قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / نقدی بر یک مصاحبه عرفی/ عبدالحسین خسروپناه
موضوع جمعیت برای خیلی از فقها روشن نیست/ چالش اساسی در بحران جمعیت، مسئله حکمرانی است

در یازدهمین نشست هم‌اندیشی «فقه حکومتی» ایراد شد؛

نقدی بر یک مصاحبه عرفی/ عبدالحسین خسروپناه

شبکه اجتهاد: ضمن تشکر از آیت‌الله علوی بروجردی بابت باز کردن باب گفت‎و‎گو، لازم است عزیزانی که آن بحث را استماع کردند این نکات را بدانند. امیدوارم باب گفت‎و‎گوی حضوری رسانه‎ای هم فراهم شود.

۱- اینکه بگوییم «اقتصاد دنیا بر عقلا بنا شده» که ظاهراً مقصودشان سیره عقلاست، سخن دقیقی نیست. گمان رفته تنها یک سیره عقلا وجود دارد. حداقل ایشان اقتصاد سوسیالیستی و کاپیتالیستی را قبول دارد یا نه؟ کدام سیره عقلاست؟ این نشان می‎دهد سیره عقلا در امور اجتماعی یکسان نیست. عقلانیت‎ها هم متصف به ایدئولوژی‎های مختلف هستند. حتی نظریه‎های تجربی مبتنی بر عقلانیت‎هاست. مثلاً مگر یک نظریه شخصیت داریم؟ در باب شخصیت از سوی مازلو، فروید و… نظرات مختلفی وجود دارد. کدام سیره عقلاست؟ کدام مبتنی بر تجربه است؟ معلوم می‎شود تجربه عریان در اختیار محقق قرار نمی‎گیرد و توأم با تفسیر خاصی است که پذیرفته‎اند؛ پس امروزه عقلا بما هم عقلا در مسائل سیاسی و اجتماعی رخت بربسته. اینکه در گذشته بوده هم محل بحث است.

۲- «اسلام در جاهایی تابع سیره عقلاست» اما این هم محل بحث است. این سیره در صورتی که ردعی نباشد حجیت دارد. بعد هم سیره یکی از حجج است. شارع یک وقتی تأیید می‎کند، خیلی وقت‎ها هم ردع می‎کند. جایی هم نظر جدیدی می‎دهد. مثلاً در مالکیت شهید صدر خیلی دقیق بحث کرده. هم مالکیت خصوصی را در حدودی قبول دارد هم عمومی و هم دولتی یا امامتی. مالکیت انفال، اراضی موات و… مال امام است. فیء یا زمین‎هایی که مال کافران بوده و در جنگ دست مسلمانان رسیده در اینجا مطرح است. سوسیالیست‎ها مالکیت امامتی را قبول ندارند؛ چون امام را قبول ندارند. مالکیت دولتی را قبول می‎کنند. مثلاً نظر اسلام در مورد آزادی اقتصادی متفاوت است. واقعاً اهداف آزادی اسلام با لیبرالیست‎ها و سوسیالیست‌ها‎ یکی است؟ مکتب اقتصاد یعنی اصول و اهداف. هدف اقتصاد اسلامی با آن اقتصادها یکی است؟ قطعاً متفاوت است. همین حرمت کنز و ربا و… بر مکتب اقتصاد تأثیر می‎گذارد.

۳- اینکه «اشاره کردند به کتاب مکاسب شیخ»، استاد علوی بروجردی قطعاً حضور ذهن دارند که کتاب مرحوم شیخ سه بخش است. در همین مکاسب وقتی بحث می‎کند، عقلانیت سرمایه‎داری را قبول دارد؟ شیخ در همین مکاسب خیلی مواقع حتی سیره متشرعه را قبول نمی‎کند چه برسد به عقلا! می‎گوید گرفتار تسامح و تساهل هستند. عقلانیت سرمایه‎داری، حرمت معاملات آلات لهو و بحث‎های مختلفی که شیخ آورده را قبول دارد؟ تلقی کتب سرمایه‎داری از آزادی هم فرق می‎کند. این هم عقلانیت است اما عقلانیت مبتنی بر لیبرالیسم.

اینکه گفتند ۲۰ روایت داریم، بله گاهی بیست روایت است اما این بیست تا بیست قاعده فقهی است. گاهی خیلی روایت را تنزل می‎دهیم. المومنون عند شروطهم قاعده است و بر صدها مسئله می‎تواند تأثیرگذار باشد. قاعده ید، قاعده معاوضه، قاعده مبادله و…

۴- نکته چهارم اینکه «علم اقتصادی یک علم نیست». امروزه علوم اقتصادی داریم. یک بحث، فلسفه اقتصاد است که مبانی هستی‎شناختی و معرفت‎شناختی و… است. مبنای اقتصاد سرمایه‎داری نومینالیسم است. نمی‎توانید آن را بدون نومینالیسم بپذیرید. پذیرش آن یعنی نفی کلیات. بحث فلسفی دقیقی در اقتصاد دارد.

بحث دیگر «حقوق اقتصادی و بایدها و نبایدها در اقتصاد است». با این نگاه خب کل مکاسب را کنار بگذارید. بحث دیگر مکتب اقتصاد است که اصول حاکم بر رفتار اقتصادی است. آزادی مشروط در اقتصاد اسلامی معنا دارد که شیخ هم گفته است. مالکیت سه‌گانه، نه دوگانه یا یک گانه. عدالت اقتصادی تعریفش تفاوت است و… . حالا یک بخش، بخش تجربی اقتصادی است که روابطی را در نظر می‎گیرد که در جای خودش هم برخی قبول دارند. مگر شهید صدر می‎خواهد کل اقتصاد را نقلی کند؟ بحث علوم انسانی اسلامی را درست ببینیم. قیاس اقتصاد با فیزیک و شیمی خیلی قیاس مع‌الفارقی است.

۵- ایشان رسالت پیغمبر (ص) را محدود می‎کند به اخلاق. این همه احکام جهاد و قضا و حدود و امر به معروف و… چه؟ سال‌هاست بزرگان در جهان بحث علوم انسانی اسلامی را تحقیق کردند و صدها کتاب نوشته شده است، با یک مصاحبه عرفی نمی‎توان این‌ها را نقد کرد.

مشاهده کنید: کلیپ واکنش خسروپناه به سخنان علوی بروجردی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics