قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / بسته ویژه رویدادهای فقهی / شهید سید محمدباقر صدر؛ مغز متفکر اسلامی

شهید سید محمدباقر صدر؛ مغز متفکر اسلامی

علامه شهید، آیه الله سید محمد باقر صدر، یکی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان و به تعبیر امام خمینی «مغز متفکر اسلامی» در تاریخ اسلام به ویژه در قرن چهاردهم هجری است.(صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۸۰)

 

محمد باقر صدر در ۲۵ ذیقعده ۱۳۵۳ قمری در خانواده‌ای اهل علم و تقوا در شهر کاظمین به دنیا آمد و پدرانش همه از عالمان دین بودند.
پدر بزرگش آیت الله العظمی سید اسماعیل صدر، یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعه در نیمه اول قرن چهارده اسلامی بود. وی در کودکی پدر خود را از دست داد و در نوجوانی همراه برادرش عازم نجف اشرف شد و در حوزه این شهر به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید. آنگاه به تربیت شاگردان و عرضه تحقیقات علمی خود پرداخت.
خواهرش «آمنه بنت الهدی صدر» یکی از زنان دانشمند، شاعر، نویسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسیر جهاد و مبارزه، با بردارش سید محمد باقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت و سعادت ابدی ختم گشت.
محمدباقر صدر، علوم اسلامی را با سبکی نو و با تحقیقات انجام یافته لازم مطرح کرد و به مسائل روز و مبتلابه جامعه اسلامی می‌پرداخت و سیستم آموزشی جدیدی را در جهت اصلاح و پویایی حوزه بینان نهاد. وی تالیفاتی در علوم و زمینه‌های مختلف از جمله اقتصاد، فلسفه، تاریخ، بانکداری و … دارد.
۱
آثار و تالیفات:
آثار قلمی متفکر بزرگ، شهید سید محمد باقر صدر، همه علمی، تحقیقی، ابتکاری، کم نظیر و مورد‌ استفاده و مراجعه اندیشمندان و اهل علم و مصداق روشن “باقیات صالحات” است. ‌
در اینجا به معرفی فهرست گونه آثار فقهی و اصولی درخشان ایشان می پردازیم: ‌

۱٫ اقتصادنا (اقتصاد ما) ‌
۲٫ الاسس المنطقیه للاستقراء‌
۳٫ غایه الفکر فی علم الاصول‌
۴٫ المعالم الجدیده للاصول. ‌
۵٫ بحوث فی شرح العروه الوثقی. ‌
۶٫ دروس فی علم الاصول، معروف به “حلقات”. ‌
۷٫ الفتاوی الواضحه، رساله عملیه شهید صدر است که در نوع خود سبک خاصی دارد. ‌

به لحاظ اهمیت می توان سه اثر ارزشمند (اقتصادنا)، (فلسفتنا-) که در اوایل دهه شصت تالیف شدند – و (الاسس المنطقیه للاستقراء) را منابع اصلی اندیشه های سید محمد باقر صدر، در حوزه های فلسفه، کلام و اقتصاد دانست.
اهمیت این آثار به مرور زمان بیشتر شد; اما کتاب (اقتصادنا) ازمیان تمام کتاب های شهید محمد باقر صدر، برجسته تر و راهبردی تراست.

برجستگی های علمی
دیدگاه های فکری او درعرصه های منطق، فلسفه، اقتصاد، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز قابل ملاحظه است. در علم اصول بحث های شهید صدر در باب” سیره عقلائیه و سیره متشرعه” و راه های کشف آن و قواعد حاکم برآن شامل نوآوری های بسیاری بود، نوآوری های این شهید در دانش فقه کمتر از نوآوری های وی درعلم اصول نیست. ازمجموعه بحث های فقهی ایشان، چهارجلد کتاب با نام((بحوث فی شرح العروه الوثقی)) به چاپ رسیده است.
نوآوری های شهیدآیت الله سید محمد باقر صدر، در فقه و اصول چه از لحاظ محتوا و چه از نظر برنامه کم نظیر بود. او پایه های مکتب فقهی و اصولی جدیدی را بنا نهاد که امتیازش به برنامه ریزی، استحکام مضامین مبتنی بر تفکر عمیق و نقد پذیری فعال و سازنده است. ‌وی همچنین با نگارش کتاب های((فلسفتنا)) و ((اقتصادنا))، مکاتب فلسفی و مادی و اقتصادی مارکسیسم و کاپیتالیسم را نقد نموده و در این راستا از روشی نو و دلایلی استوار بهره جسته است.

تعلیم و تربیت
سید محمد باقر از بیست سالگی با تدریس کتاب “کفایه الاصول”، تعلیم و تربیت طلاب جوان را آغاز کرد. از بیست و پنج سالگی به تدریس خارج اصول و از بیست و هشت سالگی به تدریس دوره خارج فقه براساس کتاب “العروه الوثقی” پرداخت. بعدها فلسفه و تفسیر قرآن نیز تدریس می کرد. او در طول نزدیک به سی سال تدریس و تعلیم، شاگردانی جوان، محقق، پرشور، متقی، متفکر، آگاه، مجاهد و سیاستمدار تربیت کرد که هر یک از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آیین جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمی، فکری و سیاسی اجتماعی او را ادامه دادند. ‌

۲
شاگردان شهید صدر
شهید صدر‌ ‌در‌ ‌مدت حیات علمی خود شاگردان ارزنده ای تربیت نمود. ‌در‌ ‌میان این دسته از‌ ‌شاگردان او می توان به کسانی چون: ‌شهید سید محمد باقرحکیم، ‌سید نور الدین اشکوری، ‌سید محمود هاشمی، ‌شیخ محمد رضا نعمانی، ‌سید کاظم حسینی حا ئری، ‌سید عبد الغنی اردبیلی، ‌سید عبد العزیز حکیم، ‌شهید سید عزالدین قبانچی، ‌سید حسین صدر، ‌سید محمد صدر، ‌محمد علی تسخیری. سید صدرالدین قبانچی، ‌شیخ غلامرضا عرفانیان، ‌شیخ محمد باقرایروانی و‌ ‌بسیاری از علمای گرانقدر دیگراشاره کرد. ‌

تاسیس جماعت العلما و نقش شهید صدر
گروهی اندک ازدانشمندان نجف اشرف درزمان عبد الکریم القاسم آغازگر این حرکت بودند.
درست است که شهید سید محمد باقر صدر به دلیل کمی سن به عنوان یکی ازاعضای رسمی ((جماعه العلماء)) فعالیت نمی کرد، اما نقش بسزای او را در راه اندازی این گروه و جهت دادن به آن، هرگز نمی توان انکارکرد. به دنبال این حرکت علمای بزرگ نجف توانستند برنامه های درست اسلامی راعرضه کنند و در طریق ایجاد یک نیروی سیاسی توانمند و مستقل سیاسی گام بردارند. ‌

تاسیس حزب الدعوه الاسلامیه
تاسیس حزب مذکور توسط شهید صدر در ایام جوانی اش صورت گرفت. تاسیس این حزب درسال۱۳۷۷ ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرارداده شد: ‌
الف-مقطع ایجاد وتاسیس حزب ودگرگونی فکر امت
ب- مقطع اقدامات سیاسی
ج-مقطع دستیابی به قدرت
د-مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام
شهید صدر بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. او معتقد بود نظام مرجعیت عهده دار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی.

۳
نظریه مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته

یکی از برنامه های شهید صد ردر طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پربرکت خود، برگزاری جلسات هفتگی درمنزلش بود. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمه الله و انقلاب اسلامی ایران نظریه ((مرجعیت شایسته)) و ((ومرجعیت نظام یافته)) را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یکدست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدفدار و آگاهانه پیوسته براساس آرمان های تعیین شده به پیش برود. نه آنکه اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بر دارد.
مبانی کلی این طرح عبارت بودند از:
-۱ نشر دستورات اسلامی در میان مسلمانان درگسترده ترین حوزه ممکن.
-۲ ایجاد حرکتی فکری شامل کلیه مفاهیم اصیل اسلامی در تمام ابعاد زندگی انسان.
-۳ نظارت برحرکت های اسلامی وسیاسی.
-۴ برپایی مراکزی اسلامی در سراسرجهان.
حمایت از امام خمینی ره:

آیت الله محمدباقر صدر با شروع نهضت اسلامی در ایران در سال ۱۳۴۲ شمسی با موضع‌گیری قاطع به حمایت از حضرت امام (ره) پرداخت و پس از تبعید امام به نجف رفت.
بدنبال پیروزی نهضت اسلامی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، رژیم بعث عراق فشارهای خود را بر ایشان بیشتر کرد اما شهید صدر با اعلام تبعیت از امام خمینی (ره) در برابر همه شداید مقاومت کرد.
سید محمد باقر صدر، نهضت امام خمینی در ایران را روزنه امیدی برای نجات امت اسلامی می‌دانست. بنابراین از آغاز نهضت اسلامی امام در سال ۱۳۴۲ آن را تحت نظر داشت و از امام و حرکتش حمایت می کرد.
در تاریخ ۹ جمادی الثانی ۱۳۸۵، حضرت امام خمینی از تبعیدگاه ترکیه به نجف اشرف منتقل شد. ورود امام به حوزه علمیه نجف، جنب و جوشی در آن ایجاد کرد. علما و روحانیون نجف درباره استقبال از امام، نظرات مختلفی داشتند. آیت الله صدر با اشتیاق تمام به همراه عده ای از علمای دیگر، در مراسم استقبال و پیشواز از امام شرکت، و شاگردان و همفکرانش را نیز به آن دعوت کرد… در تمام چهارده سال اقامت امام در نجف، سید محمد باقر با ایشان ارتباط نزدیکی داشت و به امام عشق می ورزید، عشقی که تا آخر عمر در بین او و امام بود.
۴

در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی:

آیت الله صدر، از حامیان صادق امام خمینی و انقلاب اسلامی بود، امام در پاریس بود که سید محمد باقر صدر، طی نامه‌ای پشتیبانی خود را از ایشان و ملت انقلابی ایران اعلام، و از مقام شهدای انقلاب، تجلیل کرد. در همین حال فتوای تاریخی خود را در مورد شهدای انقلاب اسلامی ایران صادر کرد :

بسم الله الرحمن الرحیم .
کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته می‌شوند ، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین – علیه السلام – در بهشت محضور می‌گرداند . انشاءالله تعالی . سید محمد باقر صدر

این فتوا انقلابی را در عراق برانگیخت. مردم مسلمان عراق نسبت به مردم مسلمان ایران و شهیدان انقلابش احساس برادری کردند و دلهایشان به سوی ایران برگشت. اما از سوی دیگر سردمداران بعثی عراق در پی صدور این فتوای انقلابی به وحشت افتادند و آن را تهدیدی ضمنی علیه حاکمیت خود تلقی کردند. از این رو شورای فرماندهی انقلاب بعثی عراق جلسه‌ای تحت عنوان پیشگیری از خطر خمینی عراق ! تشکیل داده و طرحهایی برای مقابله با آیت الله صدر و از میان برداشتن او ریختند.همین فعالیتهای او بود که ملت مسلمان عراق را به سوی حمایت از مردم ایران سوق می داد. در شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که شب پیروزی شکوهمند مردم مسلمان و انقلابی ایران به رهبری امام خمینی (ره) بر طاغوت آمریکایی بود. آیت الله صدر در مسجد جواهری نجف اشرف به منبر رفت و برای مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامی ایران و نقش امام خمینی در احیای اندیشه های دینی و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تکلیف مردم عراق را در برابر حکومت ضد دینی بعثی، معین کرد: قیام!… فردای آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، برای حمایت از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی، در بسیاری از شهرهای عراق راهپیمایی کردند.
از دیگر کارهای آیت الله صدر، در جهت حمایت از انقلاب اسلامی ایران، تألیف سلسله کتاب‌های «الاسلام یقود الحیاه» در شش جلد بود که شامل بحث‌هایی نظیر: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، منابع قدرت دولت اسلامی، اقتصاد جامعه اسلامی و … می‌شود.

۵
شهادت

شهید صدر روز ۱۶ رجب ۱۳۹۹ را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژیم اعلام کرد. همان شب آیت الله صدر دستگیر و روانه بغداد شد. در سازمان امنیت بغداد، از او خواستند که دست از پشتیبانی انقلاب اسلامی بردارد و مردم عراق را تحریک نکند. اما شجاعانه جواب داد:
«من یک مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان و نه تنها عراق و ایران مسئولم. باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم و وظیفه شرعی منحصر به ایران و عراق نیست. حمایت از انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن هم، یک وظیفه شرعی است!»
همان روز بنت الهدی، به ایراد یک سخنرانی در حرم امام علی (ع) پرداخت و از مردم خواست که به خیابانها بریزند و در مقابل دستگیری آیت الله صدر، به رژیم بعثی اعتراض کنند. همینگونه نیز شد و رژیم برای ایجاد آرامش و جلوگیری از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد که آیت الله صدر را آزاد کند.
رژیم صدام از تجدید پیمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و برای قطع رابطه مردم با آیت الله صدر، نیروی امنیتی را در سر کوچه آیت الله صدر و کوچه های اطراف، مستقر کردند. بدین گونه محاصره خانه آیت الله صدر آغاز شد.
در مدت نه ماه محاصره، رژیم با فرستادن مأموران و مزدوران خود به نزد آیت الله صدر، سعی کرد او را از راهی که در پیش گرفته، منصرف کند، ولی آیت الله صدر ثابت و استوار ایستاد و همچنان از انقلاب اسلامی ایران و امام و مردم انقلابی ایران حمایت کرد و هرگز به خواسته‌های رژیم صدام، گردن ننهاد. تا اینکه در بعد از ظهر روز شنبه ۱۹ جمادی الاول ۱۴۰۰ (۱۶ فروردین ۱۳۵۹)، رئیس سازمان امنیت نجف، با عده ای از مزدوران امنیتی، آیت الله صدر را دستگیر و به سرعت از نجف به بغداد منتقل کرد.

برزان ابراهیم، برادر ناتنی صدام و رئیس سازمان امنیت کشور، در زندان از آیت الله صدر خواست که فقط چند کلمه بر ضد امام خمینی و انقلاب اسلامی بنویسد، تا آزاد شود، و گرنه کشته خواهد شد! آیت الله صدر این خواسته را رد کرد و گفت:
«من آماده شهادتم، هرگز خواسته های غیر انسانی و ضد دینی شما را قبول نخواهم کرد و راه من همان است که انتخاب کردم!….»
فردای آن روز، حکومت بغداد، اقدام به دستگیری بنت الهدی کرد چون بیم داشت مبادا بنت الهدی بار دیگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت کند و رژیم را رسوا نماید!
وقتی که مزدوران بعثی، از منصرف کردن آیت الله صدر و خواهرش مأیوس شدند، آن دو مظلوم را در روز سه شنبه ۲۳ جمادی الاول ۱۴۰۰ (۱۹ فروردین ۱۳۵۹) زیر شکنجه به شهادت رساندند. جنازه آن دو شهید در جوار مرقد امام علی (ع)، در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد.
پس از این واقعه تلخ، امام خمینی با صدور بیانیه‏‌ای ضمن محکوم کردن این جنایت فجیع ملت عشایر و ارتش عراق را به قیام و براندازی رژیم بعث فراخواندند. متن این بیانیه در ادامه آمده است:
۶
بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون‏
با کمال تأسف حسب گزارش جناب آقاى وزیر خارجه که از منابع متعدده و مقامات کشورهاى اسلامى به دست آورده است و حسب گزارشاتى که از منابع دیگر به دست آمد. مرحوم آیت اللَّه شهید سید محمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او- که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود- به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشى به درجه رفیعه شهادت رسیده‏اند. شهادت ارثى است که امثال این شخصیتهاى عزیز از موالیان خود برده‏اند؛ و جنایت و ستمکارى نیز ارثى است که امثال این جنایتکاران تاریخ از اسلاف ستم پیشه خود مى‏برند. شهادت این بزرگواران که عمرى را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده‏اند به دست اشخاص جنایتکارى که عمرى به خونخوارى و ستم‏پیشگى گذرانده‏اند عجیب نیست؛ عجب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت پیشه، دست خبیث خود را به خون آنان آغشته نکنند. عجب نیست که مرحوم صدر و همشیره مظلومه‏اش به شهادت نایل شدند؛ عجب آن است که ملتهاى اسلامى و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- وارد مى‏شود بى‏تفاوت بگذرند و به حزب‏ ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکى پس از دیگرى مظلومانه شهید کنند. و عجبتر آنکه ارتش عراق و سایر قواى انتظامى آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هَدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.
من از رده بالاى قواى انتظامى عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکارى را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ و یا از پادگان‌ها و سربازخانه‏‌ها فرار کنند و ننگ ستمکارى حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکه ننگ را از کشور عراق بزدایند. من امیدوارم که خداوند متعال بساط ستمگرى این جنایتکاران را درهم پیچد.
این جانب براى بزرگداشت این شخصیت علمى و مجاهد، که از مفاخر حوزه‏هاى علمیه و از مراجع دینى و متفکران اسلامى بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت سه روز عزاى عمومى اعلام مى‌‏کنم، و روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت را تعطیل عمومى اعلام مى‏‌نمایم، و از خداوند متعال خواستار جبران این ضایعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمین مى‌‏باشم. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.
دوم اردیبهشت ۵۹
روح اللَّه الموسوی الخمینى‏ (صحیفه امام، ج‏۱۲، ص: ۲۵۳ و ۲۵۴)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics