قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / شهید گفت: سؤالت غلط است! محمدباقر صدر، ده درصد مطالعه است و نود درصد فکر!/ روشمندی و پشتکار، از نبوغ مهم‌تر است/ آثار شهید صدر فرامذهبی است
شهید گفت: سؤالت غلط است! محمدباقر صدر، ده درصد مطالعه است و نود درصد فکر!/ روشمندی و پشتکار، از نبوغ مهم‌تر است/ آثار شهید صدر فرامذهبی است

استاد سید منذر حکیم، شاگرد شهید صدر مطرح کرد:

شهید گفت: سؤالت غلط است! محمدباقر صدر، ده درصد مطالعه است و نود درصد فکر!/ روشمندی و پشتکار، از نبوغ مهم‌تر است/ آثار شهید صدر فرامذهبی است

یکی از شاگردان از ایشان پرسید: شما روزی چند ساعت کار علمی می‌کنید؟ ایشان فرمودند: سؤال شما غلط است. باید این‌گونه بپرسید که چگونه کار می‌کنید؟ محمدباقر صدر مساوی است با ده درصد مطالعه و نود درصد فکر کردن.

اختصاصی شبکه اجتهاد: دی‌ماه ۱۳۹۷، نشست علمی با موضوع «سبک پژوهشی شهید سید محمدباقر صدر» در جامعه‌المصطفی قم برگزار شد. در این نشست که با حضور ‌استاد سید منذر حکیم، رئیس پژوهشکده «الذریه‌النبویه» و از اساتید سطوح عالیه و خارج حوزه علمیه قم برگزار شد، ناگفته‌های فراوانی از شیوه زندگی و سبک پژوهش این نابغه شهید گفته شد. به مناسبت سالروز شهادت این نابغه دوران، بخش‌هایی از سخنان استاد حکیم که از زمره شاگردان شهید به شمار می‌رود، برای نخستین بار از شبکه اجتهاد منتشر می‌شود.

هدایت در قرآن به معنی راهبری است

«أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إن هُوَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ» صدق الله العلی العظیم. (انعام ۹۰)

در راستای سبک‌شناسی پژوهشی شهید صدر می‌توانیم از این آیه چند نکته را الهام بگیریم و وارد بحث اصلی که آشنایی با ویژگی‌ها و اصول سبک پژوهشی این بزرگوار است، می‌شویم. در مورد انبیایی که خداوند متعال فرستاده، در این آیه شریفه دو نکته مهم بیان‌شده است.

نکته‌ی اول این است که انبیاء، همان هدایت یافتگان الهی هستند ‌. البته هدایت در قرآن فراتر از ارشاد و راهنمایی است. هدایت، راهبری است؛ یعنی ارشاد و تعلیمی که به مقصود و نتیجه برسد؛ یعنی غایت تأثیرگذاری تعلیم و تعلم و تحقق کامل اهداف تربیتی آموزش، در وجود هدایت یافتگان الهی که انبیاء الهی هستند، حاصل‌شده است. از لحاظ ارزشی و محتوای معرفتی که خداوند متعال در اختیار فرستادگان خود قرار داده است، مشخص است که چنین دانش و هدایتی بالاترین ارزش‌ها را دارد.

قرآن به بیان کلیات اکتفا نکرده و تعیین مصداق کرده است

نکته دوم، تعیین مصداق است که چه‌بسا ما مباحث کلی را دنبال می‌کنیم ولی در مصادیق اشتباه می‌کنیم و بیراهه می‌رویم. روش قرآن راهنمایی در تطبیق کلیات نیز است که هر وقت یک نظریه یا ایده‌ای مطرح کرده است، به کبرای کلی آن اکتفا نمی‌کند و مصداق آن را هم بیان می‌کند. مثل «اهدنا الصراط المستقیم» که به همین کبرای کلی بسنده نکرده و بلافاصله فرموده است: «صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین».

به روش شهید صدر قدس الله سره، همیشه نظریه باید با تطبیق و تعیین مصداق همراه باشد. این سنت الهی است که وقتی راجع به هدایت صحبت می‌کند بر روی مصداق آن‌هم توجه داده می‌شود. چون خیلی وقت‌ها مصداق می‌تواند جلوی انحراف در تطبیق را بگیرد. همان‌طور که در سوره حمد مصداق صراط مستقیم را مشخص کرده است. بعد فرمود: «قل لا أسألکم علیه اجراً». قبل از این فرمود: فایده ارسال این هدایت یافتگان این است که شما باید هدایت‌های آن‌ها را بگیرید. محتوا و روش را از آن‌ها اخذ کنید.

حال از این آیه می‌خواهیم الهام بگیریم و وارد سبک پژوهشی شهید صدر بشویم.

سه سؤال اساسی

سه سؤال در اینجا مطرح است و به پاسخ این سه سؤال خواهم پرداخت. کما اینکه پژوهش با طرح سؤال نسبت به یک موضوع شروع می‌شود:

سؤال اصلی این است که ویژگی‌های پژوهشی شهید صدر چه هستند؟ این سؤال، سؤال عمده است و جواب این سؤال می‌تواند مهم‌ترین بخش از این عنوان را تأمین کند.

سؤال دوم که سؤال بسیار مهمی است این است که چرا و چگونه شهید صدر به این ویژگی‌ها رسید؟ یعنی نباید به آشنایی با ویژگی‌های پژوهشی شهید صدر اکتفا کرد بلکه باید ریشه‌یابی کرد؛ یعنی اگر بخواهیم هر یک از طلاب، دانشجویان و اندیشمندان ما، شهید صدر دیگری بشود چگونه ممکن است این مهم تحقق یابد؟

سؤال سوم این است که ما چگونه می‌توانیم از ویژگی‌های پژوهشی شهید صدر در پژوهش‌های خودمان بهره‌مند شویم؟

پاسخ سؤال اول: در چندین مقاله و در مقدمه‌های بعضی از کتاب‌های شهید صدر، در این مورد، مطالبی گفته‌شده است. مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی در موسوعه اصولی تقریرات شهید صدر، به هفت ویژگی اشاره‌کرده است. آیت‌الله حائری نیز در جلد اول تقریرات اصول شهید صدر، در بخش زندگینامه شهید صدر مفصلاً به این مطلب پرداخته است. در کتاب «مجتمعنا فی فکر و تراث الشهید السید محمدباقر الصدر» که مجمع جهانی تقریب چاپ کرده است، نزدیک به بیست صفحه ویژگی‌های شهید صدر را دسته‌بندی کرده‌ام و حدود ۲۶ عنوان در ویژگی‌های پژوهشی شهید صدر مطرح کرده‌ام که بعضی را توضیح داده‌ و بعضی را در حد تیتر و عنوان، باقی گذاشته‌ام تا بعدها بر روی آن تحقیق شود؛ اما اگر بخواهم خلاصه‌ای از آن ۲۶ مورد را اشاره‌کنم به چهارده مورد اشاره می‌کنم:

آثار شهید صدر فرامذهبی است

یک ویژگی مهم شهید صدر که بسیار قابل توجه است، این است که ایشان در کل نوشته‌هایش، مخاطب را فقط مخاطب مذهبی قرار نداده است و لذا آثار شهید صدر فرامذهبی و درعین‌حال همراه با توجه به اصول مذهب است. مثل قرآن که هدی للعالمین است؛ یعنی قرآن به‌گونه‌ای سخن گفته که بتواند برای همه مفید باشد. سبک ایشان، یک سبک قرآنی است. لذا اگر نوشته‌های ایشان که مربوط به مکتب شیعه است، مثل «بحث حول الولایه» یا «بحث حول المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» را به یک مخالف که اندکی قدرت اندیشیدن دارد، بدهید که آن را مطالعه کند، هیچ‌گونه آسیبی نخواهد داشت. لذا مخاطب شناسی خیلی مهم است. باید به‌گونه‌ای سخن گفت که بدون آسیب بتوان بهره‌برداری کرد.

لذا الآن کتاب‌های ایشان بعد از چند دهه هنوز زنده است و قابل بهره‌برداری است؛ یعنی هر چه کتاب‌های ایشان مطالعه مجدد شود، جای تأمل و تفکر دارد. این ویژگی عام سبک پژوهشی شهید صدر است.

روشمندی و منهج داشتن، از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید صدر

یکی از مهم‌ترین نکات سبک پژوهشی شهید صدر روشمندی بحث‌های ایشان است که امروز کمتر کتاب یا پایان‌نامه‌ای است این مسئله را رعایت کرده باشد. در مورد روش پژوهش، خیلی مطلب نوشته‌شده است؛ اما در مقام عمل، وقتی طلاب یا دانشجویان می‌خواهند پایان‌نامه بنویسند، اصلاً دنبال روش‌شناسی نمی‌روند.

یکی از اساتید درس خارج مشهد، می‌گفت ما در درس خود، مسائل مستحدثه را مطرح کرده‌ایم، ولی طلبه‌ها به این مسائل دل نمی‌دهند و حوزه نیز نسبت به طرح این مسائل رغبتی نشان نمی‌دهد. بعد ایشان یک مسئله مستحدثه مطرح کرد و از من خواست که جواب آن فرع فقهی را بدهم. من به ایشان عرض کردم به‌جای پاسخگویی به این فرع فقهی، باید روش حل مسئله را به دست آوریم و سپس آن را بررسی کنیم.

شهید گفت: سؤالت غلط است!

شهید صدر کسی بود که نه مدرسه رسمی رفته بود. نه دانشگاهی رفته بود؛ اما از علوم روز، بالاترین اطلاعات را داشت. چون جستجوگر بود. روشمندی و پشتکار از نبوغ بسیار مهم‌تر است. آدمی که روش حل مسئله را پیدا کند و باپشتکار به آن برسد، لازم نیست نابغه باشد تا به این مرحله برسد. شهید صدر پشتکار فوق‌العاده‌ای داشت. یکی از شاگردان ایشان می‌گفت یک روز از شهید صدر پرسیدم شما روزی چند ساعت کار علمی می‌کنید؟ ایشان فرمودند: سؤال شما غلط است. باید این‌گونه بپرسید که چگونه کار می‌کنید؟ روش را از من بپرس و کاری به کمیت نداشته باش.

محمدباقر صدر، ده درصد مطالعه است و نود درصد فکر!

همه مراکز ما- چه در آموزش و چه در پژوهش – به کمیت بیش از کیفیت، بها داده و می‌دهند. آسیب کمیت گرایی و حجم نگری بسیار جدی است. این شخص می‌گفت: به استاد عرض کردم ببخشید سؤالم را اصلاح می‌کنم، شما چگونه کار می‌کنید؟ ایشان فرموده بودند: محمدباقر صدر مساوی است با ده درصد مطالعه و نود درصد فکر کردن. ولی ما نود درصد مطالعه می‌کنیم و شاید ده درصد هم فکر نکنیم. لذا نتیجه معکوس می‌شود. علت موفقیت شهید صدر همین نکته است. «لعلکم تتفکرون» «لعلکم تعقلون». این عبارات را باید در قرآن رصد کرد. این مهم‌ترین ویژگی و شاه‌کلید موفقیت شهید صدر است. اصلاً کل زندگی ایشان بر اساس تحقیق و تفکر استوار بود.

بنابراین یکی از ویژگی‌های ایشان، کیفیت گرایی بود. بحث روشمندی، بحث مهم و نیاز مبرم امروز ما در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها است. معمولاً کسانی که پایان‌نامه می‌نویسند، از روش پژوهش، بی‌اطلاع هستند. باید روش حل مسئله را مشخص کرد. تا مسئله معلوم نباشد، چگونه حل می‌شود. مثلاً در سبک زندگی پژوهشی ابتدا اصطلاحات را بررسی می‌کنند؛ یعنی باید بدانیم زندگی پژوهشی چیست و سپس به سبک آن رجوع کنیم؛ مثلاً سبک طلا سازی با سبک تفکر با سبک اجرای عمل جراحی یکی نیستند. چون موضوع متفاوت است، سبک‌ها هم متفاوت می‌شود. شما باید موضوع اصلی را پیدا کنید. چون شما دنبال پژوهش هستید، ابتدا باید حقیقت و ماهیت پژوهش روشن شود و بعد به دنبال اجزاء و لوازم و مقدمات آن بروید.

در هر بحث، ابتدا موضوع‌شناسی می‌کرد

ایشان در هر بحثی که واردشده‌اند، اول موضوع‌شناسی کرده‌اند. موضوع‌شناسی نیز به سبک مسئله شناسی است. ایشان وقتی کتاب فلسفتنا را نوشتند یک مقدمه بر آن نوشته‌اند که آغاز بحث اجتماعی ایشان است. در آن مقدمه مسئله شناسی کرده‌اند که مشکل بشریت چیست؟ چرا من فلسفتنا را نوشته‌ام؟ سپس می‌فرماید: مشکل بشریت نبودِ یک نظام سالم و صالح برای جامعه بشری است. جامعه بشری نیاز به یک نظام اجتماعی دارد و ما باید مشکلات آن را حل کنیم. در آنجا مجموعه‌ای از سؤالات را مطرح کرده‌اند و بعد فرموده‌اند: جامعه سالم و نظام اجتماعی صالح برای یک جامعه سالم چیست؟ بعد می‌فرماید باید جامعه ما سالم و صالح باشد. اگر بخواهیم جامعه را درست کنیم، باید روش شناخت و معرفت ما درست باشد. لذا اول فلسفتنا را نوشتند و اولین بخش فلسفتنا، معرفت‌شناسی است. پس اول شناخت‌شناسی و سپس جهان‌شناسی و سپس جامعه‌شناسی قرار می‌گیرد.

بعد فرمودند: الآن می‌توانیم به سراغ جامعه انسانی و نظامی که جامعه انسانی به آن نیاز دارد، برویم. لذا وارد بحث مجتمعنا در حد اشاره شدند که البته در بین راه رها کردند و به سراغ اقتصادنا رفتند؛ اما نوشتن مجتمعنا، در حد یک آرزو باقی ماند و نفهمیدیم که ایشان این کتاب را نوشتند یا نه؟ به‌احتمال‌قوی، ننوشتند و فقط از آن کتاب به نام (مجتمعنا) یاد می‌کردند. جامعه‌ای که شهید صدر در آن در آن زمان زندگی می‌کرد که حزب بعث حاکم بود، اجازه تولید چنین کتابی را نمی‌داد؛ اما بعد از انقلاب اسلامی، دو کتاب مهم در این زمینه نوشتند و به جمهوری اسلامی تقدیم کردند و زندگی خود را بر روی این دو کتاب گذاشتند و بعد به شهادت رسیدند. ایشان می‌فرمود: همین‌که امام خمینی کبیر سکان‌دار نظام جمهوری اسلامی ‌شد، برای من کافی است و نیازی نیست من زنده باشم. امام هدف انبیا را تحقق بخشید.

چگونه روشمند بحث کنیم

مهم‌ترین رکن و اصلی که شهید صدر را شهید صدر کرد، منهجی بودن و روشمند بودن در تمام مباحث علمی بود. این روش در همه آثار ایشان هویداست. حتی چندین فرد از اندیشمندان از شاگردان و غیر شاگردان ایشان که با آثار ایشان آشنایی داشتند، می‌گویند ما وقتی آثار شهید صدر را مطالعه می‌کنیم، ذهن ما نظام‌مند می‌شود. این بر اساس آن روشمندی بود که ایشان داشت. این روشمندی را از دو راه می‌توان تحصیل کرد.

یک روش را خود شهید صدر فرموده است. در آغاز کتاب المدرسه القرآنیه که مجموع ۱۴ سخنرانی است، در سخنرانی دوم می‌فرماید: چگونه ما می‌توانیم همیشه از قرآن پاسخ بگیریم؟ در آنجا یک سؤال مهم را پاسخ می‌دهند. قرآن هم می‌فرماید: «فاسئلوا اهل الذکر إن کنتم لا تعلمون» یعنی اگر می‌خواهید به علم برسید باید سؤال داشته باشید. لذا در هر پژوهش یک سؤال اصلی و چند سؤال فرعی مطرح می‌شود. بدون داشتن سؤال نمی‌توان پژوهش کرد.

شهید صدر می‌فرماید: قرآن تمام‌شدنی نیست. وقتی‌که سؤالات شما تمام‌نشدنی باشد، قرآن نیز تمام‌نشدنی است. با سؤال به سراغ قرآن بروید تا قرآن پاسخگوی شما باشد. ایشان این روش را در تفسیر موضوعی اجرا کرد. فرمود موضوع مهمی که می‌خواهیم بر روی آن کار کنیم، سنت‌های تاریخ است که هفت یا هشت سؤال نسبت به این موضوع مطرح کرده و بعد فرمود حال باید به سراغ قرآن برویم و ببینیم قرآن چه پاسخی برای این سؤال‌ها دارد.

ایشان چندین سخنرانی پیرامون این موضوع انجام دادند که بسیار نو و ابتکاری بود. یکی از امتیازات ایشان این است که یک تقسیم جدید برای سنت مطرح کرده‌اند. فرمودند: سنت‌ها بر سه قسم است: سنت مشروط، سنت مطلق و سنت بینابین. از این نوآوری وارد یک نوآوری در بحث جامعه‌شناسی شدند و فرمودند: ما اگر بخواهیم بفهمیم، سنت‌های الهی چگونه عمل می‌کند باید وارد جامعه‌شناسی شویم و چهار یا پنج سخنرانی مهم راجع به عناصر المجتمع داشتند؛ و بحث خلافت انسان را به‌عنوان یکی از سنت‌های الهی می‌دانند، البته خلافت الهی بر دو قسم است.

همان‌طور که دین بر دو قسم است. یک‌بار می‌گوییم دین قانون خداوند متعال برای انسان‌هاست و یک‌وقت می‌گوییم دین علاوه بر بعد تشریعی یک امر تکوینی است و برطرف‌کننده نیازهای فطری انسان است. خلافت نیز همین‌طور است. خداوند متعال شخصی را به‌عنوان خلیفه نصب‌کرده است مثل: «یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض». یک‌وقت می‌فرماید خلافت، اقتضای استعدادهای خاص و بی‌نهایت انسان است که آیه شریفه: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أن یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً» (احزاب ۷۲) به آن اشاره دارد. بعد می‌فرماید: این بُعد از خلافت که خلافت انسان را یک امانت الهی مطرح کرده است و این امانت الهی، یعنی آمادگی مسئولیت‌پذیری انسان است، در حقیقت او را برای مسئولیت خلافت الهی آماده کرده است و خداوند متعال، انسان مستعد برای خلافت را خلیفه قرار داده است.

اگر این خلافت الهی به شکل صحیح مطرح شود، تمام علوم اسلامی ما متحول می‌شود و این سرآغازی برای تحول علوم اسلامی از دید شهید صدر است. ایشان بحث خلافت را خیلی توسعه می‌دهد. ما ندیدیم از فقهای معاصر یا قبل یا بعد از ایشان که این‌گونه خلافت الهی را تحلیل و تفسیر و توضیح دهد. لازمه خلافت وجود خلیفه و مستخلِف که تعیین‌کننده خلیفه و مستخلَف و مستخلف‌فیه و مستخلف‌له و مستخلف‌علیه است. خلافت یک منشور پنج‌ضلعی است. وقتی این پنج ضلع را باز کنیم، حقیقت انسان و نوع رابطه انسان با خود و خدا، در اینجا تعریف می‌شود و در این صورت، یک تحول زیرساختی پیدا می‌شود و اصلاً با این بحث خلافت، هویت انسان دگرگون می‌شود.

اساس فقه ما، بر نظریه خلافت الهی استوار است

در ادامه می‌فرماید: این نظریه خلافت اساس فقه ماست و اگر کسی نظریه خلافت را خوب متوجه نشده باشد، نظام فقهی اسلامی ما را خوب نخواهد فهمید و بعد نیاز هر فقیهی به این نظریه را توضیح می‌دهد. اگر فقیه به این نیاز جواب ندهد، همیشه در کف و در سطح پایین سطحی‌نگری باقی می‌ماند و نمی‌تواند به عمق فقه اسلامی وارد شود. این بحث‌هایی که اشاره شد، تطبیقاتی برای روشمندی بود.

نظریه‌پردازی و نظام‌سازی ایشان، جلودار این عرصه بوده است. امروز بعد از پنجاه سال می‌گویند ما اصلاً نظامی نداریم. نظام اقتصادی یا نظام اجتماعی و … در فقه، وجود ندارد. این حرف خیلی عجیب است که بعدازاین همه‌سال که شهید صدر این حرف‌ها را نوشته و تدریس شده، حال بعضی تشکیک کنند. البته این تشکیک‌ها محققین ما را فعال‌تر می‌کند.

واقع‌بینی و آینده‌نگری شهید صدر

واقع‌بینی و آینده‌نگری و واقعیت‌گرایی از دیگر ویژگی‌های شهید صدر است. مثل شهید مطهری که وقتی نظام حقوق زن را نوشت، نیاز روز بود که گویا در مجله زن روز منتشر می‌شد و بعد به‌صورت کتاب درآمد که از کتب بسیار فاخر مکتب اسلام و علمای تشیع است و در حال حاضر هم این کتاب زنده است. البته ایشان برای نیازهای سطحی خیلی وقت نمی‌گذاشت و به سراغ نیازهای اساسی می‌رفت. آن موقع که فلسفتنا را نوشتند، نیاز جامعه را در نظر داشتند. حتی وقتی مارکسیسم را نقد زدند خود مارکسیست‌ها می‌گفتند ایشان بهتر از ما مارکسیسم را فهمیده است. اقتصادنا را که ایشان نوشتند شاید در حوزه‌های ما خیلی به این کتاب بها ندهند؛ اما در دانشگاه‌های دنیا این کتاب، به‌عنوان یک متن قابل توجه و یک منبع اساسی مطرح است. این کتاب چون بحث شیعه و سنی نداشت، خیلی راحت جای خود را باز کرد. ایشان نیاز جوامع بشری را بررسی می‌کرد. ایشان مقاله‌ای تحت عنوان «الافاق المستقبلیه لحرکه الاجتهاد» نگاشت و در آن، برای اجتهاد آینده‌نگری کرد. ایشان می‌گفت: اجتهاد از نظر افقی خیلی گسترش پیداکرده است، اما این کافی نیست بلکه باید از حیث طولی هم توسعه پیدا کند و اجتهاد باید در این زمینه توسعه پیدا کند.

شمول نگری و احاطه

یکی از ویژگی‌هایی که کمتر در سایر پژوهشگران دیده می‌شود، شمول نگری است. من یادم هست که یکی از شاگردان شهید صدر مقاله شهید مطهری تحت عنوان «خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند» را به عربی ترجمه کرده بود. شهید صدر این مقاله را تورق کردند و خیلی از شهید مطهری تعریف کردند. خود من در آن جلسه بودم. این شمول نگری یکی از ویژگی‌های مهم است. ایشان خیلی از پاسخ‌های نقضی را اهمیت نمی‌داد. چون این پاسخ‌ها مثل چراغ‌خطر است و راه را نشان نمی‌دهد. لذا ایشان به دنبال جواب حلی بود. باید مشکل را پیدا کرد و به دنبال راه‌حل آن مشکل بود. لذا ایشان ویژگی احاطه و شمول نگری را واجد بود. وقتی می‌خواهید در حقوق خانواده مطلبی بنویسید باید تمام ابعاد خانواده مثل اقتصاد و بهداشت و روابط اجتماعی و … را هم در نظر بگیرید نه اینکه فقط فقه تشکیل وانحلال یک خانواده را بررسی کنیم. وظیفه یک فقیه این است که سبک زندگی اسلامی را به مردم ارائه دهد. آن سبک زندگی خانوادگی مطلوب و برتر که همان سبک زندگی اهل‌بیت علیهم‌السلام است را باید به مردم نشان دهیم.

 نگاه جامع شهید صدر در تمام آثارش، موج می‌زند. حتی در مباحث خاص امامت و ولایت با یک نگاه جامع وارد می‌شود که الآن جای تفصیل آن نیست. ژرف‌نگری از ویژگی‌های مهم ایشان است. ایشان در حل مسائل فقط به علل قریبه یا جزء العله توجه نمی‌کرد بلکه ریشه‌ای بررسی می‌کرد. ما نباید در علم و تحقیق قانع باشیم. باید پشتکار داشته باشیم. اگر این حالت قانع نبودن و دنبال بالاترین و بهترین باشیم، مانند شهید صدر خواهیم شد. اصلاً مقتضای فرهیختگی و لبیب بودن همین است. انسان باید چنین روحیه‌ای داشته باشد. البته این عدم قناعت در اینجا خوب است اما درجاهای دیگر یک آسیب است.

بهره‌مندی از مکتب شهید صدر

سؤال اول و دومی که در ابتدای بحث مطرح کردیم را جواب دادیم؛ اما سؤال سوم که چگونه از مکتب شهید صدر بهره‌مند شویم. در این راستا، چندین گام پیشنهاد می‌شود.

تأثیرگذاری آثار شهید در ایجاد تحول در پژوهش‌های ما یک امر بسیار مهم است. این‌که از من بشنوید شهید صدر چگونه این‌طور شد، کافی نیست؛ بلکه باید آثار شهید صدر را با یک برنامه مطالعاتی منظم، مطالعه کنید. لذا پیشنهاد ما این است که برای مسئله شناسی و برای منهج شناسی و نظریه‌پردازی، «المدرسه القرآنیه» و برای نظام شناسی «الاسلام یقود الحیاه» را مطالعه کنید. این دو کتاب، ثمره زندگی پژوهشی شهید صدر است و عصاره کارهای ایشان است.

البته در کتاب «مجتمعنا» که ما تهیه نمودیم خواستیم این آثار نانوشته ایشان را از آثار ایشان احیا کنیم، یعنی تمام نظریات ایشان در مورد جامعه ‌اسلامی را با سبک کتاب «اقتصادنا» در این کتاب آورده‌ایم.

شهید صدر، یک مکتب است

 شهید صدر الآن یک فرد نیست بلکه یک مکتب شده است. عده‌ای از شاگردان شهید صدر، مکتب ایشان را ادامه می‌دهند.

آثار شهید آیه الله سید محمدباقر حکیم، گامی تکمیلی بر آثار شهید صدر است. کسی که نظام اجتماعی اسلام را با نگاه اهل‌بیت بخواهد پیدا کند، در آثار شهید سید محمدباقر حکیم می‌تواند پیدا کند. شهید صدر چند سخنرانی در مورد زندگی اهل‌بیت علیهم‌السلام داشته است که شهید حکیم این بحث‌ها را دنبال کرده و ما نیز در کتاب «اعلام الهدایه» همین روش شهید صدر را دنبال کرده‌ایم.

جا دارد که مراکز پژوهشی، پایان‌نامه‌هایی بنویسند که نظریات شهید صدر را بازشناسی یا تکمیل یا نقادی کند که جای آن بسیار خالی است. ما باید کاری کنیم که پژوهش محوری وارد مباحث علمی شود. البته هنوز به ایده‌آل مطلوب در سبک پژوهش و به پژوهش محوری لازم نرسیده‌ایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics