عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در مورد خروجیهای حوزه علمیه قم به عنوان مجتهدین در آینده گفت: من موافق هستم که حوزه علمیه علیرغم امکانات زیادی که امروز نسبت به گذشته در اختیار دارد، نتوانسته در زمینه مجتهدپروری، نقش تاریخی خود را بازی کند چون حاشیه و متغیّر مزاحم برای درس خواندن طلبهها خیلی زیاد است و سبب میشوند طلبه به جای تمرکز بر درس بر امور دیگری تمرکز کند یا حوزه علمیه به طور سیستماتیک به جای تمرکز بر پرورش طلبه مجتهد بر چیز دیگری تمرکز کند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا در مورد وضعیت کنونی علمی پژوهشی حوزه علمیه قم به شفقنا گفت: حوزه علمیه بخشی از جامعه ایران است که دو متغیّر اساسی در شکل گیری، تحولات و کیفیت منابع انسانی آن نقش دارد؛ نخستین متغیّر، وضعیت اجتماعی ایران به لحاظ ساختار و ترکیب جمعیتی و حتی مهاجرت از شهر به روستا و بالعکس است و متغیر دوم وضعیت دین در جامعه ایران است یعنی دین در جامعه ایران به هرسویی برود در وضعیت و ساختار حوزه تاثیر دارد به عنوان نمونه اگر دین در جامعه ایران از دینداری نهادی به دینداری غیرنهادی(خیابانی) تبدیل شود، در ساختار حوزه خیلی تاثیر خواهد گذاشت و سبب میشود حوزه علمیه از حیث ساختار و منابع انسانی و علم تفاوتهای زیادی داشته باشد لذا ساختار جامعه در ترکیب حوزه موثر است یا فرض کنید انتظاراتی که جامعه از حوزه علمیه دارد، ممکن است در زمانی این انتظار باشد که حوزه در نقش معلم اخلاق ظاهر شود که این انتظار سبب میشود حوزه یکسری کارها انجام دهد و یکسری درسها در حوزه خوانده شود و طلبهها مسئولیتهایی داشته باشند اما یکبار هم ممکن است انتظار جامعه از حوزه این باشد که به عنوان حلال مشکلات ظاهر شود یعنی مسائل اجتماعی مانند بانک، بیمه، ترافیک، بنزین و… را حل کند که اینجا هم حوزه مجبور خواهد بود خود را از لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری مطابق با خواست جامعه تغییر دهد براین اساس وضعیت جامعه در شکل گیری حوزه از لحاظ ساختار و محتوا بسیار نقش دارد.
او اظهار داشت: از حیث دینداری هم به همین منوال است، اگر تغییری در دینداری مردم رخ دهد و مدل دین ورزی مردم تغییر کند، این مدل خود را در حوزه علمیه نشان میدهد، به عنوان مثال، اگر دینداری عقل گرا در جامعه ایران تبدیل به دینداری و گفتمان عاطفی شود، حوزه مجبور خواهد شد به صورت طبیعی خود را به لحاظ محتوایی تغییر دهد و مواردی را به طلبهها بیاموزد که جنبه عاطفی بیشتری دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: حوزه علمیه فعلی به دلیل اینکه در موضع انفعال قرار دارد و رهبر فکری و اندیشه در جامعه ایران نیست- نه به لحاظ ساختار و نه به لحاظ محتوایی- آن کیفیتی را که باید داشته باشد را ندارد.
او ادامه داد: اگر به کنشگران نگاه کنیم، باید گفت که کنشگران در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، اگر کسی در حوزه موفقیتی دارد یا توانسته آثاری خلق کند و بیافریند نوعا تلاش شخصی خود او بوده تا نوعا حوزه به صورت سیستماتیک او را به این سمت برده باشد.
حاشیه و متغیّر مزاحم برای درس خواندن طلبهها خیلی زیاد است
صادقنیا در مورد خروجیهای حوزه علمیه قم به عنوان مجتهدین در آینده گفت: من موافق هستم که حوزه علمیه علیرغم امکانات زیادی که امروز نسبت به گذشته در اختیار دارد، نتوانسته در زمینه مجتهدپروری، نقش تاریخی خود را بازی کند چون حاشیه و متغیّر مزاحم برای درس خواندن طلبهها خیلی زیاد است و سبب میشوند طلبه به جای تمرکز بر درس بر امور دیگری تمرکز کند یا حوزه علمیه به طور سیستماتیک به جای تمرکز بر پرورش طلبه مجتهد بر چیز دیگری تمرکز کند.
وقتی طلاب از بدنه حوزه جدا میشوند دیگر نمیتوانند طلبه مفیدی باشند
او تصریح کرد: از نظر شخصی و فردی، به نظر میرسد طلاب مشکلات ذهنی زیادی دارند، مانند مسائل اقتصادی، احساس تحویل گرفته نشدن در جامعه، شاغل شدن و…. اینها سبب میشود که طلاب تمرکز سابق را برای درس خواندن و مجتهدشدن نداشته باشند. از حیث سیستماتیک هم چیزی در ذهن حوزه علمیه هست که برای حل آن حوزه موسسات و پژوهشگاه و مراکز علمی متعدد زده است و حجم زیادی از طلاب را در این مراکز برده است و مشغول درس خواندن در آن شدند لذا وقتی طلاب از بدنه حوزه جدا میشوند دیگر نمیتوانند طلبه مفیدی باشند یا دغدغههای سیاسی و اجتماعی جزو متغیرهای مزاحم هستند و سبب شده است آن وحدت رویه سابق را نداشته باشد. برخی اینقدر که به فکر مداخله در مسائل سیاسی و اجتماعی هستند، روی تربیت شاگردان خود تمرکز ندارند و این نیازی است که جامعه از حوزه مطالبه کرده و حوزه پاسخ میدهد.
این دانش آموخته حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، حوزه از درون بسیار تهی خواهد شد و رسالتی که به لحاظ تاریخی بر عهده حوزه بوده است(فقه و اجتهاد) از حوزه رخت برخواهد بست و در آینده کسانی که بتوان عنوان مجتهد و مرجع با سنت اصیل دینی بر آنها گذاشت نداریم.
جذب طلاب در مراکز تخصصی به بحران هویت در حوزه دامن میزند
او در مورد حرکت حوزه علمیه قم به سمت تنوع علوم و کم توجهی به فلسفه و علوم جدید بیان داشت: امروز حوزه علمیه گرفتار بحران هویت است؛ منظور از بحران هویت این است که ما الان به واقع تعریفی از استاد، طلبه، مرجع و حتی طلبه خوب نداریم. اینقدر گرفتار بحران هویت در این زمینه هستیم که برخی از طلبهها در برنامههای کودک نقش بازی میکنند یا با مردم کنار ساحل، مسابقه سیب خوری راه میاندازند و فکر میکنند این طلبه خوب است؛ به عبارت دیگر، فکر میکنیم جامعه انتظاراتی از ما دارد و بعد بدون تخصص لازم و کافی داخل این انتظارات افتاده و سپس دچار مشکلات و مسائل میشویم.
لازم نیست حوزه علمیه به همه طلبههایش توصیه کند که همه علوم انسانی بخوانند
صادقنیا ادامه داد: معتقدم حوزه در مواجهه با علم باید احتیاط بیشتری داشته باشد؛ لازم نیست حوزه علمیه به همه طلبههایش توصیه کند که همه علوم انسانی بخوانند یا لازم نیست حوزه علمیه این همه مراکز اطراف خود راه اندازی کند و طلبهها را برای آشنایی با علوم انسانی جذب کند این به آن بحران هویت دامن میزند و حوزه را از عناصری که میتوانند آینده حوزه را تامین کنند، خالی میکند.
او تاکید کرد: حوزه با برنامه ریزی از قبل تعیین شده میتواند این امکان را برای بخشی از تحصیل کنندگان و طلاب خود فراهم کند که علوم جامعه شناسی و روانشناسی را بخوانند و ارتباط بین حوزه و علم را از این طریق برقرار کنند نه اینکه به صورت لجام گسیخته، همه طلبهها وارد این مراکز مختلف شده و درس بخوانند و حوزه از رسالت تاریخی که به عهده اش نهاده شده، خارج شود لذا جامعه ایران از روحانی و مرجع تقلید انتظار طراحی سیستم بیمه و بانک را ندارد بلکه این انتظار را دارد که به او بگوید در نظام بانکی چه اصول فقهی و اخلاقی باید رعایت شود یا در نظام آموزش و تربیت و اخلاق، چه نظامی از هنجارهای فقهی باید رعایت شود.
ممکن است در آینده با طلابی مواجه شویم که اقتصاد را به خوبی تقریر میکنند اما به لحاظ اخلاقی خالی هستند
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: متاسفانه جامعه امروز گمان میکند که حوزه باید رسالت تاریخی خود را رها کرده و به سراغ علوم دیگری چون اقتصاد و علوم دیگر برود درحالیکه در این صورت اعتبار اخلاقی حوزهها و طلاب زیرسئوال میرود و ممکن است در آینده با طلابی مواجه شویم که اقتصاد را به خوبی تقریر میکنند اما به لحاظ اخلاقی خالی هستند.
او با اشاره به وجود مراکز تخصصی پیرامون حوزه گفت: طلاب وقتی وارد این مراکز میشوند ارتباط خود را با بدنه اصلی حوزه قطع میکنند و سراغ فقه و اصول نمیروند و بعد هم سراغ دانشگاه میروند و رابطهای هم با حوزه ممکن است نداشته باشند.
آزادی بروز افکار بالسویه بین جریانات داخل حوزه تقسیم نشده است
صادقنیا ساختار ترمی واحدی در حوزه را برگرفته از دانشگاه دانست و ادامه داد: طلاب در مراکز تخصصی را مکلف به گذراندن مقدار مشخصی از واحدها کردیم درواقع منطق این مراکز تنها گذراندن دروس است نه خواندن. لذا این انتظار که عرفا و متکلمان به نام از دل این مراکز بیرون بیاید بعید است.
او در مورد تضارب آراء و افکار در حوزه بیان داشت: در حوزه تنوع آراء و افکار است اما آزادی ظهور و بروز برای این افکار و اندیشهها بالسویه تقسیم نشده است، اینقدر که امکانات در اختیار یک جریان فکری است در اختیار جریان فکری رقیب نیست ولی به نظرم در حوزه تکثر اندیشهها و آراء وجود دارد اما آزادی بیان نیست، ادامه این روند سبب افت علمی کاملا محسوسی در حوزه خواهد شد به نحوی که طلبهها پویایی لازم را نداشته و جرات حرف زدن هم پیدا نخواهند کرد.
بهتر است حوزه را نه یک نهاد سیاسی و امنیتی بلکه حوزه ببینیم
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: حوزه از ابتدا ماهیتا متکثر بوده است و مدیریت واحدی نداشت، اما این فکر که حوزه باید متمرکز باشد و مدیریت واحدی داشته باشد سبب شده که امکان اظهارنظر بالسویه وجود نداشته باشد و البته این تصور ربطی به خود حوزه ندارد و از بیرون حوزه تزریق شده است بنابراین برای اینکه اجازه بدهیم حوزه پویایی خود را دنبال کند بهتر است حوزه را نه یک نهاد سیاسی و امنیتی بلکه حوزه ببینیم در این صورت، مجال فکر و اندیشه برای همه جریانات وجود خواهد داشت.
فقدان آزادی بیان در حوزه منجر به پیدایش حوزه حکومتی خواهد شد
او در مورد آینده حوزه در صورت ادامه این روند گفت: اگر این آزادی بیان و مجال ظهور و بروز برای همه افکار در حوزه وجود نداشته باشد، در آینده با حوزه حکومتی مواجه خواهیم بود.
صادقنیا در مورد مکتب قم و نجف و ارتباط این دو با یکدیگر بیان داشت: اینکه ما دو گفتمان داریم قابل انکار نیست؛ بخشی ناظر به مسائل سیاسی – اجتماعی و ماهیت مهاجرت از نجف به قم است؛ درحقیقت این مهاجرت، مهاجرت از زبان عربی به زبان فارسی است، از سوی دیگر نصوص دینی ما عربی است درحالیکه ما اسلام را در چارچوب فکر ایرانی و فارسی میفهمیم لذا بخشی از تفاوتهای میان حوزه علمیه قم و نجف ناظر به هویتهای متفاوتی است که بین زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی وجود دارد.
حوزه علمیه قم باید اعتماد حوزه علمیه نجف را جلب کند
او این تفاوت بین حوزههای قم و نجف را مضرّ ندانست و گفت: حوزه علمیه نجف باید این اعتماد را به حوزه علمیه قم پیدا کند که این حوزه است که با او حرف میزند نه یک نهاد حوزوی و قدرت سیاسی ایران لذا هرچه حوزه علمیه قم بتواند خود را آزادتر و رهاتر از قدرت نشان دهد و با این کیفیت به دنبال تعامل با حوزه نجف برود، امکانپذیرتر است اما اگر بخواهد از موضع قدرت با حوزه نجف حرف بزند، این تعامل سخت تر میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه مهمترین اختلاف حوزههای قم و نجف را در مناسبات حوزه با حکومت دانست و بیان کرد: حوزه نجف از یک تکثری برخوردار است که سعی میکند از قدرت فاصله گرفته و خود را مردمی نشان دهد درحالیکه حوزه علمیه قم سعی میکند خود را وفادارتر به سیاست و حاکمیت نشان دهد و در تحکیم قدرت و حکومت بکوشد.
او ادامه داد: حوزه علمیه قم از آن جهت که درگیری بیشتری با واقعیتهای اجتماعی دارد، تکثر بیشتری از نظر مطالعه شاخههای مختلف علمی دارد اما حوزه علمیه نجف ارتباط کمتری با جامعه داشته است لذا تکثر کمتری دارد.
صادقنیا استقلال از حکومت را ماهیت حوزه از دیرباز دانست و گفت: امروز دیده میشود متغیرهای دیگری به جز آنچه به شکل سنتی در حوزه وجود داشته، پدیدار شده و این نگرانی را به وجود آورده که حوزه استقلال خود را از دست میدهد.
او در مورد عدم معرفی مراجع جایگزین بعد از ارتحال برخی مراجع تقلید گفت: بعد از ارتحال آیتالله العظمی اراکی، جامعه مدرسین اقدام به معرفی هفت مرجع نمود و از آن موقع این انتظار از جامعه مدرسین میرفت که مرجع معرفی کند درحالیکه به لحاظ تاریخی، کار جامعه مدرسین این نبوده و چون ۷ نفر معرفی کردند و در حیات هستند لذا شاید احساس معرفی شدن مرجع جدید پدید نیامده ضمن آنکه قبول ندارم مرجع جایگزین معرفی نشده بلکه برخی شخصیتهای حوزوی در کنار مراجع تقلید در حدّ اجتهاد و حتی مرجعیت قرار گرفتند منتها از طریق تریبون رسمی معرفی نشدند.
یکسری امور مزاحم وجود دارد که اجازه نمیدهند چهرههای علمی شناخته شدهای در آینده داشته باشیم
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، روند تربیت قلههای علمی در حوزه را دارای مزاحم دانست و گفت: همان سیستمی که حضرت امام خمینی، حضرت آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله شبیری زنجانی و… رشد کردند و استاد شدند، امروز هم ادامه دارد اما بستر هموار سابق وجود ندارد بلکه یکسری امور مزاحم وجود دارد که اجازه نمیدهند چهرههای علمی شناخته شدهای در آینده داشته باشیم.
او با اشاره به توسعه فیزیکی حوزه علمیه گفت: الان ساختار حوزه مهمتر از کاری شده است که حوزه باید انجام دهد؛ حوزه علمیه دارای ساختمانهای زیادی است و به عبارتی، ستاد حوزه علمیه قم فربه شده است و شاید این انرژی که مدیریت حوزه علمیه برای اداره این ساختمانها و پرسنل آن باید بگذارد اجازه فکر کردن به مدیریت حوزه برای محتوای حوزه را ندهد.
اعتماد مردم به مراجع عظام تقلید سرجای خود باقی است و همواره به دنبال مرجعی میگردند که قبولش دارند
صادقنیا در مورد جایگاه و منزلت مرجعیت در آینده بیان داشت: مراجع عظام تقلید را باید از نهاد مرجعیت جدا کرد؛ به نظرم اعتماد مردم به مراجع عظام تقلید سرجای خود باقی است و همواره به دنبال مرجعی میگردند که قبولش دارند در عین حال ممکن است از برخی انتقاد هم داشته باشند.
او ادامه داد: مراجع باید نشان دهند که دغدغههای مردم عادی را میفهمند و همراه آنها هستند، کاری که آیتالله العظمی سیستانی در عراق انجام میدهند و بخاطر مردم از مسئولان مطالبه گری میکنند. اگر مراجع دغدغههای مردم را بفهمند و بخاطر آنها از مسئولان مطالبه گری کنند، جایگاه مرجعیت در ذهن مردم رشد خواهد کرد.
وضعیت فعلی حوزه علمیه قم باعث شکوفایی حوزه علمیه نجف خواهد شد
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه در زمان کنونی مفهوم اعلمیت جای خود را به سودمندی داده است، تصریح کرد: امروز مردم دنبال مرجعی هستند که آراء، افکار، نظرات و فتاوایش سودمندی بیشتری برای افراد جامعه دارد و اگر روی این مفهوم سودمندی تمرکز شود نهاد مرجعیت دوباره موقعیت ممتاز تاریخی خود را پیدا خواهد کرد.
او در مورد آینده حوزه علمیه گفت: با توجه به روند کنونی، در آینده حوزه به لحاظ ساختاری انسجام بیشتری پیدا خواهد کرد اما به لحاظ محتوایی و خروجی افراد فرهیخته افت قابل توجه و رشد کمتری خواهد داشت در عین حال معتقدم وضعیت فعلی حوزه علمیه قم باعث شکوفایی حوزه علمیه نجف خواهد شد به این معنا که مهاجرت علمای قم به نجف و حتی توجه متدینین ایران به حوزه نجف بیشتر خواهد شد.
صادقنیا خاطرنشان کرد: در آینده ممکن است با دو مدل حوزه مواجه شویم، یک حوزهای که وفاداری بیشتری به حکومت دارد و یک حوزهای که فکر میکند باید مستقل باشد.
او در پایان، این نکته را یادآور شد: قبلا وقتی کسی طلبه میشد سبک زندگی خود را عوض میکرد اما وضعیت فعلی حوزه در ایران به دلیل اینکه به نهاد سازمانی پیشرفته تبدیل شده، اینگونه شده که وقتی فردی طلبه میشود، تنها رشته خود را عوض میکند. افت حوزه دقیقا به همین دلیل است که ورودی حوزه تنها رشته تحصیلی خود را عوض میکنند و با همان ذهنیت دبیرستان وارد حوزه میشوند.
فکر نمیکردم همچنان افرادی با چنین طرز فکر و اندیشه ای باشد که حقایق را بی پرده بیان کند ..
من طلبه نیستم ولی از نگاه جامع هم تمام حرفهای ایشون درست است