قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / یادداشت فقهی و اصولی / تضعیفات ائمه رجال، معتبر نیست!/ غلام‌رضا احسنی
فوائد رجالی: الامر فی توثیق سهلٍ، سهلٌ

یادداشت علمی؛

تضعیفات ائمه رجال، معتبر نیست!/ غلام‌رضا احسنی

تنها نکته ضعفی که فضل‌بن شاذان در مورد سهل نقل می‌کند، کم خردی اوست و این خود نه تنها شاهد بر تضعیف نیست، بلکه می‌تواند شاهدی بر توثیق باشد؛ زیرا اگر فضل، وجه تضعیف دیگری در او می‌دید، آن را بیان می‌کرد نه این که به کم‌خرد بودن اکتفا کند.

شبکه اجتهاد: با تورّق کتاب شریف کافی کمتر بابی را می‌توان مشاهده کرد که در اسناد آن،‌ نامی از سهل بن زیاد وجود نداشته باشد. سهل بن زیاد از روات پر روایت است. روایاتی که تنها از طریق او به ما رسیده، کم نیست. در کافی با احتساب سندهای تعلیقی، ضمیرها، تفکیک سندهای تحویلی و تصحیح سندهای محرّف در ۱۹۱۸ سند به نام سهل‌بن زیاد برخورد می‌کنیم.[۱] تضعیف سهل، سبب می‌شود این مجموعه عظیم روایی –که مشتمل بر روایات فراوان انفرادی است- از اعتبار ساقط شده و در طرف مقابل توثیق او منبعی بزرگ، در اختیار عالمان دینی و پژوهشگران علوم اسلامی قرار خواهد داد. در این مجال با نگاهی گذرا تضعیف یا توثیق سهل، بررسی می‌شود و تفصیل آن به مجالی دیگر واگذار می‌گردد.

تضیعفات سهل

نجاشی رحمه الله علیه سهل بن زیاد را تضعیف کرده و بیان می‌کند که احمد بن محمد بن عیسی او را از قم اخراج کرده است.[۲] شیخ رحمه الله علیه در فهرست او را تضعیف کرده[۳] و ابن غضائری رحمه الله علیه بعد از این که سهل بن زیاد را به شدت تضعیف می‌کند، او را از نظر دین و روایت فاسد می‌داند.[۴] کشی رحمه الله علیه نیز ذیل ترجمه صالح بن ابی‌حماد، از علی بن محمد قتیبی نقل می‌کند که فضل بن شاذان، صالح بن ابی‌حماد را مدح کرده؛ اما سهل بن زیاد، مرضیّ او نبوده و وی را احمق و کم‌خرد می‌دانسته است.[۵]

قرائن توثیق سهل

در مقابل، شیخ رحمه الله علیه در رجال سهل را توثیق کرده است.[۶] کلینی نیز به حدی به او اعتماد داشته که در کافی، ۱۹۱۸ روایت را از طریق سهل نقل می‌کند.

از دیگر قرائن، اکثار روایتِ علی بن محمد بن علان الکلینی از سهل بن زیاد است. محاسبه مواردی که «علی بن محمد» در صدر اسناد کافی به صورت مطلق آمده -که بنا بر استظهار آیت‌الله شبیری زنجانی، علی بن محمد علان الکلینی است- و محاسبه عده‌ای که از سهل نقل می‌کنند – به شهادت خود شیخ کلینی یکی از آنها علی بن محمد علان الکلینی است[۷]- نشان می‌دهد، وی ۱۷۵۵ روایت از سهل نقل کرده است.

از سویی دیگر تنها نکته ضعفی که فضل‌بن شاذان در مورد سهل نقل می‌کند، کم خردی اوست و این خود نه تنها شاهد بر تضعیف نیست، بلکه می‌تواند شاهدی بر توثیق باشد؛ زیرا اگر فضل، وجه تضعیف دیگری در او می‌دید، آن را بیان می‌کرد نه این که به کم‌خرد بودن اکتفا کند.

با توجه به مجموع قرائن به نظر می‌رسد سهل بن زیاد قابل توثیق است و وجه تضعیف او مخصوصاً با نقل نجاشی که یکی از وجوه اخراج او از قم توسط احمد بن محمد بن عیسی را غلو بیان می‌کند، باید به مسائلی مانند برداشت غلو از روایات او حمل شود نه این که در نقل کاذب بوده و وثاقت نداشته است.

استاد سید محمدجواد شبیری اساساً تضعیفات ائمه رجال را به خاطر قوت حدسی بودن آنها -که با قرائن متعدد قابل اثبات است- و همچنین مبتنی بودن تضعیفات بر متن‌شناسی، معتبر نمی‌داند.[۸] مطابق این مبنا تنها چیزی که در رابطه با سهل وجود داشته، توثیق است که با تضعیفات تعارض و درگیری ندارد.[۹]

در نتیجه می‌توان گفت: الامر فی توثیق سهل، سهل.

احسنی، دانش‌آموخته مدرسه فقهی امام محمدباقر(ع)

————————

[۱]. این عدد و سایر عددهای مذکور در ادامه، مطابق شمارش نرم‌افزار درایه النور می‌باشد.

[۲]. رجال النجاشی، ص ۱۸۵: «سهل بن زیاد أبو سعید الآدمی الرازی کان ضعیفا فی الحدیث غیر معتمد فیه. و کان أحمد بن محمد بن عیسى یشهد علیه بالغلو و الکذب و أخرجه من قم إلى الری.»

[۳]. فهرست الطوسی، ص ۲۲۸: «سهل بن زیاد الآدمی الرازی یکنى أبا سعید ضعیف.»

[۴]. ابن الغضائری، ج۱، ص ۶۷: «سهل بن زیاد أبو سعید الآدمی الرازی کان ضعیفا جدا فاسد الروایه و الدین. و کان أحمد بن محمد بن عیسى الأشعری أخرجه من قم و أظهر البراءه منه و نهى الناس عن السماع منه و الروایه عنه. و یروی المراسیل و یعتمد المجاهیل.»

[۵]. رجال الکشی، ص ۵۶۶: «فی أبی الخیر صالح بن أبی‌حماد الرازی قال علی بن محمد القتیبی سمعت الفضل بن شاذان یقول فی أبی‌الخیر و هو صالح بن سلمه أبی‌حماد الرازی کما کنی و قال علی: کان أبو محمد الفضل یرتضیه و یمدحه و لا یرتضی أبو سعید الآدمی أبا سعید الآدمی و یقول هو الأحمق.»

[۶]. رجال الطوسی، ص ۳۸۷: «سهل بن زیاد الآدمی یکنى أبا سعید ثقه رازی.»

[۷]. علامه در خلاصه از شیخ کلینی این گونه نقل می‌کند: «و کلما ذکرته فی کتابی المشار إلیه عده من أصحابنا عن سهل بن زیاد فهم علی بن محمد بن علان و محمد بن أبی‌عبدالله و محمد بن الحسن و محمد بن عقیل الکلینی.»: الخلاصه للحلی، ص ۲۷۲٫

[۸]. ایشان مکرر در درس خارج فقه و اصول این مبنا را بیان کرده و استدلالات خویش بر آن را تبیین نموده‌اند.

[۹]. توضیح و بیان استدلالات این مبنا نیازمند مجالی واسع است که در این نوشته نمی‌گنجد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics