قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / بررسی زوایای موضوع شناسی «غنا» و «موسیقی»
بررسی زوایای موضوع شناسی غنا و موسیقی

کارشناس مسائل فقهی تبیین کرد:

بررسی زوایای موضوع شناسی «غنا» و «موسیقی»

امروزه مسائل مختلفی مانند سبک‌های مختلف آواز خواندن مطرح است و علاوه بر استفاده درمانی از موسیقی، در برخی از ورزش‌ها نیز از موسیقی استفاده می‌شود و مردم نیز این توقع را دارند که مشخص شود این موارد جایز است یا خیر. موسیقی تمام زندگی بشر را فرا گرفته و ما نیز باید کارهای مفصلی انجام دهیم.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، در ادامه سلسله نشست‌های علمی مدرسه فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام نشست «موضوع شناسی غنا و موسیقی» عصر چهارشنبه، ۲۰ اردیبهشت‌ماه ۹۴، با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین فلاح زاده رئیس سابق مرکز موضوع شناسی احکام فقهی در جمع اساتید و طلاب این مدرسه برگزار شد.

عضو دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این نشست به تبیین زوایای بحث موسیقی و غنا پرداخت و از لوازم موضوع شناسی سخن گفت و در پایان مسئله «غنا» را از دیدگاه برخی فقهای معاصر تشریح نمود. گزارش علمی نشست را در ادامه می‌خوانید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم. هیچ حکمی بدون موضوع نخواهد بود و فقیه در مرحله افتاء بدون شناخت موضوع نمی‌تواند حکمی را صادر کند؛ البته موضوع شناسی تعبیر عامی است که مصداق، متعلق و متعلّق المتعلق را نیز شامل می‌شود.

اینکه می‌گویند تعیین مصداق بر عهده فقیه نیست تعبیر دقیقی نیست؛ زیرا در همین توضیح المسایل در خیلی مسائل فقها وارد موضوعات و مصادیق شده‌اند. منتهی غنا و موسیقی هم به لحاظ مفهومی مبهم است و هم به لحاظ مصداقی.

سؤال این است: غنای محرم و مصادیق خارجی آن کدام است؟ در مقام پاسخگویی به سؤالات مردم شناخت مصادیق نیز ضرورت دارد؛ زیرا مکلف غالباً مصداقی را مطرح می‌کند و حکم را طلب می‌نماید. لذا پاسخگو باید حکم و موضوع را بشناسد و این‌ها را بر هم تطبیق دهد تا بتواند پاسخگو باشد.

موضوعات بشری به نحو محیّر العقولی در حال تغییر است لذا شناخت آن‌ها نیز لازم است. امروزه مسائل مختلفی مانند سبک‌های مختلف آواز خواندن مطرح است و علاوه بر استفاده درمانی از موسیقی، در برخی از ورزش‌ها نیز از موسیقی استفاده می‌شود و مردم نیز این توقع را دارند که مشخص شود این موارد جایز است یا خیر.

ضرورت ورود جدی به عرصه‌های پژوهشی فقه موسیقی

وقتی ما در باب فاصله بین اذان و اقامه کارهای مفصلی انجام داده‌ایم در باب موسیقی نیز که تمام زندگی بشر را فرا گرفته نیز باید کارهای مفصلی انجام دهیم. مسأله موسیقی از مسائلی است که مورد ابتلای همه مردم است، زیرا علاوه بر افرادی که به این حرفه اشتغال دارند همه مردم نیز با رادیو و تلویزیون سروکار دارند. لذا ضرورت دارد جدا از مباحث روش‌شناسی فقهی درباره موضوع شناسی و متدولوژی آن نیز فعالیت کنیم.

موضوع شناسی غنا و موسیقی

آیا عنوان غنا و موسیقی یک مسأله صرفاً علمی است که شارع مقدس درباره آن نظری نداده یا آنکه مسأله‌ای شرعی است و در منابع روایی درباره آن مطالبی وارد شده و یا آنکه موکول به عرف شده است؟ آیا این عرف یک عرف عام است یا عرف متخصصین؟ و اگر ملاکی در این زمینه به دست آمده ملاک شأنی است یا شخصی؟ مانند اینکه بگوییم این موسیقی در من هیچ اثری ندارد پس حرام نیست یا از قبیل موارد سُکر آور است که «من شأنه أن یسکر»؟ اگر ملاک عرفی بود، آیا شارع برای آن قیدی ذکر کرده است یا خیر؟

آیا غنا و موسیقی منصوص است و نص خاصی درباره آن داریم؟ در مورد شطرنج برخی گفته‌اند: چون شطرنج نص خاصی در مورد آن وارد شده و حکم مستقیماً روی مصداق رفته حرام است؛ برخی نیز می‌گویند خود شطرنج از آن جهت که آلت قمار است حرام است. حال غنا و موسیقی از کدام دسته است؟

بحث دیگری که مطرح است این است که برخی اصطلاحات ضمائم مانند «صوت حسن» و «ترجیع» و «طرب» وجود دارد که باید موضوع شناسی شود. مسأله دیگر عنوان «لهو و لعب» است که در روایات آمده است. خوش‌گذرانی و مجالس عیش و نوش یعنی چه؟

بحث دیگر این است که امروزه درباره زیبایی مطالب زیادی نوشته شده است. باید این مسأله نیز پاسخ داده شود که آیا اسلام با زیبایی مشکل دارد؟ ما در این باره باید به نقش زمان و مکان در اجتهاد توجه کنیم. تعریف موسیقی در دانش‌های مختلف نیز از مواردی است که باید در موضوع شناسی به آن توجه کنیم.

لزوم شناسایی غنا در عصر صدور روایت

یکی دیگر از لوازم موضوع شناسی مسئله، شناسایی غنا در عصر صدور روایت است. ما از بررسی روایات به این نتیجه می‌رسیم که در آن زمان نیز غنای لهوی و غیر لهوی مطرح بوده است.

به لحاظ تاریخی غنا تا زمان عباسیان رساله مستقلی نداشته است. در آن زمان نیز موسیقی‌های مختلفی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف نواخته می‌شده است، اما با این حال رساله‌های زیادی در این زمینه نوشته نشده است زیرا خیلی محل ابتلا نبوده است؛ مثل بحث استحاله در باب طهارت که در طول تاریخ خیلی محل ابتلا نبوده اما امروزه مسائل مبتلا به زیادی درباره آن داریم و رساله مستقلی از شیعه در این زمینه نیز نداریم. بحث غنا نیز در برخی ابواب فقهی به‌صورت ضمنی و اجمالی مطرح شده است مانند ابواب مکاسب و بیع و شهادت و …

ما روایات متعددی در باب غنا داریم؛ یکی از آن‌ها روایتی است که امام صادق علیه‌السلام غنا را یکی از مصادیق «قول الزور» در آیه «فاجتنبوا قول الزور» عنوان کرده‌اند. لفظ «غنا» در روایات متعددی وارد شده است و جزء موضوعات منصوص به شمار می‌رود.

تعریف فقهای معاصر از غنا

موسیقی و غنا در بسیاری موارد به صورت مشترک آمده و تعاریف آن‌ها در بسیاری موارد بسیار به هم شبیه به هم وارد شده است اما حقیقتاً غنا غیر از موسیقی است. غنا نحو خاصی از خوانندگی است. موسیقی نیز چیزی است که با ابزار خاص نواخته می‌شود و همین معنا مورد بحث فقهی است.

غنا در تعریف امام خمینی(ره) چند قید دارد: کشیدن صوت، ترجیع صدا همراه با طرب مناسب با مجالس لهو و لعب با آلات لهوی.

آیت‌الله بهجت (ره) نیز غنا را کشیدن صدا و گردش آن در حنجره به‌گونه‌ای که طرب آور باشد و موجب شادی یا حزن شده و مناسبت با مجالس اهل فسوق باشد مطرح کرده‌اند. آلات آن نیز نزد ایشان حکم جداگانه‌ای دارد.

آیت‌الله تبریزی (ره) نیز غنا را آواز خوانی مناسب با مجالس لهو و لعب با مضامین باطله دانسته و بدون مضامین باطله را بنا بر احتیاط واجب حرام می‌دانند. طبق نظر مقام معظم رهبری غنا ترجیع صدا است به نحوی که مناسب مجالس لهو باشد.

احکام مترتب بر غنا

ممکن است احکامی بر غنا مترتب باشد مانند اینکه آیا تعلیم و تعلم و اخذ اجرت بر آن جایز است یا خیر؟ و آیا خرید و فروش ابزار آلات موسیقی حلال است یا خیر؟ اگر ما موسیقی مجاز داشتیم خرید و فروش ابزار آن جزء ابزار مشترک خواهد بود.

مقصود از موسیقی لهوی، موسیقی است که مناسب با لهو و لعب  باشد و تشخیص آن با مردم است. طرب در مسأله غنا یک مسأله شأنی و نه شخصی است.

علت حکم موسیقی مطرب

گوهر گران‌بهایی که خدا به انسان داده عقل است. دین تقلیل و دست‌کاری در آن را مجاز نمی‌داند، لذا می‌گوید سکر و اسکار حرام است چون موجب زایل شدن عقل است. بیهوش کردن و مجنون کردن خود نیز به همین ملاک جایز نیست. مرتبه نازله جنون نیز طرب و اطراب است. موسیقی مطرب نیز آن است که انسان را از یاد خدا و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت گناه سوق دهد. بنابراین اگر اسکار مرتبه نازله جنون است اطراب نیز مرحله نازله اسکار است و انسان متوجه افعال خود نیست.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics