قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / از «به‌‌رسمیت شناختن اسرائیل توسط مولوی عبدالحمید» تا «گریه‌های مولوی چابهاری برای مردم مظلوم فلسطین»
از «به‌‌رسمیت شناختن اسرائیل توسط مولوی عبدالحمید» تا «گریه‌های مولوی چابهاری برای مردم مظلوم فلسطین»

گزارش روز؛

از «به‌‌رسمیت شناختن اسرائیل توسط مولوی عبدالحمید» تا «گریه‌های مولوی چابهاری برای مردم مظلوم فلسطین»

مولوی عبدالحمید در خطبه‌های نماز جمعه این هفته‌ی اهل‌سنت زاهدان با انتقاد از کسانی که به دنبال نابودی اسرائیل هستند، این امر را غیر ممکن دانسته و از ایده تشکیل کشور فلسطین در کنار اسرائیل به پایتختی بیت‌المقدس حمایت نمود. از سوی دیگر  مولوی عبدالرحمن چابهاری از نمازگزاران جمعه خواست در دعا کردن بر علیه یهود و پیروزی حماس و دیگر گروه‌های مجاهدان در این جنگ کوتاهی نکنند و با توبه کردن و بعد از خواندن نماز برای پیروزی مجاهدان و آزادی مسجدالاقصی و فلسطین دعا کنند.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، مولوی عبدالحمید روز ۲۱ مهر ماه خواستار به رسمیت شناختن اسرائیل شد و نظریه تشکیل دو دولت و ملت را مطرح کرد و گفت: یهودیان و فلسطینی‌ها دو ملت هستند که حداقل هفتادوپنج سال است کنار هم زندگی می‌کنند. اگرچه هر دو ملت از یکدیگر ضربه خورده‌اند و ضربه‌ای که فلسطینی‌ها خورده‌اند بسیار سنگین‌تر بوده است، چون طرف مقابل دستش باز بوده و امکانات وسیع‌تری داشته است و مسلمانان را زده است. سخن بنده این است که این دو ملت تا کی می‌خواهند یکدیگر را بزنند. هفتادواندی سال است که با هم درگیر هستند؛ می‌خواهند تا چند سال دیگر با هم درگیر باشند؟! مسلمانان و یهودیان نباید به فکر فرزندان و نسل‌های آینده خودشان باشند و با آرامش زندگی کنند؟! چرا اختلاف هفتادوپنج ساله‌ای که در این سرزمین مقدس وجود دارد حل‌وفصل نمی‌شود؟!

وی خواستار شد: به‌جای اینکه مسلمانان در فکر نابودی یهودیان و یهودیان در فکر نابودی و اخراج مسلمانان و تخریب شهرهای مسلمانان باشند باید کنار هم بنشینند و جهانیان نیز به‌جای حمایت‌های یک‌طرفه، کمک کنند تا مشکل مردم این سرزمین حل‌وفصل شود.

مولوی عبدالحمید افزود: شاید بسیاری با شنیدن این سخنان بر بنده بتازند و بگویند اسرائیل باید نابود بشود و اسرائیلی‌ها از جایی دیگر آمده‌اند و‌ باید برگردند، اما واقعیت این است که نه مسلمانان می‌توانند آنها را نابود یا بیرون کنند و نه اسرائیلی‌ها می‌توانند مسلمانان را نابود کنند و اگر می‌توانستند تا حالا این کار را می‌کردند. لذا این شدنی نیست و چرا بر موضوعی که شدنی نیست پافشاری شود؟! باید قضایا را حل و فصل کنند و دو حکومت مستقل کنار هم باشند.

عبدالحمید در حالی این سخنان را تکرار می‌کند که هیچ یک از علمای اهل سنت ایران چنین سخنی نگفته‌اند؛ بلکه همه آنها جنایات رژیم غاصب اسرائیل را محکوم و از ملت مظلوم فلسطین حمایت کردند.  این سخنان از سوی وی نشان می‌دهد که عبدالحمید حتی به آرمان‌های دینی اهل سنت نیز بی‌توجه است و سخنانش در جهت تقویت جبهه استکبار و رژیم غاصب صهیونیست است.

گریه‌های مولوی عبدالرحمن چابهاری برای مردم مظلوم فلسطین

از سوی دیگر، مولوی عبدالرحمن چابهاری در خطبه‌های نماز جمعه ۲۱ مهرماه با ذکر جنایات اسرائیل و مظلومیت مردم فلسطین گفت: به مسلمین غزه و فلسطین و مجاهدان حماس این خوش خبری را بدهید که انسان‌های نیک و صالحی خواب دیده‌اند که پیامبر صلی‌الله علیه و سلم و صحابه کرام رضی‌الله‌عنهم در این جنگ در کنار شما شرکت کرده‌اند. عزیزان در دعا کردن بر علیه یهود و پیروزی حماس و دیگر گروه‌های مجاهدان در این جنگ کوتاهی نکنید. با توبه کردن و بعد از خواندن نماز برای پیروزی مجاهدان و آزادی مسجدالاقصی و فلسطین دعا کنید.

وی ادامه داد: این وضعیت امروز غزه کمال بی همتی جهان اسلام را نشان می‌دهد وگرنه شوروی با تمام قدرت و عظمت و امکانات تسلیحاتی و نظامی‌اش بر اثر مقاومت مجاهدان افغانستان مثل روباه شکست خورده از افغانستان خارج شد. امروز هم آمریکا و اسرائیل به بمب‌های خوشه‌ای و هیدروژنی خود مغرور نباشند زیرا وقتی خداوند اراده کند این بمب‌ها به خود آنان برمی‌گردد یا بی تاثیر می‌شوند. خداوند مجاهدان را نصرت کند و به مسلمانان جهان غیرت واقعی بدهد تا با امکانات نظامی و نیروی انسانی در این غربت به آن‌ها کمک کنند. ای الله قدم‌های مجاهدان را ثابت‌ بگردان و تیرهایشان را به اهداف برسان و دشمنان را شکست بده و مجاهدان غزه را پیروز بگردان و فلسطین اشغالی و غیر اشغالی را از دست یهود محافظت کن و نجات بده و بیت المقدس را آزاد بفرما.

نقدی بر سخنان مولوی عبدالحمید

حجت‌الاسلام مهدی مسائلی، مححق و مدرس حوزه علمیه و از فعالان عرصه وحدت اسلامی در نقد سخنان مولوی عبدالحمید نوشت: حدود یک‌سالی است اظهارنظرهایی از مولوی عبدالحمید شنیده می‌شود که نه تنها کمکی به مردم سیستان و بلوچستان نکرده است، بلکه موجب بهره‌برداری جریان‌های مخالف اسلام یا تجزیه‌طلبِ ایران شده است.

جناب مولوی عبدالحمید در خطبه‌های نماز جمعه این هفته‌ی اهل‌سنت زاهدان با انتقاد از کسانی که به دنبال نابودی اسرائیل هستند، این امر را غیر ممکن دانسته و از ایده تشکیل کشور فلسطین در کنار اسرائیل به پایتختی بیت‌المقدس حمایت نمود.

در نقد این سخنان چند نکته را بیان می‌کنم:

۱. ایده‌ی تشکیل دو کشور اختصاص به مولوی عبدالحمید ندارد، با سخنان وی نیز پیشرفتی در تحقق آن ایجاد نمی‌‌شود. دهه‌هاست که بعضی از فلسطینی‌ها و کشورهای اسلامی از همه‌ی آرمان‌های دینی و عربی خود گذشتند، پای میز مذاکره نشستند، هر نوع امتیازی به اسرائیل دادند ولی نتیجه آن چه بود؟ بعضی از آن‌ها آرزوی تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی در محدوده کوچکی از آن را به گور بردند.

۲. جناب مولوی خواستار تأسیس کشور فلسطینی به پایتختی بیت‌المقدس در کنار اسرائیل شدند. لازم است یادآوری کنم که کشور اسرائیل بر ایده‌‌های صهیونیستی تأسیس شده است، در نگاه صهیونیست‌ها اورشَلیم یا همان بَیْت‌المُقدَّس پایتخت آرمانی اسرائیل است و تمام گروه‌ها و جناح‌های سیاسی اسرائیل این موضوع را خط قرمز خود می‌دانند. در سال‌های اشغال‌گریِ صهیونیست‌ها بر بیت‌المقدس، اقدامات گسترده‌ای در یهودی‌سازی تمام مناطق غربی و شرقی آن شده است. مخالفت‌های جهانی و حتی متحدینش، نیز بر اراده‌ی اسرائیل هیچ تأثیری نگذاشته است. پس این پندار که اسرائیل با گفتگو و مذاکره یا نصیحت مولوی عبدالحمید، تشکیل کشور فلسطین به پایتختی بیت‌المقدس را- حداقل در قسمت شرقی- بپذیرد، با واقعیت‌ها منطبق نیست.

۳. اسرائیل اشغالگر سرزمین فلسطین است و وجود کشور مستقل فلسطینی را در کنار خویش خطری برای موجودیت خود می‌بیند. پس اگر با تأسیس کشور فلسطینی نیز موافقت کند، استقلال آن را هیچ‌گاه بر نمی‌تابد و فلسطینی‌ها همیشه باید زیر سلطه‌‌ی امنیتی و نظامی اسرائیل باشند.

۴. مردم فلسطین صاحبان حقیقی این سرزمین هستند. میلیون‌ها فلسطینی‌ در خارج از این کشور زندگی می‌کنند که باید حق آنها را در نظر گرفت. مولوی عبدالحمید یا هیچ کس دیگری نمی‌تواند سرزمین فلسطین را بدون نظرخواهی از آنان به حکومت اسرائیل حاتم‌بخشی کند.

۵. بیان ناممکن بودن نابودی اسرائیل، از زبان یک عالم دینی که باید متوکل به قدرت الهی باشد، بسیار بعید است. توجه به موفقیت اخیر حماس در عملیات طوفان الاقصی- که از امکانات نظامی فوق‌العاده‌ای نیز برخوردار نبودند- امنیت و قدرت اسرائیل را بهتر ترسیم می‌کند.

۶. در شرایطی که اسرائیل با بی‌رحمی به غزه حمله کرده، زن و کودک را به خاک و خون می‌کشید، آب و غذا و سوخت و برق و خلاصه همه چیز را بر چندین میلیون‌ مردم غزه منع کرده، آیا سخن‌ گفتن از موجودیت اسرائیل در کنار فلسطینی که هنوز به رسمیت شناخته نشده، به مصلحت‌ بود؟ هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.

۷. ممکن است عملکرد نظامی حماس را در بعضی از جزئیات قابل نقد باشد، ولی در کلیت، چنین رویکردی تنها راه مقابله و درهم‌ شکستن تسلط امنیتی و نظامی اسرائیل بر فلسطین است. پذیرش اشغال‌گری اسرائیل به خاطر تصور شکست‌ناپذیری آن است که برای قشری از جهان اسلام ایجاد است و متأسفانه جناب مولوی عبدالحمید نیز یکی از آنهاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics