قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / حجت‌الاسلام نصیری مطرح کرد: سرمایه اصلی فقه ما در روایات است/ تبیین روش‌های چهارگانه اجتهاد

حجت‌الاسلام نصیری مطرح کرد: سرمایه اصلی فقه ما در روایات است/ تبیین روش‌های چهارگانه اجتهاد

عضو هیأت مؤسس انجمن حدیث گفت: سرمایه اصلی ما در فقه روایات است. ما وقتی به روایات رجوع می‌کنیم خود اهل بیت (علیه‌السلام) مسأله فقه و فقاهت را با احادیث گره زده‌اند.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، پژوهشگر علوم حدیث و فقه و عضو هیات موسس انجمن حدیث حوزه در پنجمین همایش ملی «عرصه‌ها و روش‌های حدیث‌پژوهی» که در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت.

حجت‌الاسلام نصیری با بیان این مطلب که امروزه در حوزه‌های علمیه کمتر به حدیث توجه می‌شود، تاکید کرد: باید به امر مباحث حدیثی بیشتر بپردازیم؛ که حال حاضر متاسفانه حوزه‌‌های ما به احادیث کم توجه شده‌اند.

احادیث تاریخی تقریبا مغفول مانده است
وی افزود: به عنوان مثال احادیث تاریخی ما تقریبا مغفول مانده است و از میان ۳۵۰۰۰ حدیث فقهی نیز حدود ۵۰۰۰ روایت حضور جدی در فقه دارد.این پژوهشگر علوم حدیث ادامه داد: آیات و روایات بسیاری وجود دارند که ما را به حدیث و راویان حدیث ارجاع می‌دهند؛ آیا ما واقعا به روایات مراجعه کامل کرده‌ایم؟

وی با ذکر این نکته که احادیث در تحقق اجتهاد نقش اصلی را بازی می‌کنند؛ گفت: همان‌طور که می‌دانیم منابع فقه ما چهار عنصر عقل، اجماع، قرآن و حدیث است. انصافا چقدر عقل در اجتهاد نقش دارد؟ عقل چه‌قدر توانسته دست ما را به‌خصوص در تعبدیات بگیرد؟ اجماع هم که ریشه‌اش از اهل‌سنت آمده؛ اجماع اهل سنت را زنده کرده و اهل سنت اجماع را. در مورد قرآن اگرچه قرآن جایگاه گرانقدری دارد ولی صادقانه باید بگوییم آیاتی که از آنها بتوان فقه را استخراج کرد خیلی زیاد نیستند.

عضو هیأت مؤسس انجمن حدیث ادامه داد: سرمایه اصلی ما در فقه روایات است. ما وقتی به روایات رجوع می‌کنیم خود اهل بیت مسأله فقه و فقاهت را با احادیث گره زده‌اند.

نقش احادیث در تصحیح جامعه
وی با اشاره به مطالباتی که می‌فرمایند به روایات و روات حدیث رجوع کنید، نقش احادیث را ارائه منظومه کامل دین‌شناخت دانست.حجت‌الاسلام نصیری درباره نقش احادیث در تصحیح جامعه گفت: با عشق و علاقه‌ای که مردم به روایات دارند، اگر ما رجوع به احادیث می‌کردیم فرهنگ اجتماع و مردم را می‌توانستیم به راحتی اصلاح کنیم.

وی در این باب به احادیثی از برخورد پیامبر اکرم (صلی‌الله‌‌علیه‌وآله) و امام حسین (علیه‌السلام) با اطرافیان و نقش تأثیرگذار این‌گونه احادیث اشاره کرد و گفت: سه معلم اخلاق امروز دنیا که کشورهایی مثل هند و آفریقای جنوبی و.. را دگرگون کرده‌اند چند جمله اخلاقی بیشتر ندارند اما ما با این ذخیره غنی هنوز مشکل داریم. آیا ما این احادیث را استخراج و عمل کرده‌ایم؟ و آیا به این توصیه که به احادیث و روات حدیث ما مراجعه کنید عمل کرده‌ایم؟

ضرورت استخراج معارف دینی از احادیث و بسط و تبیین آنها
این پژوهشگر علوم حدیث یکی از نیازهای امروز جامعه را با توجه به گسترش و همه‌گیر شدن شبکه‌های اجتماعی و زیاد شدن شبهات نسبت به اسلام را رجوع به احادیث و استخراج معارف دینی از احادیث و بسط و تبیین آنها دانست.وی در این باب برای مثال احادیثی از امیرالمؤمنین (علیه‌‌السلام) در باب جهاد و جنگ نقل کرد و توضیح داد: این روایات نشان می‌دهد که ائمه با جهاد ابتدایی و جهادهایی که بدون رضایت ایشان باشد مخالف بوده‌اند.

حجت‌الاسلام نصیری در توصیه‌ای به طلاب گفت: هر طلبه‌ای که می‌خواهد در هر زمینه‌ای موفق باشد باید یک ساعت از وقت روزانه‌اش را برای تفسیر و یک ساعت را برای حدیث بگذارد.

روش‌های چهارگانه اجتهاد
عضو هیأت مؤسس انجمن حدیث حوزه بیان کرد: برای به‌کار گیری حدیث در فقاهت چهار روش وجود دارد: ۱٫ اجتهاد روایت‌محور که روش قدما بوده است؛ ۲٫ اجتهاد فقاهت‌مدار و روایت‌مدار که روش شیخ طوسی و امثال او بوده است؛ ۳٫ اجتهاد فقاهت‌محور و روایت‌مدار که در این نوع از فقاهت اول آرا و اجتهادات اهمیت دارند و بعد از آن روایات؛ ۴٫ اجتهاد روایت مدار و فقاهت محور.وی روش منتخب خود را روش چهارم دانست که در آن اصالت با روایت است و به آرای دیگران نیز توجه می‌شود.

مبانی و قواعد فقه‌الحدیث
حجت‌الاسلام نصیری در بخش پایانی مباحث خود، مبانی و قواعد فقه الحدیث شامل دو بخش مبانی صوری چون: ۱. حجیت سنت معصومان؛ ۲٫ حجیت مطلق سنت اهل بیت(ع)؛ ۳٫ صحت صدور روایت از معصوم؛ ۴٫ فرازمانی بودن روایت؛ ۵٫ واقع نمایی روایت (اصل بر نفی تقیه کتمان و نسخ حدیث است)؛ ۶٫ صحت نص متنی روایت؛ ۷٫ صحت ساختار لفظی روایت (اعتبار اعراب و قرائت روایت) و مبانی دلالی: ۱٫ مکان فهم و تفسیر روایات؛ ۲٫ عدم تناقض درونی روایات؛ ۳٫ تناظر متقابل روایات؛ ۴. تناظر متقابل روایات؛ ۵٫ عدم تناقض روایات با براهین قطعی عقلی، اشاره کرد و توضیح کامل آنها را موکول به آینده کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics