قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / سیاست‌گذاری دینی این نیست که فقه را به جان فضای مجازی بیندازیم/ نیازمند نهضت سواد آموزی فضای مجازی هستیم/ نباید نگاه اکل‌میته‌ای به فضای مجازی داشت
سیاست‌گذاری دینی این نیست که فقه را به جان فضای مجازی بیندازیم/ نیازمند نهضت سواد آموزی فضای مجازی هستیم/ نباید نگاه اکل‌میته‌ای به فضای مجازی داشت

استاد مبلغی در جمع فضلای رسانه‌ای حوزه علمیه مشهد بیان کرد:

سیاست‌گذاری دینی این نیست که فقه را به جان فضای مجازی بیندازیم/ نیازمند نهضت سواد آموزی فضای مجازی هستیم/ نباید نگاه اکل‌میته‌ای به فضای مجازی داشت

یک عضو مجلس خبرگان رهبری معتقد است: سیاست‌گذاری دینی اساساً باید در فقه مجازی عوض بشود؛ سیاست‌گذاری دینی این نیست که فقه را به جان فضای مجازی بیندازیم، اگر هم می‌خواهیم، باید فقه رسانه را تعریف کنیم که آن هم یک فقه خاص است، اما اگر خواسته باشیم فقه سخت‌گیر کلاسیک را به جان فضای مجازی بیندازیم، آن قهارتر است که با این حرف‌ها کنترل شود؛ و بلعکس به ضرر خود ما تمام می‌‌گردد که دیگر پایبند به فلسفه وجودی نخواهد بود.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، استاد احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری و مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم با حضور در جمع اهالی رسانه و فضای مجازی حوزه علمیه خراسان، به ارائه نظرات خود پیرامون «فضای مجازی، ضرورت و لوازم آن» پرداخت که گزارشی از آن پیش‌رویتان قرار می‌گیرد.

مقدمه اول: انسان امروز با رسانه معنا پیدا می‌کند و بدون رسانه هیچ و پوچ است. انسان امروز، انسان رسانه است. لذا فضای مجازی اهمیت خاص خود را دارد و جزء قدرت انسان شمرده می‌شود؛ انسانی که آفریده و جزء مخلوقات خدا و تکوین خدا است. اساساً خداوند انسان را رسانه‌‌ای آفریده است، یعنی بُعد رسانه، بُعد جدایی‌ناپذیر و انفکاک‌ناپذیر انسان است، اگر خواسته باشیم انسان‌شناسی کلامی داشته باشیم، باید بدانیم یکی از ابعاد انسان‌ همین رسانه است. آیه شریفه می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ» (۲۳ ملک).

انسان اجتماعی، رسائی و رسانه‌‌ای در آن بوده است، همان انسان امروزه که بُعد رسانه‌‌ای آن تبدیل شده به فضای مجازی؛ و آن چیزی نیست که اجنه یا شیاطین آن را ساخته باشند، حاصل همین انسان عصر امروز است. لذا نباید نگاه اکل‌میته‌ای به فضای مجازی بیندازیم، نگاه به یک امر زیادی، اضافه‌ای که ‌‌ای‌کاش نبود. همه این‌ها برخلاف مسیر پرشتاب تاریخ است که اگر بخواهید برخلاف آن شنا کنید، یا غرق می‌شوید و یا تو را به‌جایی می‌برد که نباید رفت.

مقدمه دوم: بحث فضای مجازی در حوزه دین‌داری و دین‌مداری زمانی مطرح شد که برخی آن را خیلی جدی نمی‌گیرند و امری در حاشیه تلقی می‌کنند و حتی ضررش را از بزرگ‌تر از نفعش می‌بیندند، پلیدی آن را بیشتر از سودمندی دانسته و سعی دارند رفتن به این سمت را تجویز نکنند و یا نهایتاً از باب اکل‌میته باشد.

وقتی فضای مجازی به حرکت درآمد دو چیز را ثابت کرد، اینکه چنان نیست امری در حاشیه و قابل‌انکار باشد. فضای مجازی سیطره‌ای دارد که وقتی روی زندگی دست می‌اندازد، فضای واقعی را در چنبره خود قرار می‌دهد. دوم اینکه تصویر می‌‌شد فضای مجازی پلیدی بیشتری دارد تا سودمندی، اما ثابت شد این‌طور نیست، سودمندی‌های آن‌هم اصیل و ریشه‌دار است و اساساً چنین نیست که قابل انفکاک باشد و اینکه تماماً پلیدی یا سودمندی محض باشد.

سودمندی‌های فضای مجازی خیلی بیشتر از ضررهایی است که دارد. ما ضررهایی در نظر می‌گیرم که در مقابل این سودمندی‌ها خیلی کم است. ما روی سودمندی اساساً تمرکز نمی‌کنیم که چه فوائدی دارد. اکنون بهترین ندای دین دارد در فضای مجازی انعکاس پیدا می‌کند. ۲۰۰ سال پیش ندایی نبود که برای دین می‌دادیم. ندای واقعی دین که وحی، آگاهی، حرکت، شعور، اطمینان و أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ است، این‌ها در فضاهای مجازی بهتر از هر وقتی دیگری دارد تعریف و بارتاب می‌یابد.

چرا برای سودمندی‌های فضای مجازی حساب باز نمی‌کنیم و چشم دوختیم به زیان و آسیبی که در گوشه و کنار رخ می‌دهد. اگر سودمندی را نادیده گرفتید و شروع کردید با جنگیدن فضای مجازی، ضررهایش را علیه ما بیشتر می‌کند. ضرری که هرچه برای نفی‌اش به سمتش بروید، قدرتش را برای نفی تو بیشتر می‌کند، قدرتش برای منزوی کردن تو بیشتر می‌کند. این یک دیدگاهی است که باید به آن رسید، منتهی ما دیر می‌رسیم و وقتی می‌رسیم که ضربه خورده‌ایم.

فضای مجازی، فضای قطعی و آخر زمانی است

مقدمه سوم: آن‌هایی که تصور می‌کنند می‌شود فضای مجازی را دور زد یا کنار گذاشت یا حذف کرد، نگاه ساده‌انگارانه‌ای دارند. فضای مجازی، فضای قطعی آخر زمانی است. در برخی از روایات تعابیری از وقایع آخر زمانی شده است که انطباق با فضای مجازی دارد. روایات آخر زمانی هم امام زمان را (عج) منفصل و منفک از فضای مجازی معرفی نمی‌کند، امام زمانی که در روایات معرفی شده است، امامی که دارد با جهان حرف می‌زند و در کف دست‌ها دیده می‌شود و ندای او از یک مکان برخواسته و انعکاس لحظه‌ای در همه جای جهان دارد. یک امام زمانی این‌طوری معرفی می‌شود.

انسان امروزه در فضای مجازی معنا پیدا می‌کند، خود ما هم در فضای مجازی معنا پیدا می‌کنیم. اگر بخواهیم فضای مجازی را حذف کنیم، انسان‌هایی که آنجا معنا پیدا می‌کنند با ما خصم می‌شوند و در مقابل ما قرار می‌گیر‌ند.

این فضا هرچه ‌جلو برود، قدرتمند و مسلط‌‌ می‌شود و به تعبیری بساط بسیاری از فعالیت‌های فیزیکی را جمع و زمینه و مجال را به نفع خود شکل می‌دهد و مسلط بر فضای حقیقی می‌گردد. لذا فضای مجازی، خود ما است، زندگی ما است، حیاط ما است، همه‌چیز ما است و انسانی که در فضای مجازی شکل می‌گیرد، مگر می‌شود آن را حذف کرد! تقلیل هم نمی‌شود داد؛ اما می‌شود یک سری ضوابط و معیارهایی گذاشت، البته باید به‌گونه‌ای باشد که به هسته اصلی فضای مجازی ضربه نزند و الا ما که معیار می‌گذاریم، بدون اینکه بخواهیم حذف می‌شویم.

محورهای مهم دین‌شناسانه در فضای مجازی

محور اول: قطعیت و جزمیت فضای مجازی، واقعی‌ترین واقعیت مجاز است. این فضا دست انداخته بر روی واقعیت‌های زندگی بشر تا جایی که دارد به هویت انسان با فضای مجازی معنا می‌بخشد، تاجایی که هویت دین دارد با فضای مجازی معنا پیدا می‌کند و شکل می‌گیرد. دین با انسان معنا پیدا می‌کند و انسان‌ هم با فضای مجازی دارد معنا پیدا می‌کند و نمی‌شود جدا کرد. جدا کردنش یک وهم، خیال و بی‌سوادی صددرصدی است.

محور دوم: اساساً بخش‌هایی از فضای مجازی معیارپذیر هست، باید آن را شناخت که چگونه می‌توان معیار را وضع و کنترل کرد؛ ولی باید به هسته اصلی فضای مجازی ملتزم بمانیم، چون این حاصل تاریخی است که بر اساس سنن الهی جلو آمده و سنن الهی در واقع این را ساخته است، نه اینکه تصور کنیم ‌‌ای‌کاش بشر این را کشف نمی‌کرد! بشری که خدا خلق کرده باید به این می‌انجامید و این طبیعت آخر زمان است که این‌گونه فساد و صلاح به هم گره بخورد و فرصت برای این همزمان و برای آن ‌همزمان وجود بیایید.

محور سوم: سیاست‌گذاری دینی اساساً باید در فقه مجازی عوض بشود؛ سیاست‌گذاری دینی این نیست که فقه را به جان فضای مجازی بیندازیم، اگر هم می‌خواهیم، باید فقه رسانه را تعریف کنیم که آن هم یک فقه خاص است، اما اگر خواسته باشیم فقه سخت‌گیر کلاسیک را به جان فضای مجازی بیندازیم، آن قهارتر است که با این حرف‌ها کنترل شود؛ و بلعکس به ضرر خود ما تمام می‌‌گردد که دیگر پایبند به فلسفه وجودی نخواهد بود.

فقه رسانه، نه به معنای ساده‌انگارانه آن‌که احیاناً برخی می‌گویند دروغ و تهمت حرام است و … آنچه بعضاً می‌گویند فقه رسانه نیست. ما در فقه رسانه باید واقعیت را کشف کنیم، خط‌ و ربط و ارتباطات را کشف کنیم، گستره و خصوصیات آن را بررسی کنیم. لذا شایسته است آنچه قابل‌حذف نیست، آنچه انسان دارد با آن معنا پیدا می‌کند و زندگی در آن خلق می‌شود، اول آن را تعریف کنیم و بعد به فقه رسانه بپردازیم.

اگر دین را می‌خواهیم، باید روی رسانه تمرکز کنیم، اگر حوزه علمیه را می‌خواهیم باید روی رسانه تمرکز کنیم، اگر هویت دینی، هویت انسانی و هویت اخلاقی می‌خواهیم همه آن رسانه است. رسانه را نباید از دید انداخت. اصلاً به خاطر دین همه شده، باید فضای مجازی را نگه داریم. دین در فضای مجازی صدای قوی‌تر و بلندتری دارد. البته به شرطها و شروطها،

سیاست‌گذاری دینی باید یک فقه رسانه به معنای دقیق را ایجاد کند و ثانیاً تربیت کلامی و ایمانی داشته باشد. ما باید زیرساخت‌های ایمانی مردم را تقویت کنیم. این فضا چیزی نیست که دست ما باشد و بگوییم بروید یا نروید.

محور چهارم: ما باید معیار‌های متناسب با فضای مجازی را وضع کنیم که علم خاص، نگاه خاص و هوشمندی خاص خود را می‌طلبد که ما چگونه آن علم را پیدا و معیار را وضع کنیم. بله معیارهایی هست که با بافت فضای مجازی برای کنترل آن هماهنگ است. باید خود را برای فضای مجازی آماده کرد، چراکه روزی بیایید که فضای مجازی طبیعت ویژه‌تری از خود نشان بدهد که حتی با آن معیارها هم نشود آن مسیر‌ها منظم کرد.

معیارها و لوازم حضور در فضای مجازی

فضای مجازی را باید درک کرد، اسمش مجازی است، اما بسیاری از ارتباطات واقعی آنجا رخ می‌دهد. فضای مجازی به روی فضای فیزیکی دست انداخته و جهت می‌دهد، قالب می‌دهد، معنا می‌دهد، حرکت و توسعه می‌بخشد، یعنی هر چه زمانه به جلوتر رود فضای فیزیکی بیشتر در اختیار فضای مجازی قرار می‌گیرد.

فضای مجازی بر اساس ارتباط خود یک واقعیت است و مردم دیگر نمی‌خواهند گاهی ارتباطات فیزیکی داشته باشند، دوست دارند معاملات خود به دلایل مختلف چون سرعت، سهولت، امنیت، امکانات، گستره بازار و … بر بستر فضای مجازی انجام دهند. فضای مجازی دارد حوزه‌های فضای فیزیکی را می‌گیرد و بر دامنه فضای خود می‌افزاید و رخ داد‌ها و واقعیت‌ها و ارتباطات دیگر آنجا شکل می‌گیرد. البته بدی‌ها و مفاسد فضای مجازی مشخص است، ولی اگر خواسته باشیم در فضای مجازی حضور داشته، لازم است معیارهایی را بلد باشیم.

۱- فضای مجازی آموخته است که با زُور چیزی را به کسی تحمیل نکنیم، چرا که با استقبال به سمت تو می‌آید، لذا تصور نکنیم که فضای مجازی، فضای اِعمال زُور است. فضای مجازی بر اِختیار بنا شده است، لذا شما هم ادب حضور فضای مجازی و سنت آن را که بخشی از ارائه‌دهندگان است، رعایت کنیم.

۲- تبشیر نداشته باشیم. (البته مسیحی‌ها راه انداختند و یک اصطلاح تاریخی است) بعضی‌ از ما وارد فضای مجازی نمی‌شویم مگر با رویکرد تبشیری که می‌خواهیم شما را به اسلام دعوت کنیم؛ اصلاً تبشیری یک قالب است و سخن گفتن درباره دین و زیبایی آن به زبان مجاز باید گفته شود، اما نباید حالت تبشیری یا فحش و نصیحت و … بگیریم چراکه خودمان را در محاق فضای مجازی قرار داده‌ایم. فضای مجازی به‌اندازه کافی رسایی دارد؛ در فضای مجازی فطرت انسان‌ها از هر طیف و فکری را می‌بینی، وقتی یک زیبایی را بشنوند چنان شیفته تو می‌شوند که برایت تعجب‌آور است. اهل‌بیت (ع) هم فرمودند محاسن کلام ما را بگویید. ما زیر یک سقف و در یک جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم و نباید در فضای مجازی جنگ بین دو مدعی حق راه بیندازیم. باید رفتاری که حضرت امام صادق (ع) فرمودند «تعایش» داشته باشیم. حتی تبشیر اسلامی هم نه؛ بله می‌توانیم و باید اثبات حقانیت اسلام را کنیم.

۳- اخلاق فضای مجازی داشته باشیم. اخلاق این فضا سخت‌تر از فضای حقیقی چند نفره است. اخلاق فضای مجازی باید متعالی باشد، باید به صاحبان فکر و اندیشه احترام بگذاریم، اندیشه چیزی است که هرچقدر جلوی آن را بگیریم آن فریاد می‌کشد.

۴- باید سواد رسانه و فضای مجازی فراگیر شود. ما باید کلاس نهضت سواد آموزی فضای مجازی راه‌اندازی کنیم، دوره و کارگاه‌ها برگزار کنیم چرا که برخی افراد در فضای مجازی کلاس اول هم نیستند و این سواد آموزی لازم است.

۵- باید تابوی فضای مجازی و ترس و این واهمه‌ عجیب را شکست؛ این موضوعی اجتناب‌ناپذیر است و دارد سنگرها را فتح می‌کند و اگر تمام بشر هم جمع بشوند، نمی‌توانند فضای مجازی را از بین ببرند. باید قطعیت، جزمیت، سیطره و هیمنه و گستره این فضا را بفهمیم و ترس زدایی کنیم. این چه تصور غلطی است که می‌آییم زندگی را از همه مظاهر بشر جدا می‌کنیم و به چند کار توجه و داد و فریاد می‌کنیم.

۶- فضای مجازی و واقعیت اجتناب‌ناپذیر و سیطره آن را اثبات و احراز کنیم. این معرفت را باید پیدا کنیم و الا منفعل می‌شویم. ما هنوز نسبت به فضای مجازی جهل داریم، آن‌وقت دشمنش می‌شماریم! نه خودمان فضای مجازی ایجاد می‌کنیم و نه دیگران را می‌گذاریم بروند و بعد اعتراض می‌کنیم! حتی ممکن است کسی در عمرش یک‌بار هم از ایمیل استفاده نکرده باشد، اما به فضای مجازی فحش می‌دهد و این درست نیست. باز هم می‌گویم معنای توجه دادن به فضای مجازی این نیست که در فضای مجازی فساد رخ نمی‌دهد، چرا فساد رخ می‌دهد ولی دست کسی نیست، نمی‌شود تحریمش کرد، زیرا چه بخواهیم و نخواهیم خودمان و نسل ما در آنجا هستند و تعاملات کنونی با فضای مجازی رخ می‌دهد. همان طوز که عرض شد، باید به سمت تربیت کلامی و ایمانی برویم.

۷- درنهایت باید گفت، فضای مجازی به سمت هوش مصنوعی پیش می‌رود که بیشترین اطلاعات را از همه کسب می‌کند و بر اساس آن‌یک زندگی و راه رسم دیگری تعریف می‌کند. باید آماده شد که فضای مجازی که الآن روی بودونبود و الف بای آن بحث می‌کنیم، هوش مصنوعی مسیرهای اساسی‌تر را ایجاد کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics