قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / از سوژه تا قاب‌های دینی در سریال‌های امروزی
مبانی فقهی شرکت در انتخابات بیعت نیست/ دسته‌بندی مبانی فقهی انتخابات

استاد درس خارج فقه و رسانه حوزه مطرح کرد:

از سوژه تا قاب‌های دینی در سریال‌های امروزی

اگر بخواهیم رسانه‌ دینی داشته باشیم و یک فیلمی که سبک زندگی دینی را نشان بدهد، باید فرهنگی که برای تولیدکننده، کارگردان و دیگران جا افتاده و ساخته شده را عوض کنیم. باید واقعیت‌های موجود را تغییر دهیم؛ به همسران بازیگران آموزش دهیم تا نقش همسر شوهرشان را بازی کنند، چرا ما همیشه از غریبه استفاده می‌کنیم. چه اشکالی دارد زن و شوهر جلوی فیلم دست به دست هم دهند.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، چند سالی است تدریس فقه در ابواب مرسوم را به کناری نهاده و خارج فقه و رسانه را در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام در قم تدریس می‌کند. او با قدس آنلاین در رابطه با چالش‌های فقهی رسیدن به رسانه دینی معیار سخن گفته. امّا از رسانه ملّی بسیار دلگیر بود. به باور وی، گفت‌وگوهای زن و مرد در هنرهای نمایشی، به هیچ وجه، مشروع نیست.

آیا با توجه به محدودیت‌هایی که دین مبین اسلام برای ارتباطات زن و مرد قرار داده است، اساساً امکان تحقق هنرهای نمایشی دینی وجود دارد؟ مثلاً با توجه به حرمت لمس، نگاه طولانی، بیان جملات عاشقانه، و ارتباط صمیمانه میان دو جنس مخالف اساساً بیان روابط معمولی زن و شوهر یا عاشق و معشوق در هنرهای نمایشی امکان‌پذیر هست؟

رفعتی: ما نباید هنر نمایشی را در روابط زن و مرد خلاصه کنیم. متاسفانه در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، اگر نگویم ۹۹ درصد بالای ۹۰ درصد اینچنین است که یا سوژه‌ اصلی بحث رابطه‌ زن و مرد است، یا سوژه‌ فرعی آن. خواستگاری ها، ارتباطات دختر و پسر و … معمولا چاشنی‌ای است برای جذب و نگاهداشت مخاطب. اینجوری بگویم که حتی در سریال های دینی – تاریخی مثل سریال امام علی (ع) عده‌ای می‌گویند قطامش را زیاد کرده! یعنی باز می‌رود سراغ سوژه‌ انحرافی.

ما باید اصل فرهنگ فیلمسازی‌مان را تغییر بدهیم. نه این‌که بیاییم بگوییم که خوب حالا که حتما باید در برنامه‌های نمایشی یک ارتباطی بین دو جنس مخالف برقرار کرد؛ حالا یا از طریق دیالوگ‌های عاشقانه، یا از طریق لمس، یا از طریق روبوسی کردن و … بعد بیاییم بگوییم که این‌که نشد، این از لحاظ فقهی و از لحاظ فرهنگ دینی ما سازگاری ندارد؛ لذا اصلاً ما باید بگوییم که امکان ندارد که برنامه‌های نمایشی‌مان با سبک و سیاق دینی صورت بگیرد. نگاهمان را به برنامه‌های نمایشی، به تولیدات هنری تصویری، چه فیلم، چه سریال، باید عوض بکنیم.

ما آمدیم ذائقه‌ مخاطبان را این جوری ساختیم که حتما باید از همان قسمت‌های اوّل در یک سریال ۵۰ قسمتی پسر جوان یک دید خاصی، یک علاقه‌ای به این دختر پیدا کرده باشد تا آخر سریال معلوم ‌شود که اینها به همدیگر می‌رسند یا نه؟!

به نظر من این سؤال اصلاً سؤال انحرافی است. سؤال اصلاً درست نیست. بنابر این براساس قالب‌های دینی می‌شود یک فیلم یا سریالی ساخت در حالی که رابطه دو جنس مخالف، یا رد و بدل کردن دیالوگ‌های عاشقانه و لمس یکدیگر وجود نداشته باشد.

این سؤال بر مبنای واقع‌نگری است. نه واقعیت فعلی موجود کشور ما، بلکه واقعیت‌ همه‌ی سینماهای جهان همین است.

رفعتی: ما باید واقعیت‌های موجود را عوض کنیم. ما اگر بخواهیم یک رسانه‌ دینی داشته باشیم. یک فیلمی داشته باشیم که سبک زندگی دینی را نشان بدهد، ما اگر می‌خواهیم یک فیلم تاریخی از سیره‌ ائمه نشان بدهیم، از تاریخ انبیاء نشان بدهیم، باید این فرهنگی که برای تولید کننده، برای کارگردان و دیگران جا افتاده و ساخته شده، این را عوض کنیم. پس سخن اول من این است که ما باید فرهنگ تولید فیلم و سریال را عوض کنیم.

نگوییم آقا حتماً باید یک سوژه‌ عاشقانه در آن باشد. هالیوود و بالیوود آمدند این جذابیت‌ها را در فیلم‌هایشان درست کردند، به خاطر این‌که آنها هدفشان از ساختن فیلم چیز دیگری است. ما هدفمان باید از ساختن فیلم چیز دیگری باشد؛ لذا باید اصلاً این فرهنگ را عوض کنیم، در بین تهیه کنندگان، کارگردانان و حتی نویسندگان فیلمنامه‌ها باید این فرهنگ تغییر کند.

این یک واقعیت است، الآن تا یک سریالی یک سوژه‌ عاشقانه نداشته باشد. چه به عنوان سوژه‌ اصلی، چه به عنوان چاشنی سوژه‌ اصلی، مخاطب ندارد. بیننده جذب نمی‌شود؛ لذا تولید کنندگان و تهیه کنندگان هم به سمت تولید این گونه از فیلم‌ها نمی‌روند، این یک واقعیت است.

این نکته‌ای که می‌فرمایید، ثبوتاً خوب است ولی اثباتاً بخواهیم چنین کنیم، بخواهیم فیلمی بسازیم که اینطور مسائل در آن نباشد، ماحصلش می‌شود شبکه‌ ولایت، یا شبکه‌ امام حسین، یا شبکه‌ ثامن. این دست شبکه‌ها نمی‌توانند رسانه روزمره و همیشگی مردم باشند و جذابیت پایین می‌آید.

رفعتی: ببینید! آرام آرام می‌شود این کار را کرد. خیلی از فیلم‌های مذهبی که ساخته شده این مسائل را نداشته و جذابیت خودش را داشته. این در صورتی که نویسنده، کارگردان و بازیگر حرفه‌ای خوب بازی کرده باشند و جذابیت لازم را به دست آورده باشد. اینجور نیست که همه دنبال این سوژه‌ های عاشقانه باشند.

بله من هم قبول دارم، قصه‌ حضرت یوسف در قرآن این اینطوری است که جذابیت خاص خودش را پیدا می‌کند به خاطر آن یک قسمتی‌اش بحث عشق حضرت زلیخا به یوسف هست. این مطلب درست هست. اما این به این معنا نیست که آن جذابیت‌ها را که بیننده جذب بشود در فیلم‌هایی که این سوژه‌ها را ندارد، نداشته باشد.

فقه و هنراین‌که می‌فرمایید جاذبه برای مخاطب ندارد درست است اما می‌شود جاذبه ایجاد کرد. اینجور نیست که همه‌ مخاطبین ما از جاذبه‌های عشقی خوششان بیاید. جاذبه‌ عشقی جذبه خودش را دارد، ولی می‌شود که یک فیلمی، یک سریالی این مسائل عاشقانه را نداشته باشد و جاذبه داشته باشد.

ما نیاییم ۹۵ درصد فیلم‌هایمان را یا سوژه‌ اصلی‌اش را بحث عشق قرار بدهیم، یا سوژه‌ی فرعی‌اش و چاشنی‌اش را عشق قرار بدهیم.

ثانیا باید این چیزی را که الان فرهنگ شده را از بین ببریم، چرا تهیه کننده نمی‌رود دنبال فیلمی تا یک همچین سوژه‌ای در آن نباشد. چون می‌گوید از این فیلم پول در نمی‌آید. این مخاطب جذب نمی‌کند لذا چنین فیلمی را من بسازم نمی‌آیند ببینند.

حالا با این فرهنگ آیا ما نمی‌توانیم آن وقت براساس فرهنگ دینی ما و فقه ما و شرع ما بگوییم که فیلم عاشقانه به این صورت ساخته بشود. چه اشکالی دارد، چه مشکلی پیش می‌آید.

حالا این سؤالی که فرمودید اینجا جوابش می‌آید که ما در بحث ساختن فیلم اولاً می‌توانیم از بازیگرانی استفاده کنیم که زن و شوهر هستند. چرا ما همیشه از غریبه استفاده می‌کنیم. چه اشکالی دارد زن و شوهر جلوی فیلم دست به دست هم می‌دهند. به همدیگر که می‌رسند دست به هم می‌دهند.

این امر ممکن نیست چون شوهر طنزپرداز است، زن مثلاً جدی بازی می‌کند، با همدیگر جمع نمی‌شود. بر فرض هم اگر هر دو بازیگر باشند

رفعتی: نه اینجور نیست. ما اصلا سراغ این کار نرفتیم و الا بازیگران از خدایشان است که همسرشان هم بازیگر بشود، همکارش بشود.

بعضی‌ها اصلاً با همکارشان ازدواج می‌کنند ما نرفتیم سراغ این. می‌بینیم زن بازیگر با مرد دیگری بازی می‌کند. مرد با زن دیگری دارد بازی می‌کند. اصلاً این را تبدیل نکردیم به یک راهبرد کاری در تدوین فیلم‌ها و ساختن فیلم‌هایمان. آمدیم از نامحرم داریم استفاده می‌کنیم.

اگر بازیگرها ببینند که خیلی از نقش‌ها را با همسرشان می‌توانند ایفا بکنند ولو این‌که دوره‌ بازیگری را همسرش ندیده باشد، به او یاد می‌دهد. یا نه اصلاً او را دوره‌های بازیگری می‌فرستد. می‌شود مثل او و همراه او بازی می‌کند. چه اشکالی دارد ما از این هنرمندان و بازیگران استفاده کنیم که همسر خودشان هم بازیگر هست و بیایند نقش بازی بکنند، دست به دست هم می‌دهند. اصلاً در خانه می‌بینیم که رفتند دو تایی در یک اتاق، هیچ اشکال ندارد.

نکته‌ دیگر این که این دیالوگ‌هایی که گفته می‌شود، اگر کلمات و دیالوگ‌ها و نگاه‌ها، نگاه‌های شرعی باشد باز اشکال ندارد. مگر حرام است یک مرد، یک جوان با یک خانمی صحبت بکند. حرام که نیست.

حالا چطور آن وقت در خارج این همه شما در بانک می‌روید خانم‌ها دارند پشت صندوق نشستند، شما با آنها صحبت می‌کنید. در ادارات، در شهرداری، در جاهای دیگر. ما نمی‌گوییم این کار درستی است. از لحاظ فرهنگ دینی این اختلاط بد است. اما حرام نیست. کراهت دارد.

اما کی حرام می‌شود؟ آن وقت که به خانمی که پشت صندوق در بانک نشسته نگاه حرام بکند، یا یک جملاتی به کار ببرد که دارد با او شوخی می‌کند، این می‌شود حرام.

اگر این را در فیلم به کار نبرد، حلال است، حتی اگر بخواهد به او بگوید که من به شما علاقه پیدا کردم، می‌خواهم با شما ازدواج کنم.

با زن شوهردار که حرام است؟

رفعتی: نه، با زنی که می‌خواهد ازدواج بکند عرض می‌کنم. با زن شوهردار ‌که صوری است. در واقع دارد مکالمه‌ای با او می‌کند نه به عنوان این‌که واقعا با او ازدواج کند. در عقد و در این مسائل قصد می‌خواهد. این کلامش قصد جدی ندارد. وقتی که قصد جدی ندارد، برای این‌ها گفتنش حرام نیست. مخاطب هم اصلاً توجه ندارد که این زن شوهردار است یا زن شوهردار نیست.

اینجا در این فیلم مثلا به عنوان یک بیوه است، به عنوان یک کسی است که شوهرش طلاقش داده، مطلقه است. با این عنوان دارد این دیالوگ را به کار می‌برد؛ لذا اشکالی ندارد. در صورتی که تبدیل نشود به دیالوگ حرام اشکالی ندارد.

اگر تهییج کننده‌ شهوانی باشد، حرام می‌شود. خوب ما در فیلم‌هایمان دنبال این نیستیم. آن فیلم‌هایی است که برای ما نیست.

لذا مشکلی ندارد که بگوییم روی مبانی دینی و فقهی؛ ما می‌توانیم فیلم‌ها و سریال‌ها و برنامه‌های نمایشی داشته باشیم که زن و مرد در آن روابطشان کنترل شده باشد.

اما نکته‌ای که من می‌خواهم به آن اضافه کنم این است که این فیلم‌ها، این سریال‌ها و رسانه، فرهنگ مردم را می‌سازد. ما با این برنامه‌های رسانه‌ی ملی و ماهواره‌ها و اینها فرهنگ اجتماعی مردم را می‌سازیم.

اگر در فیلم‌ها مصرف‌گرایی شد، مردم هم در جامعه و در واقعیت خارجی مصرف‌گرا می‌شوند. اگر در فیلم بی‌حجابی شد، یا ارتباط زن و مرد نامحرم عادی شد، در ادارات ما هم عادی می‌شود. این فرهنگ را می‌سازد.

من عرضم این است که ما از جهت دیگری مشکل داریم که این فیلم و سریال‌هایی که می‌سازیم، فرهنگ اختلاط و بی بند و باری، فرهنگ این‌که حالا هر خانمی را که دید یک جوری بالآخره با او یک ارتباط ولو مکالمه‌ای پیدا کند. این را داریم ترویج می‌کنیم. این مشکل، بیشتر از مشکلی آنی است که دو نفر می‌خواهند با هم ازدواج کنند. این مسأله‌ای است که باید به آن توجه بشود. یعنی ما نه این‌که از لحاظ مبانی دینی و فقهی نمی‌توانیم. چرا می‌توانیم از راه حلالش هم می‌توانیم، زن و شوهر هم باشند، با هم بازی کنند و هیچ مشکلی هم پیش نمی‌آید.

اما مشکل این است که این فرهنگی را که این فیلم‌ها و برنامه‌های نمایشی القا می‌کنند، فرهنگی است که با سبک زندگی دینی سازگاری ندارد. یعنی با سبک زندگی غربی سازگاری دارد که اختلاط بین دو جنس مخالف زن و مرد است.

الآن می‌بینید که در ادارات کارمند زن و مرد با همدیگر نشستند با هم دارند اختلاط می‌کنند. می‌گویند، می‌خندند، شوخی می‌کنند، در حالی که آن زن شوهرش در جایی دیگر دارد کار می‌کند و این مرد همسرش در جای دیگر دارد کار می‌کند.

از نگاه فقهی، موسیقی به دو قسم حرام و مکروه تقسیم می‌شود؛ زیرا در قسم غیر حرام نیز به جهت احتمال القاء در حرام، نگاه مثبت و تشویقی وجود ندارد. با این وصف، آیا در رسانه تصویری اسلامی معیار، اساسا موسیقی جایگاهی خواهد داشت؟

رفعتی: فقها سابق بر این موسیقی را مطلقا حرام می‌دانستند. اما بین فقهای معاصر و متأخر همانطور که اشاره کردید موسیقی را به جایز و حرام تقسیم کرده اند. هر موسیقی را حرام نمی‌دانند. موسیقی‌هایی که در برنامه‌های نمایشی، تصویری، فیلم و سریال وجود دارد همانطوری است که الآن شما تقسیم کردید.

یک بخشی‌اش حرام است که اینها غالباً در فیلم‌های ایرانی نیست. یک بخشی‌اش نه، یک آهنگ خاصی است که وقتی که با همدیگر سخن نمی‌گویند بازیگران در حال حرکت در ماشین هست برای این‌که بیننده فقط صدای ماشین را نداشته باشد یک موسیقی، یا یک موزیک متن را در اینجا قرار می‌دهند.

فقه و هنرموزیک متن، غالباً موزیک حرام نیست. یک موزیک آرامی است برای این‌که حتی اگر این خانم نگاهش مستقیماً به تلویزیون نیست، دارد کارش را انجام می‌دهد، در خانه، حواسش هست که این الآن دارد حرکت ماشین را نشان می‌دهد که این موزیک متن را بر روی آن قرار داده اند. این موسیقی اشکال شرعی ندارد. درست است کراهت دارد. ما که نباید مکروهات را هم کنار بگذاریم. مکروهات جزء چیزهایی است که حلال است، حرام نیست و می‌شود از آنها استفاده کرد.

اما این هم به هنر تهیه کننده و کارگردان بستگی دارد که از چه ریتمی و چه آهنگی و چه موزیکی استفاده بکند و آیا در هر فیلمی نیاز هست که این کار را انجام دهد یا نه؟ خیلی از جاها اگر صدای طبیعی استفاده کند فضا برای بیننده واقعی‌تر جلوه می‌کند.

این‌که مثلا بازیگران دارند با همدیگر حرف می‌زنند، پس زمینه‌اش را موزیک گذاشته اند، به نظر می‌آید این اتفاقا فیلم را خیلی غیر طبیعی و تصنعی می‌کند. مگر ما اینجا داریم چیز نشان می‌دهیم.

یا مثلا اگر در ماشین هست صدای آرام ماشین را نشان بدهد، بهتر است که مشخص بشود واقعا طرف سوار ماشین شده است. حتی استارت که می‌زند تا ماشین را روشن می‌کند واقعاً صدای روشن کردن ماشین را قرار دهند. اگر ماشین پیکان است، نوع استارت زدن پیکان را می‌گذارد. اگر ماشین پژو است، نوع استارت زدن پژو را می‌گذارد. این اتفاقاً خیلی طبیعی‌تر و برای مخاطب و شنونده و بیننده ملموس‌تر می‌شود که خودش را در واقعیت خارجی آن فیلم، یعنی همراه با فیلم، یعنی حتی ماشین که راه می‌رود مخاطب همراه با ماشین دارد حرکت می‌کند. چون صدای ماشین را دارد احساس می‌کند. این اتفاقاً خیلی از لحاظ هنری بهتر هست. من تعجب می‌کنم چرا اینقدر اصرار دارند که حتماً زمینه فیلم موسیقی باشد.

بله در شروع فیلم، آخر فیلم، و اصطلاحا در تیتراژ یک آهنگی بگذارند اشکالی ندارد، خیلی هم خوب است. اما ببینید در بعضی از بخش‌های سریال‌ها یک آهنگ مخصوصی مثلاً آهنگ سریال امام علی، بعضی از جاها می‌بینید اصلاً قصد سازنده فیلم از این سکانس چی است؟ احتمالا فقط پخش آهنگ است. اصلاً سریال قطع است. یک چیز حاشیه‌ای نشان می‌دهد، دارد آهنگ می‌زند.

یا طرف سوار اسبش است دارد می‌رود، این آهنگ را دارد می‌گذارد. خب همین صدای پای اسب را بگذاری خیلی بهتر است. تو می‌خواهی آهنگت را پخش بکنی یا می‌خواهی فیلم پخش بکنی؟ در واقع یک خلطی صورت گرفته است.

تیتراژ اول و آخر فیلم ممکن است به نظر یک فقیهی حلال باشد، ولی یک فقیه دیگر این را مصداق لهو لعب بداند وحکم کند حرام است. در صورت اختلاف چه باید کرد؟

رفعتی: اینجا تهیه کننده مرجع تقلید خودش را در نظر بگیرد. بیننده هم مرجع تقلید خودش را در نظر می‌گیرد. اگر تهیه کننده گان تشخیص دادند که این مجاز است، طرف می‌توانند تولید و تدوین کنند. فوقش این بیننده باید صدایش را قطع بکند در تیتراژ اوّل و آخر که می‌گوید من مرجع تقلیدم می‌گوید این آهنگ حرام است. نمی‌توانم گوش بکنم. اما دیگری می‌تواند گوش بکند. تهیه کننده هم می‌تواند تهیه بکند.

رسانه‌ی ملی مثل قوه‌ قضاییه است. قوه‌ قضاییه مثلا جاهایی که قانون خاصی ندارد تابع فتوای ولی فقیه است. رسانه‌ ملی هم زیر نظر ولی فقیه هست، باید ببینند فتوای ولی فقیه در هر عصری ولی فقیه فتوایش چیست.

ببینید، اینهایی که استفتاء می‌کنند این بخش پژوهشی است. این استفتاءات فقط برای کارهای تحقیقاتی و پژوهشی است که بعد بتوانند به یک وحدت رویه‌ای برسند. کارهای پژوهشی انجام می‌دهند که قوه‌ قضائیه بتواند یک کار علمی روی این کار انجام داده باشد. استفتاء می‌کنند حتی ادله را هم گاهی سؤال می‌کنند. اما در رابطه با جایی که قانون نداشته باشند تابع حکم ولی فقیه هستند.

اصلاً اگر بخواهند طبق مراجع باشند ممکن است مدعی مقلّد زید است، عمرو مقلّد بکر است. زید یک جور فتوا داده، عمرو یک جور دیگر فتوا داده. خوب این‌که نمی‌شود که براساس فتوای مرجع تقلید مدعی یا منکر بیایند فتوا صادر بکنند. به هیچ وجه. دعاوی و قضاوت‌ها براساس حکم ولی فقیه است.

حالا بعضی از موارد می‌روند مشورت می‌کنند، می‌پرسند، الآن مثلاً در رابطه با همین اعدام قاچاقچی‌ها، حتی مجمع تشخیص مصلحت هم بحث کرده که ما این قانون اعدام را داشته باشیم یا نداشته باشیم. این بحث‌ها، بحث‌های تحقیقی است. ما آن سال‌هایی که عضو کمیته‌ی فقهی – حقوقی مجمع بودیم جلساتی که تشکیل می‌شد، یادم هست یکی از بحث‌ها همین بود که آیا در قانون مجازات اعدام را برای قاچاقچی مواد مخدر در نظر بگیرند یا نه؛ و اگر اعدام هست، بحث کاملاً نظری است کاری به قوه ندارد، بعد نتیجه‌اش می‌رود در قوه قضائیه، بعد نتیجه‌اش در تقنین و قانونگذاری اگر اعدام هست به چه مبانی؟ این از باب مفسد فی الارض است، چی است؟ این بحث‌های فقهی و حقوقی‌اش آنجا کاملاً بحث می‌شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics