قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / درختان، نه ملک نسل حاضر هستند نه ملک نسل آینده!/ نه گوشت‌خواری حرام است و نه گیاه‌خواری/ امام (ع) از قطع بی‌دلیل یک شاخه گندم هم نهی کردند
درختان، نه ملک نسل حاضر هستند نه ملک نسل آینده!/ نه گوشت‌خواری حرام است و نه گیاه‌خواری/ امام (ع) از قطع بی‌دلیل یک شاخه گندم هم نهی کردند

مدیر مرکز مطالعات اسلامی وزارت جهاد کشاورزی، در گفتگو با «شبکه اجتهاد»:

درختان، نه ملک نسل حاضر هستند نه ملک نسل آینده!/ نه گوشت‌خواری حرام است و نه گیاه‌خواری/ امام (ع) از قطع بی‌دلیل یک شاخه گندم هم نهی کردند

متأسفانه فقه ما در دوره‌های متوالی، فقه فردی بوده و مکلّفین مسائل و مشکلات شخصی مرتبط به خود را از مراجع معظم تقلید استفتا می‌کرده‌اند. فقط در دوره اخیر و پس از برقراری جمهوری اسلامی، فقه ما به سمت «فقه جمعی» یا «فقه حکومتی» حرکت کرده و مسائل مبتلابه کشوری یا جهانی (مثل معضل تخریب و آلودگی محیط‌زیست یا تخریب لایه اُزُن که برای جمعیت جهان زیانمند است) مطرح شده است. باتوجه‌به مبانی فقهی موجود می‌توان نتیجه گرفت که هر عملی که مستقیم یا غیرمستقیم به تخریب یا نابودی منابع طبیعی و گونه‌های حیوانی، نباتی و انسانی منجر شود، ‌ممنوع و حرام است.

اختصاصی شبکه اجتهاد: تقی متقی آلمانی، مدیر مرکز مطالعات اسلامی حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در وزارت جهاد کشاورزی است. با او دررابطه‌با پیش‌فرض‌ها و مبانی فقهی درختان و روییدنی‌ها گفتگو کردیم. این نویسنده حوزوی با ذکر مثال‌های متعدد از آیات و روایات، نکات جالبی را پیرامون فقه درختان و روئیدنی‌ها مطرح کرد. به باور او، گیاه‌خواری دلایل مهمی دارد؛ اما هیچ یک از آنها، جواز گوشت‌خواری را نفی نمی‌کند. مشروح گفتگوی «اجتهاد» با این پژوهشگر فقه محیط‌زیست، به‌قرار زیر است:

اجتهاد: دررابطه‌با احکام و حقوق درختان، چه پیش‌فرض‌ها و مبانی‌ای در میان فقها وجود دارد؟

متقی: در اسلام به درختکاری ترغیب و از قطع درختان و نابودی جنگل‌ها نهی شده است؛ چه آنکه درختان با تولید اکسیژن و جذب دی‌اکسیدکربن، به ادامه حیات بر کره زمین یاری می‌رسانند و با شاخه و برگ‌های خویش، خاک را از فرسایش آبی و سیل و باد و… حفظ می‌کنند. چشم‌انداز سبز، مایه آرامش خاطر، تلطیف روح و روان و درمانگر چندین بیماری است. ازاین‌رو، قطع درختان و نابودی جنگل‌ها مساوی است با انقراض نسل بشر؛ بنابراین حرام است.

رسول گرامی اسلام (ص) به‌صراحت، قطع درختان میوه را مایه نزول عذاب شدید الهی دانسته‌اند: «لاتقطعوا الثّمارَ فیصب‌الله علیکم العذاب صبّاً»: درختان میوه را قطع نکنید که عذابی یکباره بر شما فرود می‌آید. (وسائل‌الشیعه، ج ۱۳، ص ۱۹۸)

نیز سیره آن حضرت چنین بود که هرگاه گروهی از مجاهدان را راهی میادین نبرد می‌کرد، سفارش‌هایی به ایشان می‌فرمود. در یکی از این سفارش‌ها آمده است: «… و لا تقطعوا شجراً الا اَنْ تضطرّوا الی‌ها؛ هیچ درختی را ـ جز از روی ناچاری ـ قطع نکنید». (وسائل‌الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۳)

در سیره اهل‌بیت (ع) حتی به‌عبث چیدن یک خوشه گندم نیز مجاز شمرده نشده است. راوی از امام می‌پرسد: آیا شخصی که از کنار مزرعه‌ای عبور می‌کند، مجاز است خوشه‌ای بچیند؟ حضرت می‌فرماید: خیر. راوی با تعجب سؤال می‌کند: یک خوشه که چیزی نیست [به قول ما، نه صاحبش را فقیر می‌کند و نه ما را غنی!] حضرت می‌فرماید: «لو کان مَن یَمُرُّ به یأخذ منه سُنبُلهً لایبقی منه شیئاً؛ اگر هر کسی که از آنجا عبور می‌کند، خوشه‌ای بچیند، از مزرعه چیزی باقی نمی‌ماند!». (مکارم‌الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، ص ۱۷۰)

قواعد کلی مستخرج از کتاب و سنت و نیز عقل و اجماع، حافظ منابع طبیعی، از جمله گیاهان و درختان و جنگل‌هاست؛ مانند قاعده «لاضرر …»، قاعده «ما حَکَمَ به العقل، حکم به الشرع»، قاعده «اهلاک/ تهلکه» (و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه)، زیرا انهدام و تخریب طبیعت (یا درختان) به نابودی انسان‌ها منجر می‌شود. نیز قاعده پرهیز از اسراف: «و لاتسرفوا انه لایحبّ المسرفین» که استفاده مسرفانه از منابع طبیعی را منع می‌کند. باتوجه‌به این مطالب، قطع و نابودی درختان و جنگل‌ها، بی‌گمان اسراف و حرام است.

بر همین اساس است که حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی، در پاسخ به استفتایی، بیان داشته‌اند: «جنگل‌ها جزو انفال است و تصرف در آن منوط به اجازه حکومت اسلامی است. نیز هر کاری که موجب ضرر و زیان مسلمین در کوتاه‌مدت یا درازمدت شود، جایز نیست. لازم است مردم مسلمان در این‌گونه مسائل که با محیط‌زیست انسان‌ها ارتباط شدید دارد، کاملاً هوشیار و مراقب باشند.»

اجتهاد: به نظر شما درختان و روییدنی‌هایی که مالک خصوصی ندارند، ملک نسل حاضر هستند یا آنکه نسل آینده نیز در آن‌ها سهمی دارند و لذا نمی‌توان حکم به قطع بی‌رویه آن‌ها دارد؟!

متقی: از مجموع آیات و احادیث در باب منابع طبیعی، از جمله جنگل‌ها و مراتع، چنین برداشت می‌شود که:

۱- مالک حقیقی منابع طبیعی، از جمله گیاهان و درختان، خداست؛

۲- خدای تبارک‌وتعالی این منابع را به‌منظور بهره‌برداری عاقلانه و متعادل – به‌دوراز افراط و اسراف و تبذیر و تخریب و آلوده‌سازی ـ در اختیار انسان؛ چه انسان‌های گذشته، چه حال و چه آتی قرار داده است.

چه آنکه منابع طبیعی در اسلام، برخی مالکیت دولتی دارد، همانند انفال ـ که جنگل‌ها و مراتع در زمره آن است ـ و برخی مالکیت ملّی، مثل بسیاری از اراضی.

«انفال» نیز به نص صریح قرآن (یسئلونک عن الانفال قل الانفال لله و الرسول …)، متعلق به خدا و رسول (ص) است و در زمان حضور معصوم (ع)، در اختیار او و در زمان غیبت، در اختیار حکومت مشروع است؛ ازاین‌رو در اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:

«در جمهوری اسلامی، حفاظت از محیط‌زیست که نسل امروز و نسل‌های بعد در آن حیات اجتماعی روبه‌رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می‌گردد، ازاین‌رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط‌زیست یا تخریب غیرقابل‌جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»

نتیجه آنکه درختان (جنگل‌ها)، مراتع و روییدنی‌ها نه ملک نسل حاضر است، نه آینده، بلکه همگان در آن به طور مساوی سهم دارند و از قطع بی‌رویه و بدون مجوز آن‌ها نهی شده‌اند.

از برخی آیات قرآن نیز می‌توان چنین حکمی را استخراج کرد. در آیه ۱۵ سوره ملک آمده است: «هو الذی جَعَلَ لکم الارض ذلولاً فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه؛ او خدایی است که زمین را برای شما رام و قابل‌استفاده گردانید، بر سرشانه‌های او راه بروید و از روزی آن بهره‌برداری نمایید.»

بادقت در ضمیرهای جمع به کار برده شده در این آیه مانند «لکم»، «فامشوا» و «کلوا» و نیز بادقت در آیه ۲۰ سوره لقمان که می‌فرماید: «اَلَم تروا اَنَّ الله سَخَّرَ لکم ما فی السماوات و ما فی‌الارض و اَسبغَ علیکم نِعَمَهُ ظاهرهً و باطنهً…» (آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمین است رام شما گردانید و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را فراوان بر شما ارزانی داشته) و ملاحظه ضمایر «تروا»، «لکم» و «علیکم» به خوبی می‌توان دریافت که نعمت‌های گوناگون و بی‌شمار خداوند، همگانی است و انسان‌های حال و آینده در آن سهیم و ذی‌نفع می‌باشند؛ چنان‌که در آیه ۱۰ سوره رحمان می‌فرماید: «و الارض وضعها للانام؛ و زمین را برای مردم قرار داد [تا از نعمت‌های آن همگان بهره‌برداری کنند]».

بنابراین، این انسان‌های امروز همان‌گونه که زمین را از پیشینیان خود به امانت گرفته‌اند، باید ضمن بهره‌برداری درست و به‌دوراز افراط و اسراف ـ که خارج از چارچوب‌های معروف، معقول و مشروع است ـ آن را به آیندگان بسپارند.

اصولاً در فرهنگ اسلامی، انسان موجودی مختار و مسئول است که باید مراقب اقوال، رفتار و اعمال خود باشد؛ زیرا در برابر هر عملی که از وی صادر می‌گردد، مسئول بوده و بازخواست خواهد شد. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «اِتّقوا الله فی عباده و بلاده، فانّکم مسئولونَ حتی عن الْبِقاعِ و البهائم؛ خدا را در نظر داشته باشید در حق بندگان و سرزمین‌هایش؛ چه آنکه از شما درباره اماکن و چهارپایان ـ حتی ـ سؤال خواهد شد». (نهج‌البلاغه، خ ۱۶۷)

اجتهاد: چرا علی‌رغم اهمیت محیط‌زیست در سال‌های اخیر و سوراخ‌شدن لایه ازون، فقها فتاوای صریح و محکمی دررابطه‌با جلوگیری از قطع بی‌رویه درختان و ازبین‌بردن جنگل‌ها ندارند؟

متقی: بی‌گمان اگر از هر فقیهی دراین‌رابطه استفتا شود، قطع کلی درختان و نابودی جنگل‌ها را حرام می‌داند و استفتائاتی نیز در این زمینه و نیز حفاظت از محیط‌زیست موجود است؛ چنان‌که فتوای آیت‌الله مکارم را پیش‌تر نقل کردیم و مقام معظم رهبری نیز در باب حفظ محیط‌زیست فتواهایی دارند.

متأسفانه، فقه ما در دوره‌های متوالی، فقه فردی بوده و مکلّفین مسائل و مشکلات شخصی مرتبط به خود را از مراجع معظم تقلید استفتا می‌کرده‌اند. فقط در دوره اخیر و پس از برقراری جمهوری اسلامی، فقه ما به سمت «فقه جمعی» یا «فقه حکومتی» حرکت کرده و مسائل مبتلابه کشوری یا جهانی (مثل معضل تخریب و آلودگی محیط‌زیست یا تخریب لایه ازون که برای جمعیت جهان زیانمند است) مطرح شده است. باتوجه‌به مبانی فقهی موجود می‌توان نتیجه گرفت که هر عملی که مستقیم یا غیرمستقیم به تخریب یا نابودی منابع طبیعی و گونه‌های حیوانی، نباتی و انسانی منجر شود، ‌ممنوع و حرام است و مرتکب آن (چه شخص، چه سازمان و چه دولت در مقیاس تخریب‌های جهانی)، ضامن بوده و بایستی جبران کند و مجازات شود. در کنفرانس‌های مختلف که در سطح بین‌المللی برگزار شده، مصوباتی در این زمینه موجود است که می‌توان بدان‌ها مراجعه کرد.

اجتهاد: نظرتان دررابطه‌با ادله گیاه‌خواران در خودداری از خوردن گوشت حیوانات و اصرار بر خوردن گیاهان چیست؟ آیا حق حیات حیوانات تفاوتی با حق حیات گیاهان دارد؟

متقی: فلسفه گیاه‌خواری و پرهیز از خوردن گوشت حیوانات به یکی از چند امر زیر باز می‌گردد:

گیاه‌خواران یا خام‌گیاه‌خواران، این سبک را به‌عنوان سبک زندگی پذیرفته‌اند؛ یا آنکه به علل اخلاقی یا زیست‌محیطی از کشتن و خوردن گوشت حیوانات پرهیز می‌کنند؛ یا آنکه به‌منظور گذراندن یک رژیم غذایی موقت برای سلامتی جسمی و نشاط روحی بدان می‌گروند.

طبیعتاً رعایت برخی رژیم‌های غذایی چون گیاه‌خواری یا خام‌گیاه‌خواری موقت، مثلاً ۴۰ روزه برای سلامت جسمی و کنترل یا درمان برخی بیماری‌ها مثل دیابت، فشارخون بالا، کنترل کلسترول، مبارزه با برخی انواع سرطان‌ها، سلامت کلیه‌ها و… مفید و پسندیده است که البته باید زیر نظر متخصص طب گیاهی و تغذیه صورت گیرد.

درباره خام‌خواری مطلق و خام‌گیاه‌خواری که از قرن ۱۹ بیشتر رواج پیدا کرده و به‌عنوان نوعی سبک زندگی و به هدف حفاظت از حیات حیوانات تبلیغ و ترویج می‌شود نیز از جهت شرع، حرمتی در آن نیست؛ اگرچه بایستی کمبود پروتئین و سایر مواد معدنی و ویتامین‌ها را از طریق مکمل‌های غذایی و غیره جبران کنند تا زیان جسمی به ایشان نرسد؛ چراکه زیان رساندن عمدی به جسم و جان نامشروع است.

اینکه استدلال شود همان‌گونه که حیات انسان محترم است، حیات حیوان نیز باید محترم باشد و نباید برای تغذیه انسان‌ها حیوانات کشتار شوند، سخنی به‌ظاهر زیبا و دل‌فریب است. آری، نفس حیات که اهدایی خدای تبارک‌وتعالی به موجودات زنده از جمله انسان، حیوان و گیاه است، محترم است و احدی حق ندارد به‌عبث، آنان را از حق حیات محروم کند. ازاین‌جهت نیز فرقی میان حیوان و گیاه نیست، اما همان خدایی که حق حیات را به این آفریده‌ها اهدا کرده در مواردی اجازه اخذ آن را نیز داده است؛ چه آنکه هرآنچه در آسمان‌ها و زمین است، ملک خدای متعال است: «له ما فی السماوات و الارض» (سوره شوری، آیه ۴) و او مالک و اختیاردار همه آن‌هاست،  می‌تواند حق حیات را از انسان جانی ـ به‌عنوان قصاص نفس ـ باز ستاند: «و لکم فی القصاص حیاه یا اولی‌الالباب» (سوره بقره، آیه ۱۷۹) و آن را به حقیقت مایه ادامه حیات معرفی کند، نه زوال آن. نیز چنین خدایی می‌تواند مجوز گوشت‌خواری را به انسان بدهد. قرآن کریم در آیه ۵ سوره نحل می‌فرماید: «و الانعام خلق‌ها لکم فیها دفءٌ و منافعُ و منها تأکلون»؛ خدا چهارپایان (گاو، گوسفند، شتر و…) را برای استفاده شما آفریده تا با پشم و پوست‌شان از سرما حفظ شوید و از گوشت‌شان تغذیه کنید». خداوند متعال در آیه ۱۴ سوره نحل نیز اجازه صید ماهی و خوردن آن را داده است: «هو الذی سخّر البحر لتأکلوا منه لحماً طرییاً؛ او کسی است که دریا را مسخر شما گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید».

پروتئین و آهنی که در گوشت موجود است، در غذاهای دیگر کم‌تر وجود دارد؛ ازاین‌رو در سیره رسول خدا (ص) و جانشینان آن حضرت (ع)، استفاده از گوشت و پروتئین حیوانی، اعم از شیر، ماست، کره، پنیر و… جایگاه ویژه‌ای دارد؛ لذا پیروان ایشان نیز بایستی به آنان اقتدا کنند. رسول خدا (ص) در سخنی می‌فرماید: «اَللّحْمُ سیّدُ الطعام فی الدنیا و الآخره؛ سرور غذاهای دنیا و آخرت گوشت است». (الکافی، ج ۶، ص ۳۰۸)

یا حضرت امام علی (ع) می‌فرماید: «اذا ضعف المسلم فلیأکل اللّحمَ و اللّبن فانّ الله جَعَل القوّه فیها؛ هرگاه مسلمانی به ضعف جسمی دچار شد، گوشت و شیر بخورد، چه آنکه خداوند نیرو را در آن قرار داده است». (وسائل‌الشیعه، ابواب الاطعمه المباحه، باب ۱۰، ح ۴۳)

در این زمینه سخن فراوان است که علاقه‌مندان می‌توانند به کتب و مقالات نوشته شده در این موضوع مراجعه کنند. اما به طور خلاصه، نه گوشت‌خواری در اسلام ممنوع است نه گیاه‌خواری، بلکه به خوردن هر دو سفارش شده است. آنچه ناپسند است افراط‌وتفریط در گوشت‌خواری یا گیاه‌خواری است؛ چنان‌که امام علی (ع) می‌فرماید: «شکمتان را قبرستان حیوانات نکنید». (شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج ۱، ص ۲۶، مکتبه آیت ا… مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق)

(این گفتگو، بخشی از مجله الکترونیکی «مبانی فقه محیط‌زیست و منابع طبیعی» است که با همکاری پژوهشگاه فقه معاصر تولید شده و به زودی در «شبکه اجتهاد» منتشر می‌گردد.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics