قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / اما و اگرهای کفایه و نظام آموزشی حوزه علمیه
کفایه الاصول

اما و اگرهای کفایه و نظام آموزشی حوزه علمیه

تألیف کتاب کفایه الاصول از جمله نوآوری‌های مهم و ارزشمندی است که به حق می‌توان آن را در صدر نوآوری‌های آخوند خراسانی قرار داد. این کتاب، در عین پیراستگی از زواید، حاوی تمام مطالب لازم اصولی است.

شبکه اجتهاد: طالب علم دینی در رهگذر یادگیری علوم اسلامی و آموزش طریق استنباط احکام دینی، سال‌ها بر سر سفره دانش اصول، خرمن چین درس‌ها و بحث‌های عالمان می‌شود، تا با فهم اصول برداشت از دین و فهم نظریات دینی، دین را آن گونه که شایسته است درک کند و رهیافت‌های فکری خود به سمت دین را در مداری تثبیت شده قرار دهد و به گونه ای روش مند با مضمون و مفهوم آیات و روایات اسلامی روبرو شود.

«کفایه الاصول فی علم الاصول» نوشته آخوند ملا محمد کاظم خراسانی از مهم ترین کتاب‌های اصولی است که طلبه حوزه علمیه در سال‌های پایانی دوره سطح و در آستانه درس خارج آن را می‌خواند. کفایه الاصول کتابی محکم در شاخه علم اصول محسوب می‌شود که طلبه، دوران کتاب محور مقطع سطح را با آن به اتمام می‌رساند و با ذهینت و فضای ساخته شده آن، وارد فضای درس خارجی می‌شود که استاد محور و در برخی موارد استاد و شاگرد محور و باز کمتر از آن شاگرد محور است که در این مقطع هم محور بیشتر درس‌های خارج اصول، کتاب کفایه الاصول است و اساتید، مباحث خود را با ترتیب بحث‌های این کتاب و نقد یا قبول نظریه آخوند خراسانی پی می‌گیرند.

این که کفایه چه خصوصیاتی دارد که این گونه مورد استقبال جامعه علمی حوزوی قرار گرفته است و این که این کتاب تا چه اندازه در نظام آموزشی حوزه‌های علمیه مطلوب است، موضوع این نوشتار است.

کفایه چگونه کتابی است؟

کتاب کفایه از مهمترین تألیفات عصر حاضر است. این کتاب در دو جلد و به زبان عربی نوشته شده و بسیار موجز و دقیق به رشته تحریر درآمده است. کفایه گرچه همه کتاب‌هایی را که پیش از خودش در اصول تألیف شده به کلی متروک و منسوخ نکرده، ولی بیش از همه آنها میان طالبان علم و صاحبان دقت و فضل رواج یافته و مورد استفاده و نظر قرار گرفته است؛ به گونه ای که رسائل شیخ انصاری به عنوان پلی برای رسیدن به کفایه و فهم آن تلقی می‌شود.

هم واره در حوزه‌های علمیه این سنت بوده است که کتاب دارای وزانت علمی بالا، محور درس‌ها و بحث‌ها قرار می‌گیرد و حاشیه‌ها، شرح‌ها و درس و مباحث، گرداگردش سامان می‌یابد؛ تا این که کتابی به مراتب قوی تر و ارزشمندتر نوشته شود و نظرها معطوف به آن شود. کتاب کفایه از این رو هم چون کتاب لمعه و عروه الوثقی از کتاب‌هایی محسوب می‌شود که به طور اطلاق کار علمی استادان و مجتهدان را از لحاظ تدریس و تدرّس تحت الشعاع قرار داده است و این مهم موجب شده تا کتاب کفایه علاوه بر مزایا و جهاتی که در خود داشته، به جهت توجهی که عالمان اصولی به آن داشته اند محور حاشیه‌ها، تقریرات، و شرح‌های گوناگون قرار گیرد و میراث اصولی نظام مندی را رقم زند.

از مشهورترین تعلیقه‌ها بر کتاب کفایه، حاشیه شیخ مـحـمـد حـسـین اصفهانی، شیخ محمد علی قمی، شیخ ‌عبدالحسین آل شیخ و میرزا ابوالحسن مـشکینی را می‌توان نام برد.

گفته شده، آخوند خراسانی دو سال روی کفایه کار کرده و این کتاب در سال‌های آخر عمر آخوند در نجف نوشته شده است و تدریس مطالب کفایه قبل از تدوین آن ۶ سال طول کشیده است! این کتاب تا کنون بارها در شهرهای ایران و عراق تجدید چاپ شده است.

ساختار کتاب

این کتاب از مقدمه و هشت مقصد و خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه ۱۳ امر زیر که از مبادی فن است، مورد بحث شده: ۱٫ موضوع علم ۲٫ وضع ۳٫ طبیعی بودن صحت استعمال لفظ ۴٫ صحت اطلاق لفظ و اراده نوع یا مثل یا شخص از آن ۵٫ الفاظ برای معانی من حیث هی هی، وضع شده، نه از حیث مراد بودن ۶٫ وضع مرکبات ۷٫ علائم حقیقت و مجاز، از قبیل تبادر و غیر آن ۸٫ احوال پنج گانه (تجوز – اشتراک – تخصیص – نقل – اضمار) و حکم تعارض آنها ۹٫حقیقت شرعیه ۱۰٫ صحیح و اعم ۱۱٫ اشتراک ۱۲٫ استعمال لفظ در بیشتر از یک معنی ۱۳٫ مبحث مشتق و متعلقات آن.

مهم ترین فصول و مباحث مقصد نخست هم عبارت است از معنی ماده امر و بحث از اتحاد طلب و اراده، معنی حقیقی، صیغه امر، دلالت جمله خبری بر وجوب، اقتضاء اطلاق صیغه امر نسبت به وجوب توصلی و تعبدی و هم چنین نسبت به وجوب نفسی عینی و تعینی، امر بعد از حظر، مره و تکرار، فور و تراخی، اجزاء، مقدمه واجب، امر به شی نسبت به اقتضای نهی از منکر و…

مهم ترین مباحث مقصد دوم نیز حقیقت مدلول ماده و صیغه نهی، اجتماع امر و نهی، نهی از شی نسبت به اقتضاء فساد را تشکیل می‌دهد.

در مقصد سوم با تعریف مفهوم، مفهوم جمله شرطیه، مفهوم استثناء، لقب، عدد و ادات حصر بحث شده است.

مهم ترین مباحث مقصد چهارم عبارت است از تعریف عام و خاص، الفاظ و صیغ عموم، حجت بودن عامی که تخصیص در آن راه یافته، اجمال مخصص، خطابات شفاهی، تخصیص کتاب به خبر واحد و… .

در مقصد پنجم، آخوند مباحث تعریف مطلق و مقید، مقدمات حکمت، مطلق و مقید متنافی، مجمل و مبین را بحث کرده است.

در مقصد ششم و هفتم و هشتم که در قسمت مباحث ادله عقلیه است، از امور زیر بحث شده است: اماراتی که به حکم شرع یا عقل دارای اعتباراست، اصول عملیه، تعادل و تراجیح یا تعارض.

مهم ترین مباحث مقصد ششم هم مباحثی هم چون قطع و اقسام آن، امارات غیر علمی، ظواهر قرآن و سنت، اجماع منقول، تعارض اجماعات منقول است.

در مقصد هفتم، اصول عملیه اصل برائت، احتیاط، تخییر و استصحاب و در مقصد هشتم تعریف تعارض، تعارض میان اماره و اصل، تعارض میان امارات، تعارض میان ظاهر و اظهر، دائر شدن امر میان نسخ و تخصیص بحث و بررسی شده اند.

در خاتمه کتاب هم پیرامون امور مربوط به اجتهاد و تقلید گفت و گو شده است.

جایگاه کفایه در حوزه‌های علمیه

الف) کتاب کفایه و قوت‌های محتوایی و روشی

در این بخش قصد داریم پای صحبت‌های اساتید کفایه گو و محققان علم اصول بنشینیم و مزایا و قوت‌های روشی آخوند خراسانی در کتاب کفایه را مورد مداقه قرار دهیم.

آیت‌الله محفوظی درباره کتاب کفایه می‌گوید: … آخوند به اصول رونق بخشید. ایشان زوایدی را که در اصول وجود داشته است، حذف کرد. «هدایه المسترشدین» که یک کتاب اصولی است، دارای زوایدی است. پیش از این، در «مقدمه واجب» و «صحیح و اعم» بحث زیادی می‌کردند. مرحوم آخوند نقش مهمی در کنار گذاشتن زواید اصولی ایفا کرد. در حقیقت ایشان اصول مورد نیاز مجتهد را پایه گذاری کرد.

ابتکار آخوند آن بود که زواید را کنار زد و کفایه الاصول که مطالب درس خارج خودشان بود و سه بار تکرار کردند، چاپ شد و در دسترس طالبین قرار گرفت.

تألیف کتاب کفایه الاصول از جمله نوآوری‌های مهم و ارزشمندی است که به حق می‌توان آن را در صدر نوآوری‌های ایشان قرار داد. این کتاب، در عین پیراستگی از زواید، حاوی تمام مطالب لازم اصولی است. اگر کسی می‌خواهد مجتهد شود، کفایه را خوب بخواند. گرچه بعد از مرحوم آخوند، شرح و حاشیه‌های زیادی بر کفایه نوشته شده است، اما در عین حال این کتاب دارای پیچیدگی‌های علمی است.

ایشان مسائل فلسفی را در مسائل اصول اعمال کرده است. مثلا در بحث طلب و اراده، بحث دقیقی را وارد کرده است. هم چنین ایشان در مباحث الفاظ به مباحث فلسفی پرداخته است. کسی که آشنا با فلسفه نباشد نمی‌تواند به برخی از مسائل اصولی بپردازد.

امام خمینی(ره) وقتی می‌خواستند اشکال کنند، می‌فرمودند این مسأله نیازمند تخصص است و باید انسان آشنای با فلسفه باشد؛ لذا مرحوم آخوند مخصوصا در مباحث الفاظ و در جلد دوم کفایه از فلسفه استفاده کرده است.

کتاب کفایه جامع الاطراف است. مرحوم آخوند کتاب اصولی دیگری هم با عنوان حاشیه بر رسایل دارد که با عنوان کتاب فواید چاپ شده است. ایشان بعضی از مسائل اصولی را در آن جا جداگانه آورده است. ولی کفایه طلبه را از کتاب فایده، بی نیاز می‌کند. اگر طلبه ای کفایه را خوب بداند و خوب درس بدهد، شک و شبهه ای در اجتهاد او نیست.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی عماد، معاون پژوهش حوز ه‌های علمیه قائل است: کتاب کفایه الاصول علاوه بر داشتن مضامین و محتویات بالای علمی، از یک نظم شگفت انگیز و منطقی برخوردار است. آخوند خراسانی برای اولین بار در تاریخ علم اصول، چینشی را برای این علم ارائه داد که کماکان مقبولیت تام خود را در سطوح عالی حوز ه‌های علمیه حفظ کرده است. این مسئله نیز برای طلاب جوان و هم چنین پژوهشگران حوزوی قابل توجه است که برای تحقیقات علمی خویش، از حاشیه رفتن‌های کم فایده دوری گزینند. البته مطلب دیگر موجز گرایی و دوری از تطویل در نوشتار است.۳

آیت‌الله شیخ علی فاضل قائنی نجفی از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، این گونه بیان می‌دارد: آخوند خراسانی با مکتب اصولی خویش که زیرمجموعه مدرسه اصولی وحید بهبهانی است، توانست علم اصول را به اوج برساند و تألیف اصلی آخوند که نمونه بارز این مکتب است، کفایه الاصول می‌باشد.

قبل از کفایه علم اصول، بسیار مبسوط و مطوّل بوده است. اما آخوند خراسانی با قدرت علمی بالای خود توانست بدون این که به حذف مُخِل دچار شود، اصول را مختصر نماید و یک اصول موجز، مفید و قابل فهم را ارائه دهد؛ اگر چه آخوند در عبارت پردازی مقداری به سمت مغلق و پیچیده نویسی رفته است. اصول آخوند در عین حال از یک نظم منطقی و معقول برخوردار است. این اصول برخلاف اصول قبل از وی که علاوه بر بسط بسیار، بی حد و قاعده نیز بوده است، منظم و منسجم تدوین یافته است.۴

حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست در مورد شاهکار اصولی آخوند خرسانی، اظهار می‌دارد: کافی است در زمینه پژوهش و تدریس، کتاب‌های ایشان را با کتاب‌های مشابه مقایسه کنید… کفایه الاصول، کتابی است، آزاد که ایشان می‌تواند هر گونه می‌خواهد، مدیریت کند. ساختار بدهد، قلم بزند و گفت و گو کند. وقتی شما کفایه را با کتابی مثل رسائل، که آن هم شاهکار و کاری است کارستان، مقایسه می‌کنید، می‌بینید که با آن فرق می‌کند. در رسائل انسان نوعی سرگردانی می‌بیند و بدان مبتلا می‌شود؛ اما در کفایه الاصول این سرگردانی وجود ندارد… نکته دیگر این که، آخوند، وقتی می‌خواهد مطلبی را نقل بکند، سعی می‌کند مستقیم مراجعه کند.۵

ب) جایگاه کفایه در نظام آموزشی حوزه‌های علمیه:

این که کفایه کتابی متقن و جامع و دربرگیرنده مهم ترین مباحث اصولی در کم ترین حجم است و این که آخوند با دسته بندی و با ذهنی سیستمی مطالب اصولی درس خارج خود را در قالب یک کتاب، مدون نموده است و امروز هم آوردی برای او خلق نشده، جای شک و شبهه ندارد؛ اما قابلیت‌های سیستم آموزشی امروز برای فهم خوب این کتاب، ضرورت به روز رسانی دانش‌ها، لزوم صورت بندی کتاب‌های درسی به استانداردهای لازم، هم چون مقدمه در ابتدای هر فصل، سؤال‌هایی که فصل پیش رو به آن جواب می‌دهد، پرسش‌های اصلی که خواننده باید بتواند در پایان به آن جواب دهد، ارائه تحقیق برای فهم مطالبی که دارای اغماض است یا شرح و تفسیرهای گوناگونی داراست، وضعیت وقت و زمانی که طلاب برای یک درس دارند و حداکثر وقتی که اختصاص می‌دهند و… می‌تواند این کتاب را با سؤالاتی روبه رو کند.

در این جا قصد داریم نظرات صاحب نظران حوزوی پیرامون مزایا و کاستی‌های کتاب کفایه را در قالب سیستم آموزشی حوزه‌های علمیه، مورد بازخوانی قرار دهیم.

حجت‌الاسلام سیدموسی‌هاشمی تنکابنی، از پژوهشگران حوزه علمیه قم، اغماض کتاب کفایه را مطلبی جدید نمی‌داند و مشکل سخت فهمی این کتاب را ناشی از کم کاری علمی طلاب می‌داند، وی گفت: کتاب کفایه یک دوره علم اصول به صورت کامل در دو جلد کوچک است که در چاپ‌های حجری در یک مجلد چاپ می‌شده است.

باید توجه داشت که تدریس یک دوره اصول اساتید مبرز حوزه نزدیک به ده تا بیست سال طول می‌کشد که آخوند تلاش خود را به کار گرفته است تا در چنین حجم اندکی نکات دقیق مورد نیاز یک طلبه راهی مسیر اجتهاد را بیان کند.

این کتاب دارای قوت‌های علمی ارزشمندی است و بسیاری از محققان و شاگردان آخوند به شرح و حاشیه نویسی به آن پرداخته‌اند و امروزه این کتاب حیات علمی خود حفظ کرده است و مبنای درس خارج اصولیین حوزه قم و نجف است و هنوز در حوزه‌های علمیه جایگزینی از لحاظ قوت معانی و استدلال و جامعیت همتای کفایه نوشته نشده است تا سخن از جایگزین شدن آن به میان آید.

نکات قوی، علمی و دقیق اصول در کتاب کفایه متبلور شده است که در سایر کتاب‌های اصولی کمتر دیده شده است و رمزهایی در این کتاب است که شاید هنوز به درستی فهمیده نشده است.

برخی طلاب گلایه می‌کنند که مطالب و عبارات کفایه سخت است، اما باید بدانیم که روزگاری کفایه خوان، قوانین، معالم و اصول فقه را به خوبی خوانده بود و با آمادگی کفایه را شروع می‌کرد اما متأسفانه امروز این کتاب‌ها که به نوعی مقدمه فهم کفایه بود، خوانده نمی‌شود.

راحت طلبی که در حوزه آرام آرام رخنه کرده، موجب شده است تا کم تر به کتاب‌های علمی اهمیت داده شود و در نتیجه عده ای از کفایه فرار کنند و به دنبال جایگزین باشند. اما به نظر من طلاب باید پیش زمینه‌ها و پیش نیازهای هر درس را خوانده باشند. کفایه کتابی موجز است که مطالبش تلگرافی است و مطالب عمیق در کوچک ترین جملات بیان شده است.

امروز بسیاری از درس‌های خارج اصول، حول محور کفایه است و محور آنها دیدگاه‌های آخوند خراسانی است اما به خاطر پویایی اجتهاد، نظریات نقض و ابرام می‌شود. اما هنوز نظریات آخوند خراسانی کهنه نشده و هژمونی دیدگاه وی محفوظ است و کتاب او طراوت خود را حفظ کرده است.۶

حجت‌الاسلام سید محمد صادق علم الهدی درباره سبک متون آموزشی حوزه علمیه از جمله کفایه، قائل است که طلاب نباید از متون سنتی فاصله بگیرند. در عین حال لازم است که در متون درسی تجدید نطر شود. وی می‌گوید: ما از طرفی لازم داریم یک سری متون داشته باشیم مطابق با استانداردهای آموزشی که یک شناخت عمیق و شفّاف و جدید از علم اصول و فقه خصوصاً اصول ارائه کند، مثل همین حلقات شهید صدر که البته می‌توان در آن بازبینی کرد و آراء جدیدتر را هم به آن افزود. بنابراین می‌بایست قسمتی از متون حوزه، بنابر آخرین پیشرفت‌های علمی با یک قلم علمی روان تدوین شود و هر سال یا هر چند سال آن را مورد بازبینی قرار داد تا طلبه‌ها خیلی راحت بتوانند دانش لازم را کسب کنند.

البته این هم به تنهایی کافی نیست؛ چرا که به تجربه ثابت شده است کسانی که فقط متون آسان و روان را می‌خوانند، مثل حلقات شهید صدر یا اصول فقه مرحوم مظفّر، یک مشکلی پیدا می‌کنند که بعداً بروز می‌کند و آن این است که این‌ها دیگر نمی‌توانند با متون قدیمی ارتباط برقرار کنند. دیگر توان فهم متن پیچیده شیخ انصاری را ندارند، دیگر توان فهم کفایه و کتاب‌های پیچیده و سنگین قدیمی‌ها را از دست می‌دهند؛ حتّی جرأت هم ندارند که به سمت این کتاب‌ها بروند. ما به تجربه دیده ایم افرادی که به همین کتاب‌های جدید و روان اکتفا می‌کنند، ارتباط آنها با کتاب‌های قدیمی قطع می‌شود. این جا صرفاً مسأله قطع ارتباط با یک کتاب مطرح نیست، بلکه از آن جا که این کتاب‌ها هر کدام انبوهی از حواشی و تعلیقات عمیق و دقیق را در پیرامون خود دارند، قطع ارتباط با این کتب، قطع ارتباط با حواشی و تعلیقات آن است. قطع ارتباط با رسائل و مکاسب، قطع ارتباط با مجموعه کتبی است که فقها و اصولیین ما در پیرامون رسائل و مکاسب نوشته اند؛ لذا ما باید بیائیم در عین حال که دیدگاه قدیمی‌ها را مدّ نظر می‌گیریم و یک سری متون قدیمی و کهن را مثل همین رسائل و مکاسبی که هست در برنامه درسی سطح عالی حوزه داشته باشیم تا طلبه‌ها قدرت فهم عبارات اساطین و قدمای حوزه را یافته و بعدها بتوانند به منابع دست اول اصولی که ادبیات پیچیده ای دارند، رجوع کنند و آن چه را که در سال‌های آینده، در درس خارج نیاز دارند تأمین شود.

خلاصه آن که باید دو گونه متن در سطح عالی وجود داشته باشد تا هر دو نیاز را پاسخ یابد؛ یک سری متون روان و مطابق با استانداردهای آموزشی که هر چند سال یک بار بازبینی شوند و با آخرین نظریات منطبق گردند و یک سری متونی که که قلمی مطابق با ادبیات دشوار و رایج در کتب قدما داشته باشند.

در این صورت نظر بزرگان هم تأمین شده است. اما باید توجه داشت که ابقاء بدون پاره ای از اصلاحات و پیرایش‌ها ممکن و مطلوب نیست. به عنوان مثال در این کتاب رسائل قسمت‌هایی هست که تدریس آن در مرحله سطح فائده چندانی ندارد یا بعضاً منسوخ شده است. یک سری اشکالات و إن قلت‌هایی است که ثمره چندانی ندارد، مطالبی تکرار شده است که می‌بایست حذف شوند. با این پیرایش‌ها قسمت‌های مهم و مفید رسائل باقی می‌ماند و از همه مهم تر مدت زمان آموزشی که در سال به آن اختصاص یافته، برای تدریس کل آن وحتی نصف آن کافی نیست. آن وقت ما این جا هم رسائل را داریم و هم نقایص آموزشی آن را برطرف کرده ایم و نتیجه این کار چنین خواهد شد که طلّاب عزیز ما در طول این ماده درسی که برای کتاب رسائل در نظر گرفته شده است، بهترین و مهم ترین مباحث رسائل را بخوانند. متأسّفانه با این همه تعطیلات حجم کتاب رسائل بسیار زیادتر از مدت زمان آموزشی است، به طوری که طلبه‌ها در آغاز سال نو از اوّل کتاب شروع می‌کنند به نیمه کتاب نرسیده اند که سال تمام می‌شود و نیمی از آن می‌ماند، از سال بعد از جلد بعد را شروع می‌کنند باز به نیمه که می‌رسد سال تمام می‌شود! چه بهتر است که ما برای این مدّت زمان محدود، قسمت‌های مهم کتاب را گلچین کرده و یک مجموعه درسی منقّح را تدوین نموده و ارائه کنیم. ۷

حجت‌الاسلام مسعود دلاور، استاد حوزه علمیه قم با اشاره به این که کتاب کفایه کتابی قوی است، اما تولید متون آموزشی جدید را راهگشای حوزه‌های علمیه می‌داند. وی می‌گوید: آخوند هدف خود را از نوشتن کتاب کفایه این گونه مطرح کرده بود که من درس چندین ساله حوزه‌ها که قوانین و الفاظ شیخ انصاری را می‌خواندند خلاصه کردم و در دو جلد کفایه مختصر کردم تا طلبه چند سال وقت خود را صرف نکند. البته موجزگویی آخوند موجب سخت فهمی این کتاب ارزشمند شده است که یکی از شاگردان مرحوم آخوند گفته بود: این کتاب مختصر شده کتاب شیخ اعظم است، اما شروحی می‌خواهد که همان، چند سال وقت را از طلبه می‌‌گیرد.

کتاب کفایه، تقریرات درس خارج آخوند خراسانی بوده است و این همه شرح و حاشیه و قرار گرفتن در بین دروس مرسوم حوزه‌های علمیه، نشان می‌دهد این کتاب تاچه اندازه در بین حوزویان مقبول است. اما این که طلاب تا چه اندازه متوجه عبارات دشوار آن می‌شوند، جای سوال دارد!

این کتاب به عنوان متن درسی تدوین نشده است، اما به مرور به عنوان کتاب درسی محسوب شده و شاهد هستیم که مشکلاتی را در فهم طلاب از این کتاب موجب شده است.

کتاب کفایه محور نقل و تألیف و تحقیق و طرح بحث اساتید حوزه علمیه در مباحث الفاظ و اصول عملیه است؛ اما اعتقاد دارم این کتاب برای مقطع سطح حوزه دشوار است؛ اگرچه امروز کتابی به این حد و اندازه و با این دقت هنوز به عنوان جایگزین تدوین نشده است.

علما اهل تحقیق بوده ‌اند، مجاهدت‌‌های بسیاری در این راه می‌کردند و همین که امروز کفایه، محور نقد و بررسی در دانش اصول است، نشان می‌دهد تا چه اندازه وزانت علمی دارد؛ اما به نظر من باید لجنه ای از اساتید حوزه علمیه قم در یک کار جمعی، کتاب‌هایی را جهت متن درسی حوزه به سرانجام برسانند.۸

حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ محمد رسول محقق بلخی، از محققین حوزه علمیه قم، بر اصلاح کتاب‌های درسی حوزه تأکید دارد و می‌گوید: یکی از کارهای آخوند خرسانی تلخیص مطالب بود که امروز این راهکار باید مورد نظر قرار گیرد. مهم ترین کاری که آخوند (ره) با نوشتن کتاب کفایه به عنوان یک دوره کامل علم اصول انجام داد، تلخیص مطالب مفصل اصول بود. این نیاز امروز بیشتر احساس می‌شود که با تلخیص کتاب‌های درسی، با حفظ محتوای کتا ب‌های مهمی چون رسائل، کفایه و غیره و بالأخص علوم ادبی، بلاغی و جایگزین ساختن زبان قدیم به زبان عربی جدید، با توجه به فلسفه‌های زبانی معاصر و دانش‌های پر کاربرد کلامی، مباحث هرمنوتیکی، وفلسفه‌های مضاف، فضای علوم حوزوی را کاربردی تر کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics