قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / فقیه تنها شخصی است که می‌تواند جلوی استبداد و بی‌عدالتی را بگیرد/ ارزش اجتهاد را نمی‌دانیم/ بخشی از روشنفکران امامت را نفهمیده‌اند
فقیه تنها شخصی است که می‌تواند جلوی استبداد و بی‌عدالتی را بگیرد/ ارزش اجتهاد را نمی‌دانیم/ بخشی از روشنفکران امامت را نفهمیده‌اند

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در سخنانی مطرح کرد:

فقیه تنها شخصی است که می‌تواند جلوی استبداد و بی‌عدالتی را بگیرد/ ارزش اجتهاد را نمی‌دانیم/ بخشی از روشنفکران امامت را نفهمیده‌اند

یکی از آثار اجتهاد تشخیص بدعت‌‌ها، انحراف‌ها است. تنها کسی که می‌تواند تشخیص بدهد فلان کار بدعت است یا خیر، فقیه است. این پدری که با قساوت قلب دختر خودش را به قتل رسانده، همه را جریحه‌دار کرد، یعنی انسان نمی‌تواند این خبر را بشنود و اشکش جاری نشود، انگشت اشکال را به سمت این می‌آورند که فقیه گفته پدر اگر فرزند را بکشد، قصاص نمی‌شود. بله، فقه گفته است، ولی کنار این چند مطلب دیگر هم داریم.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، استاد محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) و استاد درس خارج حوزه علمیه قم  مهمان این هفته برنامه «دستخط» شبکه پنج سیما بود که روز جمعه ۳۰ خردادماه به روی آنتن رفت. انچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از سخنان این عضو جامعه مدرسین در این برنامه تلویزیونی است.

* یکی از ممیزات فقه شیعه و مکتب شیعه این است که ائمه ما مراقبت بر این می‌کردند کلمات آن‌ها درست و محفوظ بماند تا به نسل امروز رسیده است.

*حوزه بعد از انقلاب قابل مقایسه با حوزه قبل از انقلاب نیست. از چه نظر قابل مقایسه نیست؟ از این نظر که دامنه علوم در این حوزه بسیار توسعه یافته است. قبل از انقلاب اگر یک یا دو جلسه درس تفسیر در حوزه داشتیم که از یکی دو جلسه فراتر نمی‌رفت، اما الان بیش از ۵۰ جلسه تفسیر و شاید بیشتر داشته باشیم. ما در قبل از انقلاب مراکز تحقیقی در حوزه نداشتیم، مراکز پژوهشی در حوزه نداشتیم؛ پژوهش‌ها همه شخصی بود، پژوهش‌های گروهی نبود.

الان روزی نیست مسائل جدید فقهی به حوزه عرضه نشود. از ناحیه پزشکان، از ناحیه امنیت، از ناحیه فقه اجتماعی، از ناحیه فقه حکومتی، فقه سیاسی و … مسئله‌ای نیست که به حوزه ارجاع داده شده باشد و از حوزه مطالبه شده باشد و حوزه پاسخ نداده باشد.

گرفتاری‌های روحانیت در زمان قدیم خیلی کمتر بود

* گرفتاری‌ها در زمان قدیم، خیلی کمتر از حالا بود. در زمان قدیم روحانیت یک مسئولیت درس، امامت جماعت و یک منبر و تبلیغ داشت. امروز روحانیت ما در متن جامعه است؛ فرض کنید یک مُلایی که ممکن است به اجتهاد رسیده باشد، آنقدر خودش را موظف می‌داند در حرکت‌های اجتماعی همراه مردم باشد، در حرکت‌های سیاسی به اعتقادی که دارد، نه به کار دستوری، در صحنه‌های سیاسی حضور داشته باشد… با این همه توسعه مسائل، مجال برای این که کسی بنشیند تحقیقات عمیقی که قبلاً انجام می‌شد را انجام دهد، کمتر است. نمی‌خواهم بگویم نیست؛ الان در مرکز فقهی قوی‌تر از گذشته داریم و کار می‌کنند، اما بدنه عمومی حوزه قدری از این جهت کمرنگ شده است.

در حوزه بیش از ۳۰۰ درس خارج داریم. درس‌های خارج قبل، استاد وقت می‌گذاشت، مثلا خود امام رضوان الله تعالی علیه که از مبرزترین اساتید درس خارج بودند، شاگردانی که درس اینجا می‌نوشتند غروب به منزل ایشان می‌بردند و با امام ملاحظه می‌کردند کجا درست است، کجا باید کم شود، کجا باید زیاد شود، اما الان این‌ها کمرنگ شده است.

اگر ۷۰ رساله را نشان من داد به ایشان جایزه می‌دهم

* مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در سال ۷۶ تاسیس شد. این یک تحولی در درون حوزه بود. یک حوزه قوی و غنی‌تر در درون حوزه شکل گرفت. ما در بعد آموزش، پژوهش در فقه و تفسیر و امامت کار کردیم. در بعد آموزش می‌توانم بگویم بیش از ۵۰ مجتهد تربیت کرده‌ایم. به معنای واقعی واقعی مجتهد هستند. حالا ممکن است بینندگان سوال کنند مجتهد به چه درد ما می‌خورد؟ آقایی یک زمانی گفته بود ۷۰۰ رساله نوشته شده به چه درد ما می‌خورد؟ اولاً دروغ است و اگر ایشان ۷۰ رساله را نشان من داد به ایشان جایزه می‌دهم، ولی این ناشی از آن است که ارزش اجتهاد را نمی‌دانیم. برادر بزرگوار! برای مرجعیت نیست. وقتی کسی مجتهد می‌شود با اجتهاد و فقاهت است که می‌توانیم تمام نهادهای اجتماعی را ملزم کنیم در مسیر صحیح خودشان حرکت کنند.

رهبری معظم انقلاب، یک فتوای تاریخی درباره حرمت تولید سلاح‌های کشتار جمعی دادند. فتوا را ایشان دادند، ولی کار علمی را باید چه کسی انجام دهد؟ مبانی این فتوا را چه کسانی باید استخراج کنند؟ ما در همین مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) دو سال به صورت مخفیانه کار کردیم، یعنی اجازه ندادیم رسانه‌ای شود.

گاهی مواقع برخی از متخصصان فن را هم از تهران در موضوع شناسی دعوت می‌کردیم که مثلا سلاح‌های کشتار جمعی را برای ما توضیح بدهید. بعد از دو سال ۶-۵ مقاله جاندار توانستیم دربیاوریم که یکی مقاله خود من بود.

یک زمانی آقای صالحی که رئیس انرژی اتمی بودند از من دعوت کردند که در تهران سخنرانی کنم. آقای سلطانیه که یک زمانی در آژانس نماینده ایران بود، پای صحبت من نشسته بود و من زمان داشتم، ده درصد از مقاله را بیان کنم. صحبت من تمام شد گفت: ‌ای کاش من این مطالب را آن زمانی که در آژانس بین‌المللی نماینده ایران بودم، این‌ها را داشتم و دست پری داشتم. من هم گفتم این اشکال به ما نیست بلکه اشکال به شما است که از ما این مسائل را مطالبه نمی‌کنید.

شما قدرت نداشتید شبهه را حل کنید به اهل آن مراجعه کنید

* یکی از کاردینال‌های مسیحیت از آمریکا به ایران دعوت شده بود. این فرد با دفتر ما و مرکز فقهی تماس گرفت که می‌خواهم فلانی را ملاقات کنم. به قم آمد و گفت این ترجمه‌ای که برای ما فرستادید خیلی مهم بود. قبل از شروع بحث بیان کردم چرا دشمن تمام نشانه‌های خودش را به شیعه، فقط فقه شیعه قرار داده است، به اسلام فقط فقه اسلام قرار داده است؟ الان هم متاسفانه در همین داخل کشور ما برخی از خودی‌های ما، چون قدرت حل برخی از شبهات و اشکالات را در صحنه بین‌الملل نداشته‌اند، براحتی می‌گویند باید این احکام را جمع کنیم و احکام دیگری بیاوریم و این درد بسیار بزرگی است.

ما می‌گوییم شما قدرت نداشتید شبهه را حل کنید به اهل آن مراجعه کنید. اینکه دیه زن نصف دیه مرد و شهادت زن و حجاب زن و این‌ها مطرح می‌شود، این‌ها تماما بیان‌های دقیق قابل قبول عقلا را دارد. منتهی این بیان‌ها برای مردم به درستی ذکر نشده است. خود زن‌ها هم خبر ندارند و اگر زن‌ها این بیان‌ها را کامل متوجه شوند کاملاً می‌پذیرند. عدالت باید اجرا شود، اما یکسری امور است که از مخزن عدالت خارج است. مثلاً الان من اینجا نشستم و شما آنجا نشسته اید؛ اینکه بگویم شما عدالت را رعایت نکرده‌اید و باید من آنجا بنشینم.

قانون‌های مدنی برخی کشورهای اروپایی از فقه شیعه متخذ است

* بسیاری از قانون‌های مدنی برخی کشورهای اروپایی از فقه ما متخذ است. حتی فقهی که حق حیوانات را مطرح کرده است. من اینجا بیان کنم مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) از اولین محصولاتش این بود که ۸ جلد دائرهالمعارف فقه کودک را مطرح کرده است. یک سال قبل از ولادت که پدر و مادر چه وظایفی دارند، او را بررسی کرده‌ایم تا وقت بلوغ!

* یکی از آثار اجتهاد تشخیص بدعت‌‌ها، انحراف‌ها است. تنها کسی که می‌تواند تشخیص بدهد فلان کار بدعت است یا خیر، فقیه است. این پدری که با قساوت قلب دختر خودش را به قتل رسانده، همه را جریحه‌دار کرد، یعنی انسان نمی‌تواند این خبر را بشنود و اشکش جاری نشود، انگشت اشکال را به سمت این می‌آورند که فقیه گفته پدر اگر فرزند را بکشد، قصاص نمی‌شود. بله، فقه گفته است، ولی کنار این چند مطلب دیگر هم داریم. فقیه اگر دید کسی از حکمی از احکام اسلام سوءاستفاده می‌کند، می‌تواند دستور مجازات او را بدهد. ولی فقیه می‌تواند بگوید نمی‌توان قصاص کرد، ولی به عنوان اینکه فتنه‌ای را انجام داد و از این حکم خدا سوءاستفاده کرد… یعنی اساسا سوءاستفاده از حکم خدا مسئله‌ای است که فقیه باید نظارت کند ولو حکم مسلم روشن باشد.

این مسئله را بیان کنم امام (ره) هم بر این تاکید داشتند. تنها شخصی که می‌تواند جلوی استبداد، بی عدالتی و ظلم را بگیرد، فقیه است.

* این خاطره را بیان کنم که اسناد آن هم در مرکز فقهی موجود است. ۱۵-۱۰ نفر از مسکو به ملاقات من در مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) در قم آمده بودند. پیرمردانی در این جمع بودند، مسئول آن‌ها می‌گفت تقریباً این‌ها اتاق فکر پوتین هستند. آن‌ها گفتند ما تمام حکومت‌ها را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم قوی ترین، مطمئن‌ترین و منطقی‌ترین حکومت، حکومتی است که فقیه در راس آن باشد. فقیه در راس این مملکت است که امروز این اقتدار وجود دارد و نفتکش‌های ما این همه راه را طی می‌کنند و به ونزوئلا می‌روند.

بسیاری از راهکارهای مراکز تغییر جنسیت مشروع نیست

* درباره تغییر جنسیت، درباره تلقیح مصنوعی … در خصوص تلقیح مصنوعی این مطلب را بیان کنم که مسئولین هم بشنوند، ما کار علمی‌اش را انجام دادیم و خود من هم این نظر را دارم که بسیاری از راهکارهایی که امروز مراکزی که در کشور انجام می‌دهند مشروع نیست. مرحوم والد ما هم این نظر را داشت، ولی با قطع نظر از این، یک زمانی کنگره‌ای در جهرم برای تلقیح مصنوعی برگزار می‌شد پیغام دادم و گفتم این روشی که الان ادامه می‌دهید ۵۰ سال آینده یک نسلی را در کشور خواهید داشت که نه پدر آن مشخص است و نه مادر او و نه برادر و خواهر آنها! واقعاً باید در اینجا قدردان رهبری معظم باشیم که فریاد زدند که این اشتباه شده و جلوی این را بگیرید.

سال‌ها بود که مرکز فقهی ما با کمیسیون‌های مجلس کار کرد که ابتدا هم قبول نمی‌کردند که این‌ها حرف‌های خود را با مسئولین وزارت بهداشت بیان کنند که این برخلاف اسلام است. این کنترل جمعیتی که از غرب وارد کشور شده و مردم را وادار می‌کنید هر خانه‌ای یک بچه داشته باشد یا نداشته باشد، برخلاف اسلام است. این می‌تواند با فقاهت، بدون هیچ تعصبی، حقوق عادلانه این‌ها را تبیین کند. فقه بسیار مهم است. در مرکز فقهی بخش کلامی داشتیم و داریم. در بخش کلامی قوی‌ترین کارها درباره سلفیه را انجام دادیم.

۴۰ سال پیش چیزی به نام «فقه امنیت» داشتیم؟

* گاهی اوقات می‌گویند حوزه الان مثل حوزه ۴۰ سال پیش است، ۴۰ سال پیش چیزی به نام «فقه امنیت» داشتیم؟ فقه مقاومت داشتیم؟ فقه کودک داشتیم؟ فقه زنان داشتیم؟ چرا همین طور بی انصافی می‌کنید و حوزه را در هجمه قرار می‌دهید؟ متاسفانه هجمه این‌ها از رسانه پخش می‌شود، اما ما برای پاسخ جایی را نداریم، دعوت نمی‌شویم که درباره این مسائل دفاع کنید.

یک طلبه مثل من با یک‌سوم حقوقی که ماهانه می‌گرفتیم می‌توانستیم اجاره خانه بدهیم. اما الان یک حقوقی که طلبه می‌گیرد، دو برابر را روی این حقوق بگذارد نمی‌تواند اجاره خانه خود را بدهد! وضع معیشتی ۸۰ و بلکه بیش از ۸۰ درصد طلاب از خط فقر بسیار پائین‌تر است. ۱۵-۱۰ درصدی که شغل دولتی دارند، زندگی مرفهی دارند و مردم این‌ها را می‌بینند و همه را به یک چوب می‌رانند. من این خاطره را برای شما بیان کنم که واقعاً باید برای آن گریه کرد.

بیش از ۸۰ درصد طلاب از خط فقر بسیار پائین‌تر است

من ۳ یا ۴ ماه پیش از یکی از خیابان‌های قم عبور می‌کردم، دیدم ماشینی یکی از اساتید برجسته حوزه بودند، ۸-۷ بچه در ماشین ایشان نشسته‌اند و من او را می‌شناختم و می‌دانستم این تعداد فرزند ندارد. بعداً خواستمش و گفتم شما نبودید؟ گفت خودم هستم و سرش را پائین انداخت و گفت زندگی من تامین نمی‌شود. من با برخی مدارس صحبت کردم و ظهر سرویس بچه‌ها می‌شوم. استاد درجه یک حوزه است. این‌ها را مردم بدانند و تنها آن ۱۰ درصد روحانیت را نبینند که زندگی مرفهی دارند. یکی از کارهایی که رایج است نماز و روزه استیجاری که مردم به بیوت مراجع می‌دهند، چقدر از اساتید را می‌شناسم که شب‌ها ۳-۲ ساعت نماز استیجاری می‌خوانند. حالا یک ساختمانی درست می‌شود و دو صندلی هم داخل آن گذاشته می‌شود و دو نفر هم تبلیغ می‌کنند در حالی که هیچ مجلل نیست و هیچ عنوان تشریفاتی ندارد.

حوزه‌های لاکچری یک تهمت است

* این تهمتی است که زده‌اند. آن هم که قدر متیقن است، یکی است و آن هم به قیاس سایر مدارس، ممکن است مقداری جلوتر است، ولی آن هم لاکچری نیست.

* در قضیه بانک که مردم مبتلا به هستند، پول را در بانک می‌گذارند و مبلغی دریافت می‌کنند و زندگی می‌گذرانند. خیلی صحبت‌ها می‌شود که برای مردم نگران کننده است. برخی می‌گویند این رباست؛ برخی می‌گویند این نیست. حوزه در این خصوص به چه جمع‌بندی رسیده است؟

من در سال ۸۹ در یک برنامه زنده تلویزیونی «این شب‌‌ها» پاسخ مفصلی به این مسئله دادم. اولاً باید بیان کنم اگر بانک‌ها روی ضوابطی که شورای محترم نگهبان در زمان امام (ره) و با تائید ایشان تصویب کردند و الان مورد تائید رهبری و جمعی از مراجع که من اطلاع دارم، عمل کنند، ربا نیست.

منتهی مشکل این است که بانک از مسیر اصلی خود خارج شده است. همان که امروز همه می‌نالند که بانک به جای بانکداری، بنگاه‌داری می‌کند. مشکل در اجرا است و ربطی به حوزه‌ها ندارد. عرض من این است که از نظر تولید نظریه بگویند اینجا را … حتی درباره موسیقی عرض کنم که گاهی مواقع برخی از هنرمندان به قم می‌آیند و با آن‌ها جلسه داریم می‌گویند هنوز بعد از ۴۰-۳۰ سال مسئله موسیقی را حل نکرده‌اید! مسئله موسیقی حل شده است! یعنی مرز حلال و حرام آن کاملاً تبیین شده است. این مشکل در اجراست که در اجرا این مرزها را رعایت کنید یا نکنید. این ربطی به حوزه ندارد.

از صندوق پست بردارید که یک کلمه کم نوشتم!

* استفتاء مراحلی دارد. سوال در دفتر می‌آید و ثبت می‌شود. سوال در بخش استفتاء می‌رود و آن بخش بر طبق اطلاعاتی که از مبانی مرجع تقلید دارند، می‌نویسند. زمان مرحوم والد ما اینطور بود. اینکه می‌گویند این سوال و آن سوال شده و این هم جواب بر مبنای خودتان است، اگر تائید می‌کردند مهر خورده می‌شد و اگر تائید نمی‌کردند مهر خورده نمی‌شد. به هیچ وجه این چنین نیست. الان که مسئله استفتائات و این‌ها زیادتر و دقیق‌تر و تشکیلاتی‌تر شده است، اما مرحوم والد ما می‌گفتند گاهی مواقع جواب برای آقای بروجردی روشن بود. به هیئت استفتاء می‌فرمودند صبر و تحمل کنید. ما می‌خواهیم حکم خدا را بنویسیم. می‌گفتند بحث کردیم و روشن است و بنویسیم، ایشان می‌گفتند خیر. هفته دیگر هم می‌نوشتند ایشان فرمود بارها این را پست می‌کردند و می‌فرمود از صندوق پست بردارید که یک کلمه کم نوشتم!

اینقدر حساسیت وجود دارد. مگر جایی است که بگوئیم مرجع همین طور بنویسد؟ بچه بگوید و بنویسد؟ در این ۴۰ سال بیوت مراجع مخصوصاً فرزندان مراجع خیلی مورد هجمه برخی رسانه‌ها بودند.

مرحوم والد ما در شب عید فطر با آن بیماری که داشت ۶-۵ ساعت دفتر می‌نشست، مستندات خدمت ایشان آورده می‌شد. بعداً ایشان اظهارنظر می‌کرد حتی وقتی نظر ایشان معلوم بود، حق نداشتیم تا ایشان نگوید که اعلام کنید، اعلام کنیم. حتی گاهی اوقات یک زمانی جلسه تمام می‌شد و می‌فرمودند برای من ثابت شده فردا اول ماه است. من عرض کردم حالا تا سحر هم صبر کنیم بلکه ان شاءالله بزرگان دیگر در راس آن‌ها رهبری، همین نظر را داشته باشند و وحدتی ایجاد شود. می‌خواهم بگویم این تلاش را می‌کردیم. به من سحر زنگ زدند که برای من ثابت است و آن‌هایی که نظر من را می‌خواهند من شرعاً نمی‌توانم کتمان کنم. می‌گفتیم چشم، اعلام می‌کنیم.

متاسفانه وضعیت فرهنگی کشور خوب نیست/ رسانه باید باورهای مردم را تقویت کنیم

* ما ظاهر دین را بیان کرده‌ایم و حتی گفتیم چقدر دین توسعه دارد و خیلی‌ها اطلاع پیدا کرده‌اند، ولی باورهای مردم قوی نشده است. البته منظور از مردم، این است که بخشی از رویش‌های انقلاب داریم که باورهای این‌ها خیلی عمیق است و در این تردیدی نیست.

* رسانه باید یک سیاستی پیدا کند که باورهای مردم را تقویت کنیم. ظواهر الان بر باورهای باطنی غلبه دارد. ما هر مناسبتی درباره هر امامی تلویزیون و رسانه ملی ما صحبت می‌کند که این امام که بود و چه شد. هیئات و دسته‌جات و مراسم سرور پخش می‌شود، ولی چقدر باور مردم را کار کرده‌ایم؟

* وقتی باور نباشد اختلاس‌ها ایجاد می‌شود. از این آدمی که اختلاس می‌کند بپرسیم این کار شما حرام است می‌گوید بله حرام است، اما انجام می‌دهد، چون باور به قیامت ندارد، باور به این ندارد که روزی باید پاسخ دهد. اگر این باور قوی شد، آن کارگر شهرداری می‌شود که اگر دو کیلو طلا در خیابان هم پیدا کند، حاضر نیست برای زندگی خود بردارد و تحویل می‌دهد.

گلایه از نقل کرامت‌هایی که اکثر آن‌ها دروغ است

* من گلایه از روحانیونی کنم که از صداوسیما خواب برای مردم مطرح می‌کنند. گلایه می‌کنم از روحانیون یا مداح‌هایی که کرامت‌هایی که اکثر آن‌ها دروغ است، برای مردم مطرح می‌کنند. من گلایه می‌کنم از صداوسیما که مجری محترم به آن روحانی می‌گوید یک هدیه‌ای امروز به مردم ما بدهید. ایشان می‌گوید از فردا این ذکرها را در این ساعات بگوئید! آقای محترم! این ذکر در اسلام امری است که شخصی و برای سلوک شخصی افراد است، کاری کنید که باور مخاطب را بالا ببرید.

مهم‌ترین دغدغه من، نمی‌دانم دغدغه بگوییم یا آرزو بگوئیم، ما به برکت انقلاب یک اتصال قوی با امامت پیدا کردیم. از قدیم در هیئات می‌گفتند «کل الخیر فی باب الحسین» این را به نحو کلی‌تر می‌گوئیم همه خیرات، همه ارزش‌‌ها، همه آرزوها در امامت است. یکی از علمای الازهر به مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) آمده بود و چند قضیه را بیان کرد و گفت به نظر شما راه حل اینکه مسلمین امروز یک وحدت واقعی پیدا کنند، چیست؟ گفتم بازگشت به امامت؛ همان چیزی که پیغمبر فرمود.

بخشی از روشنفکران امامت را نفهمیده‌اند

* ممکن است امروز بخشی از روشنفکران ما نسبت به ولایت فقیه مسئله داشته باشند؟ چون امامت را قبول ندارند. امامت را نفهمیده‌اند. امامت در یک معنای قلبی و معنوی خلاصه می‌کنند و می‌گویند چه ربطی به حکومت و سیاست دارد؟

* هشدار و تنبه بسیار بسیار به جایی بود که رهبری داد؛ نظیر آن چه امام(ره) در اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی مطرح کردند. یکی از شاخص‌های مهمش، مسئله جدایی دین از سیاست است، یعنی شیعه‌ای که بگوید اسلام سیاست ندارد، شیعه‌ای که بگوید ما چه ربطی به سیاست داریم، هر کسی می‌خواهد رئیس شود، فرقی ندارد، مغول، محمدرضاشاه، سلمان باشد، فرقی ندارد. منطق شیعه این نیست. حالا چرا به این شیعه انگلیسی می‌گویند؟ برای این که انگلیس دنبال این است. انگلیسی که مذهب بابیت، بهائیت، وهابیت را ایجاد کرد.

دومین شاخصه این است که ائمه سیاستی برای شیعه ترسیم کردند که به نام سیاست تقیه. تقیه امری است که روی مبنای عقل است، نه اینکه دورویی کنیم. برخی تقیه را به دورویی و نفاق تشبیه می‌کنند. بسیاری از پدرها در حرکت و مواضعی که با بچه‌ها یا خانواده دارند تقیه می‌کنند. تقیه یک سیاست راهبردی طولانی مدت تا آخر و زمان ظهور است. چه کسی این سیاست را پایه‌گذاری کرده است؟ خود ائمه! شیعه انگلیسی می‌گوید زمان تقیه گذشته است! من که می‌گویم با برخی از این‌ها کامل این بحث را کرده‌ام و می‌گویند معنا ندارد تقیه کنیم. حالا که شبکه ماهواره‌ای داریم چرا باید تقیه کنیم؟ نمی‌فهمند تقیه به چه معنی است.

کسی که در لندن نشسته هفته برائت درست می‌کند!

امام هفته وحدت درست کرده و کسی که در لندن نشسته هفته برائت درست می‌کند! شیعه می‌گوید مقدسات مذاهب دیگر را اهانت نکنید، آن‌ها می‌گویند اهانت کنید و ترویج هم می‌کنند و پول می‌دهند؛ این شیعه انگلیسی می‌شود. یعنی من می‌خواهم بیان کنم بحث تعصب نیست. شیعه‌ای که می‌گوید سیاست تقیه را قبول نداریم، یعنی ائمه (ع) ما را قبول ندارد.

شاخص سوم این است که شیعه واقعی و شیعه اثنی عشری واقعی کسی است که می‌گوید شما نباید تحاکم به طاغوت کنی! تحاکم به طاغوت یعنی دو مسلمان با هم اختلاف کردند، نزد یک کافر نروند و بگویند شما بین ما قضاوت کن و این در فقه ما ریشه قرآنی دارد.

عُمَر بْن حَنْظَله نزد امام صادق(ع) آمد و گفت دو نفر اصحاب شما در مسئله ارث و دین با هم اختلاف کرده‌اند و نزد سلطان وقت رفتند که در آن زمان امام صادق (ع) بوده است که اسم او اسلامی بود، ولی سلطان جور بود. امام ابتدا فرمود مگر شما قرآن نخواندید که قران تحاکم به طاغوت را نهی می‌کند و حرام می‌داند. حتی اگر به نفع شما به حق حکم کرد. شیعه انگلیسی می‌گوید فرقی نمی‌کند، کسی که قضاوت می‌کند کافر باشد یا غیرکافر باشد.

شاخص چهارم را بسیار تاکید دارم. شیعه انگلیسی می‌گوید اگر اسرائیل در یک نقطه‌ای ۷۰ – ۸۰ سال پیش غصب کرده، غارت و چپاول کرده، قتل کرده، به شما چه ربطی دارد؟ مردم فلسطین خواستند با آن مقابله کنند و نخواستند هم نکنند، ولی شیعه واقعی می‌گوید اگر جایی اسلام در خطر بود، ولو شما در نقطه دیگری از دنیا هستید اگر می‌توانید باید مقابله کنید. شیعه انگلیسی یعنی شیعه‌ای که جهاد دین را قیچی کند. نمی‌دانم این خبر را دارید یا خیر که در زمان مرحوم والد ما یکی از نمایندگان ایشان از کویت به ایشان گفت، آمریکایی‌ها در کویت قرآنی چاپ کرده‌اند که با حذف آیات جهاد و در مدارس توزیع می‌کنند! خب چرا این کار را می‌کنند؟! برای اینکه دست بچه‌های لبنان نیفتد. دشمن می‌فهمد خلع سلاح واقعی یعنی اینکه مبانی دینی به دست کسی نرسد. با پیگیری مرحوم والد، این قرآن‌ها را جمع کردند.

ماجرای شرح تحریر امام

* امام به قم آمدند و جامعه مدرسین قرار بود بیت امام را اداره کند، یعنی با نظر خود امام بود. این مقداری که به یاد دارم. جامعه مدرسین مسئولیتی به پدر ما داده بودند که کارهای فقهی امام و استفتائات را انجام دهید. پدر ما آن زمان شرح تحریر امام را که ۲۸ جلد است و در یزد در ایام تبعید شروع کرده بود … ایشان در تبعید که بود یک روز درس شروع کرد و ساواک گفت حق ندارید درس بگوئید. یک چند روزی نگران بود چه کاری انجام دهد. من به یاد دارم به من گفت مجمدجواد خدا یک فکری در ذهن من قرار داده و ان شاالله بتوانم موفق شوم. مرحوم آقای وزیری از علمای برجسته یزد کتابخانه‌ای داشت و یک اتاق را در اختیار ایشان قرار داده بود و هر روز ساعت ۸ صبح می‌رفت و ۱۲ ظهر می‌آمد و این شرح تحریر امام را ۴-۳ جلد در آن زمان نوشت. آن زمان که نمی‌دانستند انقلاب پیروز می‌شود یا خیر. ایشان بعداً در خاطرات خود می‌گوید من فکر کردم چه وظیفه‌ای نسبت به این مرد می‌توانم انجام دهم. فرمودند به ذهنم آمد من شرح کتاب ایشان را بنویسم.

در فرهنگ حوزه یک متنی اگر شرحی برای آن نوشته شود حاکی از عظمت علمی آن متن و آن کسی است که متن را نوشته است، دارد. این خاطره را عرض کنم که یک زمانی یکی از جلدهای شرح تحریر را خدمت ‌آیت‌الله وحید خراسانی بردم که استاد بزرگوار ما هستند، زمان حیات پدر این کتاب را بردم. ایشان فرمود – عین عبارت آیت‌الله وحید را عرض می‌کنم – “آقای فاضل از شانس‌های بزرگ آقای خمینی، این است که مثل پدر شما شرح کتاب ایشان را نوشت”. پدر من ده سال در زمان امام مسئولیت اداره حوزه را برعهده داشت.

حوزه فقط باید از سهم امام (عج) اداره شود

* اوایل انقلاب خیلی از کارخانه‌جات را مصادره کرده بودند، والد ما گفتند به امام عرض کردم برخی از این‌ها را برای حوزه قرار دهید که خیلی نیاز دارد. امام فرمودند حوزه فقط باید از سهم امام (عج) اداره شود، نگذارید این‌ها وارد حوزه شود. خیلی با امام ارتباط خوبی داشتند و من هم افتخار این را داشتم که به دست مبارک امام معمم شدم. یک زمانی بود ملاقات‌های امام تعطیل بود و مرحوم والد ما به حاج احمد آقا زنگ زدند که … من مکرر به جبهه می‌رفتم و برمی‌گشتم. در جبهه ملبس بودم و بعد برمی گشتم لباس را در می‌آوردم. یکبار که رفتم پدرم فرمود ملبس بمانید و گفتم چه کار کنم؟ گفت من از امام وقت می‌گیرم و خدمت امام برویم. خدمت امام رفتیم و به دست مبارک امام معمم شدم.

امام (ره) با اینکه خودشان در نهایت اعراض از دنیا بود و من واقعا می‌دانم همان زمان اگر کسی دست ایشان را می‌بوسید به این فکر می‌کرده است که آخرت خود را چه کند. دست خود را آنجا گذاشته بود و چاره‌ای نداشت و نمی‌شد هر کسی بیاید دست ایشان را بکشد. برخی می‌گویند چرا امام دست خود را گذاشته است؟ نمی‌دانند صد نفر بیایند و امام بخواهد دست خود را بکشد هم خودش اذیت می‌شود و هم دیگران اذیت می‌شوند. بار اول دست مبارک ایشان را بوسیدم و عمامه را بر سر گذاشتند و دعا کردند، خواستم بیرون بیایم. تا دم در رسیدم امام فرمودند آقا برگردید. یک پاکتی کنار خودشان گذاشتند و ابتدا فراموش کردند به من بدهند. مرسوم است مراجع وقتی این مراسم هست، یک تبرکی به طلبه‌ها می‌دهند. این پاکت که آن زمان ۵ هزار تومان بود که خیلی هم بود به من دادند. این بار هر کاری کردم اجازه ندادند دست ایشان را ببوسم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics