قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / هوش مصنوعی پیامدهایی در جامعه دارد و نظام حقوقی خاصی را می‌طلبد/ از پیشرفت هوش مصنوعی نگران هستیم ولی ترس نداریم
هوش مصنوعی پیامدهایی در جامعه دارد و نظام حقوقی خاصی را می‌طلبد/ از پیشرفت هوش مصنوعی نگران هستیم ولی ترس نداریم

عضو ارشد ستاد راهبردی فناوری‌های هوشمند حوزه علمیه، در گفتگو با «شبکه اجتهاد» عنوان کرد:

هوش مصنوعی پیامدهایی در جامعه دارد و نظام حقوقی خاصی را می‌طلبد/ از پیشرفت هوش مصنوعی نگران هستیم ولی ترس نداریم

آیا هوش مصنوعی روح و روان خواهد داشت؟ نگاه ما این است که هوش مصنوعی روح نخواهد داشت ولی روان با روح متفاوت است. طبق یک مبنا، روان می‌تواند از مقوله مادی باشد. از طرف دیگر، هوش مصنوعی پیامدها و تأثیراتی در جامعه دارد و وظایف و حقوقی را می‌طلبد؛ بنابراین باید نظام جرائم خاصی را مطابق با تأثیرات و وظایف پیرامون هوش مصنوعی تنظیم کرد. البته در بحث هوش مصنوعی، پایان‌نامه‌های زیادی نوشته‌شده و در حال نوشته شدن است. این امر نشان از ورود و رشد فضلای حوزه علمیه در مباحث جدید است. با آینده‌پژوهی و رصدی که ما در این حوزه داشته‌ایم اتفاقات و حرکات خوبی صورت گرفته است. البته شاید نگرانی وجود داشته باشد ولی ترس نیست.

اختصاصی شبکه اجتهاد: حجت‌الاسلام والمسلمین سید امیر سخاوتیان، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم است. او البته هم تحصیلات آی‌تی دارد و هم علاقه به این عرصه، تا آنجا که عضو ارشد ستاد راهبردی فن‌آوری‌های هوشمند حوزه علمیه نیز به شمار می‌آید. با او درباره جایگاه هوش مصنوعی در علوم انسانی و اسلامی گفتگو کردیم. عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی قم معتقد است هوش مصنوعی ممکن است بتواند علاوه بر ماهیت فیزیکی، روان هم داشته باشد. او با اشاره به تحولات علوم انسانی با ورود هوش مصنوعی، فرار و ترس از آن را زیانبار انگاشت و القای تفکرات منفی را مخرب دانست. مشروح گفتگوی «اجتهاد» با این عضو ارشد ستاد راهبردی فن‌آوری‌های هوشمند حوزه علمیه به قرار زیر است:

اجتهاد: به‌طورکلی، نقش هوش مصنوعی در علوم انسانی چگونه بوده است؟

سخاوتیان: در خصوص ارتباط هوش مصنوعی با سایر علوم باید در ابتدا مراد از هوش مصنوعی را مشخص کرد. چیزی که غالباً به‌عنوان هوش مصنوعی شناخته می‌شود ربات یا انسان‌واره‌هایی است که به آن‌ها هوش مصنوعی می‌گویند. نگاه دیگر این است که ساختار فکر کردن و اندیشیدن را هوش مصنوعی گویند.

طراحان هوش مصنوعی بازگشت هوش مصنوعی را به زمان ارسطو می‌دانند، لذا قائل هستند که اولین جایی که هوش مصنوعی شکل گرفت منطق ارسطویی است؛ زیرا ارسطو پلتفرمی را طراحی کرد که انسان در آن پلتفرم فکر می‌کرد. البته این‌ یک پلتفرم مصنوعی است و الا طبیعت انسان، پلتفرم دیگری دارد. هایتلر با همین نگاه می‌گوید: منطق ارسطویی، طبیعت را کُشت. البته این حرف را جناب ملاصدرا به صورت دیگری بیان می‌کند. ایشان می‌گوید: منطق ارسطویی طبیعت را افسرد؛ چراکه منطق، روش فکر کردن است نه روش سخن گفتن؛ یا به تعبیری، منطق، سخن فکر است نه سخن زبان. پس پلتفرمی که ذهن در آن فکر می‌کند و سخن می‌گوید را منطق می‌گوییم. حال اگر تفکر من بر اساس طبیعت من باشد هوشمندی یا تفکر طبیعی شکل می‌گیرد و اگر بر اساس طبیعت نباشد هوشمندی مصنوعی شکل خواهد یافت. بنابراین انسان می‌تواند هوش مصنوعی بشود. در فقه و اصول می‌بینیم که یک فقیه، منطق صوری کار کرده است ولی در مقام استنباط و فتوا، خروجی متفاوتی از گزاره‌های منطق صوری ارائه می‌دهد. وقتی از او سؤال می‌شود می‌گوید: یک جای کار مشکل دارد؛ چراکه منطق صوری با ذائقه فقهی او سازگار نیست یا به تعبیری دیگر، با طبیعت فقیه سازگار نیست.

تا به اینجا، مراد از هوش مصنوعی مشخص شد. حال در خصوص جایگاه هوش مصنوعی در منظومه علوم، باید به این نکته توجه شود که علوم انسانی، در بخش عمده‌اش، همان چیزی است که از غرب می‌رسد. به تعبیر دیگر، فضای علوم انسانی غرب در کشور ما کمرنگ نیست؛ بنابراین وقتی این علوم از غرب می‌آید باید نوع نگاه غرب به این علوم و ارتباط هوش مصنوعی با آن‌ها در نظر گرفته شود. البته علمایی ازجمله مرحوم علامه مصباح، شهید مطهری، علامه جوادی و دیگران، عمر خودشان را در اسلامی کردن علوم انسانی گذاشته‌اند و خدمت‌های زیادی صورت گرفته ولی واقع مطلب، همان چیزی بود که عرض کردیم.

در قرن ۱۳ و ۱۴، دکارت درختی را تعریف می‌کند و آن را درخت فلسفه می‌نامد. این درخت فلسفه، ریشه‌هایی دارد. ریشه سه بخش است: کیفیت، کمیت و زبان. شیمی به‌عنوان کیفیت دانسته می‌شود. ریاضی کمیت است؛ و زبان همان لوگوس یا منطقی است که ما از آن صحبت می‌کنیم. از ترکیب این سه‌، بدنه و تنه درخت شکل می‌گیرد. این فیزیک رشد می‌کند، شاخه و برگ می‌دهد و تمام دانش‌های دیگر را شکل می‌دهد. ریشه و بدنه درخت، علوم پایه هستند و شاخه‌های آن، دانش‌های دیگر را شکل می‌دهند. این دانش‌ها میوه‌هایی دارند که ممکن است بین شاخه‌ها مشترک باشد و محصول این درخت می‌شود که به آن، آن فناوری و صنعت گفته می‌شود. اگر هوش مصنوعی را در آن درخت تعریف کنیم، میوه درخت، فلسفه خواهد بود؛ همین هوش مصنوعی که مردم امروزه آن را به اسم ربات می شناسند؛ اما اگر با نوع نگاه، مبنا و ادبیات دکارت، هوش مصنوعی امروز را تبیین کنیم سیر ریشه تا میوه فلسفه، هوش مصنوعی است و هوش مصنوعی، ثمره و میوه خواهد بود.

تا به اینجا، جایگاه هوش مصنوعی نسبت به علوم انسانی با نگاه دکارت را بیان کردیم. لازم به ذکر است که در هر دوره‌ای، این درخت، محصول متناسب با آن دوره را دارد. در نگاه دوم، از درخت فلسفه صحبت نمی‌کنیم بلکه از زمینی صحبت می‌کنیم که این درخت در آن می‌روید که آن فرهنگ است؛ یعنی هوش مصنوعی به‌عنوان یک محصول، در زمین قرار می‌گیرد و آن زمین، فرهنگ و تاریخ است. این دانه در زمین رشد می‌کند، بالا می‌آید، تنه و شاخه‌ها را شکل می‌دهد و میوه می‌دهد. محصولات و میوه‌ها متأثر از این دانه و ریشه هستند. این تحلیل هایتلر از این محصول و بازگشت آن به چرخه دامنه علوم و تأثیر آن در جامعه است.

اجتهاد: نقش هوش مصنوعی در سایر علوم اسلامی غیر از فقه، چگونه بوده است؟

سخاوتیان: زمانی نگاه ما به هوش مصنوعی، یک نگاه تحلیلی فلسفی است. در این حالت، هوش مصنوعی یک ابزار خواهد شد که چیزی از آن، در علوم اسلامی وارد نشده است، بلکه درنهایت، یک جستجوگر یا استدلال‌گر طبق یک پلتفرم خاص است، ولی گاهی نگاهمان بنیادی‌تری از سطح تحلیلی است و آن را برخاسته از یک فرهنگ و تأثیرگذار بر یک فرهنگ می‌دانیم، با این فرض که مُدرِک حقیقی نیست. در این حالت، وقتی هوش مصنوعی وارد فلسفه اسلامی می‌شود نظام فلسفه را از این نظام کلان تغییر داده و سؤالاتی ایجاد خواهد می‌کند. حتی ممکن است سؤالات فلسفی را متفاوت کند؛ چراکه سؤال اصلی و اولیه فلسفه، وجود بماهو وجود بود. این سؤال، غالب اندیشمندان ما است؛ اما ممکن است نسل بعدی، سؤالی پیرامون وجود نداشته باشند بلکه آن نسل، هوش مصنوعی بماهو هوش مصنوعی را سؤال بدانند و بحث فلسفه را از آنجا شروع کنند. در آن صورت، نظام فلسفه عوض می‌شود؛ چراکه استقرار فلسفه از وجود بماهو وجود بود و این هوش مصنوعی باعث تغییر ساختار شد. حال گاهی هوش مصنوعی وارد دانش‌های دیگر می‌شود؛ مثلاً در علم روانشناسی، تا امروز، از روان انسان طبیعی صحبت می‌کردیم. حالا آیا هوش مصنوعی دارای روان خواهد شد؟ نگاه ما این است که هوش مصنوعی روح نخواهد داشت ولی روان با روح متفاوت است. طبق یک مبنا، روان می‌تواند از مقوله مادی باشد. از طرف دیگر، هوش مصنوعی پیامدها و تأثیراتی در جامعه دارد و وظایف و حقوقی را می‌طلبد؛ بنابراین باید نظام جرائم خاصی را مطابق با تأثیرات و وظایف پیرامون هوش مصنوعی تنظیم کرد. این امر تحولات و مسائل جدیدی را در علوم مختلف ایجاد خواهد کرد.

اجتهاد: نقش هوش مصنوعی در علوم پایه، چه مقدار بوده است؟

سخاوتیان: هوش مصنوعی در علوم اسلامی پایه، دستیار عالم اسلامی در تعریف مبانی می‌شود و عالم اسلامی با توجه به منابع اسلامی برای هوش مصنوعی مبنا تعریف می‌کند ولی در مبنای غرب، همان درخت دکارت و هایتلر، تبیین‌کننده خواهد بود و در آن ظهور و بروز خواهد کرد.

اجتهاد: آیا ورود هوش مصنوعی به سایر علوم، جایگاه دانشیان آن علم را تغییر داده است؟

سخاوتیان: هر نوع تکنولوژی وقتی وارد شود، با خود، نوعی فرهنگ به همراه می‌آورد و طبیعتاً جایگاه افراد را نیز تغییر خواهد داد. اگر من قدرت تسلط بر آن فرهنگ را داشته باشم و منفعل نباشم، با بهره بردن از این ابزار، جایگاه من و جایگاه دانشیان آن دانش بالاتر خواهد رفت؛ اما اگر مانند مردم عادی که در استفاده از موبایل غالباً منفعل هستند و توان تسلط بر آن را ندارند منفعل باشم طبیعتاً جایگاه من تنزل خواهد یافت.

با فضایی که امروز از حوزه علمیه می‌بینیم این تنزل اتفاق نخواهد افتاد؛ چون به برکت فضلای حوزوی که با دید باز به مسائل ورود می‌کنند جای نگرانی نیست و حوزه‌های علمیه با توجه به مراکز تخصصی و طلاب متخصصی که در این مراکز رشد کرده‌اند نسبت به اتفاقات جدید، بسیار فعال هستند. در همین بحث هوش مصنوعی، پایان‌نامه‌های زیادی نوشته‌شده و در حال نوشته شدن است. این امر نشان از ورود و رشد فضلا در مباحث جدید است. با آینده‌پژوهی و رصدی که ما در این حوزه داشته‌ایم اتفاقات و حرکات خوبی صورت گرفته است. البته شاید نگرانی وجود داشته باشد ولی ترس نیست. حرکت‌ها بسیار فعال است. به‌زودی بزرگان، درس خارج هوش مصنوعی خواهند گذاشت. وقتی درس خارج گذاشته می‌شود، یعنی پژوهش صورت گرفته و نتایج حاصل‌شده و این سنگر توسط فقه فتح ‌شده است. البته بعضی جریان‌ها سعی می‌کنند مباحث منفی را ترویج کنند ولی چه مثبت‌نگر باشیم و چه منفی‌نگر، هوش مصنوعی پدیده‌ای است که می‌آید.

در حوزه‌های علمیه، در برابر تکنولوژی، سه گروه و نگاه وجود دارد. گروه اول، تکنولوژی که از غرب می‌آید را به‌طور کامل تائید می‌کنند و آن را عالی می‌دانند و معتقدند باید آن را از سرتاپا بپذیریم. گروه دوم کلاً تکنولوژی را منتفی می‌دانند. طبق نظر آنان، تکنولوژی باید کنار گذاشته شود و حتی از آن کناره‌گیری شود. گروه سوم، چشم‌بسته قضاوت نمی‌کنند. با تأمل، مطلب را بررسی کرده و از تطبیق تکنولوژی با مبانی و اصول سخن می‌گویند. به نظر این گروه، اگر تکنولوژی مطابق با مبانی یا قابل تصحیح و اصلاح و سپس تطبیق با مبانی بود، آن را می‌پذیریم و الا کنار می‌گذاریم. الحمدالله نگاه سوم در بین بزرگان، غالب است.

اجتهاد: آیا ورود هوش مصنوعی، به معنای قدرت گرفتن برنامه‌نویسان و پایین رفتن جایگاه دانشیان سایر رشته‌های علمی خواهد بود؟

سخاوتیان: در سطح دنیا تقریباً دانشیان و برنامه‌نویسان به یک ‌میزان وجود دارند و رشد می‌کنند. این مطلب از میزان و تعداد مقالات معتبر در این علوم قابل ‌فهم و رصد است ولی متأسفانه در ایران، این‌طور نیست بلکه فعالان عرصه برنامه‌نویسی و علوم فنی مهندسی بیشتر دیده می‌شوند و مابقی به‌تازگی فعالیت خود را آغاز کرده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics