قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / اداره جامعه با احکام بی‌نظام ممکن نیست
روش‌شناسی تفریع فروع فقه زیست ‌فناوری و تفصیل مسائل آن

استاد علی‌اکبر رشاد:

اداره جامعه با احکام بی‌نظام ممکن نیست

امروز باید فقه به طرزی صورت‌بندی شود که حکومت را اداره کند و اداره دولت با مجموعه احکام بی‌نظام ممکن نیست؛ دوست فاضل و عزیز ما فرموده‌اند اگر بنا بود فقه ساختاری داشته باشد امام بهترین فرد بود که باید این کار را انجام می‌دادند، از کجا که ایشان چنین کاری نکردند!

به گزارش شبکه اجتهاد،‌ آیت‌الله علی‌اکبر رشاد پیش از آغاز درس خارج فقه خود در حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران، نسبت به اظهارات آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی مبنی بر عدم نظام‌مندی فقه و تقلیل فقه اسلامی به مجموعه‌ای از قواعد و احکام فاقد نظام، واکنش نشان داد و گفت: آقای فاضل که از مدرسین سطوح عالی حوزه علمیه قم است، در ضمن سخنرانی در دومین همایش نکوداشت مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی (ره) گفته بود: فقه فاقد نظام است، و نظام سازی فقهی ممکن نیست، و اگر چنین بود، آن‌کسی که باید به آن می‌رسید در درجه اول حضرت امام(ره) بود.

رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه با تمسک به حکمت باری و شارع در تکوین و تشریع، و تأکید بر حکیمانگی خلقت و شریعت که نظام‌مندی نشان اصلی آن است، همچنین با استشهاد به برخی آیاتی که تکوین و تشریع را نظام‌مند می‌داند، و نیز با ذکر روایاتی که ثقلین (قرآن و عترت) را موجب نظام و انسجام شریعت و امت دانسته است، به نظرات آیت‌الله فاضل پاسخ داد و ابراز کرد: چندی است که هر کس از راه می‌رسد، و هر که فرصتی می‌یابد، نقدی و نقضی بر فقه وارد می‌کند و هجمه‌ای و حمله‌ای به فقها می‌برد، و گاه حتی افرادی که از آن‌ها توقع نمی‌رود نیز چنین رفتار می‌کنند، گویی این رویه مد شده و «هر دم از این باغ بری می‌رسد»!.

رییس شورای سیاست‌گذاری حوزه علمیه تهران بیان داشت: اگر انتساب این موارد به ایشان درست باشد بسیار مایه‌ تعجب و تأسف است، من برای شخص و شخصیت ایشان، به اعتبار فضائل خود او و به اعتبار مقام والد بزرگوارشان، احترام خاصی قائلم. ایشان فرد محققی است، من باور نمی‌کنم ایشان به چنین مطالبی تفوه کرده باشند.

تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) با انتقاد از این سخنان ابراز کرد: چون طلاب از ما سؤال می‌کنند، فارغ از «من قال» و فقط ناظر به «ماقال»، راجع به این مطالب مختصراً چند نکته عرض می‌کنم.

استاد رشاد ادامه داد: لازم است که پرسیده شود آیا مراد شما از فقه شریعت است؟ یعنی «مشیت تشریعیه نفس الامریه الاهیه» و «ما انزل الله علی العباد من الحقوق و التکالیف» است؟ (ما در دروس قبلی شریعت را با این عبارت تعریف کردیم که: «ما أنزله الله تعالی علی العباد من الحقوق و التکالیف، تنظیما لشؤون حیاتهم المختلفه من‌‌‌هاتین الجهتین»)، یا مراد شما از فقه همان «محصل بذل وسع فقها برای کشف شریعت» است؟ ظاهر عبارات ایشان موهم آن است که به مقام ثبوت و نفس الامر نظر دارند چون فرموده‌اند ما این مقدار که در فقه کارکرده‌ایم چیزی به نام نظام نداریم. نه، اسلام در هر زمینه‌ای احکام جزئی دارد، قواعد دارد؛ و اگر مراد ایشان از فقه شریعت نفس الامری است باید عرض کنیم.

استاد خارج فقه حوزه علمیه تهران در ادامه بیان داشت: اولاً شریعت همچون خلقت از ساحت بارئ و شارع حکیم صادرشده است، چون هر دو مجلای حکمت الهی‌اند، خلقت اثر تجلای تکوینی و شریعت اثر تجلای تشریعی است، و نظام‌مندی شاخص مهم حکیمانگی است، و حکمت بدون نظام بی‌معناست، پس هم خلقت و هم شریعت نمی‌توانند حکیمانه نباشند.

بی‌نظامی نقص و عیب و خلاف حکمت است

رییس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران افزود: ثانیاً انکار نظم مساوق با انکار خلقت است، چون تحقق خلقت در رهن وجود نظم است. برای این‌که اگر نظمی برجهان حاکم باشد نظام علی و معلولی هم وجود خواهد داشت، درنتیجه خلقت رخ خواهد داد؛ اما اگر قائل به نظم نباشیم نظام علی و معلولی وجود نخواهد داشت (و علی فرض وجود نیز) یا معلول‌ها از علت‌ها صادر نخواهند شد، یا از هر علتی هر معلولی صادر خواهد شد؛ بنابراین انکار نظم به معنی انکار خلقت است و چون خلقت تحقق‌یافته نظم نیز وجود دارد.

تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) در ادامه تأکید کرد: همین قاعده بر شریعت نیز صدق می‌کند. شریعت همچون خلقت از ساحت شارع حکیم صادرشده است، و لاجرم باید حکیمانه باشد، بی‌نظامی نقص و عیب است پس خلاف حکمت است. فعل تشریع خود گواه بر وجود نظم است، لهذا تشریع نیز مانند تکوین نظام‌مند است.

استاد رشاد ادامه داد: و ثالثاً شریعت برای تمشیت و تنظیم امور و شؤون انسان‌ها آمده است؛ چیزی که برای نظام‌بخشی به امور گوناگون و تنظیم شؤون مختلف آمده خود نمی‌تواند بی‌نظام باشد. «ذات نایافته از هستی‌بخش / کی تواند که شود هستی‌بخش؟».

وی افزود: و رابعاً: به لحاظ زبان‌شناختی نیز شریعت یعنی منهج و منهاج، و اگر شریعت منهج و منهاج، صراط و سامانه زیستی است، و اگر انسان در آن گام بردارد اهل نجاح و نجات خواهدشد که قطعا چنین است، نمی‌تواند بی‌نظام باشد و اگر نظمی نباشد نجاتی محقق خواهد شد. مگر می‌شود آشوب و آشفتگی راه به نجات ببرد. بی‌نظمی و بی‌نظامی را نمی‌توان راه نامید، آشوب و آشفتگی بیراهه است.

رییس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران با استناد به آیه یکم تا چهارم سوره ملک، بیان داشت: خداوند در خصوص خلقت عالم تکوین در سوره ملک می‌فرماید خداوند هفت‌آسمان را به‌صورت طبقه و طبقه آفرید هدف خلقت خداوند تفاوت و تخالفی نمی‌بینید هرچند با دقت و به چندباره آن را وارسی و بازرسی کنی، آیا اختلاف و تفاوتی و یا نقص و عیبی در آن می‌بینی؟ حق‌تعالی در مورد تشریع نیز که در قالب قرآن کریم صورت بسته است، می‌فرماید آیا در قرآن تدبر نمی‌کنید این قرآن اعجاز و وحی الهی است و اگر از غیر خداوند صادر می‌شد دچار اختلاف و پراکندگی می‌شدید اما چنین نیست.

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: پس چنان‌که به لحاظ عقلی نیز تبیین کردیم تکوین منظم است چون باری حکیم است، تشریع منظم است چون شارع حکیم است، از حکیم جز حکمت صادر نمی‌شود و بی‌نظمی عملی غیر حکیمانه است که از حکیم صادر نمی‌شود.

تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) بابیان حدیثی از امیر حکمت و بلاغت امام علی(ع) گفت: «ألا إنّ فیه… نظم ما بینکم» (نهج‌البلاغه صبحى صالح: خطبه ۱۵۸) حضرت در شأن قرآن کریم می‌فرمایند آنچه باید در میان شما جریان پیدا کند در قرآن نظم و نظام آن وجود دارد؛ ایشان علاوه بر امامین همامین حسنین(س) فرزندان و اهل بیتش، به همه‌کسانی که در طول تاریخ تا قیام قیامت کلام امیر حکمت و بلاغت را می‌شنوند، می‌فرمایند: «اوصیکما و جمیع اهلى و ولدى و من بلغه کتابى بتقوى الله و نظم امرکم». ازنظر حضرت تقوا که جوهر دین و گوهر دین است بانظم امر هم‌نشین شده؛ در این کلام، نظم امر دوشادوش، همزاد و همراه تقوا قلمداد شده پس چگونه ممکن است امام معصوم جامعه را هم‌افق باتقوا به نظم دعوت کند بعد بگوید مطالب ما پریشان و پراکنده و بی‌نظام است آیا این ممکن است؟ آیا ممکن است اصرار شود از دستور و تعالیم اهل‌بیت(ع) اطاعت شود اما بعد بگوییم: کلام و تعالیم آن حضرات نظام ندارد.

آیا می‌شود نظام را از بی‌نظمی توقع برد!

استاد حوزه علمیه تهران همچنین با استناد به خطبه فدکیه، عنوان کرد: حضرت زهرا(س) فرموده‌اند: «جعل الله … و طاعتنا نظاماً للملّه، و إمامتنا أمانا من الفرقه» (بحارالانوار: ج ۶، ص۱۱۱) پیروی از ما اهل‌بیت(ع) را خداوند نظام امت قرارداد؛ آیا می‌شود نظام را از بی‌نظمی توقع برد می‌توان گفت شریعت بی‌نظم و بی‌نظام است اما تبعیت از او موجب نظام می‌شود؟ طاعت اهل‌بیت(ع) یعنی التزام به کلمات و تعالیم آن بزرگواران، تعالیم و کلمات آن بزرگواران اگر نظمی نداشته باشد آیا پیروی از آن موجب نظم امت می‌شود؟

آیت‌الله رشاد ادامه داد: آموخته‌ایم که به اهل‌بیت(ع) عرض کنیم: «السلام علیکم یا من هم زمام الدّین و نظام المسلمین» (بحارالانوار: ج ۹۸، ص۲۶۰) «شما سررشته دین، مایه نظام دین و امت هستید»؛ و آموخته‌ایم که بر حضرت حجّت (عج) عرض کنیم: «أنت نظام الدین و عز الموحدین» (بحارالانوار: ج ۹۹، ص۹۹)

وی افزود: توقع نمی‌رود یک انسان فاضل فقه را فاقد نظام بداند، این سبب دل نگرایی مؤمنین می‌شود، در نهج‌البلاغه آمده است که امیر حکمت و بلاغت می‌فرمایند: «الْفَقِیهُ کُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ، وَلَمْ یُؤْیِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَلَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ». (نهج البلاغه: قصار۹۰) من به الکفایه و بلکه مافوق کفایت هستند کسانی که در این ایام به فقه و فقاهت و فقها می‌تازند، دیگر خودی‌ها و اصحاب حوزه به این موج و مد نپیوندند و دامن نزنند.

فقه نظامی نزدیک به ‌نظام شریعت را واجد است

رییس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران تاکید کرد: اگر مراد استاد محترم از فقه، همین «محصل بذل وسع فقها برای دستیابی به شریعت» است، یعنی آنچه طی اعصار بر اساس استنباط فقها فراجنگ آمده است باید عرض ‌کنم: چون فقه حاصل تلاش فقهای عظام و سلف صالح برای کشف شریعت نفس الامری است که نظام دارد، آن‌هم بی‌نظام نیست، زیرا هرچند فقه معرفت فقها به شریعت است، اما فقها اهل‌فن هستند و بر اساس مبانی محکم و به استناد ادله معتبر و طبق منطق و منهج موجه، برای دستیابی به حاق شریعت، دست به استنباط می‌زنند، فقه نظامی نزدیک به‌نظام شریعت را واجد است.

این استاد س خارج فقه و اصول بابیان اینکه فقها ساختارهای مختلفی را طی تاریخ آن پیشنهاد کرده و اعمال کرده‌اند، گفت: آنچه در سده‌های اخیر بعد از محقق حلی(ره) و تألیف تاریخ‌سازش شرایع الاسلام، رایج بوده است همان الگوی چهاربخشی محقق، یعنی تقسیم کلان فقه به عبادات، عقود، ایقاعات و احکام است، و این الگو ایرادهایی دارد که ما قبلاً در همین دروس آن‌ها را مطرح کرده‌ایم اما این ایرادها مستلزم فقدان نظام نیست، کما این‌که نقد ساختارهای موجود به معنی انکار نظام‌مندی نیست بلکه به معنای دفاع از نظام‌مندی فقه و تلاش برای کشف و یا صورت‌بندی کارآمدتر و روزآمدتر آن است؛ و البته وقتی فقه نظام‌مند انگاشته شده و غایت آن اداره نظام سیاسی قلمداد می‌شود، موضوع، مسائل، دسته‌بندی و طبقه‌بندی قضایا و نیز هندسه‌ی صوری و حتی منهج آن از این تلقی و تفطن متأثر می‌شود، و فقها باید کوشش کنند این عناصر را کشف و تبیین کنند، و نظامات فقهیه مانند اصل مسائل فقهیه اجتهادی‌اند و می‌تواند حسب اجتهادات و ظروف و شرائط مختلف متفاوت باشد، فقهای هر عصری باید تلاض نمایند که نظم فقه را بهتر و بهتر سازند تا آن‌که نظم واقعی تشریعی، کشف و ارائه کنند.

استاد حوزه علمیه تهران افزود: نظام در لغت آمده: نظَم نظماً و نِظاماً اللؤلؤَ و نحوَه : ألّفه و جمعه فی سلک، و منه نظَم شعراً لتألیفه کلاماً موزونا و مقفیً. نظَم الشیئ إلی الشیئ: ضمّه و ألّفه. ما در جلسات آغاز دروس فقه القضاء نظام را با این عبارت تعریف کردیم: «ما یتألّف من مؤلِّفات مختلفه متناسقه و متفاعله، یمتلک تمییزاً بالنسبه إلی الأنظمه الأخریٰ، و یستهدف تحقیق غایه مقصوده منه». نظام عبارت است از: مجموعه‌ی دارای اجزای منسجم و متعاملی که از دیگر نظامات متمایز بوده و غایت مقصودی را تامین می‌کند. آیا شریعت و بلکه فقه (که معرفت فقها به شریعت است) فاقد عناصر چهارگانه نظام است؟ فاقد اجزاء، انسجام و تعامل درونی، تمایز با دیگر علوم و نظام‌ها، و غایتمندی است؟ به نظر ما فقه موجود واجد این مؤلفه‌های چهارگانه است اما در حد کمال مطلوب نیست.

اصرار بر نظام دهی جدید فقه به معنی فقدان نظم در فقه کنونی نیست

تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) بابیان اینکه اصرار بر نظام دهی جدید فقه به معنی فقدان نظم در فقه کنونی نیست، گفت: این خلاف بدیهی است که کسی بگوید فقه کنونی فاقد نظم است. بلکه کسانی که می‌گویند باید نظام سازی فقهی کرد از سویی می‌گویند نظام و الگوهای ساختاری که درگذشته به فقه داده‌شده است متناسب با نیاز زمانه خود بوده و روزگار ما روزگار پیچیده و پیشرفته‌ای شده است باید نظمی متناسب و مطابق با اقتضائات این روزگار به فقه و احکام الهی داده شود و می‌گویند اگر نظم و نظام موجود فقه درگذشته‌های دور با مقاصد دیگری تنظیم‌شده است اکنون باید نظم متناسب با نیاز زمانه جدید داده شود، و این هرگز بعید نیست که نسل‌های آتی در قیاس با نسل‌های ماضی نوآوری کنند و مطالب جدید و عمیق‌تری از دین دریافت کنند. ازجمله نظام کامل‌تری را کشف و ایجاد کنند. بسا فقهایی ظهور کنند که قوی‌تر از فقهای پیشین باشند، حوزه عقیم نیست، اسلام زنده، زایا و پویاست. سرشت شریعت چنین است و نقش اجتهاد همین است.

استاد رشاد در ادامه بیان داشت: در خطبه الخیف که در کافی شریف واردشده است و حضرت ختمی مرتبت (ص) آن را در منی ایراد فرمودند، آمده است: «فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ، وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ». ممکن است فقیه نسل‌های بعد از فقیه نسل‌های قبل افقه و اعلم باشد، نباید استبعاد کرد. ما که سلفی نیستیم بر کلمات گذشتگان تصلب داشته باشیم، در مکتب اهل‌بیت (ع) راه اجتهاد همواره گشوده است، این را سلف صالح به ما آموخته‌اند.

اداره دولت با مجموعه احکام بی‌نظام ممکن نیست

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بابیان اینکه نظم فقه موجود نیاز کنونی امت و جامعه ما را که در آن حکومت اسلامی برقرارشده و فقه مترقی و منعطف وزنده و زاینده ما در معرض پرسش‌های جدید و جهانی قرارگرفته، کفایت نمی‌کند، اظهار داشت: امام راحل (ره) فرمودند فقه فلسفه‌ای دارد و فلسفه آن حکومت است و حکومت تمام فلسفه فقه است، پس امروز باید فقه به طرزی صورت‌بندی شود که حکومت را اداره کند و اداره دولت با مجموعه احکام بی‌نظام ممکن نیست؛ دوست فاضل و عزیز ما فرموده‌اند اگر بنا بود فقه ساختاری داشته باشد امام بهترین فرد بود که باید این کار را انجام می‌دادند، اولاً از کجا که ایشان چنین کاری نکردند؛ درست است که ایشان کتابی با عنوان نظام حکومتی فقه ننوشتند اما مطالبی که ایشان قبل و بعد از انقلاب اسلامی درباره حکومت اسلامی بیان فرمودند بسیاری از مباحث نظامی را ارائه کردند و ثانیاً بر ماست که از خلال کلمات نورانی ایشان آن را استخراج‌کنیم، و اگر حضرت امام اصل فکر و نظریه را ارائه فرمودند ولی مجال بسط و بازنمایی آن را نداشتند بر دیگران است که بر اساس مبانی ایشان نظام سازی کنند.

استاد رشاد در پایان خاطرنشان کرد: وانگهی اگر امام مجال ارائه مفصل و مکتوب مبانی نظام فقهی جدید را نداشتند، یا احیاناً افرادی مانند شهید صدر (ره) یا هر کس دیگری یک نظریه را برای نظام سازی ارائه کرده باشند و مخدوش باشد دلیل نمی‌شود که فقه از اساس فاقد نظام باشد. اختلاف اقوال، انظار، نیز نه دلیل عدم ‌نظام‌مندی شریعت در مقام ثبوت است و نه مانع نظام سازی فقهی در مقام اثبات است. بنا نیست نظام سازی مبتنی بر آراء متشتت و متعارض بنا شود، و قرار نیست با نظام سازی اجتهاد تعطیل یا دیگران ملزم به پذیرش ارائه‌کنندگان یک نظام و ساختار خاص باشند. چنین تلقی‌ها و تصوراتی، نه صحیح است و نه ممکن است و نه مطلوب است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics