قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / رویکرد نص‌گرایی موجب می‌شود فهم غلطی از دین داشته باشیم/ حکیمی انقلاب را قبول داشت، اما طرح روشنی از سیاست نداشت!
رویکرد نص‌گرایی موجب می‌شود فهم غلطی از دین داشته باشیم/ حکیمی انقلاب را قبول داشت، اما طرح روشنی از سیاست نداشت!

حجت‌الاسلام ایزدهی مطرح کرد؛

رویکرد نص‌گرایی موجب می‌شود فهم غلطی از دین داشته باشیم/ حکیمی انقلاب را قبول داشت، اما طرح روشنی از سیاست نداشت!

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی، اظهار کرد: وقتی رویکرد اخباری توسط مرحوم وحید بهبهانی شکست می‌خورد و اجتهاد جای نص‌گرایی را می‌گیرد، شاهد آن هستیم که موضوع ولایت‌ فقیه و حکومت دینی به شکل گسترده در بین علما مطرح می‌شود. به تعبیری باید گفت رویکرد نص‌گرا شیعیان را صرفاً در روایات محدود کرده و موجب می‌شود فهم غلطی از دین داشته باشیم که ما را برای رسیدن به اسلام حداکثری ناکام می‌گذارد.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره ضعف نظری ظاهرگرایان و افراطی‌های مذهبی درباب سیاست و حکومت دینی به «فارس» گفت: مسلمین هنگام مواجهه با موضوعات سیاسی و اجتماعی، روش‌ها و رویکردهای مختلفی را برمی‌گزینند. برخی معتقدند باید تنها مختصر در نص بود و از آن فراتر نرفت تا در حیطه بدعت و فعل حرام نیفتیم. در مقابل، برخی معتقدند که موضوعات جدید و به‌روز حال حاضر «فرانص» هستند و لزوماً برای هرکدام آیه و روایتی وجود ندارد و باید از سایر منابع اجتهاد مثل «عقل» و «فرایند فلسفه‌ورزی» بهره برد.

عقل، تعبدیات و اجتماعیات

وی افزود: نکته مهم اینجاست که ما در امور تعبدی، بنا به مصالحی که فقط شارع مقدس از تشریعش مطلع است، با رویکرد عقلی بدان نمی‌نگریم و بیش‌تر اکتفا به نصوص داریم؛ مثل تعداد رکعات نماز، اما در مسائل اجتماعی چون خود انسان از آن‌ها فهم و درکی دارد، وارد کردن حیطه تعقل در آن، چیز عجیبی نیست و اساسا لازم است و در برخی موارد باید پا را از نص فراتر گذشت. هرچند باید این تعقل مستند به کلیات و اصول دینی باشد تا بتوانیم امضای آن و رضایت شارع را به دست آوریم.

ایزدهی ادامه داد: مسأله حکومت‌داری، یکی از این دست موضوعات است که فرانصی بوده و شاید روایات در مورد آن چندان زیاد نباشد، اما اهمیت مسأله ما را بر آن نمی‌دارد که کمبود نصوص یا صراحت برخی روایات را در تشکیل حکومت دینی بهانه نبود آن قرار دهیم. در این مقام، حساسیت موضوع به خودی خود چنین جایگاهی دارد که باید با ورود رویکرد فلسفه‌ورز به آن نگریست و در موردش نظر داد؛ هرچند این تعقل نباید خارج از حیطه و کلیات دین‌داری باشد.

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه اشاره کرد: در مورد حکومت دینی، فقها و عالمان شیعی برداشت‌ها و تفاسیر گوناگونی ارائه کرده‌اند. مثلاً حضرت امام خمینی، حکومت اسلامی را نه مرهون پاره‌ای از روایات، بلکه آن را خروجی فلسفه دین و اصل اسلام می‌دانست. به تعبیر واضح‌تر، ایشان معتقد بود از بُعد اعتقادی حکومت از آنِ خدا و از آنِ کسی است که خدا برمی‌گزیند و از طرفی در اسلام، احکام و دستوراتی وجود دارد که به هیچ‌وجه تعطیل‌بردار نیست. بنابراین نمی‌شود آن‌ها را متوقف کرد و از همه مهم‌تر، انجام این دستورات دینی مثل حدود، جهاد، تعذیرات و… همگی باید در بستر یک حکومت شکل بگیرد؛ بنابراین ما محتاج تشکیل حکومت هستیم. اما اگر تشکیل حکومت اسلامی را تنها یک «فرع» مثل سایر فروع فقهی بدانیم، اگر بخواهیم حکومت دینی یا ولایت‌ فقیه را به اثبات برسانیم، شاید چندان توفیقی نخواهیم یافت.

ظاهرگرایان غرق شده در روایات در مورد حکومت اسلامی چه فکری می‌کنند؟

وی افزود: در کنار دو رویکرد مذکور، یک رویکرد نص‌گرایی و ظاهرگرایی نسبت به حکومت اسلامی وجود دارد. عده‌ای اساساً حکومت دینی و سیاست اسلامی را به دست امام معصوم می‌دانند و چنین باور دارند که تا ولی معصوم نباشد، نباید وارد سیاست شد. در چنین تفکری «انتظار» نه به عنوان یک امر فعال، بلکه با گوشه‌نشینی و دست بر دعا بردن تبدیل به یک موضوع منفعلانه خواهد شد. آنان معتقدند چون روایتی به صراحت ما را ملزم به تشکیل حکومت نکرده است، پس در این زمینه باید دست روی دست گذاشت و منتظر ماند تا خود امام زمان ظهور کنند.

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه بیان کرد: در پاسخ به این ظاهرگرایان باید متذکر شد که اولاً در شرایط خفقان عصر ائمه و غیبت بسیاری از محدثان از ترس جانشان روایتی را که مبتنی بر حکومت دینیِ مد نظر شیعه باشد، نقل نکردند و بسیاری از این روایات بعید نیست که در آن شرایط سخت از بین رفته باشد؛ چرا که در طول تاریخ، بسیاری از کتب حدیثی شیعه توسط مخالفین نابود شده است. از طرفی شرایط و زمانه تقیه این اجازه را به ائمه ما نمی‌داد تا آن‌ها بتوانند به راحتی بسیاری از روایات را در این باره نقل کنند؛ چرا که بی‌شک خطر جدی از سوی حکام جور متوجه آنان می‌شد.

در سیاست نمی‌شود خود را محدود به روایات کرد

ایزدهی ادامه داد: پس در مورد سیاست اسلامی و حکومت دین باید در نظر گرفت که با چه روشی به این مقوله توجه داریم. بسیاری از مسائل سیاسی و حکومتی با درنظر گرفتن ظرف زمانی، جدید و بی‌سابقه هستند و طبیعی است که در مورد آن‌ها روایت و حدیثی نباشد. اگر ما عقل را کنار بگذاریم و بدون توجه به آن بخواهیم به مسائل جدید توجه کنیم، بی‌شک در طرح مسأله و موضع در قبال دنیای جدید شکست خواهیم خورد و راه به‌جایی نمی‌بریم.

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه گفت: برعکس این رویکرد اگر با تعقل و فلسفه‌ورزی به این موضوعات بنگریم، خواهیم دید که روش‌های ما از طرفی دارای حجیت شرعی است؛ چرا که استنباطات عقلی ما باید در حیطه دین باشد و از طرفی با مبتنی بودن به شرایط زمانی و مکانی و مدد عقل «کارآمدی» و پویایی دارد.

آفت ظاهرگرایی دینی در مورد حکومت

وی افزود: نکته مهم دیگر این است که هرگاه امکان تحقق حداکثری دین در جامعه به وجود آمد، فقها دست از تقیه برمی‌داشتند و در موضوعات سیاسی اظهاراتی را عرضه می‌کردند؛ مثل شیخ مفید در زمان آل‌بویه و محقق کَرِکی در زمان صفوی. اما در برهه ۲۰۰ ساله مربوط به صفویان به دلیل غلبه رویکرد «ظاهرگرایی» و «اخباری» در آن زمان امکان تحقق حداکثری دین وجود نداشت. عمده موضوعات در آن زمان نه اجتهاد و نوآوری، بلکه تنها نقل روایات بوده است. کنار گذاشتن اجتهاد، کنار گذاشن «مرجع تقلید» را حاصل می‌آورد و نبود مرجع تقلید هم به معنی انتفای موضوع ولایت فقیه است. اخباریان و نص‌گراها با تعطیل کردن عقل و به تبع آن کنار گذاشتن قرآن تنها به روایات رجوع کردند و در همان محدوده ماندند.

سیدسجاد ایزدهی بیان کرد: اما وقتی رویکرد اخباری توسط مرحوم وحید بهبهانی شکست می‌خورد و اجتهاد جای نص‌گرایی را می‌گیرد، شاهد آن هستیم که موضوع ولایت‌ فقیه و حکومت دینی به شکل گسترده در بین علما مطرح می‌شود. به تعبیری باید گفت رویکرد نص‌گرا شیعیان را صرفاً در روایات محدود کرده و موجب می ‌شود فهم غلطی از دین داشته باشیم که ما را برای رسیدن به اسلام حداکثری ناکام می‌گذارد.

شیخ محمود حلبی، مؤسس انجمن حجتیه و از پیروان مکتب تفکیک

او در انتها گفت: اخباریان جدید نظیر مکتب تفکیکی‌ها هم از این دسته هستند. برخی از آنان مثل شیخ محمود حلبی مؤسس انجمن حجتیه به کلی مخالف ولایت فقیه و حکومت اسلامی بود و می‌گفت باید خود امام معصوم بیاید تا ما جانمان را در خطر بیندازیم. عده‌ای هم مثل مرحوم حکیمی باوجود این‌که با انقلاب همراه بود و از امامین آن دفاع می‌کرد به دلیل کنار گذاشتن منبع مهمی به نام عقل، عملا نمی‌توانست به یک نظریه جامع برای پاسخ‌دهی به نیاز‌های جامعه برسد. این دسته اگرچه کلیت حاکمیت را قبول دارند و اسلام را سیاسی می‌دانند، اما به دلیل آن رویکرد اخباری‌مسلکانه خود نمی‌توانند نسبت به سؤال‌های جدید پاسخی ارائه دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics