قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / سه پیشنهاد استاد حوزه علمیه قم به دولت یازدهم
برخی نهی از منکرها منجر به کفر و ارتداد مخاطب می‌شود

سه پیشنهاد استاد حوزه علمیه قم به دولت یازدهم

سروش محلاتی به ضرورت انعکاس نظرات مراجع عالیقدر از تریبون‌های رسمی، استقلال نهاد حوزه حتی در حکومت اسلامی و پشتیبانی دولت از حوزه علمیه چون در بخش درمان طلاب تاکید کرد.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، در ضیافت افطاری رئیس جمهور با جمعی از علما، روحانیون، گفت: بنده به عنوان طلبه‌ای که از قم آمده‌ام، سه پیشنهاد و راهکار دارم:‏

اول: مراجع عالیقدر، مرجع تبیین دین و تشریح شریعتند، ولی متأسفانه فضاهای رسمی و ‏تریبون‌های رسمی، رغبتی به انعکاس نظرات آن‌ها ندارند و بسیاری از مردم نمی‌دانند که در ‏اختلافات فکری، بزرگان حوزه چه نظری دارند، مثلاً آیت‌الله وحید خراسانی اخیراً به وزیر ‏بهداشت فرمودند: «باید با دنیا با حسن کلام صحبت کرد و این دستور دین است، و اسلام بر ‏این امر تاکید دارد». آیا مردم نباید بدانند که مرجعیت شیعه، درباره تعامل با دنیا، چه ادبیاتی ‏را توصیه می‌کند و نظر دین می‌داند؟

مثال دیگر آنکه آیت‌الله صافی در ماه‌های اخیر مکرراً تاکید کرده‌اند که چهره رحمانی دین را ‏باید عرضه کرد، یک‌بار در سال قبل به علماء پیام دادند که وظیفه شماست که چهره رحمانی ‏دین را معرفی کنید، یک‌بار به آقای نهاوندیان فرمودند که چهره رحمانی اسلام را باید معرفی ‏کرد و از سیاسی‌کاری و قهر و لجبازی دست برداشت، و همین‌طور در موارد مکرر بر مطرح ‏کردن چهره رحمانی اسلام، اصرار نموده‌اند، ولی آیا مردم ما می‌دانند که مرجعیت چه ‏می‌گوید؟ آیا ما طلبه‌ها باید مانند سال‌های قبل از انقلاب که اطلاعیه علما را از قم به شهرها ‏می‌بردیم، امروز هم سخنان آنان را خودمان به گوش مردم برسانیم؟ هیچ اشکالی ندارد که ‏دیگران هم از اسلام قهر و درگیری، سخن بگویند ولی آیا مراجع ما هیچ سهمی از این فضا ‏نباید داشته باشند؟

دوم: حوزه پیوسته یک نهاد مستقل بوده است و حتی در حکومت اسلامی هم باید چنین بماند، ‏استقلال حوزه به این است که دولت‌ها نباید در امور آن، به خصوص مسائل مرجعیت دخالت ‏کنند، هر شخص آزاد است که برای خود مرجعی انتخاب کند و از او حمایت و ترویج کند، ‏ولی دولت باید به نهاد مرجعیت به یک چشم نگاه کند و مرزبندی و خط‌کشی را کنار بگذارد ‏و هیچ از آنان را نادیده نگیرد، مثلاً آقای سید یوسف مدنی تبریزی که بخشی از مردم مقلد ‏وی بودند و آیت‌الله صافی هم از وی به عنوان «مرجع تقلید» یاد کردند، برای بیان مسائل ‏شرعی حج، با محدودیت مواجه بود، این‌گونه محدودیت‌ها نسبت به بزرگان به خصوص کسانی ‏که از پیشگامان نهضت بوده‌اند، چه توجیهی دارد؟

سوم:‏ دولت می‌تواند از حوزه پشتیبانی کند و مثلاً بودجه‌ای را به درمان و بیمه طلاب اختصاص ‏دهد و ‌بحمدالله در این جهت تلاش می‌کند، ولی این کمک‌های مالی نباید ابزاری برای «افراد ‏خاص» باشد. مثلاً کسی که در یک نهاد حکومتی منصبی دارد بتواند در بودجه، ردیفی را ‏برای خود قرار دهد و آن را به قم بیاورد و صرف آقایی خودش بکند! این کار با منطق اسلام ‏سازگار نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics