مفسِّر و مبیِّن نظریات امام یک مذهب فقهی را اهل تخریج گویند.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش دوازدهم: حرف «س»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «س»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش نهم: حرف «ذ»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ذ»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: انما
انما لفظ دلالت کننده بر حصر و استثنا می باشد.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش پانزدهم: حرف «ض»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ض»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: انقیاد
انقیاد، امتثالِ حجت شرعی یا عقلیِ غیر مطابق با واقع است.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش یازدهم: حرف «ز»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ز»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش دهم: حرف «ر»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ر»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش هشتم: حرف «د»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «د»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش هفتم: حرف «خ»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «خ»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش ششم: حرف «ح»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ح»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش پنجم: حرف «ج»
اصطلاحات فقهی؛ حرف «ج»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش چهارم: حرف «ث»
اصطلاحات فقه؛ حرف «ث»
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: اجماع مرکب
اجماع مرکّب اتّفاق حاصل از ترکیب دو نظر یا بیشتر بر نفی قولی دیگر را گویند. اجماع مرکب به استناد به مجموع آرای فقها در یک مسئله برای نفی قول خارج از آن مجموعه اطلاق میشود. فهرست مندرجات ۱ – تعریف اجماع مرکب ۲ – توضیح ۳ – نکته ۴ – حجیت اجماع مرکب ۵ – عناوین مرتبط ۶ – پانویس ۷ – منبع تعریف اجماع مرکب هرگاه مجتهدان یک عصر درباره امری دو یا چند نظر ابراز کرده باشند، به طور ضمنی بر نفی قولهای دیگر نیز اتفاق نمودهاند مانند این که گروهی از فقها بر حرمت چیزی و …
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش سوم: حرف «ت»
تبعیت: پیروی کردن – پاک گشتن چیز نجس به تبع پاک شدن چیز نجس دیگر؛ مانند ظروفی که در آن انگور را برای سرکه میریزند، که نخست تبدیل به شراب، سپس تبدیل به سرکه میشود. تجافی: نیم خیز نشستن – مأمومی که به رکعت اول نماز جماعت نرسیده، هنگام تشهد خواندن امام به حالت نیم خیز مینشیند. تحت الحنک: زیر چانه، آن قسمت از عمامه که زیر گلو آویخته میشود. تخلی: تخلیه کردن – بول و غائط کردن. تخمیس: خارج کردن خمس مال، خمس مال را تأدیه کردن. تروّی: تفکر در تعداد رکعات نماز به هنگام شک. تزکیه شده: حیوانی …
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: استثناء
خارج کردن چیزی از حکم پیشین را استثناء گویند. عنوان استثنا هم در فقه کاربرد دارد و هم در اصول. از عنوان استثاء در علم حدیث و تفسیر هم بحث شده است.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: اخبار تثلیث
اخبار تثلیث که مقابل اخبار توقف میباشد، به اخباری میگویند که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و برخی امامان معصوم (علیهمالسلام) وارد شده و در آنها، امور به سه دسته تقسیم شده است: حلال، حرام و مشتبه(حلال بیّن و حرام بیّن و شبهات بین ذلک).
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: استصلاح
استصلاح به معنی استنباط حکم بر اساس مصالح مرسله می باشد.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش دوم حرف «ب»
بالغ: فردی که به سن بلوغ رسیده باشد. بدل از وضوء: به جای وضوء. در جایی که آب نباشد وظیفه مکلف تیمم است و این تیمم جایگزین غسل یا وضو خواهد شد. برائت ذمه: در موارد شک، مکلف بایستی عمل را بگونه ای انجام دهد که یقین پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است. بعید است: فتوی این است (مگر این که قرینه ای بر خلاف آن در کلام باشد.) بلااشکال: اشکال ندارد. بلوغ: رسیدن به حد تکلیف. بهیمه: حیوان چهار پا. بیع مثل به مثل: خرید و فروش دوشی ء هم جنس به صورت مبادله، مانند گندم با …
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: الغای خصوصیت
الغای خصوصیت حذف کردن ویژگیهای غیر موثر در یک حکم شرعی است.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: انفتاحی
انفتاحی، قائل به عدم انسداد باب علم و علمی به احکام شرعی در عصر غیبت است.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: امر خاص
امر متعلق به شیء خاص را امر خاص گویند.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات فقهی؛ بخش اول: حرف «الف»
بخش اول فهرست اصطلاحات فقهی
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: انحلال
زوالِ صورتِ چیزی را انحلال میگویند و از آن در اصول فقه، کتب قواعد فقهی و نیز بابهای عقود و ایقاعات فقه سخن رفته است.
توضیحات بیشتر »اصطلاحات اصولی: انقلاب نسبت
انقلاب نسبت، تغییر نسبت میان دو دلیل متعارض، با ورود دلیل سوم است.
توضیحات بیشتر »معنی واژه ها و اصطلاحات فقهی
برخی از اصطلاحات فقهی و معانی آنها
توضیحات بیشتر »