قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / تقریری بر عدم تقیه امام رضا(ع) در عصر خویش
تقریری بر عدم تقیه امام رضا(ع) در عصر خویش

استاد دانشگاه تهران مطرح کرد؛

تقریری بر عدم تقیه امام رضا(ع) در عصر خویش

استاد دانشگاه تهران با ارائه تحلیلی در زمینه سیره امام رضا(ع) بیان کرد: بدون تردید ایشان در تثبیت امامت با تفکر اثنی‌عشری نقش بسیار مهمی را ایفا کردند و بعد از ایشان جریان انحرافی خاصی در شیعه نداریم، چون امامت ائمه(ع) مورد پذیرش جامعه شیعی واقع می‌شود.

به گزارش شبکه اجتهاد، یازدهم ذی القعده مصادف است با ولادت امام علی بن موسی الرضا(ع) که وجود ایشان در کشور ایران اسلامی یکی از نعمت‌های الهی است، امام رضا(ع) در دروان حیات خویش با جریانات مختلفی مواجه بودند که از جمله می‌توان به واقفیه اشاره کرد، همچنین در این دوران، امام(ع) به تبیین مسائل گوناگون از جمله مسائل تفسیری، کلامی و … می‌پرداختند اما به دلیل شرایط ویژه عصر ایشان، بیشتر روایات وارد شده از امام رضا(ع) رنگ و بوی اعتقادی دارد، همچنین تقیه در سیره ایشان نیز از جمله نکات مهم است که باید بدان اشاره کرد.

به منظور آشنایی بیشتر با سیره امام رضا(ع) گفتگویی با دکتر مجید معارف، استاد گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران صورت گرفته است. وی در پاسخ به این سؤال ایکنا که صبغه بیشتر روایات وارد شده از امام رضا(ع) در چه زمینه‌ای است؟ بیان کرد: بر اساس آنچه که پژوهشگر معاصر حدیثی، آقای شیخ عزیز الله عطاردی در دو جلد کتاب خودشان به نام مسند الامام رضا(ع)، گردآوری کردند که این کتاب در بردارنده همه روایات امام رضا(ع) از منابع گوناگون روایی است، درک می‌کنیم امام رضا(ع) در تمام موضوعات دینی اعم از موضوعات فقهی، اعتقادی و موضعات قرآنی صاحب نظر و روایت بودند.

معارف در ادامه افزود: ولی در عین حال یک فهم عمیق از روایات امام رضا(ع) مربوط به مسائل اعتقادی و به ویژه حوزه امامت است، دلیل این مسئله نیز واضح و روشن است، جدای از این که امام رضا(ع) در مقابل اهل سنت می‌توانستند که به حقانیت خود احتجاج کنند و یک مقدار هم فضا این اجازه را می‌داد و مناظراتی که در دروه مأمون افتاق می‌افتاد، امام رضا(ع) در دوران‌‌هارون الرشید و بعد از رحلت پدر بزرگوارشان، گرفتار یک فتنه داخلی، درون شیعه شدند و این فتنه داخلی عبارت بود از ظهور یک جریان انحرافی به نام واقفه یا واقفیه که اینها در امامت امام هفتم(ع) ‌متوقف شدند و به نوعی امامت امام رضا(ع) را انکار کردند.

استاد گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران تصریح کرد: لذا در دوران امامت امام هشتم(ع)، این بزرگوار، هم باید یک مقدار در درون شیعه کار می‌کرد تا جریان انحرافی واقفیه را رسوا کند و خود شیعیان را در موضع امامت حفظ و اعتقادات آنها را تحکیم کند و از طرفی مناظراتی نیز در اصل امامت پیش می‌آید و به دلیل این مسائل داخلی و خارجی در مقابل اهل سنت، آموزه‌های امام رضا(ع) در موضوع امامت و برخی از مسائل اعتقادی بیش از سایر حوزه‌های دینی است، از جمله مسائل فقهی یا اخلاقی و یا اجتماعی و تفسیری، هر چند که به شهادت مسند الامام رضا(ع)، امام(ع) در موضوعات گوناگون صاحب نظر و حدیث بودند اما حوزه امامت ایشان از نظر کمیت روایت که بیش از یک چهارم کل روایات امام(ع) را تشکیل می‌دهد و کیفیت مباحث استدلالی، از سایر موضوعات بالاتر است.

معارف در پاسخ به این سؤال که مناظره‌های امام در روند مسائل علمی چه تاثیری را به وجود آورد بیان کرد: مناظرات امام رضا(ع)، یا بعضی از مناظرات با بزرگان شیعه است که آنها را آگاه کنند بر اساس نظام صحیح امامت، امامت اثنتی عشری است و بعد از وفات امامت هفتم(ع) امامت متوقف نشده و این تنها بخش کمی از مناظرات امام رضا(ع) را نشان می‌دهد که مربوط به دورانی است که در مدینه بودند؛ مثلا در این دوران از امام(ع) سوال می‌کنند که نظر شما در مورد پدرتان چیست که می‌گویند از دنیا رفته‌اند و بحث‌های اینچنینی که شیخ صدوق آنها را در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) آورده است.

وی تصریح کرد: اما آنچه که در مورد مناظرات امام رضا(ع) به شهرت رسیده و تعبیر مناظرات می‌تواند این موضوع را تداعی کند، بر‌می‌گردد به دورانی که در زمان مأمون، امام(ع) وارد ایران شدند و ولایت عهدی را قبول کردند و آن زمان مأمون دستور داد که بزرگان ادیان اعم از یهود و نصارا و صابئین و دیگر نحله‌ها جمع شوند و یک مناظره‌هایی بین آنها و امام رضا(ع) در موضوع اصل شریعت برگزار شود.

این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: در واقع مناظرات بر این اصل بود که شریعت بر حق اسلام است یا یهودیت و… ، که در این قسمت بحث روی اصل اسلام بوده است و بحث درون مذهبی که شعیه بر حق است یا اهل سنت، مطرح نبوده است. مناظرات بین‌الادیانی از امام(ع) گزارش شده است و طبعا این مناظرات نیز اشراف ایشان را بر مفاهیم تورات و انجیل و دیگرکتب نشان می‌دهد،؛امام(ع) در آن مناظرات به دلایل عقلی و نقلی که بر پایه متونی که آنها باور داشتند از قبیل تورات و انجیل و …، استناد می‌کردند.

معارف در پاسخ به این سؤال که سیره امام رضا(ع) در مسئله تقیه چگونه بوده است؟ تصریح کرد: تقیه یک رفتاری است که مورد تاکید امامان(ع) برای حفظ جان و مال شیعیان بوده است و خودشان کمتر تقیه می‌کردند، از هیچ امامی نداریم که بخواهد مثل اهل سنت نماز بخواند و خود را سنی نشان دهد، بلکه این یک آموزه‌ای بوده که به شیعیان خودشان تعلیم می‌دادند و اجازه می‌دادند که رفتارهای تقیه‌آمیزی برای حفظ خود از مخالفان داشته باشند، آنچه در مورد تقیه به یک امام منسوب است فقط همین موردی است که عرض می‌کنم و آن بحث علنی‌سازی امامت یا مخفی نگه داشتن اصل امامت است، آن هم بعد از درگذشت پدر بزرگوارشان، این مورد را می‌توان به امام(ع) نسبت داد و نمی‌شود در مسئله تقیه به امام(ع) نسبت داد که مانند اهل سنت وضو می‌گیرد یا به سان آنها نماز می‌خواند.

وی بیان کرد: چیزی که می‌توان به امام(ع) نسبت داد این است که بعد از درگذشت پدر بزرگوارش می‌آید و امامت خود را اظهار می‌د‌‌ارد یا نمی‌دارد، امام کاظم(ع)، بعد از وفات امام صادق(ع) بلافاصله به اظهار امامت خود اقدام نکردند و گذاشتند که جامعه به تدریج ایشان را شناسایی کند، این در مورد سیره امام کاظم(ع) است.

معارف در ادامه افزود: اما به دلایلی امام رضا(ع) بعد از شهادت امام کاظم(ع) امامت خودشان را اظهار کردند، اولین دلیل این بود که به دنبال شهادت امام کاظم(ع) جریان واقفیه به صورت فعال ظاهر شد و ادعای عجیبی را منتشر کرد و اعلام نمود که امام کاظم(ع) وفات نکرده و غایب شده و روزی ایشان به عنوان امام زمان و مهدی موعودی که به آن اشاره شده است ظهور می‌کند و حتی زمانی که می‌گفتند بر اساس روایات، پدیده امامت اثنی عشری است، واقفیه می‌گفتند در تقدیر الهی تغییراتی به وجود آمده که می‌گویند بدا حاصل شده است و می‌گفتند کسی مرگ امام کاظم(ع) را ندیده و ایشان در بغداد بوده و خلیفه بغدادی این مسئله را گفته‌ که امام(ع) از دنیا رفته است، او نیز فاسق است و قول فاسق معتبر نیست.

وی بیان کرد: این اندیشه واقفه عد‌ه‌ای از شیعیان را تحت تاثیر قرار داد و جریان انحرافی را ایجاد کرد، در این شرایط و وضعیت، امام رضا(ع) به عنوان امام معصوم که نباید بگذارد این تفکر فراگیر شود و این تفکر کل شیعه را در بربگیرد، اظهار امامت کردند و با دانش علمی خودشان شخصیت علمی خود را به عنوان امام(ع) برای همه ثابت کردند و به امام رضا(ع) عالم آل محمد لقب دادند، چون شخصیت علمی خود را وارد کردند و در آن شرایط نمی‌توانستند امر امامت خود را پنهان کنند بلکه باید برای خنثی سازی تفکر واقفیه آن را اظهار می‌کردند.

معارف تصریح کرد: نکته دوم این که امام(ع) یا با دانش الهی یا به طریق دیگر مثلا شناخت شرایط سیاسی و اجتماعی روزگار خودشان، مطمئن بودند که از‌‌هارون الرشید گزندی متوجه ایشان نمی‌شود، زمانی که ایشان اظهار امامت کردند،‌‌هارون گرفتار مسائل داخلی جامعه خود بود یا حتی بررسی می‌کند که شیعیان گرفتار اختلاف‌های خود هستند و ما نیز با امام(ع) کاری نداریم و متعرض امام(ع) نیز نمی‌شویم و شاید محاسبات او اینطور بود. امام رضا(ع) گفت از‌‌هارون گزندی به من نمی‌رسد و خود را با رسول خدا(ص) مقایسه کردند و گفتند رسول خدا(ص) در مکه علنا اظهار نبوت کردند بدون ترس از ابولهب و ابوجهل که اگر گزندی از اینها متوجه رسول خدا(ص) شد از‌‌هارون نیز گزندی متوجه من خواهد شد.

رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران در ادامه افزود: با این پشتوانه از اعتماد به این که از‌‌هارون گزندی به ایشان نمی‌رسد اظهار علنی کردند در مسئله امامت و تقیه‌ای را در دستور کار قرار ندادند و گذشت زمان نیز همین را اثبات کرد که در ۱۰ سالی که در دوران‌‌هارون زندگی می‌کردند مزاحمتی از ناحیه خلافت متوجه ایشان نشد و با علنی کردن امامت خود توانستند جلوی واقفیه را بگیرند و اگر محدودیت‌هایی متوجه امام(ع) شده به اواخر عمر ایشان برمی‌گردد، بنابراین اینها دلایل تقیه نکردن امام(ع) در اظهار علنی امامت است.

معارف در پاسخ به این سؤال که مهم‌ترین اقدام امام رضا(ع) در دوران حیات خویش چه بوده است؟ گفت: بدون تردید امام رضا(ع) در تثبیت امامت با تفکر اثنی عشری نقش بسیار مهمی را ایفا کردند و برای همین هم در روایات آمده که اگر کسی امامت امام رضا(ع) را قبول کند اثنی عشری است و بعد از ایشان جریان انحرافی خاصی در شیعه نداریم، چون امامت امام جواد(ع) و امام‌‌هادی(ع) و امام عسکری(ع) مورد پذیرش جامعه شیعی واقع می‌شود و به سمت این می‌رویم که دوران غیبت را تجربه کنیم.

وی بیان کرد: یقینا امام رضا(ع) در نشر علوم شیعی و معارف شیعی بسیار روایاتشان روشنگر است و در تثبیت جریان امامت نقش کلیدی را ایفا می‌کنند، هم به جهت این که خودشان توانستند شبهه واقفه را برای شیعیان برطرف کنند و هم این که فرزند ایشان امام جواد(ع) در هفت سالگی امام می‌شود و تئوری شیعه را اثبات می‌کند که اگر امامت یک پدیده الهی باشد تفاوتی ندارد که در اختیار یک کودک یا یک فرد بزرگسال باشد، در حقیقت خداوند این مأموریت را به امام رضا(ع) داده که فرزندشان امام جواد(ع) در کودکی به امامت برسند و لذا حضرت فرمودند، مولودی به برکت فرزندم جواد(ع) به امت تا اکنون عطا نشده بود.

معارف در ادامه تصریح کرد: دوران بیست ساله زندگی سیاسی امام رضا(ع) بعد از وفات پدرشان چون دوران امامت ایشان بیست سال است که با برکت بود البته ابتدای آن با رنج‌های زیادی در مقابل امام رضا(ع) همراه بوده، در انتها نیز با محدودیت‌های زیادی از ناحیه مأمون همراه شده اما در عین حال در فرصت‌هایی که برای امام(ع) به دست آمده مخصوصا در ۱۰ سال اول امامت که همراه با دوران‌‌هارون بود، آثار و برکات زیادی به همراه داشت که بعدها در کتب شیعه تدوین شد و یکی از بهترین آثاری که در این زمینه تدوین شد عیون اخبار الرضا(ع)اثر شیخ صدوق است، یعنی شیخ صدوق عالم شیعی در قرن چهارم، روایات امام رضا(ع) را در کتابی به عنوان عیون اخبار الرضا(ع) جمع می‌کند و این کتاب از جهت آشنایی با مشکلات امام رضا(ع) که چطور بر آنها فائق شد و در مورد ابعاد علمی امام رضا(ع) در موضوعات گوناگون توحید و نبوت و …، هنوز هم یکی از بهترین آثار در شناخت امام است که ما خوانندگان را به مراجعه به آن توصیه می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics