قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / مطالبه دین‌داران از حوزه، ارائه نسخه تمدن نوین اسلامی است/ حوزه علمیه در آستانه تحولی قرار دارد که اگر آن را باور نکند، منزوی خواهد شد
مطالبه دین‌داران از حوزه، ارائه نسخه تمدن نوین اسلامی است/ حوزه علمیه در آستانه تحولی قرار دارد که اگر آن را باور نکند، منزوی خواهد شد

قائم‌مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی:

مطالبه دین‌داران از حوزه، ارائه نسخه تمدن نوین اسلامی است/ حوزه علمیه در آستانه تحولی قرار دارد که اگر آن را باور نکند، منزوی خواهد شد

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند گفت: حوزه علمیه باید خود را با مقیاس جدید دین‌داری مواجه کند و باور کند که جامعه اسلامی در مقیاس جدیدی وارد شده که شرایط و ابزارهای حل مسئله آن نسبت به قبل تفاوت دارد و آن «دین‌داری در مقیاس تمدنی» است؛ لذا مطالبه نوین دین‌داران از حوزه علمیه، ارائه «نسخه تمدن نوین اسلامی» است.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، نشست تخصصی «بررسی مدل‌های برنامه‌ریزی در ایران با نگاهی به الگوی مطلوب برنامه‌ریزی در حوزه‌های علمیه» چندی قبل به‌همت دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان با حضور جمعی علما و جمعی از اساتید حوزه علمیه در مشهد برگزار شد. حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمى و قائم‌مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی یک از سخنران حاضر در این نشست بود که به ارائه مطلب پرداخت، آنچه می‌خوانید گزارشی از مطالب این استاد حوزه و دانشگاه است؛

حوزه علمیه در آستانه تحولی قرار دارد که اگر آن را باور نکند و به استقبال آن نرود، منزوی خواهد شد. حوزه باید خود را با مقیاس جدید دین‌داری مواجه کند و باور کند که جامعه اسلامی در مقیاس جدیدی وارد شده که شرایط و ابزارهای حل مسئله آن نسبت به قبل تفاوت دارد و آن «دین‌داری در مقیاس تمدنی» است؛ لذا مطالبه نوین دین‌داران از حوزه علمیه، ارائه «نسخه تمدن نوین اسلامی» است.

حوزه‌های علمیه در این میدان به میزانی که غائب باشد، رقیب نسخه خود را به جامعه تحمیل می‌کند، به این دلیل که میدان عمل نمی‌تواند خالی از تصمیم باقی بماند، عرصه عمل متوقف نمی‌شود و مردم جامعه مجبور به ادامه مسیر هستند.

وقتی می‌خواهیم یک حرکت ایجابی آغاز کنیم، باید از خواستگاهی شروع کنیم؛ لذا از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می‌توان نظام موضوعات را تحلیل و مقایسه کرد که آیا این مسائل برگرفته از ادبیات رقیب برای جامعه ایجاد شده است یا ما مبتنی بر ادبیات انقلاب اسلامی در حال حرکت هستیم.

بر اساس این مقدمه، به سه موضوع می‌پردازم، یکم: چارچوب مفهومی تحول در حوزه علمیه؛ دوم: الگوی برنامه‌ریزی مناسب در حوزه علمیه و سوم: نظری به طرح آماش حوزه‌ علمیه.

۱- چارچوب مفهومی تحول در حوزه علمیه

ما مسائل و نیازهای حوزه را در سه مجموعه «حوزه»، «نظام اسلامی» و «جامعه اسلامی» دنبال می‌کنیم. تفاوت‌ها مشخص است؛ اول نیازهای درونی حوزه است، دوم نیازهایی که حوزه نسبت به حکمرانی پاسخ می‌دهد و سوم نیازهایی که حوزه باید به عموم جامعه و مردم پاسخ دهد.

حال از زاویه کامل‌تری به این مسئله می‌پردازم، تمدن سازی دارای سه رکن است، اگر بتوان در این سه رکن فعال ظاهر شویم و ارزش‌ها و معارف دینی را جریان یافته بیابیم، می‌توان ادعا کرد قدرت تمدن سازی پیدا کرده‌ایم اما در نقطه مقابل، رقیب با این سه رکن، صحنه عینی جامعه را دردست گرفته است.

رکن اول، محصولات: محصولات یعنی آنچه ما مصرف می‌کنیم و نیاز خود را مرتفع می‌‌سازیم. رقیب از طریق تولید محصول، نوآوری و فرهنگ‌سازی، ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر می‌دهد که خیلی مؤثر و گستره‌ی عملی آن بالا است.

رکن دوم، روابط و ساختارها: این لایه به همان مفهومی که رهبری از ساختار فرهنگی اراده دادند است، یعنی همان ساختارهایی که شکلی از آن در سازمان‌های رسمی ایجاد می‌شود، مثلاً مجلس قانون‌گذاری می‌کند و قانون ساختارسازی می‌کند؛ بنابراین الگوی ارتباطات به‌معنای عام در سطوح و موضوعات مختلف باید شناخته تا در مسیر تمدن‌سازی بتوان از آن استفاده نمود.

رکن سوم، تولید علم و دانش: جامعه‌ای که نیاز علمی خود را برآورده‌ می‌کند، می‌تواند تولید علم جهانی نماید و حوزه نفوذ خود را گسترش دهد و طبعاً دنیا احساس نیاز به آن علم می‌کند، چه اینکه تمدن رقیب در قبال ما این کار را انجام داده است.

اگر حوزه علمیه قرار است از منظر دین در تمدن سازی مشارکت کند و اگر توانمندسازی موکول به تولید دانش، طراحی ساختار و ارائه محصولات مبتنی بر فرهنگ دین است؛ این سؤال مهم ایجاد می‌شود که نقش حوزه علمیه در میدان تمدن سازی کجاست؟ حوزه علمیه باید این سؤال را جدی بگیرد و زیر بار این سؤال برود. البته معنی سخن این نیست که حوزه علمیه همه پاسخ را قرار است بدهد، اما این سؤال را می‌شود پرسید که سهم حوزه علمیه چقدر است؟

مسئولیت حوزه در «حفظ، ترمیم و بالندگی»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۷۴ در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی فرمایشات روشنگرانه‌ و جامعی را ارائه دادند که به نام «منشور روحانیت» معروف شد. رهبر انقلاب کلیدواژه‌ای را بکار بردند که هنوز هم به کار مدیران حوزوی می‌آید. فرمودند: حوزه هم‌زمان مسئولیت سه وظیفه «حفظ، ترمیم و بالندگی» را دارد که این‌ها برنامه‌ریزی و مراقبت می‌خواهد. «حفظ» یعنی میراث و دانش گذشته را به آینده منتقل کنیم، «ترمیم» یعنی دانش گذشته ناظر به مسائل جدید شود. «بالندگی» یعنی تحول و تکامل دانش گذشته که مستلزم تغییر در روش‌ها است و رهبری در این زمینه حتی مثال زدند که روش فقاهت هم باید بالنده شود؛ بالندگی در فقاهت یعنی روش فقاهت متکامل شود؛ اما هنوز در حوزه‌های علمیه باید با احتیاط این حرف‌ها را زد!

حوزه علمیه امروز باید برنامه‌ای برای این سه مرحله ارائه بدهد و دستگاه فقاهت در ارائه محصولات متناسب با جامعه اسلامی، اصلاح ساختارها و روابط، تولید دانش و… نقش‌آفرینی کند؛ چون تحول وقتی اتفاق می‌افتد که حوزه علمیه زیر بار این مسئولیت قرار گیرد. رهبری به‌عنوان سکان‌دار جامعه اسلامی می‌بیند که حوزه باید زیر چنین مسئولیتی برود و چگونه این ظرفیت‌سازی اتفاق بیفتند تا بتواند این بار را به دوش بکشد.

حال پرسش پیش‌رو این است که برنامه حوزه علمیه برای حفظ، ترمیم و بالندگی چیست؟ و این سه چه نسبتی با حوزه، نظام و حاکمیت دارد؟

۲- الگوی برنامه‌ریزی مناسب در حوزه علمیه

ادبیات برنامه‌ریزی مربوط به غربی‌هاست منتهی ما هم مبتلای این ادبیات هستیم ولی نگاه خودمان را داریم؛ این الگوها، خواستگاه غربی دارد و باید اصلاح شود.

ما در برنامه‌ریزی‌ها دو مدل خطی و پویا داریم؛ مدل خطی معتقد است با تغییر یک نقطه از واقعیت، نقاط دیگر را تغییر می‌دهیم، اما مدل دوم، اعتقاد دارد واقعیت را گفتمان‌ها می‌سازند و برنامه باید پویا و متناسب با انسان‌ها و تحولات در تغییر باشد.

در مدیریت حوزه علمیه و مباحث حکمرانی باید توجه کنیم که موضوع مدیریت، شناور است که باید هر روز رصد شود و بدانیم که ما در مدیریت، تنها متغیر تأثیرگذار نیستم بلکه می‌بایست به‌دنبال نقطه بهینه خود باشد. مدیریتی جواب‌گو است که ترکیبی از ثبات و شناوری باشد. لایه باثبات و منعطف آن برای حفظ جهت‌گیری‌ها و ابزارها و لایه شناور برای هضم تحولات و دیدن تنوع جوشش خلاقیت‌ها و استفاده از آن‌ها است.

مدیریت راهبردی سیستمی نه مدیریت عملیاتی و تاکتیکی

از زاویه‌ای دیگر، برنامه‌ریزی دو مدل متمرکز و نیمه‌متمرکز دارد که در شیوه متمرکز، از بالا سیاست‌گذاری شده و تا پایین اجرا می‌شود اما در افق آینده باید مدیریت راهبردی و نیمه‌متمرکز داشته باشیم؛ زیرا حجم مسائل آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان همه را در سطح مدیریت رسیدگی کرد، بلکه باید به خلاقیت‌ها اجازه رشد و بروز داد. چرا همه یک نسخه، یک کتاب و یک شیوه عمل کنند. قدرت خطرپذیری را به خودمان دهیم و به استقبال خلاقیت‌های جدید برویم و در حتی مقیاس‌های کوچک حمایت ‌کنیم. البته تکثرگرایی، بی‌هویتی و بی‌جهتی می‌آورد ولی ما قائل به جریان خط ولایت الهی هستیم و لازم است جریان فرهنگ اهل‌بیت (ع) در عرصه مدیریت حفظ شود.

۳- طرح آمایش حوزه علمیه

آمایش‌ها مکان‌محور هستند که در آن باید تعادل مورد توجه قرار بگیرد. دو ملاحظه نسبت به طرح آمایش کشور و آمایش حوزه علمیه دارم.

نسبت به طرح آمایش کشور، ملاک تعریف تعادل را عدالت قرار می‌دهد؛ ملاک عدالت نیز تساوی نیست بلکه تناسب است و تناسب در جهت تحقق هدف معنا پیدا می‌کند و جریان آن هدف در پهنه مکانی از طریق الگوی پیشرفت معین می‌شود و در اینجا، برخلاف غرب، هدف را اقتصاد قرار نداده بلکه به فرهنگ نیز می‌پردازد.

نسبت به طرح آمایش حوزه علمیه که بناست کارکرد‌های روحانیت و حوزه شناسایی و از آن‌ها در رشته‌سازی و تعاملات بهره گرفته و اقداماتی طراحی و اجرا شود؛ یکی از مسائلی که باید به آن توجه داشت، امکان حضور بهنگام حوزه است. متأسفانه عنصر زمان و مکان در آمایش‌ها کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و حوزه باید بیشتر توجه کند زیرا حوزه علمیه مسئول اقدام است که حداقل آن، سخن گفتن و جهاد تبیین است. حوزه باید ظهور و بروز و تعامل بهنگام بیشتری داشته باشد.

دوم اینکه شرایط و تغییرات باید مورد توجه حوزه علمیه قرار گیرد و رویکرد حل تعارضی داشته باشد؛ مثلاً در طرح آمایش مسجد یکی از ملاحظات آن پهنه مکانی دسترسی است؛ شهرسازی‌ها عمودی شده و برج‌هایی ساخته می‌شود که به‌اندازه پنج محله افراد را در خود جای داده و بافت جمعیت و روابط را تغییر داده است، اما بعد از آن متوجه دو نیاز «مسجد» و «روحانی» برای آن می‌شوند. حوزه می‌خواهد با مردم ارتباط داشته باشد و حال آن‌که در کار انجام شده قرار می‌گیرد و مجبور است بگوید در هر برجی یک واحد به او بدهند و او بشود آخوند برج!

در جمع‌بندی مباحث تاکید می‌شود که حوزه علمیه همزمان باید به دو مسئله توجه داشته باشد. یکم متناسب با شرایط (زمان) حضور پیدا کند و دوم منفعل از شرایط نباشد و حتی در شرایط سازی هم حضور داشته باشد؛ بنابراین، حوزه علمیه در بستر تحول و مقیاس جدید دین‌داری، لازم است امتداد داشته و الگوی برنامه‌ریزی مناسب را طراحی نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics