قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / مدرنیته بسیاری از عالمان را در تکاپوی بازسازی روش در مطالعات دینی و فقهی قرار داده است/ بسیاری معتقدند با هوش مصنوعی انقلابى در علوم دینی به وقوع می‌پیوندد
مدرنیته بسیاری از عالمان را در تکاپوی بازسازی روش در مطالعات دینی و فقهی قرار داده است/ بسیاری معتقدند با هوش مصنوعی انقلابى در علوم دینی به وقوع می‌پیوندد

استاد احمد مُبلّغی در گفتگویی مطرح کرد؛

مدرنیته بسیاری از عالمان را در تکاپوی بازسازی روش در مطالعات دینی و فقهی قرار داده است/ بسیاری معتقدند با هوش مصنوعی انقلابى در علوم دینی به وقوع می‌پیوندد

اگرچه از دیرباز فقه به مسائل مستحدثه عطف توجه داشته است؛ اما پس از مدرنیته حجم توجه به مسائل مستحدثه گسترش یافته است و بسیاری از مسائل مستحدثه، موضوعاتی است که در اثر روابط اجتماعی ناشی از مدرنیته شکل گرفته‌اند و در برابر فقه خودنمایی و صف‌آرایی کرده‌اند و فقها آنها را به عنوان مسائل مستحدثه در دستور کار مطالعاتی قرار داده‌اند به این معنا که اگر مدرنیته‌ نمی‌بود در روابط اقتصادی و اجتماعی این موضوعات پدید نمی‌آمد. بنابراین بخشی از توسعه‌ای که در دامنه فقه رخ افتاده است، بر اساس نظر انداختن به موضوعاتی است که حاصل وضعیت‌های اجتماعی ناشی از مدرنیته است.

به گزارش شبکه اجتهاد، با ظهور تکنولوژی‌های جدید و توسعه شهرنشینی، سبک زندگی علما و خانواده‌های آنان نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. به طور مثال، تغییر در شیوه غذایی، سبک لباس پوشیدن و تفریحات مختلفی که در گذشته وجود نداشتند. «عصر ایران» دربارۀ تأثیر مدرنیته بر حوزه و زندگی حوزویان دیدگاه‌های استاد احمد مُبلّغی را جویا شده‌ است.‌ این استاد خارج فقه و اصول حوزه‌ علمیه قم به عنوان فقیهی نواندیش ون ظریه‌پرداز عرصۀ دانش‌های اسلامی شناخته می‌شود.

روابط و مناسبات شیعه و سنی و میان ادیان، ارتباط فقه و مسائل معاصر، روش‌شناسی و مکتب‌شناسی فقهی، “کلان اندیشه‌های اجتماعی” در اسلام به ویژه در موضوعات مهمی همچون: رسانه، هویت و…، حوزه‌های مهمی نظیر حقوق بشر از دیدگاه اسلام، حقوق بشردوستانه از منظر اسلام از نتایج تلاش‌های علمی او در داخل و خارج کشور است‌.

مبلغی که تا به‌حال به کشورهای مصر، ترکیه، الجزایر، عربستان، هند، پاکستان، عراق، کویت، قطر، امارات، لبنان، سریلانکا، یمن، مغرب، بحرین، عمان، روسیه، تونس سفر کرده و در زمینۀ گفت‌و‌گوی بین ادیانی نیز در کشورهای ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئد، بلژیک و اسپانیا در نشست‌هایی در این کشورها مشارکت جُسته است.

برخی از مسؤولیت‌های ایشان از این قرار بوده است: رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، رییس دانشگاه مذاهب اسلامی، رییس مرکز “التجدید للدراسات الدینیه المقارنه” در لبنان، سردبیر مجله لبنانی “الفقه المقارن”، مدیر مسؤول مجلات “دین و قانون” و ‌”رسانه و امت”، رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (در دوره‌ای چهارساله) رییس پژوهشکده فقه و حقوق (در دهه ۸۰)، مؤسس پژوهشگاه مطالعات تقریبی در قم (و ریاست آن در یک دوره ده ساله). مشروح مصاحبه به قرار زیر است:

حضرت‌عالی چه تعریفی از مدرنیته ارایه می‌دهید؟

مبلغی: مدرنیته به طور کلی به دوره‌ای از تاریخ اشاره دارد که با روش‌های جدید و فناوری‌های نوین همراه بوده است. این دوره از تاریخ با رشد فناوری، علم و فلسفه به همراه تغییرات اجتماعی و فرهنگی‌ تحولات تعیین کننده‌ای را در‌ تاریخ بشریت نشان داده است. در این دوره از تاریخ، نگاه علمای دینی با توجه به تحولاتی که در جامعه رخ می‌دهد، تحت تأثیر تغییراتی قرار گرفته است.

دربارۀ تاثیرات و تغییراتی که مدرنیته ایجاد کرده چه محورها‌یی می‌‌توان ارائه کرد؟

مبلغی: به نظر بنده گستره بخشی به دامنه موضوعات فقه اولین و مهمترین محور قابل ارائه است. زیرا تغییراتی که در جامعه بر اثر مدرنیته رخ داده است موجب ایجاد دستور کارهای مطالعاتی در حوزه علوم دینی به ویژه شده است.‌ به تعبیر دیگر فراهم آوری موضوعات نیازمند بررسی از نقطه نظر دین را موجب گشته است.

اگرچه از دیرباز فقه به مسائل مستحدثه عطف توجه داشته است؛ اما پس از مدرنیته حجم توجه به مسائل مستحدثه گسترش یافته است و بسیاری از مسائل مستحدثه، موضوعاتی است که در اثر روابط اجتماعی ناشی از مدرنیته شکل گرفته‌اند و در برابر فقه خودنمایی و صف‌آرایی کرده‌اند و فقها آنها را به عنوان مسائل مستحدثه در دستور کار مطالعاتی قرار داده‌اند به این معنا که اگر مدرنیته‌ نمی‌بود در روابط اقتصادی و اجتماعی این موضوعات پدید نمی‌آمد. بنابراین بخشی از توسعه‌ای که در دامنه فقه رخ افتاده است، بر اساس نظر انداختن به موضوعاتی است که حاصل وضعیت‌های اجتماعی ناشی از مدرنیته است.

نکته دیگر گسترش بخشی به دامنه دین‌شناسی و رابطه آن با زندگی است. بسیاری از عالمان دینی در طول تاریخ با موضوعات مربوط به دین و زندگی در جامعه سروکار داشته اند. اما در دوران مدرنیته، با توسعه علوم و فناوری، تحولات فرهنگی و اقتصادی و تغییر در نگرش انسان به دنیا، نگاه عالمان دینی به دین و زندگی تحت تاثیر قرار گرفت. برخی از عالمان دینی این تغییرات را با انتقاد مواجه کردند و برخی دیگر سعی کردند با تطبیق با شرایط جدید، به دین و زندگی امروزی به تبیین و تبلیغ دین بپردازند.

با توسعه علم و فناوری، بسیاری از سوالات پیچیده درباره مفاهیم دینی مطرح شدند که در گذشته مورد توجه نبودند. این سوالات شامل مسائلی مانند رابطه بین علم و دین، حقوق انسانی و…. می‌باشد؛ از قبیل:‌ آیا دین قابل تطبیق با مفاهیم مدرن است؟ آیا‌ می‌توان دین را با زندگی مدرن ترکیب کرد؟ محور سوم تغییر در سبک زندگی برخی از متدینان است که بسیار حائز اهمیت است .

با ظهور تکنولوژی‌های جدید و توسعه شهرنشینی، سبک زندگی علما و خانواده‌های آنان نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. به طور مثال، تغییر در شیوه غذایی، سبک لباس پوشیدن و تفریحات مختلفی که در گذشته وجود نداشتند، تأثیر گذاشته‌اند. محور چهارم تاثیر بر بازسازی روش در حوزه علوم دینی است.

یکی از تاثیرات مدرنیته این است که بسیاری از عالمان دینی را در تکاپوی بازسازی روش در مطالعات دینی و فقهی قرار داده است. یکی از محورهای مبحث روش که تحت تاثیر مدرنیته بسیار به صورت جدی شکل گرفته است موضوع ثابت و متغیر است.

شاید در گذشته به این مسئله توجه چندانی نمی‌شد یا اساساً نمی‌شد و یا توجه بسیار کم رنگ صورت می‌گرفت، اما با تحولات شگرف و شگفتی که در حوزه زندگی پدید آمد، سوال از چگونگی تطابق آموزه‌های دینی با واقعیت‌‌‌های اجتماعی به میان آمد بر این اساس یک بحث‌ مهم مطرح شد که دقیقاً در حوزه روش شناسی مطالعات دینی جای می‌گیرد و آن‌ اینکه چه چیزی از دین ثابت است و چه چیزی متغیر؟

دانشمندانی که بهتر تحولات اجتماعی را شناخته‌اند و از طرف دیگر قدرت نظریه‌پردازی روشی در علوم دینی داشته‌اند، بهتر توانسته‌اند در حوزه ثابت و متغیر نظریه‌پردازی کنند. اختلاف دیدگاه‌هایی که در میان اندیشمندان دارای اهتمام به ثابت و متغیر وجود دارد‌ آن‌ها را واداشته است که در ارتباط با ثابت و متغیر نظریه‌های متفاوتی ارائه کنند.

نظریه قشر و لب، یکی از نظریه‌هایی است که در حوزه روش شناسی مطالعات دینی و در زمره نظریه‌های مربوط به ثابت و متغیر مطرح شده است.

دو شخصیت بزرگ علامه طباطبایی و شهید مطهری، به ویژه در طرح و تبیین آموزه‌های دینی در قبال تحولات زندگی، بسیار حساس و دقیق عمل می‌کردند. آنها با نهادن تاکید بیشتر بر‌ شناسایی جانب مضمون جمله‌ای از آموزه‌های دین در قبال پوسته آنها، نشان دادند که یک راهکار مطالعه روشی دینی و فقهی تمرکز بر نظریه لب و قشر است. آنها از این خاستگاه‌ بخشی از تحولات زمانه را تحولاتی ناظر به شیوه‌های زندگی دانستند که بر اساس نظریه لب و قشر نباید نسبت به این تحولات حساسیت داشت البته این اندیشه را در یک چارچوب منطبق با معیارهای دین شناسانه و در محدوده قابل تعریف ارائه کردند، در جای خود باید تبیین گردد.

بعد از ورود مدرنیته به فضای دینی تاثیراتی که بر نحوه آموزش، تدریس، برگزاری کلاس‌های درس و ساختن حوزه‌های جدید داشت چه بود.

مبلغی: امروزه از فناوری برای مطالعه دین یا ارائه دین یا تحقیق در زمینه‌های مختلف آموزشی و پژوهشی یا تبلیغی دین استفاده گسترده‌ای‌ می‌شود، به طوری که امروزه هیچ فردی نیست که از فناوری و محصولات آن برای تعمیق مطالعات دینی و گسترش دامنه مطالعات دینی استفاده نکند.

چنانچه فرض عدم استفاده از تکنولوژی را به محققان حوزه دین‌پژوهی عرضه کنند یا بخواهند فرض را بر عدم استفاده از ابزار و تکنولوژی بگذارند، احساس می‌کنند که مطالعه دین پژوهی دچار ضعف و کاستی‌ می‌گردد احساس غالب و حاکم این است که بدون تکنولوژی هیچکس نمی‌تواند به سرعتی که می‌خواهد در تحقیق دین پیشرفت کند، مطالعات مورد نیاز را تکمیل کند یا به عمق مورد نیاز دست یابد.

 مواجهه و استفاده حوزویان از ابزار و تکنولوژی‌های مدرن مثل موبایل و… چگونه بوده و اساسا در شناخت ابزار و استفاده از ابزار چه موضعی اتخاذ کردند و اکنون چه مواضعی دارند.

مبلغی: البته در ابتدا کم نبودند کسانی که در برابر استفاده و پذیرش فناوری در حوزه علوم دینی یا ترویج دین مقاومت‌ می‌کردند و معتقد بودند‌ استفاده از فناوری ممکن است عمق مطالعات دینی را کاهش دهد، اما امروزه کاملا برعکس شده است‌ بسیاری به صورت جدی و نیرومند معتقد هستند که بدون استفاده از فناورى،‌ عمق لازم در مطالعات دینی، انجام نمی‌گیرد، حتی برخی مسیر حرکت جدی تری را به سوی اعتقاد به نیاز به پیشرفت بیشتر فناوری و استفاده از آن‌ها در حوزه مطالعات دینی را دنبال می‌کنند و در این چارچوب، لزوم استفاده از هوش مصنوعی را مطرح می‌کنند با این استدلال که اگر اتفاق بیفتد، تغییر و انقلابى مهم‌ در حوزه توسعه و پیشرفت‌ و تعمیق‌ علوم دینی به وقوع می‌پیوندد.

نظریه تبدل موضوع که حضرت امام آن را ارائه کرده‌اند در حقیقت ناظر به یک مسئله بسیار بسیار پیشرفته و پیچیده حاصل از مدرنیته است یعنی در فضای مدرنیته شرایط اجتماعی به گونه‌ای به پیش رفته است که قطعات مختلف اجتماعی از پدیده‌ها و پدیدارها تشکیل نظام‌های اجتماعی را می‌دهند و این نظام‌های اجتماعی فعال تاثیرگذار ماهیت برانداز نسبت به موضوعات قدیم پیدا می‌کنند.

این امری است که ذهن نظریه‌پرداز حضرت امام را به خود جلب کرد و تبدل موضوع را (که در گذشته در یک فرایند ساده نسبت به موضوعات انجام می‌گرفت و در باب استصحاب مطرح می‌شد)‌ را آوردند و ناظر کردند به تحولاتی که در فضای حاصل از مدرنیته شکل گرفته است.

اگر مدرنیته نبود اساساً نظام‌های پیچیده‌ای که اجزاء مختلف جامعه را درون خود هضم‌ و هماهنگ می‌کنند و کارکردهای تعیین کننده برجای می‌گذارند و به جان ماهیت موضوعات می‌افتند و آنها را تبدیل به موضوعات جدید می‌کنند نبود و بی‌معنا بود بنابراین مهم‌ترین نظریه‌پردازی‌‌هایی که امروزه در حال شکل‌گیری هست و می‌رود تا روش مطالعه و استنباط را تحت تأثیر جدی قرار بدهد از خاستگاه توجه به شرایط حاصل و ناشی از مدرنیته شکل گرفته است.

به طور کلی نوع مواجهه علما با مدرنیته از چه سنخی و بر‌چه اساسی بوده است.

مبلغی: در پاسخ به این سوال که آیا علما مدرنیته را پذیرفته‌اند یا نه و این‌که اساسا شکل مواجهه آنان با مدرنیته به چه صورتی بوده است، می‌توانیم ما به یک تفکیک و تجزیه دست بزنیم اولاً تکنولوژی‌های حاصل از مدرنیته در این خصوص باید گفت علما به صورت هر چه تمام تکنولوژی‌های حاصل از شرایط مدرنیته را محل پذیرش قرار داده‌اند و در این زمینه اگر در ابتدا اختلاف بوده است امروز اختلافی نیست.

مقوله دوم مواجهه با‌ با شرایط اجتماعی حاصل از مدرنیته است یعنی موضوعات جدیدی را که مدرنیته خلق کرده است یا واقعیت‌هایی را که در عرصه شکل‌دهی به نظام‌های اجتماعی ایجاد کرده است.

علما در برابر این وضعیت از این حیث که به آنها بپردازند مشکلی ندارند بلکه ضروری می‌دانند که موضوعات حاصل از مدرنیته که ابعاد اقتصادی اجتماعی و سیاسی دارد را محل بررسی قرار بدهند اگر به این موضوعات نپردازند فقه عمل پاسخگویی به مسائل زمان را کنار گذاشته است بلکه بالاتر و فراتر از اینکه که به موضوعات زمانه نمی‌پردازد دچار نوعی انزوای شکننده می‌شود.

مقوله سوم پاره‌ای از عناصری که در سبک زندگی رخ داده است‌ علما در این زمینه با احتیاط بیشتری حرکت کرده‌اند و بخش‌هایی از سبک زندگی را که بیشتر به یک آداب و رسوم مربوط است و منافی با ارزش‌های مسلم اسلامی نیست را‌ بسیاری پذیرفته‌اند. مقوله چهارم اندیشه‌هایی است که مدرنیته در نوع نگاه به زندگی ارائه کرده است این محل بحث است و در این زمینه به شدت اکثریت علما نگاه مثبت به مجموعه‌ای از اصول و اندیشه‌ها ندارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics