قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / مشکلاتی مهم‌تر از تحول متون داریم
از کثرت دروس خارج فقه معاصر خوشحال نیستم!/ شیوه فعلی به مرور مراجع و اساتید بزرگ را به دروس فقه معاصر بدبین می‌کند/ اجلاس اساتید فقه معاصر برگزار شود

علوی‌آزیز در گفتگو با «اجتهاد» مطرح کرد:

مشکلاتی مهم‌تر از تحول متون داریم

اختصاصی شبکه اجتهاد: حجّت‌الإسلام والمسلمین سیّد حمید علوی‌آزیز، علاوه بر سال‌ها تدریس در حوزه علمیّه مشهد، هشت سالی است که در مرکز مدیریت حوزه علمیّه خراسان مشغول به فعالیت است. سابقه مدیریت او به‌عنوان مدیر آموزش و پژوهش حوزه علمیّه خراسان، بهانه‌ای شد تا با ایشان در رابطه با پاسخ‌های حوزه به مطالبات رهبری در مورد تغییر و چابک‌سازی علوم حوزوی، گفت‌وگو کنیم. عضو شورای علمی گروه پژوهشی فقه‌کاربردی پژوهشکده اسلام‌تمدّنی، از آمار و ارقامی در رابطه باکیفیت طلاب حوزوی سخن گفت که به گمان وی، بحث از تغییر کتب درسی را به امری حاشیه‌ای بدل می‌سازد.

اجتهاد: بایستگی‌های متون درسی و آموزشی حوزه علمیه چیست؟ و نواقص احتمالی آن‌ها، چه تأثیری در فرآیند آموزش دارد؟

علوی‌آزیز: مؤلفه‌های متعددی در فرایند آموزش نقش دارند، ورودی‌های حوزه علمیه و شیوه گزینش آن‌ها، توانمندی علمی، مهارتی اساتید و باورهای اعتقادی، فکری و اجتماعی آن‌ها، شیوه مدیریت در مدارس علمیه و کادر آموزشی مدارس، نظام ارزشیابی و امتحانات حوزه و البته متون درسی و آموزشی هم اهمیت خود را دارند.

اتفاقاً در این فرآیند به نظر بنده متون درسی کمترین اشکال را دارند یا لااقل اشکال اساسی متوجه آن‌ها نیست. وقتی بخش قابل‌توجهی از افراد پذیرفته‌شده برای ورود و تحصیل در حوزه علمیّه، زمینه‌های لازم استعدادی و انگیزه‌ای را برای طی کردن مسیر دشوار اجتهاد و تخصّص در حوزه نداشته و از طرفی، اکثر آن‌ها نیز دسترسی به استاد توانمند در فقه و اصول و منطق و ادبیات ندارند، طبیعی است که به مشکل برمی‌خورند. آن‌ها به همین دلایل، بخش‌های زیادی از «کفایه» و «رسایل» را به‌صورت دقیق متوجّه نمی‌شوند، ولی ما فکر می‌کنیم مشکل از کتاب‌های درسی است و اگر کتاب‌های درسی عوض شود معجزه‌ای اتّفاق می‌افتد. آن‌وقت همه دق‌دلی‌ها را بر سر «کفایه» و «رسایل» و «بدایه» و «نهایه» خالی می‌کنیم که این‌ها کتاب درسی نیستند و چه و چه!درحالی‌که مشکل اصلی، جای دیگری است.

البته اشتباه نشود. بنده معتقد نیستم حوزه فقط وظیفه نخبگانی دارد و باید استعدادهای برتر را جذب کند. نه، مسئولیت‌های متعددی متوجه سازمان روحانیت است؛ از تولید علم تمدن ساز تا اقامه نماز جماعت در یک روستای دورافتاده محروم؛ اما قطعاً مسیر طلبه‌ای که با سرمایه اندک استعدادی و باهدف خدمت خاص تبلیغی وارد حوزه می‌شود از «مکاسب» و«کفایه» و درس خارج نمی‌گذرد.

در بخش اساتید هم مشکل کم نداریم. با احترام به همه اساتید توانمند و برجسته حوزه، اگر نزدیک به ۸۰ مدرسه علمیه داریم که در همه آن‌ها منطق تدریس می‌شود، آیا شما می‌توانید ۸ استاد منطق نام ببرید؟ استاد که عرض می‌کنم یعنی کسی که بتواند در یک محفل علمی، یک مقاله علمی در دانش منطق ارائه کند و در یک نشست علمی، با یک استاد با منطق غیرحوزوی دادوستد علمی داشته باشد. نه‌فقط کسی که «منطق مظفر» را ترجمه کند و بعضی قسمت‌ها مانند استدلال بر قیاسات و برهان و بخشی از مغالطات و…را ترجمه هم نکند. البته در دروس دیگر هم کم‌وبیش این مشکل وجود دارد، در برخی کمتر در برخی بیشتر؛ آن‌وقت همه مشکلات را از متن درسی می‌بینیم و فکر می‌کنیم اگر متون عوض شود معجزه‌ای اتفاق می‌افتد.

بنده با تغییر متون مخالفتی ندارم. این سنت حوزه‌ها بوده که هر وقت متن بهتری می‌آمده جایگزین متون قبلی می‌شده است؛ امّا خواستم عرض کنم مشکل اساسی در جای دیگری است. درباره نظام ارزشیابی و سیستم مدیریتی، تربیتی و انگیزشی مدارس هم سخن فراوان است.

اجتهاد: نقاط ضعف کتب فعلی دانش اصول‌فقه را در چه اموری می‌دانید؟

علوی‌آزیز: وقتی صحبت از ضعف کتب فعلی دانش اصول می‌شود، باید مشخص کنیم دقیقاً مقصود چیست؟ آیا مقصود کتاب‌های درسی دانش اصول است؟ مقصود کتاب‌های پژوهشی و علمی اصول است؟ مقصود کتاب‌هایی است که در طول تاریخ حدود هزارساله این علم نگاشته شده و تراث علمی ما محسوب می‌شوند؟

دانش اصول هم مثل همه دانش‌ها، در طول زمان تغییر و تحول می‌پذیرد. چه بسیار مباحثی که در گذشته نبوده امّا اینک در این علم، بحث می‌شود؛ و چه بسیار مطالب لازمی که هنوز به شایستگی و به‌صورت کامل مطرح نشده و جای کار بیشتری دارد، مانند مباحث عرف، سیره عقلا، مباحث مربوط به مقاصد شریعت و اشکالات و احیاناً مطالب درست آن‌ها، مباحث مربوط به پارادایم‌های حاکم بر دانش فقه و اصول و مباحث پیرامون حکم و….

اما اگر مقصود کتاب‌هایی است که امروز به‌عنوان کتاب درسی شناخته می‌شوند، اولاً: بسیاری از این‌ها از ابتدا به‌منظور کتاب درسی نوشته نشده‌اند، لذا نمی‌توان انتظار یک کتاب درسی استاندارد، آن‌هم با استانداردهای امروزی را از آن‌ها داشت، بله، چون در زمان خود بهترین بوده‌اند کتاب درسی شده‌اند. قطعاً در کنار محاسن فراوان، نقایصی هم دارند که باید برطرف شود و این تلاش مستمراً ادامه دارد. در زمان معاصر تلاش‌های مرحوم مغنیه با تألیف کتاب «اصول‌الفقه‌فی‌‌ثوبه‌الجدید»، تلاش مرحوم آیت‌الله مشکینی با «الرسائل‌الجدیده الجدید»، شهید صدر با تألیف دوره «دروس فی علم‌الاصول» (حلقات)، تلاش ارزشمند آیت‌الله سبحانی با تألیف «الموجز و الوسیط» و… همه برای این است که کتاب‌های آموزشی سامان بهتری پیدا کند.

در چند سال اخیر هم مرکز تدوین متون درسی حوزه علمیه قم، خصوصاً در این دو سال اخیر، کارهای با ارزشی انجام داده که البته کافی نیست و باید ادامه پیدا کند.

همین‌جا نکته‌ای عرض کنم که تغییر متون درسی با هیاهو و کارهای رسانه‌ای سامان پیدا نمی‌کند. برخی امور از این‌دست، جز دلسرد کردن طلاب جوان از همین متون موجود ثمری ندارد. تألیف و تدوین متون درسی کار بزرگی است که جز از عهده لجنه‌های علمی متخصص ساخته نیست.

هرگاه کتابی بهتر از «کفایه» و «رسایل» و «مکاسب» برای آموزش طلاب مقطع سطح در دسترس باشد، هیچ عالمی در برابر تغییر مقاومت نمی‌کند، چنانکه تاکنون این‌گونه بوده است.

اجتهاد: به نظر حضرت‌عالی، متون فعلی دانش اصول، توانایی نظام‌سازی و پاسخ به نیازهای فقه حکومتی را به فقه‌پژوه می‌دهد؟ آیا این متون، نیازهای تمدّن اسلامی را در نظر گرفته است؟

علوی‌آزیز: مقولاتی مانند تحول علوم، تولید علم و تمدن‌سازی، اموری است که در یک پروسه طولانی‌مدت تاریخی اتفاق می‌افتد و گذر ده سال و بیست سال در این مقوله‌ها، حکم یک چشم به هم زدن را دارد. علم اصول هم از این مقوله مستثنا نیست. دانش اصول، یک دانش ابزاری است که برای پاسخ به نیاز متدینان تولید شده است. وقتی شما نیاز داشتی در زمان عدم حضور معصوم (ع)، با تکیه بر عقل خطاپذیر وظایف و احکام دینی خود را از کتاب و سنت استخراج کنید به ابزار نیاز پیدا می‌کنید؛ اگر نیاز شما در حد نیاز فردی باشد، ابزاری که می‌سازی نیز در همین حد است؛ اما اگر نیاز شما توسعه پیدا کرد و ناچار بودید نظام‌ها و مناسبات کلان را از دین استخراج کنید، قطعاً ابزار هم باید با این نیاز هماهنگ باشد.

لذا به گمان بنده، پیش‌نیاز تحول دانش اصول برای برآوردن نیازهای تمدنی، اصل احساس نیاز همگانی و نخبگانی به دین در این سطح کلان است که فکر نمی‌کنم این نگاه و نیاز از روی اضطرار، تا هنگامی‌که فرآورده‌های تمدن موجود را کافی می‌دانیم، در سطح عموم و بلکه نخبگان حوزوی و دانشگاهی به وجود بیاید.

خلاصه اینکه ابتدا باید تحول در اندیشه و باور، رخ دهد تا نتیجه آن را در خارج به‌صورت ملموس ببینیم و با اندک اطلاعی که از فضای علمی حوزوی و دانشگاهی دارم هنوز تا این مرحله فاصله بسیار داریم.

اجتهاد: مراد از تحوّل حوزه ازنظر رهبری در بیانات بیست سال اخیرشان را چه می‌دانید؟

علوی‌آزیز: حدود ۱۵ سال است که بیانات و ارشادات رهبر معظم انقلاب را درباره حوزه‌های علمیه پیگیری می‌کنم. چه در این هشت سالی که در حوزه مسئولیت دارم و چه در گذشته که با گروهی از دوستان در مدرسه سلیمانیه فرمایشات رهبری معظم درباره حوزه را در کنار فرمایشات امام (ره)، شهید مطهری (ره) و شهید بهشتی (ره) پیگیری می‌کردیم. با احترام به همه مراجع تقلید، باید اذعان کنم آنچه ایشان درباره حوزه می‌اندیشند و بیان کرده‌اند، کما و کیفا ًقابل ‌مقایسه با نظرات سایرین نیست. البته اشراف ایشان به مسائل جهانی و جهان اسلام و اطلاع از حوزه‌های مختلف دانشی، در این جامع‌نگری نسبت به حوزه تأثیر مستقیم داشته است.

حوزه علمیه هم در این سال‌های بعد از انقلاب حقیقتاً رشد چشمگیری داشته که در برخی عرصه‌ها کارهایی که انجام شده با تمام کاری که در تاریخ آن علم انجام گرفته قابل‌مقایسه است (که در جای خود با آمار و ارقام قابل‌ بیان و ارائه است)؛ اما فاصله تا نقطه مطلوب بسیار است، کم‌کاری‌ها، تنبلی‌ها، بخشی‌نگری‌ها، برخی تعارضات و… باعث شده بسیاری از فرمایشات رهبری درباره تحول در حوزه‌ها محقق نشود.

برداشت بنده از تحول مدنظر ایشان این است که حوزه علمیه که متولی دین‌داری مردم در عصر غیبت است، باید چند قدم جلوتر از حوادث، آماده مواجهه با آن‌ها باشد.حوزه آرمانی باید در تمدن‌سازی دینی، نقش‌آفرین باشد و در یک کلام، عملکرد حوزه را باید در میزان نقش‌آفرینی دین در زندگی فردی، اجتماعی و مناسبات جهانی ارزیابی کرد.

ان‌شاءالله شاهد روزی باشیم که با عملکرد پیامبرگونه روحانیت برآمده از حوزه‌های علمیه، عموم مردم جهان، گروه گروه به دین خدا روی آورند و بنا به فرموده قرآن،مصداق «یدخلون فی دین الله افواجا» باشند.

بنابراین، نظام اسلامی برآمده از دین اگر بخواهد به یک الگو تبدیل شود و مردم احساس کنند سعادت آن‌ها در سایه این نظام و تعالیم دین تأمین می‌شود، جز با نقش‌آفرینی روحانیت و حوزه‌های علمیه امکان‌پذیر نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics