آلودگی هوای شهر یا بحث فضای سبز شهر و مسائلی ازاینقبیل مثل بحث پسماندها ارتباط تنگاتنگی با محیطزیست دارد؛ اما گاهی با لحاظ شهرسازی اسلامی و معماری اسلامی به مسائل پرداخته میشود و گاهی از نگاه زیستمحیطی با این قضایا برخورد میشود بهطورکلی مباحث زیستمحیطی با همه مباحث مرتبط با زندگی بشر ارتباط دارد. مثلاً با صنعت و اقتصاد ارتباط تنگاتنگ دارد. مثلاً اگر میخواهند در جایی کارخانهای را احداث کنند یا میخواهند بیمارستان بسازند باید پیوست محیط زیستی و به دنبال آن پیوست فقه محیط زیستی داشته باشد که متأسفانه معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد.
اختصاصی شبکه اجتهاد: در سالهای اخیر، با وقوع انقلاب اسلامی و حاکمیت فقه شیعی و همچنین توسعه مسائل دنیای معاصر و لزوم پاسخدهی به آنها از منظر فقه، فقههای نوپدید موردتوجه جدی حوزههای علمیه قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین ابواب فقهی معاصر، فقه محیطزیست و منابع طبیعی است. دررابطهبا این باب فقهی، بهخصوص در دو دهه اخیر، فعالیتهای علمی زیادی صورت گرفته و مقالات و کتابهای خوبی تولید شده است، لکن به نظر میرسد برای پرداخت نظاممند و روشمند به مسائل یک باب فقهی و بهمنظور اینکه هم پژوهشگر، هم استاد و هم مدیر عملی، احاطه مناسبی بر آن باب فقهی داشته باشند، لازم است در ابتدا شبکه مسائل آن باب فقهی نگاشته شود. به همین بهانه، با حجتالاسلاموالمسلمین یعقوبعلی برجی، عضو هیئتعلمی جامعه المصطفی دررابطهبا چیستی، سرفصلها و شبکه مسائل فقه محیطزیست و منابع طبیعی گفتگو کردیم. او قریب به دو دهه است که در عرصه فقه محیطزیست و منابع طبیعی، به پژوهش میپردازد و علاوه بر نگارش مقالات گوناگون، مدیریت دانشنامه اسلامی کشاورزی، منابع طبیعی و محیطزیست را نیز بر عهده داشته و دارد. به باور این پژوهشگر فقه محیطزیست، در تزاحم بین مسائل محیطزیست با سایر ابواب فقهی، لازم است این مسائل تحت باب محیطزیست و منابع طبیعی مورد گفتگو قرار گیرند. مشروح گفتگو با این استاد حوزه، از نگاه شما میگذرد:
اجتهاد: فقه محیطزیست و منابع طبیعی را به صورت دقیق توضیح دهید و ابعاد و گستره آن را بیان کنید.
برجی: فقه محیطزیست از رشتههای میانرشتهای هست که یک طرف آن فقه است و یک طرف آن محیطزیست و منابع طبیعی. در اینگونه رشتهها، فقه دیدگاه خودش را دررابطهبا علمی از علوم انسانی بیان میکند. طبیعی است که کسانی که وارد این حوزه میشوند باید اطلاعات زیستمحیطی قوی و خوبی داشته باشند؛ چون احکام بر روی موضوعات بار میشود و لذا باید موضوعشناسی این علوم به صورت کامل و دقیق انجام شود. در این رشته باید دیدگاه فقه به مسائل مختلف در حوزه محیطزیست، تبیین شود و بحثهای اجتهادی بر روی آن انجام گیرد. در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی چند بحث مهم وجود دارد که ما باید از دیدگاه فقهی، آنها را بررسی کنیم. یک مسئله، مسئله تخریب محیطزیست است که باید دیدگاه فقه در این زمینه را استخراج کنیم که تخریب محیطزیست شرعاً چه حکمی دارد؟ آیا حرام است یا مکروه است؟ کجا حرام و کجا مکروه است؟
حوزه دوم دررابطهبا مسئولیت و ضمانت است؛ یعنی اگر کسی محیطزیست را تخریب کرد حکمش چیست؟ اگر مال کسی را از بین ببرد قاعده ید و قاعده ضمان و قاعده تلف ایجاب میکند که شخص ضامن باشد، حالا اگر چنانچه اموال عمومی که یکی از این اموال، محیطزیست و منابع طبیعی است تخریب شود یا خسارتی به آن وارد شود، آیا شخص تخریبکننده ضامن است یا خیر؟
بحث سوم، بحث کیفری هست که آیا از نظر دینی و شرعی، مجازاتی برای تخریب محیطزیست در نظر گرفته شده یا نه؟
یکی دیگر از مباحث محیطزیست در حوزه حفاظت محیطزیست است که همین مباحث در این حوزه هم مطرح است که حفاظت از منابع طبیعی چه حکمی دارد؟ آیا حفاظت از محیطزیست واجب است یا مستحب است؟
بحث دیگر در مورد توسعه فضای سبز است که باید حکم شرعی آن روشن شود. بحث دیگر در مورد مصادیق منابع طبیعی و محیطزیست است و باید هر یک از مصادیق به صورت جداگانه موردبحث و بررسی فقهی قرار بگیرد.
اجتهاد: برخی از مسائل محیطزیست با مسائل فقه شهر و شهرنشینی (مانند مسائل فضای سبز و آلودگی هوا و …) و برخی دیگر با مسائل فقه اقتصاد (مانند اقتصاد انرژی) همپوشانی دارند. برای عدم همپوشانی این دو دانش، چه تدبیری دارید؟
برجی: محیطزیست یک عنوان عام است که با خیلی از موضوعات دیگر همپوشانی دارد و اختصاص به موضوعات مذکور در سؤال ندارد. در هر یک از فقههای نوپدید مثل فقه شهر و شهرنشینی، بخشی از مباحث آن، به مباحث محیط زیستی اختصاص دارد. مثلاً مثل آلودگی هوای شهر یا بحث فضای سبز شهر و مسائلی ازاینقبیل، مثل بحث پسماندها، ارتباط تنگاتنگی با محیطزیست دارد؛ اما گاهی با لحاظ شهرسازی اسلامی و معماری اسلامی به مسائل پرداخته میشود و گاهی از نگاه زیستمحیطی با این قضایا برخورد میشود.
بهطورکلی مباحث زیستمحیطی با همه مباحث مرتبط با زندگی بشر ارتباط دارد. مثلاً با صنعت و اقتصاد ارتباط تنگاتنگ دارد. مثلاً اگر میخواهند در جایی کارخانهای را احداث کنند یا میخواهند بیمارستان بسازند باید پیوست محیط زیستی و به دنبال آن پیوست فقه محیط زیستی داشته باشد که متأسفانه معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا در مسائلی که سایر علوم با فقه محیطزیست همپوشانی دارد اولویت در همه مسائل، با مسائل فقه محیطزیست است. چون حفظ محیطزیست بشر، اصل اساسی است که تخریب آن موجب اختلال زندگی میشود کمااینکه امروزه این اختلال ایجاد شده و آینده بشریت مورد تهدید قرار گرفته است و این بحران ایجاد شده، زمین گرم شده، لایه اوزون پاره شده است، فصلها بههمریخته است و باران کم شده است. اینها همه تأثیرات محیطزیست بر روی زندگی ماست.
اگر ما کره زمین را که مثل مادر ماست و بر روی آن زندگی میکنیم، تخریب کنیم؛ مانند کسی است که بر روی شاخه درختی نشسته و مشغول بریدن آن شاخه است. ما هم بر روی کره زمین ساکن هستیم و در حال تخریب و ازبینبردن آن هستیم؛ لذا اولویت در همه مسائل با مسائل محیطزیست و بهتبع، فقه محیط ریست است.
اجتهاد: مهمترین سرفصلهای فقه محیطزیست و منابع طبیعی چیست؟ مقسم و جهت این تقسیم چیست؟
برجی: البته محیطزیست را باید از منابع طبیعی جدا کرد اگرچه با هم همپوشانی زیادی دارند. اصل مقسم هم همان محیطزیست و منابع طبیعی است. ما باید انواع مشکلاتی که در محیطزیست وجود دارد را بیان کنیم. مهمترین مسائل محیطزیست در سه حوزه مطرح میشود. یکی حوزه حفاظت از محیطزیست، دیگری حوزه توسعه محیطزیست و سومی هم حوزه تخریب محیطزیست. هرکدام از این حوزهها فروعات زیادی دارد. مثلاً در بحث تخریب محیطزیست، بحث انواع آلودگیها از قبیل آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی دریاها، آلودی هوا، قابل طرح است. بحث ازبینبردن جنگلها و بیابانزایی در مقابل بیابانزدایی نیز از مصادیق تخریب محیطزیست است.
در حوزه منابع طبیعی هم مثل آب و خاک و جنگل و مرتع و دریاها و حیوانات، هرکدام فروعات مربوط به خودش را دارد که باید با دیدی دقیق فقهی به شناخت موضوعات و سپس احکام هر یک از این فروعات پرداخت.
(این گفتگو، بخشی از مجله الکترونیکی «مبانی فقه محیطزیست و منابع طبیعی» است که با همکاری پژوهشگاه فقه معاصر تولید شده است.)