قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / نظامی که نه اسلامی است و نه لیبرال!/ محمدتقی اکبرنژاد
سرنوشت شومی که انتظار حوزه را‌ می‌کشد...!/ محمدتقی اکبرنژاد

نظامی که نه اسلامی است و نه لیبرال!/ محمدتقی اکبرنژاد

اختصاصی شبکه اجتهاد: فقه در دنیای جدید با مسائل و چالش‌هایی روبرو است، در حالی‌که پیش از این با چنین مسائل پیچیده‌ای مواجه نبوده است. یکی از این چالش‌ها بحث فقه و نظام‌سازی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … است. در همین زمینه گفتگویی با حجت‌الاسلام اکبرنژاد، مدیر موسسه فقه و تمدن‌سازی اسلامی انجام دادیم. بخش‌هایی از آن، پیش روی شما است.

سوالات، منطق تولید می‌کنند

سؤالات، منطق تولید می‌کنند. منطق علم به وسیله سؤالات تولید می‌شود. جنس سؤالات نحوه تفکر را تنظیم می‌کند. زمانی شروع به تفکر می‌کنیم که بتوانیم به سوالات مطرح شده پاسخ بدهیم و مجهولات را پاسخ گوییم.

قبل از انقلاب اسلامی مجهولاتی که ذهن فقهای ما را درگیر کرده بود، مسائل فردی است که عمدتاً عبادی بودند و دغدغه‌های حکومتی در حوزه ما تقریباً مطرود بود.

بعضاً شجراتی بودند که تفکر حکومتی داشتند ولی حوزه به عنوان حوزه، رویکردهایش، رویکردهای حکومتی و تمدنی نبود. برای همین، روش اجتهاد یا منطق استنباط دین طبیعتاً متناسب با آن جنس پرسش‌هایی تولید شده بوده است تا بتوانند به آن دسته از سوالات پاسخ دهند.

شاید اگر همان زمان جنس سوالات متفاوت بود، فقهای ما به این تیجه می‌رسیدند که جریان استنباط حاضر و اصولا فقه حاضر، پاسخگوی این نیازها نیست. بر همین اساس است که ما معتقدیم، بعد از انقلاب اسلامی، از آن چیزهایی که بسیار ضروری است تهذب در متد و منطق فهم دین است. ما باید به مسائل چند مجهولی که در حوزه تمدن و حکومت با آن مواجه شدیم، پاسخ دهیم، آن هم در عصر مدرنیته و نه عصری مشابه آنچه در عصر ائمه وجود داشته است. در یک عرصه بسیار پیچیده‌تر و وسیع‌تر ما باید بالأخره به این مسائل بپردازیم و لازمه این پرداخت هم این هست که منطق خودمان را تولید کنیم.

بنابراین و با توجه به آنچه گفتیم، با این ساز و کار اجتهادی که در حوزه شاهدیم، نمی‌توان به استقبال مسائل جدید رفت و جواب‌های تمدنی از آن استخراج کرد.

بی‌اعتنایی به مسائل حکومتی

معتقدم این‌که چهل سال از انقلاب گذشته و حوزه، بزرگان، مراجع و اساتید به مسائل حکومتی و بحث از نظام‌سازی، یک نحوی از بی‌اعتنایی می‌کنند، عمده دلیلش همین است که آقایان اصلا منطق حل این مسائل را ندارند. اصلا با این فضاها آشنا نیستند. اصلا نمی‌دانند که در این فضا چگونه باید ورود کنند.

به همین دلیل طبیعتا نمی‌توانند به چنین مسائلی پاسخ بدهند. پس در حالت مودبانه همین می‌شود که آقایان اصلا نباید به این فضاها ورود کنند؛ چون منطق حل چنین مسائلی وجود ندارد.

کارهایی که باید در این زمینه بشود، عمدتا کارهایی است که ما در منطق بسته جامع اجتهادی که در پنج جلد ارائه کردیم. من سعی کردم در آن بسته روش اجتهاد موجود را ارتقا بدهم. گذشته از این، بعد از این مرحله، ما باید به سمت منطق نظام‌سازی برویم.

تجربه فقه حکومتی در اهل سنت

برخی در باب فقه حکومتی می‌گویند به سراغ تجربه‌های اهل سنت بریم. اما به نظر من، ما هر جا به سراغ مکاتب دیگر رفتیم، ضرر کردیم. یک زمان شما قبل از این‌که به سراغ دیگران بروید به دنبال انسجام‌بخشی افکار خودتان باشید. یعنی اگر به یک نظام اولیه در افکار خودتان برسید و بعد که سراغ منظومه‌های دیگر بروید تا در این تعامل یا تقابل رشد بکنید، این خیلی خوب است؛ چون شما به یک انسجام برخاسته از متون و ادله خودتان رسیده‌اید و پیش‌فرض‌های اولیه‌ای را دارید؛ اینگونه خودتان را از ابتدا در حاشیه قرار نمی‌دهید.

وقتی خودمان را در حاشیه تفکر اهل‌سنت قرار می‌دهیم، بدون این‌که ملتفت شویم، در ساختار فکری آن‌ها ورود پیدا کردیم.

مرحوم شیخ طوسی اصول فقه شیعه را براساس اصول اهل سنت نوشتند، یعنی اصول شیعه در حاشیه آن نوشته شد. این آسیب‌های خیلی جدی است که اصول شیعه دارد و تا همین امروز گرفتارش هستیم. یعنی ساختار و جنس مسائل ما تحت تأثیر ساختار اصول و مسائل اهل سنت قرار گرفته و تا همین امروز هم نتوانستیم از دام آن رها بشویم.

لذا توصیه‌ای ندارم که بخواهیم به آن سمت برویم. توصیه‌ام این است که سعی کنیم منابع خودمان، منابع شیعی خودمان را خوب بشناسیم، سعی کنیم به این‌ها نظام بدهیم.

نظام موجود، نه اسلامی است و نه لیبرال

من نظام موجود را نه تنها اسلامی و فقهی نمی‌دانم، بلکه معتقدم بدتر از نظام لیبرال هم هست. یعنی یک ترکیب غلط‌اندازی از نظام لیبرال اسلامی درست شده که نه این است و نه آن.

و برای همین نه مزایای این را دارد و نه مزایای آن را دارد و بر حیث عیب‌ها هم، عیب‌ها بسیار بیشتر هست تا عیب‌های نظام لیبرال. بانک‌های ما تا ۳۰ درصد سود می‌گیرند در حالی که در دنیا بهره‌ها یک الی سه درصد است. ما به یک چیز بد ترکیبی رسیدیم. نه این است، نه آن است. مزایای هیچکدام را ندارد و معایب همه‌اش را دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics