلیل نیاز به مطالعه فراوان دارد.
قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث افزود: در این زمینه بهتر است که برای اشراف به علل الحدیث آموزههای دیگر دین مانند قرآن، کلام و تاریخ مد نظر گرفته شود، چرا که اختصاص پیدا کردن به یک علم سبب میشود که تجارب اندیشهها و رشد علوم میان رشتهای اندک شود ودر این زمینه افراد باید بدانند که قرآن باید به صورت مکرر خوانده شود.
بنابرگزارش معالم حجتالاسلام مسعودی در پایان با اشاره به این مطلب که بایستی بر روی آسیبهای متن و فهم متن تفکیک کرد، گفت: در گذشته بیشتر برروی آسیبهای متن کار شده است تا آسیبهای فهم متن؛ اما در دوران معاصر در فهم متن ببیشتر نیاز به تحقیق است.