بیش از هزار سال از رحلت مرحوم کلینی میگذرد؛ گرچه آن محدث بزرگ دیگر در میان ما نیست؛ ولی به قول فرمایش امام علی(ع) این بزرگان در درون روح وجان ما هستند و هیچگاه آنها را فراموش نمیکنیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی به نقش و جایگاه شیخ کلینی در گسترش علوم اسلامی پرداخته اند که به این شرح است:
روز نوزدهم اردیبهشت روز بزرگداشت کلینی بود؛[۱]مولّف کتاب شریف کافی[۲] از بزرگان علماء شیعه است[۳] که خدمات گرانقدرى به علوم اسلامی ارائه کرده است.[۴]وى در دوران حیات حضرت عسکرى علیه السلام چشم به دنیا گشود و در آخرین سال غیبت صغرى و یا یک سال قبل از آن (۳۲۸- ۳۲۹) دیده از جهان بربست.[۵]
شیخ کلینی؛ احیاگر مذهب شیعه
در دوران غیبت صغرى، نخستین عالم و دانشمند بزرگى که به جمع و تنظیم بسیارى از کتابهایى که در عصر معصومین علیهم السلام نوشته شده بود، پرداخت و قسمتى از آنها را با نظم خاصّى در کتابى گرد آورد، مرحوم ثقه الاسلام محمّدبن یعقوب کلینى رازى بود.[۶]
مرحوم کلینی این دانشمند و محقق بزرگ شیعه حقاً دین خود را به تشیع ادا نمود؛ او با قلم توانا و موشکاف و پرمغز خود توانست بسیارى از پردههاى اوهام را پاره کند و عقاید شیعه را آنچنان که هست به عموم مسلمانان معرفى نماید تا همگان بدانند شیعه نه بت پرست است و نه خارج از دین، نه على علیه السلام را خدا مىداند و نه او را از پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله شایستهتر مىشناسد، نه در دین خدا بدعتى گذاشته و نه قرآن را ناقص و تحریف یافته مىداند.[۷]
بلکه عقیده شیعه در اصول و فروع مستقیماً از قرآن مجید و مکتب وحى و دودمان پیغمبر صلى الله علیه و آله که نزدیکتر از همه به «قرآن» و آشناتر از همه به «سنّت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله» هستند، گرفته شده است.[۸]
دغدغه مندی آن عالم بزرگ در ارائۀ مسایلى که اساس مذهب شیعه را تشکیل مىدهد، وتشیع بر محور آن مىگردد و خواص و عوام به آن معتقدند و به آن عمل مىکنند و هیچ گونه اختلافى در آن نیست خلاصه میشد؛مقصود این بود که شیعه و عقاید و افکار شیعه را آنچنان که هست به تمام گروههاى مسلمانان، اعم از دانشمندان و عوام، معرفى نماید.[۹]
تا همگان بدانند شیعیان بحمداللَّه از تربیت یافتگان مکتب اسلام و پیروان تعلیمات عالى قرآن هستند و سهم آنها از ایمان و مکارم اخلاق سهم بزرگى مىباشد، آنها جز به قرآن و سنّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و استدلالات قطعى عقلى تکیه نمىکنند.[۱۰]
شاید در پرتو این بیانات، افراد بى اطلاع، باخبر شوند و افراد غافل متنبه گردند، هوسبازان و سبک مغزها از غلوّ خود بکاهند، افراد متعصب پردههاى تعصب را از مقابل چشم خویش کنار بزنند و به برادران خود نزدیک شوند.[۱۱]
او کسى است که به جهت عظمت شأنش، ابنأثیر (مورّخ معروف) او را مجدّد و مؤسّس مذهب امامیه در آغاز قرن چهارم مىشمرد بعد از آنکه حضرت ثامنالائمّه علیه السلام را مجدّد این مذهب در آغاز قرن سوم به حساب مىآورد.[۱۲]،[۱۳]
همۀ این امور نشان میدهد باید شیخ کلینی رحمه الله علیه را به حق از مجدیدن مذهب شیعه دانست. البته بیست و نه سال زندگی او در قرن چهارم بوده است بنا بر این چون اکثر عمر او در قرن سوم بوده است او را از علمای قرن سوم میدانند.[۱۴]
شیخ کلینی؛ طلایهدار حدیث شیعه
مرحوم کلینی رحمه الله علیه در زمان خودش رئیس شیعه و موثّقترین و استوارترین آنان در نقل حدیث بوده و کتاب شریف «کافى» را که یکى از منابع مهمّ حدیث شیعه است، در مدّت بیست سال، تألیف کرده و حقّى بزرگ بر گردن شیعه به خصوص اهل علم دارد.[۱۵]لذا این عالم محقق، از افتخارات شیعه و جهان اسلام و محدثی کم نظیر به شمار میرود.[۱۶]
البته باید دانست احایث موجود در این منبع روایی معروف یا سایر منابع معتبر؛ به این معنى نیست که آن حدیث به خصوص معتبر است، بلکه هر حدیثى سلسله سندى دارد که باید هر یک از رجال سند آن جداگانه در کتب رجال مورد بررسى قرار گیرد، هرگاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند، آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته مىشود، در غیر این صورت، مشکوک یا ضعیف است و این کار تنها در خور آگاهان و علماى علم حدیث و رجال است.[۱۷]
شیخ کلینی؛ بزرگترین عالم تشیع
بی شک مقام و منزلت شیخ کلینی را از زبان بزرگانی میتوان دانست که هر یک از طلایه داران علم و عمل در جهان هستند؛ در این زمینه مرحوم علامه ی مجلسی که از بزرگان برجسته است در مورد او میگوید؛ حق ایـن است که در میان علما شیعه مانند کلینی نیامده است و هر کـس در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند، در مییابـد که از جانب خـداونـد مـورد تاییـد بـوده است.[۱۸]
شیخ کلینی؛ مورد احترام اهل سنت
رویکرد علمی و معرفتی شیخ کلینی رحمه الله علیه بر مدار تنبه و بیدارى و نزدیک شدن مذاهب اسلامی به یکدیگر استوار بود تا از این رهگذر خداوند رشته اتحاد و یگانگى را در میان مسلمین محکم سازد و همچون یک دست نیرومند در برابر دشمنان گردند. همه یک صدا و یک دل و یک زبان در راه عظمت اسلام بکوشند؛[۱۹]اینگونه است که اگر چه مرحوم کلینی رحمه الله علیه از بزرگان علمای شیعه است[۲۰]لیکن اهل سنت هم به ایشان احترام میگذارند.[۲۱]
جامع ترین و مهمترین کتاب روایی شیعه
پیروان مکتب تشیع روایات زیادى از رسول خدا صلى الله علیه و آله از طریق ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل کردهاند و روایات زیاد دیگرى از على علیه السلام و سایر امامان علیهم السلام دارند که امروز از منابع اصلى معارف و فقه شیعه محسوب مىگردد.[۲۲]
گفتنی است: کتابى که از مرحوم کلینی رحمه الله علیه به یادگار مانده است همان کتاب «کافى» است که از نظر صحّت و اتقان حائز اهمّیت فراوان بوده و پس از قرآن و نهجالبلاغه مهمترین کتاب شیعه و از جامع ترین و مهمترین کتاب روایی شیعه به شمار مىرود.[۲۳]
ایشان در تألیف این کتاب، رنج فراوانى کشیده و رنج سفرهایى را بر خود هموار نموده است و مجموع احادیث آن ۱۶۶۱۹۹ حدیث است و این تعداد متجاوز از احادیث «صحاح ستّه» مىباشد.[۲۴]
معرفی کتاب «الکافی»
کتاب شریف کافی بر دو بخش تقسیم مىشود، یک قسمت از آن مربوط به اصول عقاید و بخش دیگر آن مربوط به احکام و فروع است.[۲۵]
قسمت اصول این کتاب، نمونه روشنى از علوم و معارف اهل بیت است و سند زندهاى براى امامت و جانشینى آنها از رسول خدا صلى الله علیه و آله مىباشد. در این بخش بسیارى از مسائل فلسفى و کلامى مربوط به معارف و عقاید، از طرف پیشوایان ما بطور دلپذیرى بحث و بررسى شده است و بنا به نقل «نجاشى» بیست سال تمام در تألیف آن رنج برده است.علاوه بر این اثر، کتابهاى دیگر نیز به یادگار گذارده و متأسفانه این آثار به مرور زمان از میان رفته است.[۲۶]
انگیزه شیخ کلینی از نگارش «الکافی»
کلین نام قریه ای است در حدود سی، چهل کیلومتری شهر ری است که کلینی مدتی در آنجا ساکن بود و به تحصیل و تدریس اشتغال داشت. لیکن از آنجا که فعالیت شیعه و اهل سنت در بغداد بود از این رو به بغداد مهاجرت کرد و این در زمان یکی از حکام عباسی بود. او کتاب کافی را در بیست سال تمام نوشت.[۲۷]
مرحوم کلینى این کتاب را بنا به درخواست برخى از شیعیان نوشته است؛[۲۸]،[۲۹] ایشان در مقدمه ی کتاب کافی مینویسد که بعضی از دوستان به او مراجعه کردند و گفتند شیعیان در مسائل عقیدتی و عملی سرگردان هستند و هرچه به ذهنشان میرسد عمل میکنند. او احساس مسئولیت کرد و به جمع آوری احادیث معتبر مشغول شد.[۳۰]
آیا شیخ کلینی «کافی» را بر امام زمان (عج) عرضه کرده است؟
دقت و تعمق در جمع آوری روایات صحیح و مستند از جمله ویژگیهای برجسته این دانشمند شیعی است؛ حال با توجه به این که علامه کلینی رحمه الله علیه در عصر غیبت صغری میزیسته و بزرگانی چون نواب اربعه حضرت ولی عصر(عج) را درک نموده است، کتاب ایشان (الکافی) از ارزش والایی نزد ارباب حدیث برخوردار است؛[۳۱]
بر این اساس دور از ذهن نیست که کتاب شریف کافی توسط نواب به محضر امام زمان علیه السلام رسیده باشد و توسط ایشان تائید شده باشد. البته این صرف احتمالی قوی است و دلیل قطعی نیست زیرا بعید است که چنین کتاب مهمی به محضر امام علیه السلام نرسیده باشد.[۳۲]
نقش شیخ کلینی در انتقال میراث حدیثی شیعه
بی تردید کتاب کافی به عنوان مهم ترین کتب اربعه شیعه خصوصیات منحصر به فرد و متمایزی دارد که آن را از سایر تألیفات شاخص میکند؛نوشتن چنین کتابی در آن زمان بسیار مهم بوده است زیرا احادیث به شکل دست نوشت و پراکنده بود. تا وثاقت کتابهای کم حجم و متعدد و وثاقت راویان ثابت شود و تا به این احادیث دست یافته شود مخصوصا که فرد در شهر ری و در کلین باشد که به این کتب نیز دسترسی نداشته باشد همه ی اینها سختی کار را بیشتر میکند. این گونه است که با آنکه کتب بسیاری بعد از کافی نوشته شده است ولی ارزش کتاب کافی کما کان محفوظ است. با نوشته شدن کتابی چون بحار الانوار، وسائل الشیعه، کتاب وافی و غیره ارزش کافی کم نشده است. بله ممکن است لغزشهایی در کافی وجود داشته باشد ولی در عین حال، کار او کار بزرگی است.[۳۳]
آینده نگری و دوراندیشی؛ ویژگی بارز شیخ کلینی
عالم کسی است که در صدد پر کردن جای خالی باشد نه تألیف هر چه به ذهنش میرسد؛ در مقدمه ی کافی مطلبی است که نشان میدهد مرحوم کلینی رحمه الله علیه نسبت به آینده یک روشن بینی خوبی داشته است؛ آنجا که گفته است این کتاب را نوشتم که تا آخر دنیا در ثواب کسانی که آن را مطالعه میکنند شریک باشم. او پیشبینی کرد که این کتاب تا آخر دنیا ارزش خود را از دست نمیدهد. برخی تصور میکنند که وقتی امام علیه السلام ظهور کند این گونه کتابها کنار گذاشته میشود. این تصور باطل است و هرچند نوآوریهای بسیاری ایجاد میشود ولی ارزش این کتب کما کان محفوظ میماند.[۳۴]
زیرا مرحوم کلینی به دنبال پر کردن خلاها بود، زیرا ایشان نسبت به آینده نیز روشن بینی داشتند.[۳۵] اینچنین است که آثار علمی مهمی بعد از کتاب کافی نگاشته شده است، ولی اصول کافی هنوز ارزش و عظمت خود را حفظ کرده است.[۳۶]
کلینی و عقل گرایی
یکى از منابع اصلى دین اسلام و مذهب تشیع، دلیل عقل است و منظور از دلیل عقل در اینجا این است که عقل به طور قطع و یقین چیزى را درک کند و درباره آن داورى نماید.[۳۷] لذا فقها از استنباط عقلى در مسائل شرعى و فقهى بهرهها مىگرفتند.[۳۸]
در منابع اسلامى نیز آن قدر روایت در این زمینه وارد شده که از حساب بیرون است، جالب اینکه کتاب معروف«کافى» که از معتبرترین منابع حدیث است مشتمل بر کتابهایى است که نخستین کتابش به نام کتاب«عقل و جهل» است و هر کس روایاتى را که در این زمینه در این کتاب نقل شده ملاحظه کند به عمق بینش اسلام در این باره پىمىبرد.[۳۹]
از این رو حجیت عقل نزد شیعه، از نقاط قوت شیعه است، در این میان مرحوم کلینی به برکت حدیث ثقلین در باب اول کتاب کافی، در خصوص حجیت عقل سخن گفته است.[۴۰]
لذا از نکات جالب توجه آن که من به این فکر فرو رفتم که کافی چگونه از کتاب عقل و جهل شروع شد و چرا از توحید شروع نشده، چرا از امامت شروع نشد؟ در واقع این کار مقابله با گروهی است که از غیر پیروان مکتب اهل بیت هستند که حجیت عقل را باطل میدانند و میگویند عقل را به احکام راهی نیست. مرحوم کلینی کتابش را از عقل و عقلانیت شروع کرد و در مقابل این گروه ایستاد و این مرد در ۱۱۰۰ سال قبل، پایههای عقل را محکم کرد و این نشانه بیداری این بزرگ مرد است؛[۴۱] این مسئله نشان دهنده هوشیاری وی میباشد که نقطه قوت شیعه را در باب اول کتاب خود قرار داده است.[۴۲]
بی جهت نیست که عالمان برای این کتاب اهمیت فراوانی قائلند و شروح متعددی بر آن نوشته اند که خود گواه این مسأله است که کافی همیشه مورد توجه بوده است.[۴۳]
ذکر دو روایت از کتاب ارزشمند کافی خود موید این مدعاست؛ در حدیثى از على علیه السلام آمده است: جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت من مامورم که تو را میان یکى از این سه موهبت مخیر کنم تا یکى را برگزینى و بقیه را رها کنى، آدم گفت: آنها چیست؟ جبرئیل در پاسخ گفت: «عقل» و«حیاء» و«دین».آدم گفت: من عقل را برگزیدم، جبرئیل به«حیاء» و«دین» گفت او را رها کنید و به دنبال کار خود بروید، گفتند ما ماموریم همه جا با عقل باشیم و از آن جدا نشویم! جبرئیل گفت: حال که چنین است به ماموریت خود عمل[۴۴]کنید، سپس به آسمان صعود کرد![۴۵] این لطیفترین تعبیرى است که ممکن است در باره عقل و خرد و نسبت آن با«حیا» و«دین» گفته شود، چرا که اگر عقل از دین جدا گردد با اندک چیزى بر باد مىرود، یا به انحراف کشیده مىشود و اما«حیا» که مانع انسان از ارتکاب زشتیها و گناهان است آن نیز ثمره شجره معرفت و عقل و خرد است.[۴۶]
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام مىخوانیم: «من کان عاقلا کان له دین و من کان له دین دخل الجنه؛ کسى که عاقل باشد دین دارد و کسى که دین داشته باشد داخل بهشت مىشود.[۴۷]
اصول کافی باید به زبانهای مختلف ترجمه شود
لازم به ذکر است مقدمه ای که مرحوم کلینی بر کتاب کافی نگاشته نشان از فکر، اندیشه و احاطه بالای ایشان به ادبیات شیوا و تسلط بر مبانی متقن اعتقادی و اخلاقی است؛ حال با توجه به ویژگیهای خاص و مضامین عالی و معارف ناب کتاب شریف اصول کافی، لازم است گلچینی از آن کتاب شریف انتخاب و برای استفاده عموم مردم، به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شود.[۴۸]
سخن آخر: زحمات بزرگان نباید با افراطیگری از بین برود
بیش از هزار سال از رحلت مرحوم کلینی میگذرد؛ گرچه آن محدث بزرگ دیگر در میان ما نیست؛ ولی به قول فرمایش امام علی(ع) این بزرگان در درون روح وجان ما هستند و هیچگاه آنها را فراموش نمیکنیم.[۴۹]
از سوی دیگر باید گوشزد نمود، مبادا افراطی گری موجب شود زحمات بزرگان از بین برود و تبلیغات منفی، پیشرفت مکتب اهل بیت علیهم السلام را خنثی کند[۵۰]؛ امیدواریم خداوند روح ایشان را غریق رحمت خویش گرداند.[۵۱]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیتالله مکارم شیرازی
[۱] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۲] کلیات مفاتیح نوین؛ ص۱۵٫
[۳] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۴] آفریدگار جهان؛ ص۲۳۹٫
[۵] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ ص۶۶۳٫
[۶] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ ص۶۶۳٫
[۷] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۱۸٫
[۸] همان؛ ص ۱۹٫
[۹] همان؛ ص۱۰۴٫
[۱۰] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۱۰۴-۱۰۵٫
[۱۱] همان.
[۱۲] حبل المتین؛ ص ۷٫
[۱۳]کلیات مفاتیح نوین؛ ص۴۵۸٫
[۱۴] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۱۵] کلیات مفاتیح نوین؛ ص۴۵۸٫
[۱۶] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقه الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛۳/۴/۱۳۸۶٫
[۱۷] اعتقاد ما، ص ۱۲۰٫
[۱۸] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۱۹] آیین ما (اصل الشیعه)؛ ص۱۰۵٫
[۲۰] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۲۱] همان.
[۲۲] اعتقاد ما؛ ص۱۱۹٫
[۲۳] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ ص۶۶۳٫
[۲۴] لؤلؤه البحرین؛ ص ۲۳۸٫
[۲۵] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ ص۶۶۳٫
[۲۶] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۲۷] همان.
[۲۸] اصول کافى؛ ص ۸، رجال نجاشى؛ ص ۲۶۶٫
[۲۹] پاسخ به پرسشهاى مذهبى، ص ۶۶۴٫
[۳۰] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۳۱] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقه الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛۳/۴/۱۳۸۶٫
[۳۲] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
[۳۳] همان.
[۳۴] همان.
[۳۵] همان.
[۳۶] همان.
[۳۷] اعتقاد ما، ص ۹۴٫
[۳۸] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج۱؛ ص۱۱۹٫
[۳۹] تفسیر نمونه؛ ج۲۴؛ ص۳۳۰٫
[۴۰] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقه الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛۳/۴/۱۳۸۶٫
[۴۱] همان.
[۴۲] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دوره جدید مرکز آموزش تخصصی شیعه شناسی؛ ۲۰/۷/۱۳۹۳٫
[۴۳] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقه الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛۳/۴/۱۳۸۶٫
[۴۴] تفسیر نمونه؛ ج۲۴؛ ص۳۳۰٫
[۴۵] اصول کافى؛ مطابق نقل نور الثقلین؛ ج ۵؛ ص ۳۸۲٫
[۴۶] همان؛ ص۳۳۱٫
[۴۷] همان.
[۴۸] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در دیدار اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی ثقه الاسلام کلینی رحمه الله علیه؛۳/۴/۱۳۸۶٫
[۴۹] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در دیدار مدیر و جمعی از اساتید و طلاب جامعه الزهرا؛۱۰/۲/۱۳۹۶٫
[۵۰] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی در مراسم افتتاحیه دوره جدید مرکز آموزش تخصصی شیعه شناسی؛ ۲۰/۷/۱۳۹۳٫
[۵۱] بیانات حضرت آیتالله مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ ۱۸/۲/۱۳۹۲٫